خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

goli.e

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
3,639
امتیاز
228
زمان حضور
48 روز 13 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع

I was listening to the ocean
داشتم به صدای اقیانوس گوش میدادم
I saw a face in the sand
یه صورتی رو در شن دیدم
But when I picked it up
اما وقتی اونو برداشتم
Then it vanished away from my hands, gone
توی دست هایم یهویی نادید شد
I had a dream I was seven
وقتی هفت سالم بود یه آرزویی داشتم
Climbing my way in a tree
از یک درختی بالا می رفتم
I saw a piece of heaven
و به تیکه از بهشت رو دیدم
Waiting in patience for me, down
که منتظر من بود
And I was running far away
و من به جای خیلی دوری می دویدم
Would I run off the world someday?
آیا ممکنه روزی من این دنیا رو ترک کنم؟
Nobody knows, nobody knows
کسی نمی دونه کسی نمی دونه
And I was dancing in the rain
و من در بارون می رقصیدم
I felt alive and I can’t complain
إحساس شادابی می کردم و نمی تونم گله کنم
But now take me home
اما الان منو ببر خونه
Take me home where I belong
ببین خونه ای که به آن تعلق دارم
I can’t take it anymore
من نمی تونم بیشتر از این تحمل کنم
I was painting a picture
من داشتم نقاشی می کشیدم
The picture was a painting of you
اون نقاشی طرحی از تو بود
And for a moment I thought you were here
و فقط برا یک لحظه فک کردم که اینجایی
But then again, it wasn’t true, gone
اما بارز هم اشتباه بود
And all this time I have been lying
و تمام این مدت من داشتم دروغ می گفتم
Oh, lying in secret to myself
دزدکی به خودم دروغ گفتم
I’ve been putting sorrow on the farthest place on my shelf
من غم و اندوه و ناراحتی رو در دورترین نقطه از خود قرار دادم
La-di-da
And I was running far away
ومن داشتم به به جای دوری می دویدم
Would I run off the world someday?
آیا ممکنه روزی از این دنیا هم برم؟
Nobody knows, nobody knows
هیچ کسی نمی دونه هیچ کسی نمی دونه
And I was dancing in the rain
و من زیر بارون می رقصیدم
I felt alive and I can’t complain
إحساس سرزندگی می کردم ، نمی تونم گله کنم
But now take me home
اما الان منو ببر خونه
Take me home where I belong
ببر خونه ای مه به آن تعلق دارم
I got no other place to go
جای دیگه ای ندارم که برم
Now take me home
حالا منو ببر خونه
Take me home where I belong
ببر خونه ای که به ان تعلق دارم
I got no other place to go
من جای دیگه ای برای رفتن ندارم
Now take me home
الان منو به خون ببر
Take me home where I belong
منو ببر به خونه ای که به آن تعلق دارم
I can’t take it anymore
من نمی تونم بیش تر از این تحمل کنم
But I kept running for a soft place to fall
اما من فرار می کنم برای جایی امن برای سقوط
And I kept running for a soft place to fall
و من فرار می کنم برای یه جایی برا سقوط
And I kept running for a soft place to fall
من فرار می کنم برای جایی امن برای سقوط
And I kept running for a soft place to fall
من فرار می کنم برای جایی امن برای سقوط
And I was running far away
و من به جایی دور فرار می کردم
Would I run off the world someday?
آیا ممکنه روزی که دنیا رو ترک کنم ؟؟
But now take me home
اما الان منو ببر خونه
Take me home where I belong
ببر به خونه ای که به آن تعلق دارم
I got no other place to go
من جای دیگری برای رفتن ندارم
Now take me home
لان منو ببر خونه
Take me home where I belong
منو ببر خونه ای که به آن تعلق دارم
I got no other place to go
من جای دیگه ای برا رفتن ندارن
Now take me home, home where I belong, now, now
الان منو ببر به خونه جایی که به آن تعلق دارم الان الان الان
Now take me home, home where I belong, oh, oh
الان منو ببر به خونه جایی که به آن تعلق دارم اوه اوه اوه
Now take me home, home where I belong, now, now
الان منو ببر به خونه جایی که به آن تعلق دارم الان الان الان
Now take me home, home where I belong
الان منو ببر به خونه جایی که به آن تعلق دارم
I can’t take it anymore
من نمی تونم بیشتر از این تحمل کنم
منبع:LngLounge​


متن و ترجمه آهنگ aurora از runaway

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا