خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی+بخش کپی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,437
امتیاز واکنش
51,283
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
هرگاه راز و سر کسی فاش شود و به اصطلاح دیگر «طشتش از بام افتاده باشد» مجازا می گویند : «فلانی پته اش روی آب افتاد» یعنی اسرار مگویش فاش و برملا گردید.
آنچه را که امروزه به نام جواز و گذرنامه و بلیط نامیده میشود سابقا «پَتِه» میگفتهاند. پته به منظور خروج از کشور همان است که تا چندی قبل به نام «تذکره» نامیده میشد و در حال حاضر آن را گذرنامه و یا به اصطلاح بین المللی «پاسپورت» میگویند که از طرف دولت متبوعه صادر میشود و در کشور مقصد و مورد نظر به منزلهی اجازه نامهی اقامت تلقی میگردد.
پته دیگری در رابـ*ـطه با موضوع این مقاله وجود داشت که به گفته ی صاحبان فرهنگها و فرهنگنامه ها : «بند گونهای بود که در جای جای جویهای نشیب دار میبستند که هم آب نگاه دارد و هم جوی شسته نشود.»
در حال حاضر که تمام شهرها و غالب روستاهای کشور لوله کشی شده و از آب تصفیه شدهی چاهها و چشمه سارها استفاده میکنند، واژهی پته و پته بستن که از آن معنی و مفهوم بند بستن برجای جای جویهای نشیب دار اسفاده شود مهجور و دور از ذهن میباشد. ولی سابقا که لوله کشی نبود و آب مورد احتیاج شهرها در داخل جویهای سرباز (نه سربسته) جریان داشت هرجا که لازم میآمد مقداری از آب جاری به داخل کوچه های مسیر یا خانه های مسکونی جریان پیدا کند سد و بند کوچکی از جنس چوب به نام پته در داخل جوی خیابان یا کوچه قرار داده آب را به قدر کفایت (نه کم و نه زیاد) به داخل حوض و آب انبارخانه جریان میدادند تا از آب حوض برای شستشوی ظروف و اثاثیه و ملبوس و از آب نیمه صاف آب انبار که قسمت عمده ی گل و لای و اضافاتش رسوب کرده است برای نوشیدن و به کار بردن درامور خوراک پزی استفاده نمایند.
سابقا افرادی بودندکه در سالهای کم آبی و خشکسالی، احتیاج مبرم به آب برای پر کردن حوض و آب انبار به منظور رفع نیازمندیهای داخلی، آنان را وا میداشت که در غیر نوبت به حقوق دیگران بی احترامی کرده از آب سهمی و نوبتی آنان، سو استفاده کنند.
برای حصول این مقصود نیمه های شب که تمام سکنهی آن محله و آبادی بر بسـ*ـتر راحت و آسایش غنوده بودند در داخل جوی پته میبستند و آب میبردند.
بدیهی است در آن نیمه های شب کمتر کسی متوجه آب دزدی آن شخص میشد، مگر آنکه فشار آب گاهی موجب گردد که پتهاش روی آب افتد یعنی فشار آب پته را از جایش کنده به جاهای دیگر ببرد که در این صورت ساکنان خانه های پایینتر پته را بر روی آب میدیدند و راز و سرش بدین وسیله فاش شده قشقرق برپا میشد و آبرویش برباد میرفت.

منبع:بیتوته


پته اش روی آب افتاد

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا