نویسنده این موضوع
اما در دورههای بعد، یعنی از اواخر قرن دوم هجری به این سو، که آثار فلسفی یونانی به عربی ترجمه میشود و علم کلام و فلسفه در امپراطوریِ اسلامی شکل میگیرد، تعقل هم که قبلا در قرآن یک کنش انسانی بود جای عقل را می گیرد و بهعنوان یک گوهر الهی معرفی میشود. در این تعریف کلامی، مقصود از «عقل» گوهر مجردی است که صادر اول است. گوهر مجرد یعنی موجودی که جسم و ماده نیست و برای انجام فعل، نیازی به ماده و جسم ندارد. بههمین جهت عقل اول از خداوند دانسته شد و حدیثی هم در این مورد آورده اند که: «اول ما خلقالله العقل»
تقسیم بندیهای پیچیدهی فلسفی و کلامی بسیاری در بارهی «عقل» پدید آمد. در این رویکرد، اتفاق مهمی که پدید آمد شاید این بود که چون عقل گوهری آسمانی و الهی دانسته شده بود بنابراین پایگاه ذاتی در انسان نداشت و بهره گرفتن از آن توسط انسان نیز می بایست مبتنی بر قواعد ویژهای باشد که در چارچوب الاهیات بهآنگونه که متکلمین و متالهین اسلامی میگفتند قابل تعریف باشد. به تعبیر دیگر، تعقل برای انسان بیشتر همین بود که به فرامین خداوند عمل کند و همین بود که گفتند «العقل ما عبد بهالرحمن و اکتسب بهالجنان».
تقسیم بندیهای پیچیدهی فلسفی و کلامی بسیاری در بارهی «عقل» پدید آمد. در این رویکرد، اتفاق مهمی که پدید آمد شاید این بود که چون عقل گوهری آسمانی و الهی دانسته شده بود بنابراین پایگاه ذاتی در انسان نداشت و بهره گرفتن از آن توسط انسان نیز می بایست مبتنی بر قواعد ویژهای باشد که در چارچوب الاهیات بهآنگونه که متکلمین و متالهین اسلامی میگفتند قابل تعریف باشد. به تعبیر دیگر، تعقل برای انسان بیشتر همین بود که به فرامین خداوند عمل کند و همین بود که گفتند «العقل ما عبد بهالرحمن و اکتسب بهالجنان».
فراخوانی قرآن به عقل و استدلال
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com