M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,864
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
مانکن:
هیچگاه با داشتن یک خط داستانی ظاهرا عاشقانه یا مقداری اشک و آه، به فیلم یا سریالی نباید گفت ملودرامِ عاشقانه. ابتدا باید درامی خلق شود و سپس عشقی توسط مخاطبان احساس شود، تا سپس نام این ژانرِ مظلوم را رویش بگذاریم. ویجیاتو را در نقد سریال مانکن همراهی کنید تا با هم ببینیم که حسین سهیلیزاده و نویسندهاش در اولین قدم مهم که همان قسمت اولِ سریال است آیا توانستهاند ما را به دیدن سریالی خوب در این ژانر امیدوار کنند یا نه.
ماجرای سریال از این قرار است که پسری فقیر به نام کاوه (امیر حسین آرمان) بخاطر دستتنگی، اجارهنشینی و قرضهای پدرِ زندانیاش، دست به خودفروشی میزند؛ البته یک خودفروشی ظاهرا شرعی. خریدارِ او، زنی (مریلا زارع) بسیار ثروتمند است که شوخی در کارش نیست. به نظر میآید که جنس خریده را هم به هیچ وجه پس نمیفرستد.
همتا (نازنین بیاتی) و کاوه عاشقانِ چند سالهاند. از کلیپویدئوی شبه هندیِ سریال برمیآید که خاطرهسازیهایی از نوع بستنی و تاببازی و موتور هم زیاد داشتهاند. اما کاوه بیخیالِ عشق میشود. بازی نه چندان خوبِ او در کنار دیالوگهای بدتر از آن، باعث شده که در اولین قسمت از سریال، از این کاراکتر خوشمان نیاید اگر بدمان هم نمیآید.
دیالوگی که پایِ پله به صاحبخانه میگوید هم بد نوشته شده و هم بد ادا میشود. صاحبخانه دلیلی ندارد از کاوه حساب ببرد اما میبرد. این چنین جزییاتِ غیرجالبی، حاکی از فیلمنامهای نسبتا ضعیف است. گرچه نمیشود به این زودی درباره کلیتِ سریال اظهار نظر کرد، ولی درباره این قسمت که میشود.
باقی کاراکترها هم وضع مشابهی دارند. خانواده همتا از هم پاشیده است و اینطور که از حال و هوای غمگین و کثیف فیلم برمیآید، آینده روشنی نه برای او و نه برای مادرش وجود ندارد. شوهرِ مادرش نیز همان تیپ شدیدا کلیشهای از معتاد است؛ بددهن و چشمهیز.
پلان اولِ فیلم ریتم خوبی دارد و با یک حرکت تیلتِ دوربین، گذر زمان را نشانمان میدهد. بجز همین صحنه با چند قاب کمی خوب و غیرتلویزیونی، باقی صحنهها همان تصاویر تکرار شده از خانههای اجارهنشینها یا خانههای بسیار لوکس هستند با ریتمی کاملا معمولی. لوکیشنِ زندان هم با همان قابهای تکراری است که از همه زندانها در همه سریالهای ایرانی دیدهایم.
هیچگاه با داشتن یک خط داستانی ظاهرا عاشقانه یا مقداری اشک و آه، به فیلم یا سریالی نباید گفت ملودرامِ عاشقانه. ابتدا باید درامی خلق شود و سپس عشقی توسط مخاطبان احساس شود، تا سپس نام این ژانرِ مظلوم را رویش بگذاریم. ویجیاتو را در نقد سریال مانکن همراهی کنید تا با هم ببینیم که حسین سهیلیزاده و نویسندهاش در اولین قدم مهم که همان قسمت اولِ سریال است آیا توانستهاند ما را به دیدن سریالی خوب در این ژانر امیدوار کنند یا نه.
- کارگردان: حسین سهیلیزاده
- فیلمنامهنویس: بابک کایدان
- بازیگران: محمدرضا فروتن، مریلا زارع، نازنین بیاتی، فرزاد فرزین، شبنم قلیخانی
- تهیهکننده: ایرج محمدی
ماجرای سریال از این قرار است که پسری فقیر به نام کاوه (امیر حسین آرمان) بخاطر دستتنگی، اجارهنشینی و قرضهای پدرِ زندانیاش، دست به خودفروشی میزند؛ البته یک خودفروشی ظاهرا شرعی. خریدارِ او، زنی (مریلا زارع) بسیار ثروتمند است که شوخی در کارش نیست. به نظر میآید که جنس خریده را هم به هیچ وجه پس نمیفرستد.
همتا (نازنین بیاتی) و کاوه عاشقانِ چند سالهاند. از کلیپویدئوی شبه هندیِ سریال برمیآید که خاطرهسازیهایی از نوع بستنی و تاببازی و موتور هم زیاد داشتهاند. اما کاوه بیخیالِ عشق میشود. بازی نه چندان خوبِ او در کنار دیالوگهای بدتر از آن، باعث شده که در اولین قسمت از سریال، از این کاراکتر خوشمان نیاید اگر بدمان هم نمیآید.
دیالوگی که پایِ پله به صاحبخانه میگوید هم بد نوشته شده و هم بد ادا میشود. صاحبخانه دلیلی ندارد از کاوه حساب ببرد اما میبرد. این چنین جزییاتِ غیرجالبی، حاکی از فیلمنامهای نسبتا ضعیف است. گرچه نمیشود به این زودی درباره کلیتِ سریال اظهار نظر کرد، ولی درباره این قسمت که میشود.
باقی کاراکترها هم وضع مشابهی دارند. خانواده همتا از هم پاشیده است و اینطور که از حال و هوای غمگین و کثیف فیلم برمیآید، آینده روشنی نه برای او و نه برای مادرش وجود ندارد. شوهرِ مادرش نیز همان تیپ شدیدا کلیشهای از معتاد است؛ بددهن و چشمهیز.
پلان اولِ فیلم ریتم خوبی دارد و با یک حرکت تیلتِ دوربین، گذر زمان را نشانمان میدهد. بجز همین صحنه با چند قاب کمی خوب و غیرتلویزیونی، باقی صحنهها همان تصاویر تکرار شده از خانههای اجارهنشینها یا خانههای بسیار لوکس هستند با ریتمی کاملا معمولی. لوکیشنِ زندان هم با همان قابهای تکراری است که از همه زندانها در همه سریالهای ایرانی دیدهایم.
نقد و بررسی سریال مانکن
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com