نویسنده این موضوع
از حدود بيست سال پيش حدس زده شد كه در جهان مادهاي غير از عناصري كه ما ميشناسيم وجود دارد زيرا در آن زمان چنين دريافتند كه عالم به گونهاي رفتار ميكند كه انگار بسيار سنگينتر از چيزي است كه واقعا به نظر ميرسد و چون اين ماده مشاهده نميشود و مريي نيست و معمولا با اندازه گيري نيروهاي گرانشي قابل شناسايي است ، نام آن را ماده تاريك ( ماده مجهول ) نهادهاند ، البته در اين مبحث از درست بودن يا نادرست بودن فلسفه وجودي كه براي ماده تاريك مطرح شده است صرف نظر ميكنيم و همچنين از درست بودن يا نادرست بودن ماهيت ذرهاي امواج و ميادين ( توضيحات بيشتر در مبحث پديده دوران ميادين گرانشي و توجيه چرخش ستارگان درون كهكشاني ، 90 درصد خطا در محاسبات فيزيك كلاسيك و فيزيك مدرن ) . تجربهاي كه ما از جسم سياه داريم اين است كه يك جسم سياه ميتواند تمامي طيفهاي مريي نور را در حرارتهاي نسبتا پايين جذب كند و به همين دليل سياه ديده ميشود ( يك جسم توخالي كه تنها سوراخ كوچكي براي ورود يا خروج تابش دارد [كاواك] تقريب خوبي براي جسم سياه ايدهآل است. تابشي كه از راه اين حفره وارد ظرف شود ، احتمال باز تابيدن بسيار اندكي دارد. اين تابش پیدرپي در ديوارههاي داخلي جسم باز میتابد تا سرانجام در آشاميده شود . به همين دليل ، اگر از سوراخ به درون جسم بنگريم آن را سياه يا تاريك خواهيم ديد ) ، ولي همين جسم سياه همان طيفهاي مريي نور را در حرارتهاي نسبتا بالا از خود منتشر ميكند ، ولي براي ماده تاريك قسمت اول قضيه صادق است و قسمت دوم جاري نيست ، چرا كه ماده تاريك تا به امروز به طور مستقيم با هيچ وسيلهاي ديده نشده است و فعلا ما ميتوانيم با استدلال فيزيكي زير پي به وجود ماده تاريك با تعاريف جديد ببريم !
دماي متوسط سطح خورشيد ما چيزي نزديك به 5700 درجه اندازه گيري شده است و حتي بيشتر از آن نيز ممكن است ، از ديدگاه مكانيك كوانتومي تمامي عناصر شناخته شده توسط ما در اين برد حرارتي مولد نور هستند و ميبايست تمامي انرژي دريافتي را مجددا به صورت نور دفع كنند تا به تعادل حرارتي برسند و از طرفي تمامي عناصر در اين برد حرارتي به صورت بخار يا گاز بوده و بعد از يونيزه شدن تمايل حركت به طرف پلاسما شدن را دارند ، ولي با رصد خورشيد لكههاي تيرهاي در سطح آن ديده ميشود كه به شدت مغناطيسي بوده و جامد و متراكم نيز به نظر ميرسند . حال اين سوال مطرح ميشود كه اين مواد با گازهاي سطح خورشيد يا عناصر ديگر چه تفاوتي دارند كه اينگونه كم نور تر يا سردتر ديده ميشوند ؟ گاهي اوقات اين لكهها حتي با يك عينك آفتابي نيز قابل تشخيص هستند البته در زمان غروب خورشيد كه اينگونه رصد خورشيد را توصيه نميكنيم ، به دليل اينكه براي بينايي انسان بسيار خطرناك است . در حقيقت سياهترين مواد در اين برد حرارتي منير بوده و تمامي عناصر در اين وضعيت بخار يا گاز هستند !
