- عضویت
- 10/10/20
- ارسال ها
- 1,202
- امتیاز واکنش
- 12,617
- امتیاز
- 323
- محل سکونت
- نیمهی تاریک وجودم...!
- زمان حضور
- 53 روز 19 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
در قرن چهارم هجری اکثر مناطق ایران زمین به دین اسلام درآمده بودند؛ ولی در طبرستان و گیلان وضع متفاوت بود. مردم این نواحی هنوز به دیانت زرتشتی وفادار بودند. چون تا آن زمان حاکمان مسلمان نتوانسته بودند بر این مناطق چیره شوند، نوعی آزادی دینی و سـ*ـیاسی در منطقه حاکم بود. بخشی از مردم تحت تأثیر علویان زیدی، که از دست خلفا به منطقه میگریختند، به مذهب تشیع گرویدند و تا قرون چهارم و پنجم هجری هنوز نیمی از مردم زرتشتی بودند و نیمی دیگر شیعه شدهبودند.
در اواسط قرن سوم هجری خلافت عباسی با جنبشهای استقلالطلبانهای مواجه شد که ضعف سـ*ـیاسی او را در پی داشت. این جنبشها در میان ایرانیان، که از پیش منتظر فرصتی برای شورش بودند، با ظهور دولتهای سامانیان، صفاریان و زیاریان، به اوج رسید. همچنین اوایل قرن چهارم هجری در شمال ایران جنبشهای گوناگونی علیه خلیفه آغاز شد که اسفار بن شیرویه، ماکان کاکی، مرداویج و آل بویه از این دستهاند. البته مقام خلیفه در سرزمینهای سنی مذهب هنوز قداست و احترام گذشتهٔ خود را حفظ کردهبود و دولتها مجبور به پذیرش خلافت بودند تا مقام خود را مشروعیت بخشند.
بزرگترین دشمنان خلیفه در این زمان علویان شیعه بودند که ادعای خلافت میکردند.
در طبرستان و دیلم زیدیان طرفداران بسیاری یافتند ولی پس از دو یا سه نسل علویان طبرستان و گیلان از شعارهای عدالتطلبانهٔ نخستین خود عدول کرده و به کنار رانده شدند. این اوضاع زمینه را برای قیام اشرافی که نسب خود را به ساسانیان میرساندند، فراهم نمود و در این منطقه نیاز به حکومتی بود که دو قشر شیعیان و زرتشتیان را اقناع کند. مرداویج در این هنگام با ماهیتی دینی (مخالفت با مذهب خلیفه) و سـ*ـیاسی (بازگشت به جامعه ایران باستان) قیام کرد. وی متناسب با پیشرفت کشورگشاییهایش تغییر هویت داده و افکار تازهای بروز میداد؛ چنانچه ابتدا واکنشی نسبت به اسلام نشان نمیداد ولی پس از مدتی جامهٔ سیاه عباسی پوشید و بعدتر علیه عباسیان شورش کرد.
در اواسط قرن سوم هجری خلافت عباسی با جنبشهای استقلالطلبانهای مواجه شد که ضعف سـ*ـیاسی او را در پی داشت. این جنبشها در میان ایرانیان، که از پیش منتظر فرصتی برای شورش بودند، با ظهور دولتهای سامانیان، صفاریان و زیاریان، به اوج رسید. همچنین اوایل قرن چهارم هجری در شمال ایران جنبشهای گوناگونی علیه خلیفه آغاز شد که اسفار بن شیرویه، ماکان کاکی، مرداویج و آل بویه از این دستهاند. البته مقام خلیفه در سرزمینهای سنی مذهب هنوز قداست و احترام گذشتهٔ خود را حفظ کردهبود و دولتها مجبور به پذیرش خلافت بودند تا مقام خود را مشروعیت بخشند.
بزرگترین دشمنان خلیفه در این زمان علویان شیعه بودند که ادعای خلافت میکردند.
در طبرستان و دیلم زیدیان طرفداران بسیاری یافتند ولی پس از دو یا سه نسل علویان طبرستان و گیلان از شعارهای عدالتطلبانهٔ نخستین خود عدول کرده و به کنار رانده شدند. این اوضاع زمینه را برای قیام اشرافی که نسب خود را به ساسانیان میرساندند، فراهم نمود و در این منطقه نیاز به حکومتی بود که دو قشر شیعیان و زرتشتیان را اقناع کند. مرداویج در این هنگام با ماهیتی دینی (مخالفت با مذهب خلیفه) و سـ*ـیاسی (بازگشت به جامعه ایران باستان) قیام کرد. وی متناسب با پیشرفت کشورگشاییهایش تغییر هویت داده و افکار تازهای بروز میداد؛ چنانچه ابتدا واکنشی نسبت به اسلام نشان نمیداد ولی پس از مدتی جامهٔ سیاه عباسی پوشید و بعدتر علیه عباسیان شورش کرد.
حکومتهای نیمه مستقل ایرانی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com