نویسنده این موضوع
مقدمه
میدانیم که حرکتهای گرمایی کاتورهای الکترونها در یک فلز در شرایط عادی هیچگونه جریانی را در فلز ایجاد نمیکند. با توجه به رابـ*ـطه (I = ∆q/∆t) میتوان چنین استنباط کرد که بار خالص جابهجا شده از هر مقطع فلز ، در هر بازه زمانی دلخواه صفر است. پس اگر بتوانیم این حرکتهای گرمایی کاتورهای را چنان هدایت کنیم که بار خالص جابهجا شده از هر مقطع فلز صفر نباشد، توانستهایم جریان خالصی در فلز ایجاد کنیم. برای بررسی دقیقتر و بهتر در گام اول ، بررسی را روی یک رشته فلزی به ضخامت یک اتم متمرکز میکنیم.
یک رشته فلزی به ضخامت یک اتم
رسانش فلزها بخاطر آزادی حرک الکترونهای لایه ظرفیت فلزها و گرفتار نبودن این الکترونها در چاه پتانسیل است. همانطور که اشاره شد در یک فلز در حالت عادی با وجود حرکت کاتورهای الکترونهای لایه ظرفیت به این سو و آن سو ، جریان خالصی از الکتریسیته نداریم. یعنی در واقع در شرایط عادی در هر بازه زمانی تعداد الکترونهایی که در یک سوی خاص حرکت میکنند، برابر تعداد الکترونهایی است که در سوی مخالف آن حرکت میکنند. به همین علت جریان خالصی در فلز برقرار نمیشود.
این گونه حرکتها در یک زمان در دو سوی مخالف به دلیل وجود محلهای خالی زیاد برای الکترونها در باند (نوار) انرژی رسانش میباشد. یعنی در باند انرژی رسانش این امکان وجود دارد که در یک مقطع در آن واحد یک الکترون به یک سو و الکترونی دیگر بسوی مخالف حرکت کند. (مانند یک بزرگراه) پس اولین گام برای هماهنگ کردن حرکت الکترونها به یک جهت ، ایجاد شرایط محدود کننده در نوار انرژی رسانش فلز میباشد. (تبدیل بزرگراه الکترونها به خیابان یک طرفه) شرط محدود کننده را بدین صورت میتوان بیان کرد:
تعداد اتمها + تعداد اتمها × تعداد الکترونهای لایه ظرفیت فلز = تعداد مکانهای قتابل دسترسی برای الکترونها در نوار انرژی رسانش
این محدودیت در نظر گرفته شده ، اصل طرد پائولی را نقض نمیکند. برای مثال اگر n اتم فلزی با 2 الکترون ظرفیت داشته باشیم آنگاه 2n + n = 3n = تعداد مکانهای الکترونی در نوار انرژی.
میدانیم که حرکتهای گرمایی کاتورهای الکترونها در یک فلز در شرایط عادی هیچگونه جریانی را در فلز ایجاد نمیکند. با توجه به رابـ*ـطه (I = ∆q/∆t) میتوان چنین استنباط کرد که بار خالص جابهجا شده از هر مقطع فلز ، در هر بازه زمانی دلخواه صفر است. پس اگر بتوانیم این حرکتهای گرمایی کاتورهای را چنان هدایت کنیم که بار خالص جابهجا شده از هر مقطع فلز صفر نباشد، توانستهایم جریان خالصی در فلز ایجاد کنیم. برای بررسی دقیقتر و بهتر در گام اول ، بررسی را روی یک رشته فلزی به ضخامت یک اتم متمرکز میکنیم.
یک رشته فلزی به ضخامت یک اتم
رسانش فلزها بخاطر آزادی حرک الکترونهای لایه ظرفیت فلزها و گرفتار نبودن این الکترونها در چاه پتانسیل است. همانطور که اشاره شد در یک فلز در حالت عادی با وجود حرکت کاتورهای الکترونهای لایه ظرفیت به این سو و آن سو ، جریان خالصی از الکتریسیته نداریم. یعنی در واقع در شرایط عادی در هر بازه زمانی تعداد الکترونهایی که در یک سوی خاص حرکت میکنند، برابر تعداد الکترونهایی است که در سوی مخالف آن حرکت میکنند. به همین علت جریان خالصی در فلز برقرار نمیشود.
این گونه حرکتها در یک زمان در دو سوی مخالف به دلیل وجود محلهای خالی زیاد برای الکترونها در باند (نوار) انرژی رسانش میباشد. یعنی در باند انرژی رسانش این امکان وجود دارد که در یک مقطع در آن واحد یک الکترون به یک سو و الکترونی دیگر بسوی مخالف حرکت کند. (مانند یک بزرگراه) پس اولین گام برای هماهنگ کردن حرکت الکترونها به یک جهت ، ایجاد شرایط محدود کننده در نوار انرژی رسانش فلز میباشد. (تبدیل بزرگراه الکترونها به خیابان یک طرفه) شرط محدود کننده را بدین صورت میتوان بیان کرد:
تعداد اتمها + تعداد اتمها × تعداد الکترونهای لایه ظرفیت فلز = تعداد مکانهای قتابل دسترسی برای الکترونها در نوار انرژی رسانش
این محدودیت در نظر گرفته شده ، اصل طرد پائولی را نقض نمیکند. برای مثال اگر n اتم فلزی با 2 الکترون ظرفیت داشته باشیم آنگاه 2n + n = 3n = تعداد مکانهای الکترونی در نوار انرژی.
گرفتن الکتریسیته از حرکتهای کاتورهای الکترونها در فلز
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com