خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~XFateMeHX~

کاربر برتر
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/4/20
ارسال ها
7,078
امتیاز واکنش
10,094
امتیاز
428
زمان حضور
35 روز 22 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
متافیزیک چیست؟

به لحاظ لغوي متافيزيک متشکل از دو کلمه «متا» به معناي بعد و «فيزيک» به معناي طبيعت است و در ترجمه هاي معمول آن را با «مابعدالطبيعه» معادل ميکنند. مابعدالطبيعه يا متافيزيک يا متاگيتيک شاخه اي از فلسفه و فيزيک است که به پژوهش درباره چيستي و کُنه وجود، زندگي و جهان به عنوان يک کل ميپردازد. متافيزيک را ريشه فلسفه ميدانند؛ بدين معنا که فيلسوفان نخستين، عمدتاً به اين حوزه از فلسفه ميپرداخته اند.

در فلسفه معاصر، به مباحث مابعدالطبيعي با شکٌاکيت بسيار نگريسته اند.
متافيزيک به گفته ارسطو جستوجو نخستين اصلها و علتها و بررسي بودن به مثابه بودن است، پرسشهاي بنيادين متافيزيک درباره بودن، نبودن، شدن، يکي و بسياري و … است. متافيزيک در اين معنا به نوعي همان «آنتولوژي» يا بودن شناسي است.

واژه متافيزيک ساخته شاگردان ارسطو و نامي بود براي ناميدن دسته ايي آر نوشته هاي او که «پس از فيزيک» بودند. ولي اين نام در دوره هاي بعد به معنايي که در بالا توضيح داده شد به کار رفت. خود ارسطو به جاي واژه (متافيزيک) عبارت (دانش يا فلسفه نخستين) را به کاربرده است. افراد ناآشنا با واژگان حوزه علوم و فلسفه، مابعدالطبيعه را با ماوراالطبيعه جابه جا گرفته اند و از روي ناآگاهي به پديده هاي عجيب و فراطبيعي (در صورت وجود) يا به عبارتي آنچه که پديده هاي پارانُرمال (Paranormal) خوانده ميشوند عنوان متافيزيک اطلاق ميکنند.

ماکس پلانک متافيزيک را اينگونه تعبير ميکند: «قطعه خاکي را در نظر بگيريد، و ابعاد و حدود هندسي آن، ساختار شيميايي و فيزيکي آن را بررسي کنيد، اين يک بررسي علمي است.

اما همين قطعه خاک را ضمن يک تصوير بزرگتر و فراگير ببينيد، بياباني را در نظر آوريد با تپهها و دامنهها و اين قطعه خاک را در اين مجموعه از نظرگاهي بلند در نظاره کنيد. تصويري ديگر از آن خواهيد داشت.

اين دومي است که تا حدودي به بينش متافيزيکي شبيه است». متافيزيک و علم در طول هم هستند. شناخت علمي درون معرفت متافيزيکي قرار ميگيرد.


قوانین متافیزیک

 

~XFateMeHX~

کاربر برتر
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/4/20
ارسال ها
7,078
امتیاز واکنش
10,094
امتیاز
428
زمان حضور
35 روز 22 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
رابـ*ـطه بین علم فیزیک و علم متافیزیک

بنابر قول صحيح مترادف قرار دادن دو واژه ماوراء الطبيعة و مابعد الطبيعة خطايي است که افراد ناآگاه مرتکب شده اند؛ چرا که مابعد الطبيعة بر اساس محل ذکر اين علم بعد از مبحث طبيعيات در کتاب ارسطو بوده و ماوراءالطبيعه بر اساس وجود مضامين ماورايي در خود علم است؛ بنابراين، رابـ*ـطه بين فيزيک (طبيعيات) و متافيزيک (ما بعد الطبيعة) در علوم اين است که متافيزيک عهده دار اثبات موضوع علم طبيعيات است، و بسياري از اصول موضوعه علوم در اين علم اثبات ميشود، و در مقابل علوم ديگر، در اثبات برخي از مقدمات براهين فلسفي، فلسفه را ياري ميکنند.

آیا ندیدن دلیل بر نبودن است؟

همانطور که يک عالم مادي وجود دارد که اسب علم و دانش تجربي بشر در آن به تاخت و تاز ميپردازد و هر روز پرده از اسرار آن برداشته ميشود، احتمالاً يک عالم غيرمادي نيز وجود دارد و ميتوان گفت که اگر قادر به درک آن نباشيم، نميتوانيم ندانستن خود را دليل بر فقدان آن بدانيم. به عنوان مثال، ميتوان گفت وجود حضرت احديت را نميتوان با چشم مادي مشاهده نمود، ولي اين امر دليلي بر رد وجود او نيست البته لازم به ذکر است که اين مقايسه بسيار نادرست است.

چون وجود مقدس خداوند، هرچند به چشم ظاهر قابل روئيت نيست، اما با چشم دل همواره قابل ديدن است و انساني که اندک بهره اي از عقل و دانش داشته باشد، به راحتي ميتواند وجود خداوند را با پوست و گوشت خود احساس کند چون همانگونه که در آيات قرآني نيز آمده است، به هر طرف که رو کنيم، رو به سوي خداوند کرده ايم و از آثار خلقت بينهايت زياد و بيشمار او نيز ميتوان به وجود او پي برد.


قوانین متافیزیک

 
آخرین ویرایش:

~XFateMeHX~

کاربر برتر
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/4/20
ارسال ها
7,078
امتیاز واکنش
10,094
امتیاز
428
زمان حضور
35 روز 22 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
بر اساس متافیزیک، بدن ما تنها همین جسم فیزیکى که مى بینیم نیست!

حرکت جريان هاي الکتريکي در بدن، مدتها پيش شناخته شده است. اين جريان ها در مسير سيستم عصبي جاري ميشود و يکي از راههاي خود تنظيمي بدن هستند. سيستمهاي عصبي با همه انـ*ـدام ها و بافت هاي بدن ارتباط دارد و پيام ها از طريق آن به مغز جاري ميشوند تا تمام فعاليت هاي بدني را تنظيم کنند. جريان هاي الکتريکي همچنين از قلب به درون سيستم گردش خون، که به وسيله محلول نمک خون امکان پذير ميشود، جاري ميشوند.

جريان هاي الکتريکي در درون و بين تمام سلول هاي بدن جاري هستند. بسياري از سلول هاي بدن در واقع کريستال هاي مايع دارند، اين کريستالها زنده در غشاهاي سلولي در غلاف ملين اعصاب و در بسياري از نقاط ديگر بدن وجود دارند. تمام کريستال ها زماني که تحت فشار قرار گيرند اثرهاي پيزوالکتريک (توليد اختلاف پتاسيل در برخي بلورهاي نارسانا تحت کشش يا فشار) ايجاد ميکنند.

يک سيستم عصبي ثانويه به نام پري نوريوم وجود دارد که از يک لايه بافت همبند که سيستم اعصاب را احاطه کرده است تشکيل شده است.
هرگاه قسمتي از بدن آسيب ميبيند سيستم پري نوريومي پتانسيلي الکتريکي در قسمت آسيب ديده ايجاد ميکند که بدن را از آن آسيب آگاه ميکند. سيستم پري نوريومي نسبت به ميدانهاي مغناطيسي بيروني نيز بسيار حساس و واکنش دهنده است.

جريان هاي الکتريکي جاري در بدن انسان، ميدانهاي مغناطيسي به نام ميدانهاي زيست مغناطيسي ايجاد ميکنند که به بدن انسان نفوذ و آن را احاطه ميکنند. مغناطيس سنج هاي حساس، ميدانهاي زيست مغناطيسي را ثبت کرده اند که براي درک بهتر چگونگي کارکرد بدن براي تشخيص بيماري ها مورد استفاده قرار ميگيرد.

مغز و تمام انـ*ـدام بدن ميدان هاي زيست مغناطيسي مخصوص خود را دارند که آنها را احاطه کرده است.


قوانین متافیزیک

 

~XFateMeHX~

کاربر برتر
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/4/20
ارسال ها
7,078
امتیاز واکنش
10,094
امتیاز
428
زمان حضور
35 روز 22 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
هر سلول کوچک در درون بدن ما در واقع باتري مينياتوري است. زماني که بدن در سلامتي کامل است ولتاژي در حدود ۷۰ تا ۹۰ ميلي ولت توليد ميکند. هر انـ*ـدام در حالت سلامت، يک فرکانس خاص دارد و وقتي بيمار شود از اين فرکانس خارج ميشود، مجموع تمام ميدانهاي زيست مغناطيسي يک ميدان زيست مغناطيسي به هم پيوسته بزرگ واحد را تشکيل ميدهد که بدن را احاطه ميکند که شبيه هاله است.

اين ميدانهاي مغناطيسي با ميدانهاي مغناطيسي ديگر نزديک به بدن مانند ميدان هاي مغناطيسي آدم هاي ديگر برهم کنش دارند. اين اصل، اصل القا نام دارد. بنابراين اين اثر بر سلامت هر انسان و همچنين عملکرد انـ*ـدام ها و بافت هاي بدن تأثير ميگذارد.

اگر يک سلول به دليلي فرکانس خود را تغيير دهد پيامهايي که از سلول مجاور ميآيند به برقراري مجدد فرکانس صحيح تمايل خواهد داشت. اگر تعداد زيادي از سلولها از تعادل خارج شوند قدرت مجموع ارتعاش هاي سيستم کاهش مييابد و پايداري از دست ميرود. از بين رفتن اين انسجام موجب ايجاد بيماري يا اختلال ميشود.

اين وضعيت با مفهوم متافيزيکي آغاز بيماري در هاله يا ميدان زيست مغناطيسي پيش بروز آن در بدن فيزيکي مطابقت دارد.

يکي از ويژگي هاي اين انرژي توانايي همسويي آن است و توسط ذهن آگاه ما انجام نميشود بلکه خود انرژي (ميدان) خود را هدايت ميکند و خارج از ذهن هوشيار ما است.


قوانین متافیزیک

 

~XFateMeHX~

کاربر برتر
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/4/20
ارسال ها
7,078
امتیاز واکنش
10,094
امتیاز
428
زمان حضور
35 روز 22 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
تأثیر میدانهای مغناطیسی راه دور را چگونه میتوان توضیح داد؟

اکتشافات جديد نشان ميدهد که اين فضا خالي نيست و سرشار از انرژي است. اين انرژي نوع جديدي از امواج الکترومغناطيس است که در فضاي خلاء و کاملاً خالي وجود دارد.

در فضاي خالي که بين اتم هاي همه دنيا از جمله اتم هاي بدن ما قرار دارد.
اين نوع امواج الکترومغناطيس جديد، اقيانوسي از انرژي بينهايت را تشکيل مي دهند.

هم اکنون کشف شده است که اين انرژي بيکران در قلمرويي ۴ بعدي وجود دارد و مي تواند به دنياي ۳ بعدي ما سرا زير شود و از آن براي انجام کارهايي استفاده شود. ميتوان با استفاده درست از آن، دنيايي پر از وفور و فراواني، انرژي بيپايان، عاري از آلودگي، بهداشت و درمان ارزان، بدون استفاده از روشهاي درماني تهاجمي و داروهاي شيميايي ساخت. همچنين ميتوان بسياري از رنجهاي انسانها و محروميت ها را از بين برد. اين انرژي «امواج اسکالر» ناميده ميشوند.


امواج اسکالر چیستند؟

تعريف استاندارد براي امواج اسکالر که آنها توسط يک زوج همانند از امواج ساخته شدهاند (معمولاً به آنها موج و ضد موج مي گويند) که معمولاً از نظر فضايي هم فاز و از نظر زماني غير هم فازند.

از نظر فيزيکي اين دو دو موج همانند هستند که با يکديگر ۱۸۰ درجه اختلاف فاز دارند.اين باعث ميشود که امواج اسکالر ذاتاً موجوداتي متفاوت از امواج هرتزي معمولي باشند. در واقع اين امواج به شکل متفاوتي از امواج هرتزي نيز ديده ميشوند؛ همانند يک الگوي کشيده شده نامتناهي بروي يک محور.
انرژي اسکالر اگرچه جانوري متفاوت است اما بايد بدانيم که هميشه وجود داشته است.

البته دانشمندان به تازگي و اخيراً آن را کشف کرده اند و شروع به استفاده از آن کرده اند. در اواسط قرن نوزدهم ميلادي بود که وجود انرژي اسکالر براي اولين بار در 4 معادله بنيادين يک رياضيدان اسکاتلندي به نام «جيمز کلِرک مَکسول» James Clerk Maxwell، پيشنهاد داده شد. معادلاتي که پايه دانش الکترومغناطيس را بنا نهادند.


قوانین متافیزیک

 

~XFateMeHX~

کاربر برتر
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/4/20
ارسال ها
7,078
امتیاز واکنش
10,094
امتیاز
428
زمان حضور
35 روز 22 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
معادلات ماکسول

B در اين معادله به ميدان مغناطيسي اشاره دارد E به ميدان انرژِي اشاره دارد. ما بقي پارامترها در اين معادلات حرف يوناني چون اپسيلون و دلتا هستند. آن علامت مثلث وارونه علامت ديفرانسيل برداري است. ولي نقطه کليدي در اين معادلات و آنچه آنها را تاريخ ساز کرد علامت «ρ» که به مفهوم چگالي بار الکتريکي اسکالر Scalar Charge Density است. لذا اين براي نخستين بار بود که وجود انرژي اسکالر به صورت تئوريک پيشنهاد شد.

اين کشف ديد کلي ما نسبت به فيزيک و متافيزيک را متحول ميکند. اين دانش ميتواند به بهشت يا جهنم منتهي شود. در کنار امکان استفاده صحيح از اين انرژي در راه درست و بهبود شرايط ميتواند تحولي در زمينه هاي درماني زندگي ميلياردها انسان را پديد آورد.

ماهيچه هاي بدن ما با استفاده از انرژي شيميايي، نيرو گرفته و حرکت ميکنند. استيک و سيب زميني که براي شام ميخوريم در واقع همانند بنزيني عمل ميکند که بروي آتش ميريزيم. عمل تغذيه و خوردن دقيقاً مشابه ريختن زغالسنگ به درون يک کوره حرارتي است. عمل هضم غذا در بدن ما چيزي جز سوختن و توليد انرژي براي ادامه حيات نيست.

البته اين فرآيند سوختن با سرعت بسيار کمتري از شرايط عادي صورت ميگيرد. چيزي که ما آن را به نام «مرگ» ميشناسيم و همگي تجربه خواهيم کرد در واقع خاموش شدن جريان الکتريکي در درون مغز است. آري به راستي که حيات و زندگي به معني انرژي و جريان انرژي است.

اگر اين انرژي را بهينه و اصلاح کنيم، در حقيقت سلامتي بدن خود را بهينه کرده ايم. انرژي به ذاتِ خود، نه خوب است نه بد. انرژي تنها يک واقعيت است که وجود دارد. الکتريسيته اي که توسط يک دستگاه ماساژ فيزيوتراپي استفاده ميشود و ماهيچه هاي بدن ما را تحريک ميکند و به بدن ما بهبودي و سلامتي ميبخشد، دقيقاً همان الکتريسته اي است که در يک زندان و يک صندلي الکتريکي براي اعدام يک جنايتکار محکوم به اعدام استفاده ميشود.

حالا، آيا ميتوانيم بگوييم الکتريسته خوب است يا بد؟ پاسخ به اين پرسش هيچکدام نيست؛ نه خوب است و نه بد. مسئله اصلي اين است که ما از چه فرکانس ها و دامنه هايي و چگونه استفاده ميکنيم. خود را بر فرکانس مناسب شارژ کنيد و پس از آن از بيمار شدن خود جلوگيري کنيد. استفاده مناسب و صحيح از انرژي در هنر درمانگري، داستان و تاريخچهاي طولاني و برجسته دارد.


قوانین متافیزیک

 

~XFateMeHX~

کاربر برتر
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/4/20
ارسال ها
7,078
امتیاز واکنش
10,094
امتیاز
428
زمان حضور
35 روز 22 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
تولید انرژی اسکالر

در واقع انرژي اسکالر را به روشهاي مختلف ميتوان توليد کرد. براي مثال ميتوان آنها را از روش هاي الکتريکي، مغناطيسي، فيزيکي (با حرکت دادن يک نوار موبيوس) يا اپتيکي (با حرکت دادن يک الگوي فازي بر روي مانيتور کامپيوتر) توليد کرد.

◄ برخي از فوايد امواج اسکالر:
 افزايش سطح انرژي تکتک سلول هاي بدن
 افزايش سطح انرژي کوالانسي اتم هاي هيدروژن در بدن
 افزايش و بهبود خاصيت تراوايي و نفوذ پذيري غشاي سلولها
 پاکسازي خون
 افزايش قدرت تمرکز ذهني
 متعادل سازي عملکرد دو نيم کره مغز
 اثر ضد افسردگي
 جلوگيري و بهبود سرطان


متافیزیک و هیپنوتیزم

واژه «هيپنوتيزم» از کلمه «هيپنوز» که لغتي يوناني به معني خواب است گرفته شده است. هيپنوتيزم وضعيت يا حالتي است که طي آن فرد ميتواند در حالت خلسه، عکس العمل هاي خاصي در پاسخ به تلقينات از خود نشان دهد. تاريخچه هيپنوتيزم به کشورهاي ايران، هند، مصر و يونان باز ميگردد.

در ايران، قبايل «مُغ» ميتوانستند با تحمل سختي، خود را به مرحلهاي از خلسه برسانند و در آن حالت نسبت به درمان بعضي بيماريها اقدام کنند. در هند، مرتاض ها با تحمل رياضت هاي فراوان توانستند به حالت خلسه رفته و کارهاي خارقالعاده اي انجام دهند. در يونان و مصر معابد خاصي تحت عنوان معابد خواب وجود داشته، ساحران اين معابد قادر بودند افراد را در حالت خاصي مشابه خواب قرار دهند و سپس کارهاي خاصي روي آنها انجام دهند. معروفترين اين معابد، معبد دلفي است.


قوانین متافیزیک

 

~XFateMeHX~

کاربر برتر
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/4/20
ارسال ها
7,078
امتیاز واکنش
10,094
امتیاز
428
زمان حضور
35 روز 22 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
تاريخچه هيپنوتيزم در عصر جديد به دکتر «فرانس آنتوان مِسمر» (Franz Anton Mesmer) بر ميگردد. اين پزشک اتريشي معتقد بود که انسان داراي حوزه انرژي خاصي تحت عنوان مغناطيس حيواني است که از طريق آن ميتوان بيماريها را درمان کرد.

مِسمر بيماران خود را در حالت خلسه قرار ميداد و با شکل و ظاهر خاصي بر آنها وارد ميشد و از اين طريق نسبت به درمان آنها اقدام ميکرد. اين امور بعدها توسط شاگردان مِسمر دنبال شد و به نام «مِسمريزم» (Mesmerism) معروف شد. طرح هيپنوتيزم در ايران در عصر جديد توسط دکتر اعلمالملک ثقفي صورت گرفت.

هيپنوتيزم به دو نوع «خود هيپنوتيزم» و «دگرهيپنوتيزم» تقسيم ميشود. در خود هيپنوتيزم شخص خودش را هيپنوتيزم ميکند، در دگر هيپنوتيزم، فرد هيپنوتيزم کننده را «عامل يا هيپنوتيزور» و فرد هيپنوتيزم شونده را «سوژه» مينامند.

هيپنوتيزم کاربردهاي متفاوت دارد ولي نوش دارويي براي تمام امور، بيماريها و مشکلات نيست. هيپنوتيزم پزشکي در تسکين درد بيماران، درمان برخي بيماريها و ايجاد بيحسي و بيهوشي استفاده ميشود. تقويت حافظه، تسهيل در يادگيري، ايجاد يا تقويت انگيزه در مطالعه، افزايش بازده در مطالعه و افزايش قدرت خلاقيت از موارد ديگري است که با هيپنوتيزم قابل حصول است.

هيپنوتيزم طي سه مرحله توجيه، القا و کنترل صورت ميگيرد. در مرحله نخست بايد سوژه را به طور کامل توجيه کنيم و توضيحات لازم را در مورد نحوه کاري که ميخواهيم روي او انجام دهيم، ارائه کنيم. در صورت عدم توجيه مناسب، ممکن است سوژه ناخودآگاه مقاومت کند. در مرحله القاء، با ارائه تلقينات کلامي که به صورت موزون و هماهنگ ارائه ميشود، سوژه به حالت خواب فرو ميرود. مرحله سوم، مرحله کنترل سوژه در خواب است که دشوارترين مرحله است. لذا عامل به اطلاعات و تجربيات کافي نياز دارد.

يک هيپنوتيزور خوب بايد داراي ويژگيها و صفات خاصي باشد. سلامت و تعادل جسم، روان و روح، داشتن اعتماد به نفس، اعتقاد کامل به هيپنوتيزم، ايجاد تمرکز عالي و مستمر، قدرت جاذبه و تأثيرگذاري، قدرت تشخيص و قضاوت و اعتقاد به اصول اخلاقي و انساني از جمله اين خصوصيات هستند.


قوانین متافیزیک

 

~XFateMeHX~

کاربر برتر
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/4/20
ارسال ها
7,078
امتیاز واکنش
10,094
امتیاز
428
زمان حضور
35 روز 22 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
متافیزیک و هاله نورانی

در انسان به آن، حوزه انرژي انسان (HEF) يا هاله نوراني انسان ميگويند، شکل آن تخم مرغي و قطر متوسط آن يکونيم متر است. اين حوزه انرژي، به نسبت انرژي هاي موجود در طيف رنگهاي مرئي داراي طول موج و فرکانس متفاوت است، به همين دليل با حواس پنجگانه قابل احساس نيست.

امروزه وجود هاله نوراني به روشهاي مختلف اثبات شده است.
در برخي کشورها، دانشمندان توانستهاند با لنزهاي مخصوص از هاله عکس و فيلم تهيه کنند يا از طريق دوربين مداربسته آن را روي صفحه تلويزيون نمايش دهند.

در بعضي پژوهش ها مشاهده شده است که حوزه انرژي انسان باعث انحراف اشعه ليزر از مسير خود به صورت ضعيف ميشود. برخي دانشمندان توانستهاند اين انرژي هاي لطيف را با سرعت کم از طريق سيم برق منتقل کنند. عينک هاي خاصي تحت عنوان «عينک کرليان« وجود دارد که هر شخصي به کمک آن قادر به رؤيت هاله است.

کانون هاي انرژي در هاله انسان قادر به حرکت دادن آونگ در حالت هاي خاص است. بعضي محققان نيز توانسته اند با دستگاه تشعشعياب، انرژي هاله نوراني را رديابي کرده، طول موج و فرکانس آن را به طور دقيق مشخص کنند.

کره زمين و کيهان فيزيکي نيز داراي هاله هستند که تشعشعات آن از جنس بيوپلاسما است و در تمام موجودات نفوذ ميکند و عامل ارتباط تمام بخشهاي کيهان با يکديگر است.


قوانین متافیزیک

 

~XFateMeHX~

کاربر برتر
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/4/20
ارسال ها
7,078
امتیاز واکنش
10,094
امتیاز
428
زمان حضور
35 روز 22 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
انرژيهاي کيهان بر خلاف انرژي هاي معمولي با دور شدن از منبع تقويت شده، داراي خاصيت تصاعدي است و همواره در حال توليد بيشتر است.

اين حوزه تمام اشياء و موجودات را به شکل باردار در ميآورد و منبعي بيپايان است. انرژي کيهان فراتر از محدوده سه بعدي است و از لحاظ فيزيکي حالت القايي دارد. حوزه انرژي زمين را ميتوان با حواس برتر (ادراکات فراحسي) احساس و ادراک کرد.

هاله انسان به صورت لايه لايه است. دانشمندان متافيزيک بر اساس ادراک، تحليل و دقت خود آن را به سه، پنج، هفت و دوازده لايه تقسيم کرده اند. شايد تقسيم هاله به هفت لايه صحيح تر باشد که در انطباق با هفت چاکراي اصلي موجود در هاله است. لايه هاي يک، سه، پنج و هفت ساختاري معين دارند، ولي لايه هاي دو، چهار و شش سيالاتي بيشکلاند که در لابه لاي لايه هاي فرد قرار گرفته اند. هر لايه به اتفاق چاکراي مربوطه، وظايف مشخصي را بر عهده دارد.

در حوزه انرژي انسان، ساختارهايي تحت عنوان چاکرا (کانون انرژي) وجود دارد. اين مراکز مسئول تبادل انرژي بين هاله انسان و هاله کيهان (ارسال و دريافت انرژي) و همچنين مسئول متعادل کردن انرژي در سطوح مختلف هاله هستند. چاکراها به دو نوع اصلي و فرعي تقسيم ميشوند، تعداد چاکراهاي اصلي هفت و فرعي بيستويک است. چاکراها شبيه قيف هستند، انتهاي باريک چاکراهاي اصلي به سمت مغز يا نخاع و قسمت پهن آنها به سمت خارجيترين لايه هاله قرار گرفته است.

منبع: ماهنامه مهندسی پزشکی


قوانین متافیزیک

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا