رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

M O B I N A · 20/8/21

***
پارسا
خیلی خسته بودم از نقش بازی‌کردن و اطلاعاتی‌بودن. بالاخره کارهای استعفام تموم شد. الان یه ماهی هست از خونه دورم و دنبال کارهای استعفامم تا بالاخره موفق شدم...

M O B I N A · 20/8/21

***
پارسا
وقتی همه منتظر جواب بله‌‌‌‌‌‌ی صبا بودن، چشمش به من خورد. خیلی سعی کردم غم و حسرت توی نگاهم رو مخفی کنم و یه پوزخند زدم؛ اما این پوزخند هم زیاد دووم نیاورد و با دیدن اون چشم‌ها که تموم دنیام...

M O B I N A · 20/8/21

***
پارسا
لبخند از روی لـ*ـبم آروم‌آروم محو شد. چشم‌هاش رو بست و با دویدن رفت. عکس‌العملش همه رو متعجب خودش کرد.
سرم درد گرفته بود. از سحرخواستم...

M O B I N A · 20/8/21

***
صبا
هرجوری بود از پارمیس اعتراف کشیدم که پارسا کجا می‌ره، اون هم ناچار برام گفت. قراره دوباره از ایران بره. بهم گفت ازدواج و نامزدی با رزیتا فقط به‌خاطر اون...

M O B I N A · 20/8/21

***
ساعت‌ها، روز‌ها، ماه‌ها گذشت و فصل پاییز شروع شد. همراه با حال و هوای درس و مدرسه، شنبه اولین کلاس دانشگاهم شروع می‌شد و من هنوز هیچ‌کاری نکرده بودم. فردا قرار بود بابااینها و پدر و مادر رادوین دور هم جمع شن تا راجع به مشکلات و بحث‌‌های پی‌درپی من و رادوین...

M O B I N A · 20/8/21

***
رادوین با عصبانیت گفت:
- زود باش دیگه چقدر لفتش می‌دی.
- الان میام.
- دو ساعته داری همین...

M O B I N A · 20/8/21

گیتارم رو گوشه‌‌‌‌‌‌ی تـ*ـخت گذاشتم. به پنجره نگاه کردم، برف آروم‌آروم می‌بارید و آرامش خاصی می‌داد. باز هم صدای پی‌درپی گوشی اومد، همون ناشناسی بود که حالا مطمئنم صباست. گوشی رو جواب دادم، باز هم همون حرف‌های تکراری و همیشگی که شما کی هستین و چرا زنگ می‌زنین و... و از جانب اون هم فقط سکوت و بعد از...

M O B I N A · 20/8/21

مامان: صبا، صبا؟
- بله مامان؟
- من و بابا باید بریم برای شرکت یه مشکل پیش اومده باید هرچه زودتر بریم پاریس.
با تعجب گفتم:
-...

M O B I N A · 20/8/21

***
بالاخره بچه‌ها بامخالفت‌‌های زیاد من دوباره من رو به شغل قبلم برگردوندن، پس به ایران و شهر تبریز رفتم برای کارهای برگشتم که فهمیدم بچه‌ها برگه‌‌‌‌‌‌ی استعفام رو برداشتن و جاش یه مرخصی طولانی گذاشته بودن و از سردار خواسته بودن به‌خاطر موفقیت بزرگم توی...

M O B I N A · 20/8/21

«خدا داری
چه انتقامی چه روزگاری
دلم می‌سوزه واسه خودم
چه‌جوری من عاشقت شدم
چه‌جوری راحت شکست دلم...

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

سرپرست بخش فرهنگ و ادب

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین