- عضویت
- 28/2/20
- ارسال ها
- 4,354
- امتیاز واکنش
- 51,361
- امتیاز
- 443
- محل سکونت
- ☁️
- زمان حضور
- 122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
1) نام بازی: ال ال اپلک
تعداد نفرات: متغیر
سبک بازی: این بازی با تعدادی بیشتر از بازیکن ها انجام می گیرد و بیشتر در شب نشینی ها و زمانی که بیشتر افراد دور هم جمع بودند انجام می گرفت. تمام افرادی که بازی می کردند دست خود را به صورت باز روی زمین یا در زمستان روی کرسی قرار می دادند و با دست دیگر روی دست بازیکن ها نیز یک دست خود را روی زمین قرار می دادند با دست دیگر روی دست بازیکن ها می زد و شعر میخواند به این ترتیب «ال ال اپلک چایده چیخده گلبک، چایین سویو سویوخدی، دییر دیر آت منی آن منیآلات منی، یا قابالا قات منی، گئتدیمگور دوم باغیمیزداقوتور گچی اولو بدی قارقالار یغیشیب باشونه دییر جیز و جیز وجیز».
ترجمه شعر تركي:
دست رو دست، از رودخانه قارچی درآمد، آب رودخانه سرد است، و می گوید مرا بینداز مرا بینداز، مرا گول بزن و با روغن و عسل قاطی کن، رفتم دیدم در باغمان بز گری مرده و کلاغ ها دورش جمع شدند و می گویند: جیز و جیز و جیز.
سومین جیز به دست هر کس که می افتاد آن دست از بازی خارج می شد تا وقتی که تمام دست ها به جز یک دست از بازی خارج می شد. آخرین دست بازنده می شد تمام افراد با دست خود روی آن دست می زدند و می خواندند «دگیر مانا گیردی کپک، اونی یالاتی قالدی کپک، ایبنه کتک ایبن کتک» بعد از کتک زدند نفر بازنده دوباره بازی را شروع می کند.
ترجمه شعر تركي:
سگ وارد آسیاب شد، آرد خود را خورد و سبوسش به جای ماند پس این فرد را کتک بزنید.
2) نام بازی: چشم بندی( گوزی باغلاما)
تعداد نفرات: 3 الی 10 نفر
سبک بازی: در این بازی بازیکن ها به صورت دایره یا در یک ردیف می ایستادند و دو نفر از بازیکن ها شروع کننده بازی بودند چشم یکی از بازیکن ها را می بستند دیگری دو سنگ یا دو چوب بر می داشت و به هم می زد و کسی که چشمش بسته بوند به دنبال صدا می رفت تا شخص را بگیرد اگر موفق شد خودش جای او را می گرفت در غیر این صورت بازنده می شد و از بازی به کنار می رفت دیگری جای او را می گرفت این بازی نوع دیگری نیز انجام می دادند به این صورت که دختران روسری و پسران کلاه خود را روی زمین می گذاشتند تا کسی که چشمش را بسته بود بگردد و آن شی به زمین گذاشته پیدا کند و اگر پیدا می کرد برنده بود.
3) نام بازی: سس سز (سکوت)
تعداد نفرات: متغیر
سبک بازی: این بازی معمولا در شبها بین خانواده یا در شب نشینی ها انجام می گرفت. و بدین صورت بود که وقتی دور هم جمع می شدند نباید کوچکترین صدایی دربیاورند و خودشان در اول بازی قرار می گذاشتند كه هیچ کس صحبت نکند و نخندد و در اول بازی می گفتند«هرکس دانشسا او اشک قچه یسین» و یا می گفتند «بواوده بیر پیشک وار، قویر قودولو بیت وار، هرکس دانشسا اونون آغزندا» هیچ کس صحبت نمی کرد و اگر کسی می خندید یا حرفی می زد از بازی کنار میرفت. البته افراد با ایما و اشاره در خنداندن یکدیگر سعی می کردند.
4) نام بازی: بورک تپه
تعداد نفرات:4 الی 10 نفر
سبک بازی: در این بازی همه کلاه به سر بودند البته در قدیم بچه ها کلاه مخصوص به خود داشتند ولی این را بزرگترها هم انجام می دادند. بعد از انتخاب اولین بازیکنی که باید کلاه خود را روی زمین می گذاشت همه بازیکنها یکی یکی با چوب مخصوص بازی که 40 سانتیمتر بود از فاصله یک متری کلاه را نشانه می گرفتند. هر کس که نمی توانست کلاه را بزند باید کلاه خود را به جای کلاه اولی به زمین بگذارد تا بقیه چوب را به کلاه او بزنند و اگر کسی تا آخر بازی کلاهش در سرش باشد در زمین نگذارد برنده بود. لازم به توضیح است که در باور مردم روستا حفظ کلاه در سر نشانه شهامت و مردانگی بود.
5) نام بازی: گیزلان پانج
تعداد نفرات: بیشتر از دو نفر
سبک بازی: در این بازي که تعداد افراد از دو نفر به بالا می باشد تمام بازیکن ها از ده انگشت خود که در پشت خودشان قایم کرده اند به دلخواه چند انگشت خود را باز به بقیه نشان می دادند و انگشتان باز شمرده هر چند تا شد از نفر اول که به صورت گرد می ایستند شروع می کنند و میشمارند آخرین عدد که به هرکس رسید باید چشم بسته رو به دیوار بایستد و منتظر بماند تا همه قایم شوند و به او خبر می دهند که می تواند دنبال آنها بگردد در این فاصله اگر بازیکن های دیگر زودتر از بازیکنی که دنبال آنها می گردد به دیواری که او چشم گذاشته بود برسند باید دوباره همان بازیکن چشم میگذاشت ولی اگر توانست یکی از آنها را بگیرد و یا دستش به یکی از آنها برسد باید آن بازیکنی که گرفته شده است چشم بگذارد. به این ترتیب بازی ادامه پیدا می کند و آن کسی که هیچ وقت گیر آن کسی که چشم گذاشته نیفتد به عنوان برنده محسوب می شود.
6) نام بازی: تزدان حمزه علیده (اوستا دینده)
تعداد نفرات: 2 الی 10 نفر
سبک بازی: بازیکن ها به صورت پل(دولا) در یک ردیف با فاصله یکی متری قرار می گرفتند و شروع کننده بازی دورخیز می کرد و دست خود را پشت بازیکن هایی که به طورت پل قرار گرفته بودند می گذاشت و به طرف جلو می پرید و تا آخرین نفر این کار را انجام می داد و خودش پس از آخرین نفر به صورت پل قرار می گرفت و نفر بعدی کار را انجام می داد تا اینکه تمام بازیکن ها یکی یکی از روی همدیگر می پریدند. اگر پای کسی به شخصی که از روی آن میپرید میخورد می باخت و باید از بازی کنار میرفت و دو نفر آخر که یکی به صورت پل قرار میگرفت و دیگری از روی او میپرید سه بار باید از روی همدیگر میپریدند آخرین بار نفری که زودتر از دیگری محکم پشت خود را به پشت طرف مقابل میزد و به پایین می پرید برنده میشد و در هنگام پریدن باید این کلمات را تکرار میکردند: «تزدن حمزه علیده- ایکه دلیخان اکبریده- گچه گیرده بستانا- بستانچه اون گورد- اَل ایلده چماقا- چماقنه شکلده- ورده ش قولن خور تاده- آپار دلار حکیم- حکیم دده وزیر- وزیر دده حکیم- اونّا خروس یان گچر- امبرده فیل فیل- اون ایکده بیر بالجا اینک مینک»
ترجمه شعر:
نام حمزه علی را باید از اول گفت- دو نفر به نام های اکبری دیوانه هستند- بز وارد بستان شد- باغبان بز را دید- و چوب دستی خود را برداشت- چوب خود را آماده کرد- بزه را زد و دست و پایش را شکست- بز را بردند پیش پزشک- پزشک او را فرستاد به وزیر- وزیر حکم داد و دوباره فرستاد پیش دکتر.
در مرحله دهم خروس از کنار نفری که پل واقع شده به جای پریدن رد می شود- در مرحله یازدهم نفر باید پل باید به صورت درازا پل قرار می گرفت و نفرات از روی او به صورت درازا میپریدند- در مرحله آخر (دوازدهم) باید یکی یکی آن گاو کوچک را سوار می شدند.
نمايي از بازي محلي تزدان حمزه ليده (اوستا دينده)
7) نام بازی: تورناوردی
تعداد نفرات: متغیر
سبک بازی: در این بازی هر کس باید یک چیستان می گفت و طرف مقابل جواب می داد البته به صورت گروهی بازی می کردند و جواب دادن و پرسیدن دو به دو انجام می گرفت. نفر اول که قرار بود چیستان را بگوید باید سعی کند سختترین چیستان را مطرح کند تا طرف مقابل نتواند پاسخ دهد، چون در این صورت او باید از بازی کنار می رفت ولی اگر نفر دوم نمیتوانست جواب چیستان را بگوید با یک دستمال بزرگ که ته آن گره خورده بود باید کتک میخورد و از بازی کنار ميرفت. در این صورت آن کسی که چیستان را مطرح کرده بود از نفر دیگر می پرسید، به این ترتیب کسانی که جواب نمیدادند ضمن اینکه کتک میخوردند از بازی کنار میرفتند تا آخرین نفر که میتوانست جواب بدهد برنده میشد و او را از اول بازی ادامه میداد.
منبع:Sociology of Zanjan
تعداد نفرات: متغیر
سبک بازی: این بازی با تعدادی بیشتر از بازیکن ها انجام می گیرد و بیشتر در شب نشینی ها و زمانی که بیشتر افراد دور هم جمع بودند انجام می گرفت. تمام افرادی که بازی می کردند دست خود را به صورت باز روی زمین یا در زمستان روی کرسی قرار می دادند و با دست دیگر روی دست بازیکن ها نیز یک دست خود را روی زمین قرار می دادند با دست دیگر روی دست بازیکن ها می زد و شعر میخواند به این ترتیب «ال ال اپلک چایده چیخده گلبک، چایین سویو سویوخدی، دییر دیر آت منی آن منیآلات منی، یا قابالا قات منی، گئتدیمگور دوم باغیمیزداقوتور گچی اولو بدی قارقالار یغیشیب باشونه دییر جیز و جیز وجیز».
ترجمه شعر تركي:
دست رو دست، از رودخانه قارچی درآمد، آب رودخانه سرد است، و می گوید مرا بینداز مرا بینداز، مرا گول بزن و با روغن و عسل قاطی کن، رفتم دیدم در باغمان بز گری مرده و کلاغ ها دورش جمع شدند و می گویند: جیز و جیز و جیز.
سومین جیز به دست هر کس که می افتاد آن دست از بازی خارج می شد تا وقتی که تمام دست ها به جز یک دست از بازی خارج می شد. آخرین دست بازنده می شد تمام افراد با دست خود روی آن دست می زدند و می خواندند «دگیر مانا گیردی کپک، اونی یالاتی قالدی کپک، ایبنه کتک ایبن کتک» بعد از کتک زدند نفر بازنده دوباره بازی را شروع می کند.
ترجمه شعر تركي:
سگ وارد آسیاب شد، آرد خود را خورد و سبوسش به جای ماند پس این فرد را کتک بزنید.
2) نام بازی: چشم بندی( گوزی باغلاما)
تعداد نفرات: 3 الی 10 نفر
سبک بازی: در این بازی بازیکن ها به صورت دایره یا در یک ردیف می ایستادند و دو نفر از بازیکن ها شروع کننده بازی بودند چشم یکی از بازیکن ها را می بستند دیگری دو سنگ یا دو چوب بر می داشت و به هم می زد و کسی که چشمش بسته بوند به دنبال صدا می رفت تا شخص را بگیرد اگر موفق شد خودش جای او را می گرفت در غیر این صورت بازنده می شد و از بازی به کنار می رفت دیگری جای او را می گرفت این بازی نوع دیگری نیز انجام می دادند به این صورت که دختران روسری و پسران کلاه خود را روی زمین می گذاشتند تا کسی که چشمش را بسته بود بگردد و آن شی به زمین گذاشته پیدا کند و اگر پیدا می کرد برنده بود.
3) نام بازی: سس سز (سکوت)
تعداد نفرات: متغیر
سبک بازی: این بازی معمولا در شبها بین خانواده یا در شب نشینی ها انجام می گرفت. و بدین صورت بود که وقتی دور هم جمع می شدند نباید کوچکترین صدایی دربیاورند و خودشان در اول بازی قرار می گذاشتند كه هیچ کس صحبت نکند و نخندد و در اول بازی می گفتند«هرکس دانشسا او اشک قچه یسین» و یا می گفتند «بواوده بیر پیشک وار، قویر قودولو بیت وار، هرکس دانشسا اونون آغزندا» هیچ کس صحبت نمی کرد و اگر کسی می خندید یا حرفی می زد از بازی کنار میرفت. البته افراد با ایما و اشاره در خنداندن یکدیگر سعی می کردند.
4) نام بازی: بورک تپه
تعداد نفرات:4 الی 10 نفر
سبک بازی: در این بازی همه کلاه به سر بودند البته در قدیم بچه ها کلاه مخصوص به خود داشتند ولی این را بزرگترها هم انجام می دادند. بعد از انتخاب اولین بازیکنی که باید کلاه خود را روی زمین می گذاشت همه بازیکنها یکی یکی با چوب مخصوص بازی که 40 سانتیمتر بود از فاصله یک متری کلاه را نشانه می گرفتند. هر کس که نمی توانست کلاه را بزند باید کلاه خود را به جای کلاه اولی به زمین بگذارد تا بقیه چوب را به کلاه او بزنند و اگر کسی تا آخر بازی کلاهش در سرش باشد در زمین نگذارد برنده بود. لازم به توضیح است که در باور مردم روستا حفظ کلاه در سر نشانه شهامت و مردانگی بود.
5) نام بازی: گیزلان پانج
تعداد نفرات: بیشتر از دو نفر
سبک بازی: در این بازي که تعداد افراد از دو نفر به بالا می باشد تمام بازیکن ها از ده انگشت خود که در پشت خودشان قایم کرده اند به دلخواه چند انگشت خود را باز به بقیه نشان می دادند و انگشتان باز شمرده هر چند تا شد از نفر اول که به صورت گرد می ایستند شروع می کنند و میشمارند آخرین عدد که به هرکس رسید باید چشم بسته رو به دیوار بایستد و منتظر بماند تا همه قایم شوند و به او خبر می دهند که می تواند دنبال آنها بگردد در این فاصله اگر بازیکن های دیگر زودتر از بازیکنی که دنبال آنها می گردد به دیواری که او چشم گذاشته بود برسند باید دوباره همان بازیکن چشم میگذاشت ولی اگر توانست یکی از آنها را بگیرد و یا دستش به یکی از آنها برسد باید آن بازیکنی که گرفته شده است چشم بگذارد. به این ترتیب بازی ادامه پیدا می کند و آن کسی که هیچ وقت گیر آن کسی که چشم گذاشته نیفتد به عنوان برنده محسوب می شود.
6) نام بازی: تزدان حمزه علیده (اوستا دینده)
تعداد نفرات: 2 الی 10 نفر
سبک بازی: بازیکن ها به صورت پل(دولا) در یک ردیف با فاصله یکی متری قرار می گرفتند و شروع کننده بازی دورخیز می کرد و دست خود را پشت بازیکن هایی که به طورت پل قرار گرفته بودند می گذاشت و به طرف جلو می پرید و تا آخرین نفر این کار را انجام می داد و خودش پس از آخرین نفر به صورت پل قرار می گرفت و نفر بعدی کار را انجام می داد تا اینکه تمام بازیکن ها یکی یکی از روی همدیگر می پریدند. اگر پای کسی به شخصی که از روی آن میپرید میخورد می باخت و باید از بازی کنار میرفت و دو نفر آخر که یکی به صورت پل قرار میگرفت و دیگری از روی او میپرید سه بار باید از روی همدیگر میپریدند آخرین بار نفری که زودتر از دیگری محکم پشت خود را به پشت طرف مقابل میزد و به پایین می پرید برنده میشد و در هنگام پریدن باید این کلمات را تکرار میکردند: «تزدن حمزه علیده- ایکه دلیخان اکبریده- گچه گیرده بستانا- بستانچه اون گورد- اَل ایلده چماقا- چماقنه شکلده- ورده ش قولن خور تاده- آپار دلار حکیم- حکیم دده وزیر- وزیر دده حکیم- اونّا خروس یان گچر- امبرده فیل فیل- اون ایکده بیر بالجا اینک مینک»
ترجمه شعر:
نام حمزه علی را باید از اول گفت- دو نفر به نام های اکبری دیوانه هستند- بز وارد بستان شد- باغبان بز را دید- و چوب دستی خود را برداشت- چوب خود را آماده کرد- بزه را زد و دست و پایش را شکست- بز را بردند پیش پزشک- پزشک او را فرستاد به وزیر- وزیر حکم داد و دوباره فرستاد پیش دکتر.
در مرحله دهم خروس از کنار نفری که پل واقع شده به جای پریدن رد می شود- در مرحله یازدهم نفر باید پل باید به صورت درازا پل قرار می گرفت و نفرات از روی او به صورت درازا میپریدند- در مرحله آخر (دوازدهم) باید یکی یکی آن گاو کوچک را سوار می شدند.
نمايي از بازي محلي تزدان حمزه ليده (اوستا دينده)
7) نام بازی: تورناوردی
تعداد نفرات: متغیر
سبک بازی: در این بازی هر کس باید یک چیستان می گفت و طرف مقابل جواب می داد البته به صورت گروهی بازی می کردند و جواب دادن و پرسیدن دو به دو انجام می گرفت. نفر اول که قرار بود چیستان را بگوید باید سعی کند سختترین چیستان را مطرح کند تا طرف مقابل نتواند پاسخ دهد، چون در این صورت او باید از بازی کنار می رفت ولی اگر نفر دوم نمیتوانست جواب چیستان را بگوید با یک دستمال بزرگ که ته آن گره خورده بود باید کتک میخورد و از بازی کنار ميرفت. در این صورت آن کسی که چیستان را مطرح کرده بود از نفر دیگر می پرسید، به این ترتیب کسانی که جواب نمیدادند ضمن اینکه کتک میخوردند از بازی کنار میرفتند تا آخرین نفر که میتوانست جواب بدهد برنده میشد و او را از اول بازی ادامه میداد.
منبع:Sociology of Zanjan
بازیهای محلی زنجان
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com