جواب سوال ميتواند اين باشد كه ماهيت اين لكهها به طور كامل از عناصري ( ماده باريوني ) كه ما ميشناسيم نيست ، زيرا در مكانيك كوانتومي قادر به توجيه آن نيستيم ، اين مواد قادرند در مجاورت دماي 5700 درجه و حتي بيشتر از آن جاذب نور باشند و نور خورشيد را با آن فاصله نزديك جذب كنند ولي آن را به صورت نور مجددا دفع نكنند ، حال اين سوال مطرح ميشود كه نور جذب شده توسط اين مواد مخلوط يا محلول اگر به صورت نور تابش نميشود پس چه ميشود ؟
قدر مسلم چون ماهيت نور امواج الكترومغناطيس است ، پس نوري كه توسط محلول يا مخلوط اين ماده با هيدروژن در سطح خورشيد جذب ميشود به صورت پديدههاي مغناطيسي خورشيدي آشكار ميشود ، در واقع اين ماده سياه رنگ همان ماده تاريك ( دخان ) است كه مقدار بسيار كمي از آن در واكنشهاي هستهاي خورشيد توليد و بر سطح آن تجمع ميكند كه به مرور زمان از سطح خورشيد تبخير شده و در فضا پراكنده ميشود يا با جذب انرژي ، مجددا به اتمهاي هيدروژن تبديل ميشود و چنين پيش بيني ميشود كه نيروي گرانش خورشيد قدرت نفوذي كمي در جذب اين ماده تاريك دارد و اين ماده به صورت سر باره بر سطح خورشيد تجمع ميكند ! ماده تاريك به صورت پودري شكل در فضا پراكنده و معلق است همچون دود آتش ، بدون اينكه تجمعي در نقطهاي از عالم داشته باشد ، پخش ميشود مگر اينكه نيرويي باعث آن تجمع باشد و توليد ميدان مغناطيسي قوي توسط ماده تاريك به علت جذب امواج الكترومغناطيس و مغناطيسي شدن آن ميتواند ذرات آن را همانند برادههاي آهن گرد هم آورد و به صورت لكه بر سطح خورشيد تجمع كنند ! آنچه كه مسلم است اينكه فعاليت خورشيد هر 11 سال به گونهاي تغيير ميكند كه ميزان توليد ماده تاريك در آن افزايش يافته و خاصيت مغناطيسي در خورشيد افزايش مييابد و لكههاي خورشيدي در سطح آن توسعه مييابند و مي توانيم قبول كنيم كه اگر ميادين مغناطيسي در مناطقي از خورشيد توليد و پديدار شود ، اجبارا مواد تاريك نيز در اين مناطق تجمع خواهند كرد . در هنگام تشديد فعاليت خورشيد اين لكهها نيز گسترش مييابند . لكههاي خورشيدي از سال 1700 ميلادي رصد شدهاند . دادههاي رصدي از دهه 80 قرن بيستم نشان میدهند كه تعداد لكههاي خورشيدي با شدت تابش خورشيد مرتبط است . جالب اينكه هر چه تعداد لكهها بيشتر باشد ، شدت تابش نور خورشيد بيشتر است ، چون كه مناطق اطراف لكهها درخشانتراند .
منبع: اندیشه های نو در فیزیک
دماي متوسط سطح خورشيد ما چيزي نزديك به 5700 درجه اندازه گيري شده است و حتي بيشتر از آن نيز ممكن است ، از ديدگاه مكانيك كوانتومي تمامي عناصر شناخته شده توسط ما در اين برد حرارتي مولد نور هستند و ميبايست تمامي انرژي دريافتي را مجددا به صورت نور دفع كنند تا به تعادل حرارتي برسند و از طرفي تمامي عناصر در اين برد حرارتي به صورت بخار يا گاز بوده و بعد از يونيزه شدن تمايل حركت به طرف پلاسما شدن را دارند ، ولي با رصد خورشيد لكههاي تيرهاي در سطح آن ديده ميشود كه به شدت مغناطيسي بوده و جامد و متراكم نيز به نظر ميرسند . حال اين سوال مطرح ميشود كه اين مواد با گازهاي سطح خورشيد يا عناصر ديگر چه تفاوتي دارند كه اينگونه كم نور تر يا سردتر ديده ميشوند ؟ گاهي اوقات اين لكهها حتي با يك عينك آفتابي نيز قابل تشخيص هستند البته در زمان غروب خورشيد كه اينگونه رصد خورشيد را توصيه نميكنيم ، به دليل اينكه براي بينايي انسان بسيار خطرناك است . در حقيقت سياهترين مواد در اين برد حرارتي منير بوده و تمامي عناصر در اين وضعيت بخار يا گاز هستند !
جواب سوال ميتواند اين باشد كه ماهيت اين لكهها به طور كامل از عناصري ( ماده باريوني ) كه ما ميشناسيم نيست ، زيرا در مكانيك كوانتومي قادر به توجيه آن نيستيم ، اين مواد قادرند در مجاورت دماي 5700 درجه و حتي بيشتر از آن جاذب نور باشند و نور خورشيد را با آن فاصله نزديك جذب كنند ولي آن را به صورت نور مجددا دفع نكنند ، حال اين سوال مطرح ميشود كه نور جذب شده توسط اين مواد مخلوط يا محلول اگر به صورت نور تابش نميشود پس چه ميشود ؟
قدر مسلم چون ماهيت نور امواج الكترومغناطيس است ، پس نوري كه توسط محلول يا مخلوط اين ماده با هيدروژن در سطح خورشيد جذب ميشود به صورت پديدههاي مغناطيسي خورشيدي آشكار ميشود ، در واقع اين ماده سياه رنگ همان ماده تاريك ( دخان ) است كه مقدار بسيار كمي از آن در واكنشهاي هستهاي خورشيد توليد و بر سطح آن تجمع ميكند كه به مرور زمان از سطح خورشيد تبخير شده و در فضا پراكنده ميشود يا با جذب انرژي ، مجددا به اتمهاي هيدروژن تبديل ميشود و چنين پيش بيني ميشود كه نيروي گرانش خورشيد قدرت نفوذي كمي در جذب اين ماده تاريك دارد و اين ماده به صورت سر باره بر سطح خورشيد تجمع ميكند ! ماده تاريك به صورت پودري شكل در فضا پراكنده و معلق است همچون دود آتش ، بدون اينكه تجمعي در نقطهاي از عالم داشته باشد ، پخش ميشود مگر اينكه نيرويي باعث آن تجمع باشد و توليد ميدان مغناطيسي قوي توسط ماده تاريك به علت جذب امواج الكترومغناطيس و مغناطيسي شدن آن ميتواند ذرات آن را همانند برادههاي آهن گرد هم آورد و به صورت لكه بر سطح خورشيد تجمع كنند ! آنچه كه مسلم است اينكه فعاليت خورشيد هر 11 سال به گونهاي تغيير ميكند كه ميزان توليد ماده تاريك در آن افزايش يافته و خاصيت مغناطيسي در خورشيد افزايش مييابد و لكههاي خورشيدي در سطح آن توسعه مييابند و مي توانيم قبول كنيم كه اگر ميادين مغناطيسي در مناطقي از خورشيد توليد و پديدار شود ، اجبارا مواد تاريك نيز در اين مناطق تجمع خواهند كرد . در هنگام تشديد فعاليت خورشيد اين لكهها نيز گسترش مييابند . لكههاي خورشيدي از سال 1700 ميلادي رصد شدهاند . دادههاي رصدي از دهه 80 قرن بيستم نشان میدهند كه تعداد لكههاي خورشيدي با شدت تابش خورشيد مرتبط است . جالب اينكه هر چه تعداد لكهها بيشتر باشد ، شدت تابش نور خورشيد بيشتر است ، چون كه مناطق اطراف لكهها درخشانتراند .
منبع: اندیشه های نو در فیزیک
ماده تاريك با تعريف جديد ( دخان ) چيست ؟
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com