خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Noushin_salmanvandi

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
2/2/20
ارسال ها
534
امتیاز واکنش
8,962
امتیاز
263
زمان حضور
55 روز 2 ساعت 28 دقیقه
نویسنده این موضوع
《به نام حق》
نام رمان: فاطوش
ناظر: Asal_Zinati
نویسنده: نوشین سلمانوندی
ژانر: عاشقانه_اجتماعی_معمایی
خلاصه:
کسی چه می‌داند! شاید هم که من، آخرین بازمنده از سرخیِ آرزوهای خاموش شده‌ی زنِ نابینایی باشم... آخر، اگر که بینا بودم؛ لکه به دامان خوشحالی‌هایم نمی‌انداختم.


نقد و بررسی رمان فاطوش | نوشین سلمانوندی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~FaryadTosi~، FaTeMeH QaSeMi، ~ریحانه رادفر~ و 4 نفر دیگر

Elaheh_A

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/10/20
ارسال ها
1,202
امتیاز واکنش
17,906
امتیاز
323
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
59 روز 6 ساعت 34 دقیقه
*این نقد بخشی از رمان را لو می‌دهد!
به نام او
واقعیت این است که قبل از آنکه شروع کنم به نوشتن، در ذهن خودم، شخصیت‌ها، مکان‌هایشان، رنگ‌وبویش را تصور می‌کنم.

" فرانسوز ساگان "
باتوجه به مفهوم جمله‌ی بالا می‌توان گفت نویسنده‌تا حدودی شخصیت سازی موفقی داشته است، البته تا حدودی!
شخصیت سازی ابعاد مختلفی دارد اعم از: حالات، احساسات، تکه‌کلام‌ها، علایق و... .
در رمان " فاطوش " حالات به خوبی توصیف شده‌اند اما این به تنهایی کافی نیست، ما وقتی دوستمان را می‌بینیم تک تک حرکاتش در ذهنمان حک می‌شود چرا که به قول معروف می‌دانیم ( عادتش است) پس بیایید سوالی بپرسیم: آیا عادت‌های شخصیت‌ها را به خاطر دارید؟ مسلماً جواب خیر است چرا که با یک بار گفتن در ذهن ماندگار نمی‌شود هرچند که همان یک‌بار را هم در رمان نیاورده‌اید.
شخصیت‌های رمان شما زیاد نیستند پس شایسته‌است برای تمامی شخصیت‌ها عادت و تکه کلام اختصاص دهید چرا که در امر نویسندگی و شخصیت سازی بسیار موفق می‌شوید، هیچگاه فکر نکنید اگر توصیفات زیاد باشد در نتیجه خواننده از دست می‌دهید بلعکس اگر توصیفات زیاد باشد و به خوبی نوشته شود خواننده جذب می‌شود.
البته با این قلم خوب نویسنده و دایره‌ی لغات گسترده و همچنین لحن رمان و دیدگاه به خوبی می‌شود توصیفات را وارد رمان کرد و تشبیهات فوق‌العاده‌ای را انجام داد، حال باید روشن شود که توصیفات نیز ابعاد مختلفی دارد ازجمله: توصیفات مکان، زمان، چهره و... .
در این رمان توصیفات چهره و مکان به شدت کمرنگ بود و به همین دلیل در خواندن دیالوگ‌ها دچار سردرگمی می‌شویم.
از حق نگذریم در ابتدای رمان چشم و ابروی مشکی و لبان نه چندان گوشتی، فک بیضی و صورت کشیده و دماغ استخوانی‌ِ امیرسالار را آورده‌اید، اما کافی نیست! باید تمام جزئیات ظاهری و شخصیتی کارکترها را باهم متناسب باشد و نویسنده به طور مداوم آنهارا تکرار کند.
وقتی ما چهره‌ی دوستمان را می‌بینیم به تمام صورتش می‌نگریم نه تنها یک‌بار بلکه پیوسته روی او دقت داریم، پس با شخصیت‌های رمانتان دوست شوید و پیوسته او را بنگرید.
با هربار نگریستن به شخصیت‌ها و نوشتن خواهید دید که چقدر در این عمل بهتر شده‌اید.
اما بعد دیگر: توصیفات مکان، نویسنده بسیار کم به فضا و مکان اهمیت داده‌است و قابل فهم است که نویسنده دچار عجله شده‌است. با صبر و تامل روی نوشته‌ی خودتان کار کنید.
فکر کنید در خانه خودتان هستید وقتی به این طرف و آن طرف می‌نگرید چیز‌هایی را می‌بینید؟ خب! قطعا می‌بینید.
حال خودتان را در خانه فاطوش تصور کنید، ریز به ریز آنچه که می‌بینید را روی کاغذ پیاده کنید و در جای جای رمان به کار ببرید و توصیفات بی نقصی را رقم بزنید.
با این حال نویسنده بخش‌هایی را توصیف کرده است اما به مرور در ذهن خواننده کمرنگ می‌شود، با وجود همه این‌ها سیر رمان کمی تند و گنگ است درست است که می‌خواهید ژانر معمایی را به خوبی رقم بزنید، اما...
به نظر می‌آید پریدن از شاخه‌ای به شاخه‌ی دیگر هیچ جذابیتی ندارد آن‌هم آنها که خواننده با رمانتان در حال همزاد پنداری‌است و این پرش باعث از بین رفتن تمام جذابیت‌های موجود در رمان می‌شود، البته این پریدن‌هارا می‌شود در خواندن دیالوگ‌ها که پس‌از آن جملاتی می‌گویید واضح دید!
پسندیده‌است که مونولوگ‌هارا قبل از دیالوگ‌ها بیاورید تا حس آمیزی کمی زیبا تر و بهتر شود.
اما حس آمیزی رمان تا اینجای کار خوب است و بهتر است بیشتر شود و این نیز باعث زیبایی و بیشتر معمایی بودن است.
نویسنده باید جزء به جزء رمان خودش را بخواند تا بفهمد کجای راه را اشتباه رفته و همچنین بتواند معماهای پیچیده‌تری را طرح کند؛ قرار گرفتن ژانر معمایی در کنار عاشقانه کمی سخت است اما به نظر می‌آید نویسنده با کمی صبر می‌تواند در ژانر معمایی همانند عاشقانه که بسیار خوب عمل کرده بود، موفق شود.
به نظر می‌آید مشکلات فاطوش پس از ازدواج خودشان را نشان دهند و آنجاست که ژانر اجتماعی پا به میدان می‌گذارد، باید گفت اگر این چنین باشد ایده‌کلیشه‌است ولی سیر رمان به دور از کلیشه و نویسنده باید بکوشد تا رمانش را از کلیشه‌ها دور کند.
اما اگر اینگونه نیست، پس جایی برای ژانر اجتماعی نمی‌ماند!
مشخص است نویسنده هدفش از نوشتن را می‌داند و می‌تواند بهترین‌هارا از آنِ خودش کند.
امیدوارم به نکاتی که گفته‌شد دقت کنید و این نکات در راستای بهتر و زیباتر شدن رمانتان قرار گیرد.

به امید موفقیت روز افزون سرکار خانم Noushin_salmanvandi

#الهه_آذری_مقدم
00/5/4
" کادر نقد انجمن رمان 98 "


نقد و بررسی رمان فاطوش | نوشین سلمانوندی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: YeGaNeH، MĀŘÝM، FaTeMeH QaSeMi و 4 نفر دیگر

Noushin_salmanvandi

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
2/2/20
ارسال ها
534
امتیاز واکنش
8,962
امتیاز
263
زمان حضور
55 روز 2 ساعت 28 دقیقه
نویسنده این موضوع
سلام منتقد عزیز.
ممنون بابت نقد ارزشمندت و خسته نباشید میگم.
رمان فاطوش، ۲۵پارت داره! قطعاً جای زیادی برای توصیف داره.
تشکر:گل:


نقد و بررسی رمان فاطوش | نوشین سلمانوندی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: YeGaNeH، FaTeMeH QaSeMi، MĀŘÝM و 3 نفر دیگر

حنانه سادات میرباقری

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/11/19
ارسال ها
1,194
امتیاز واکنش
8,271
امتیاز
283
زمان حضور
40 روز 9 ساعت 35 دقیقه
نقد و بررسی رمان فاطوش

بی شک نویسندگی یکی از سخت‌ترین حرفه‌های هنری است. چرا که هنر نویسندگی این است که یک نویسنده بتواند با شخصیت‌هایی که خلق کرده است، خو بگیرد. بارها گفته‌ام نویسنده شبیه یک خدا برای داستانش عمل می‌کند و هر چقدر که نویسنده شخصیت‌هایش بیشتر بشناسد، رمانش توصیفات بیشتری را در بر می‌گیرد. در رمان فاطوش، حالات، رفتار‌ها و احساسات تا حد زیادی قید شده بودند، هرچند هنوز هم جای افزون شدن و بهتر شدن دارد. ولی در کل خواننده، می‌توانست شخصیت را در لوکشین مربوطه تصور کند و با آن همزاد پنداری کند اما ضعف در این بود که خواننده نمی‌دانست باید چه کسی را در تصورش جای دهد و این یعنی رمان توصیفات ظاهر خیلی کمی داشت. رمان شما شخصیت‌های کمی دارد و این بدین معناست که به خوبی می‌توانید توصیفات چهره‌ را آرام آرام و ماندگار وارد کنید. اگر بگویم نداشت، در حق نویسنده ناحقی کرده‌ام چرا که لـ*ـب‌های نچندان گوشتی امیرسالار و چتری های فاطوش قید شدند ولیکن واقعا این توصیفات در حدی نبود که یک خواننده بتواند شخصیت را تصور کند. نکته دیگری هم که نویسنده مشابه ظواهر کار کرده است، توصیفات مکان بود. در این مورد هم، نویسنده به طور مثال آشپزخانه و دیوار‌های پر قاب اتاق را قید کرد اما بازهم این‌ها در حدی نبودند که من بتوانم خانه‌ی فاطوش را تصور کنم. نکته مهم دیگر راجب به توصیفات و احساسات درباره‌‌ی دیالوگ نویسی است. در دیالوگ نویسی باید کاملا ملموس قید شود که شخصیت با چه لحنی حرف می‌زند، احساسات گوینده و شونده چیست و مهم‌تر این کاملا مشخص باشد چه کسی حرف می‌‌زند. در ابتدای رمان در بسیاری از موارد قید نشده بود که چه کسی صحبت می‌کند و این واقعا کمی گیج کننده بود. در کل می‌توانم نتیجه بگیرم که نویسنده تا حد زیادی به کارش واقف است و می‌داند باید چه کند اما تجربیاتش کم است. به نویسنده عزیز پیشنهاد می‌کنم، رمان‌های بیشتری بخواند، الخصوص این‌که متن رمان خودش را چندین بار بخواند و در نهایت شخصیت‌هایش را بیشتر بشناسد. حال که صحبت از شخصیت شد، باید بگویم شخصیت پردازی نسبتا خوب بود. چرا که من می‌توانستم شخصیت‌هارا از هم تفکیک کنم و بفهمم این حس مربوط به چه کسی است و چه کسی دارد حرف می‌زند اما این شخصیت پردازی ناقص است. چرا که یک شخصیت باید علایق، سلایق، تیکه کلام و... بسیاری ویژگی های فردی داشته باشد. همچنین دقت کنید که رمان شما اسم های غیر طبیعی زیادی دارد و معنای هیچ‌کدام از اسم‌های فاطوش، فرخنده و... در رمان، عنوان نشده و این بخش از شخصیت پردازی شما باعث لطمه خوردن به باورپذیری شده. بنابراین امیدوارم با یک ویرایش جزعی در ادامه‌ی رمان شاهد شخصیت قوی‌تری از کارکتر‌ها باشیم. همان‌طور که گفتم فاطوش رمانی است که شخصیت‌‌های کمی دارد و بنابراین باید هر چه زودتر و کاملا ملموس ارتباط شخصیت‌ها باهم مشخص شود. به طور مثال من تا چندین پارت بعد از شروع، نمی‌دانستم فرخنده و اکبر چه کسانی هستند. حتی هنوز هم برایم گنگ است که چرا امیر سالار با مادربزرگش به خواستگاری می‌رود؟ پس سارا که تازه متوجه شدم مادر امیر سالار است، در تمامی این صحنه‌ها کجا بوده؟ قبول دارم که رمان ژانر معمایی دارد و نویسنده قصد دارد همانطور که با دعواهای خانوادگی، ژانر اجتماعی و با رابـ*ـطه فاطوش و امیر سالار ژانر عاشقانه را نشان داد، قصد دارد ژانر معمایی را هم در رمان بگنجاند اما این روش درستی نیست. چرا که این اطلاعات از جمله مواردی هستند که لازمه‌ی رمان هستند و خواننده اگر این ارتباط هارا متوجه نشود، از رمان خسته می‌شود.
پیشنهاد می‌کنم، کمی زودتر اطلاعات اساسی را به خواننده بدهید و به نوع دیگری در رمان معما ایجاد کنید. در ضمن جان دل، حواستان باشد که در این موارد کمی سیر رمان تند شده. در موارد بالا و همچنین در روز خواستگاری که یکهو وسط صحبت، فاطوش گفت که از اتاق خارج شدم سیر واقعا از ریتم طبیعی و درست خود خارج شد. جز این بهم خوردگی سیر، به علت جا به جایی فعل و فاعل هم نثر یکدست اول شخص در برخی جاها بهم خورد. نثر متن و مونولوگ‌ها ادبی است و دیالوگ‌ها عامیانه، در این مورد بحثی نیست اما دقت کنید که متن ادبی در رمان مخصوصا در مونولوگ نباید ریتم جمله را برهم بزند. به طور مثال جمله‌ی
(از حرف پدر، طعم دهانم گس شد و دست و پایم، لمس) را می‌توان این‌گونه ویرایش کرد:
از حرف پدر، طعم دهانم گس و دست و پایم، لمس شد.
همانطور که پیش‌تر توضیح دادم، به جز بهم خوردگی نثر، تند شدن سیر و این عواملی که باعث گیج شدن منِ خواننده شدند، اسم‌‌های غیر طبیعی و همچنین این‌که در دیدار های اولیه رابـ*ـطه‌ای بسیار نزدیک بین فاطوش که خانواده‌ای مذهبی دارد و امیر سالار که از خانواده‌ای با اصل و نسب است، شکل گرفت، باعث کم شدن باور پذیری رمان شدند.
برای بهتر شدن رمان در قالب نکات ذره بینی بگویم که راوی داستان نباید مستقیما بگوید چهار هفته بعد! بهتر است گذر زمان را در قالب گذشتن فصل‌ها و یا تاریخ نشان دهید. همچنین در انتهای نقدم، بگویم که رمان شما شناسنامه‌‌ی خوبی دارد ولیکن اسم رمان بهتر است تعویض شود. چون در کل پیشنهاد نمی‌شود که نام رمان نام یکی از شخصیت‌ها باشد و اگر هم باشد، آن شخصیت باید خیلی خاص و به نوعی ابر قهرمان باشد.
رمان کاملا نشان دهنده‌ی استعداد و درک نویسنده از کارش است اما هنوز راه زیادی مانده تا نویسنده به هدفش برسد. سعی کنید بیشتر بخوانید، هر روز بنویسید، با شخصیت‌ها خو بگیرید و خودتان اثرتان را نقد کنید.
۱۴۰۰/05/05
پایان.
|کادر نقد انجمن رمان ۹۸|
حنانه سادات میرباقری
Noushin_salmanvandi


نقد و بررسی رمان فاطوش | نوشین سلمانوندی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: لاله ی واژگون، ~ریحانه رادفر~، FaTeMeH QaSeMi و 3 نفر دیگر

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,247
امتیاز واکنش
64,014
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
به نام خدای رنگین کمان
نقد رمان فاطوش از Noushin_salmanvandi
ساخت و صنع متن یک اثر اگرچه مهم و چشم‌گیر است؛ منتهی انتظار می‌رود سبک هم با این سرگذشت هم‌خوانی داشته باشد. اگر از دین سخن می‌گویید، انتظار مذهب و آیینی افزون‌بر اثر داریم؛ حال در رمان فاطوش اولین نقطه ضعفی که قابل بیان است، عدم رعایت بندبند ژانرهاست. تراکم انتظار در ژانر مذهبی می‌بایست گسترده‌تر، بالعاب‌تر و پررنگی بیشتری نیز داشته باشد که از چنین چیزی، به دوریم!
با نگاه کلی دیگر، یک‌سری حقیقت‌هایی را در متن رمان مشاهده می‌کنیم که اگرچه حقیقت دارند؛ بلکه جزوی از جامعه‌ی امروزه‌ی ما هستند؛ بنابراین ژانر "اجتماعی" صلاحیت زیادی برای این قطعه دارد و در نتیجه انتخاب ژانر "مذهبی" اشتباه است و یا بر دید پافشاری نویسنده بر روی این ژانر، می‌توان با کمی تکاپو در این زمینه، لعاب مذهب را بالا برد تا این ژانر برازنده به‌نظر بیاید.
اگر می‌گوییم گزیدن ژانر "مذهبی" مغلوط است؛ درواقع اهدای این عمل به‌طور کامل انجام نشده و به عبارتی از منظر مذهب کوتاهی دیده می‌شود.
در طول رمان صحبت‌های فرخنده گلایه از افکارهای پوسیده می‌کند و نقطه‌اوج اثر را به طرف جامعه و اجتماع نیز هدایت می‌کند و از این روی، خواستار ژانر "اجتماعی" نیز هستیم که در اثر این زمینه به خوبی اهدا شده و امری کاملاً مطیع است.
اگر چه نویسنده می‌تواند با قلم خود، حواس و سهش خواننده را گمراه کند؛ ولیکن تغییراتی جزئی در این نقطه نیز مشئوم می‌باشد.
در یک رمان بیان وصف مکان و فضا گاهاً به دست نویسنده تبدیل به اضافه‌گویی می‌شود؛ و لیک در این حکایت، اگرچه این توصیفات را اضافه‌گویی نمی‌بینیم، بلکه غرق زیبایی وصف کار هم خواهیم شد و به جرئت می‌توانم بگویم زیبا سازی توصیفات در ذهن خواننده بسیار ماندگار می‌شود و حال تنها نقطه‌ای که در ذوق می‌زند پراکندگی توصیفات است. وصف مکان، زمان و رعایت بندبند این زمینه، شامل تمامیه بدنه‌ی اثر نیز می‌شود. به عبارتی دیگر در توصیفات باید به‌حالت قطره‌قطره به کار گرفته شود.
برای مثال در فلان پارت تجسم فضا کار سختی‌ست و نویسنده بل‌کل فضاسازی را فراموش کرده است یا که در فلان پارت به صلاحیت از وصف مکان استفاده شده که لذا تنقیح در این نقطه بهترین کار است.
از قضا حاکم به مطرح این هستم که در برخی جایِ کار نویسنده شخصیت سازی را از زیاد برده و به عبارتی تمرکز خود را بیشتر بر روی کاراکتر اصلی گذاشته است. این عمل امری مطیع می‌باشد؛ اما نمی‌توان منکر این شد که شخصیت‌سازی‌ها تکمل یافته! انتظار می‌رود حا‌ج‌صیفی نقش پررنگ‌تری در اثر داشته باشد یا توضیحات بیشتری درباره‌ی عمه‌خانوم در اثر هویدا باشد تا خواننده به‌ندرت بر روی این نقاط مصمم‌تر شود؛ اما کم‌رنگی شخصیت‌ها به‌وضوح به چشم‌ می‌آمد‌.
تمرکز بیشتر بر روی شخصیت اصلی "فاطوش" بوده و این نیز نغز می‌باشد و اگر بخواهیم از زاویه‌ی دیگری به اثر بنگریم، شخصیت "عمه‌خانوم" و رفتارهایی‌ که گاهاً تغییر پیدا می‌کند و صحبت‌های ناتمامش، خواننده را جذب می‌کند تا به دنبال این کاراکتر برود و سر از ماجرا در بیاورد؛ اما در همین حین، انتظار هم داریم بیشتر از این فرد صحبت‌ شود تا گنگی او را مشاهده کنیم؛ البت منظور فاش‌ کردن اسرار اثر و شخصیت نمی‌باشد. موضوع "پررنگی حضور شخصیت‌ها" است؛ ولیک برای شفاف سازی کارکترها بیان احساسات، علایق و مطرح عاطفه‌ی آن‌ها نیز بسیار مهم است.
سیر نه تند و نه کند بوده و از حد تعادل برخوردار بوده‌ و کنترل نویسنده بر روی رویدادها امری به‌جا و به‌دور از اضافه‌گویی بوده‌است. زاویه دید و نثر قابل تحسین است؛ ولیک کیفیت و کمیت اثر هردو در غالب زمانی مهم هستند و منتهی در نثر‌ نقص‌هایی عیان بود. پراکندگی نثرها در هم، "ترکیب محاوره و ادبی" وجه‌ی زیبایی نداشته و نویسنده کنترلی بر روی تشخیص زمان‌ها نشان نداده و در برخی جاها نظاره‌گر این هستیم که افعال گاهاً برای گذشته، و گاهاً برای حال هستند و نویسنده افعال ادبی را برای دیالوگ‌ها و افعال غیرادبی را برای مونولوگ ادبی استفاده کرده و در بازی کلمات کمی ضعف نشان داده است.
از مهمات انجذاب و کشش رمان، بی‌نقص بودن ایده می‌باشد که مغنی را به دنبال خود بکشد که خوش‌بختانه در این رمان، از ایده و زعم کمابیش پی‌رنگ جدید و نوین صنع شده.
حال با وجود این نقص‌های جزئی، قلم نویسنده باعث شده این فرقه کمی فراموش و درگیر زیبایی‌های قلم نویسنده شویم و این امری به‌جا و طبیعی‌ است که با سیر متعادلی که پیش‌برده شده، انتظار می‌رود با همین روند این افسانه به پایان برسد.
با نگاهی اجمالی بر روی اثر "فاطوش" مقدور به بیان هستم که شرح و ویرایش برخی نکات در پی‌رنگ جدید، اثر را بی‌نقص رها می‌کند و نویسنده در مهار برخی نکات به‌شدت حرفه‌ای عمل کرده و این نیز انتظار بی‌عیب و نقص بودن اثر را از طرف خواننده بالا می‌برد.
این اثر به پایان می‌رسد؛ ولیکن این مهم است که اثری بی‌نقص از تو به‌جای می‌ماند.

باتشکر از انتقاد پذیری شما
M O B I N A
|کادر نقد انجمن رمان ۹۸|


نقد و بررسی رمان فاطوش | نوشین سلمانوندی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • گریه‌
Reactions: لاله ی واژگون، YeGaNeH، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 2 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا