خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Cinder

سرپرست بازنشسته فرهنگ و ادب
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/18
ارسال ها
2,010
امتیاز واکنش
7,214
امتیاز
308
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
ترانه اي كه با فضا سازي بسيار هوشمندانه و تنظيمي زيبا بايد به چشم يك شاهكار بهش نگاه كرد
بهتره اول كمي از اهنگ سازي و تنظيم ابتداي اهنك صحبت كنيم .
همه ي ما تا حالا خواب ديدن رو تجربه كرديم و با دنياي خواب و خيال و حالات پيچيده اي كه لحظاتي قبل از خواب ديدن و بعدش رخ ميده آشنا هستيم ، شايد تا حالا تجربه كرده باشيد كه گاهي اوقات هنگام خواب ديدن صداهايي رو ميشنويم كه در زمان بيداري تصور درستي از اون ها نداريم و فقط يك سري اصوات نامفهوم ازشون توي ذهنمون ميمونه . در ابتداي اهنگ هم دقيقا همچين فضاسازي رخ داده و صداهاي نامفهومي به گوش ميرسه كه در واقع صداهاي توي ذهن كسي كه داره اون خواب رو ميبينه رو ما مي شنويم . شايد بهتره بگم اونجايي كه صداي نامفهوم زني ميگه هوا سرده دستتو بده به من و با من بيا توي قاب در يك حالتي براي شاعر رخ داده شبيه حالت خلسه . حالتي بين خواب و بيداري كه انسان در حالتي داره خواب ديدن رو تجربه ميكنه كه خودش ميدونه داره خواب ميبينه براي همين هم ميتونه خوابش رو براي ما روايت كنه . حالا بريم سراغ افكت هاي استفاده شده در اهنگ كه با استفاده از افكت هايي شبيه چكيدن قطرات آب ميخواد دو منظور رو برسونه ابتدا غرق شدن شاعر و دوم گذر زمان چون چكيدن اب شبيه تيك تاك ساعته و هچين چيزي رو در ذهن تداعي ميكنه . افكت هايي مثل باد و هواي طوفاني هم براي اين استفاده شده كه نشون بده اين خواب بيشتر شبيه يك كابوسه براي شاعر با اينكه توي خوابش معشوقش هست اما چون توي بيداري و واقعيت از دستش داده براي همين ديدن معشوق حتي توي خواب براش ياداور عذاب هايي هست كه متحمل شده و ازين جهت براش تبديل به كابوس زندگيش شده كابوسي كه از ديدنش خيلي هم ناراحت نيست يه جورايي براش تبديل به يك زخم قشنگ شده يا بيانگر همون از تو درد لـ*ـذت بخش هرچي ميكشم خوبه هست . حالا بريم سراغ شعر




"لبخند زد و دستامو گرفت اما توي خواب
فردا نشده بيدار شدم بيدار و خرررراااب"


معمولا وقتي چيزي رو خيلي بهش فك ميكنيم خوابش رو ميبينيم و اينجا شاعر داره خواب آرزوي هميشگيش رو ميبينه خواب اينكه معشوقش با لبخند دستاشو بگيره اما خودش بيان ميكنه حيف كه فقط توي خواب بود و ميگه فردا نشده بيدار شدم يعني از درد اين خوابي كه ديدم با غم و غصه از خواب پريدم و كار به فردا نكشيد تا خودم بيدار بشم بلكه نيمه شب از خواب پريدم و خراب و داغون شد حالم . تلفظ كلمه ي خراب توسط محسن خيلي جاي بحث داره كه طوري ميگه خررراااب كه حس خراب شدن به ادم دست ميده


"عكسش روي ميز باز از توي قاب بيرون اومدو
دستامو گرفت با هم دوباره رفتيم توي قاب"


در اين بيت تصور من اينه كه شاعر هنوز توي خواب به سر ميبره و فقط خواب ديده كه از خواب پريده و حالا داره خواب اصليش رو روايت ميكنه خوابي كه در اون آگاهه به نبودن معشوقش و حالا داره به عكس معشوقش كه توي قاب عكس مقابلشه نگاه ميكنه و سعي داره كابوس نبودنش رو به رويا تبديل كنه با يا اوري خاطراتي كه با معشوقش داشته و براي همين در روياي بين كابوس خودش معشوقش رو ميبينه كه به سمتش مياد و دستش رو ميگيره و با خودش ميبره
اما حيف كه تمام اين ها روياست و خودش بهتر از هركسي ميدونه كه سهمش از وجود معشوقش فقط همين روياسازي هاست كه در عالم خواب امكانپذيزه و در واقعيت معشوقش در كنارش نيست چرا كه در بيت بعد ميگه


"ترسيدم اگه بيدار بشم خوابم بپره
گفتم نكنه اصلا روي ميز خوابم نبره"

همونطور كه ميبينيد داره ميگه ترسيدم اگه ازين خواب بيدار بشم از غصه ديگه نتونم بخوابم و از ديدن معشوق حتي توي خواب هم محروم بشم اما سوال اينجاست كه چرا ميگه گفتم نكنم اصلا روي ميز خوابم نبره ؟ شاعر كه روي تـ*ـخت بود چطور سر از روي ميز در آورد؟ همونطور كه قبلا هم گفتم اهنگاي البوم پاروي بي قايق بهم مربوطن براي درك اين قسمت بايد برگرديم به اهنگ جز وقتي كه ميگه من بي تو چيزي نيستم جز رخت خواب كهنه و ليوان اب و قرص خواب . حالا شاعر وقتي از خواب ميپره براي اينكه بتونه خودشو دوباره بخوابونه تا دوباره خواب معشوق رو ببينه از جاش بلند ميشه و خونه رو پرسه ميزنه و به سمت ميز ميره و چند تا قرص خواب ميخوره و به شوق ديدن معشوق دلش ميخواد روي همون ميز بخوابه اما ترس اينو داره كه خوابش نبره

"تنها روي تـ*ـخت تنها توي خواب با اون توي قاب
چشماشو كه بست قاب از روي ميز افتاد و شكست"

شاعر داره خودش و معشوقش رو توي رويايي كه توي خواب براي خودش ساخته تصور ميكنه كه ناگهان باد و طوفان تموم خونه رو پرميكنه و قاب عكس معشوق از شدت باد مي افته و مي شكنه و شاعر از خواب ميپره و لباسشو تن ميكنه خونه رو پرسه ميزنه اينجاست كه باز در شعر كلنجار قسمتي از اين حالت بعد از خواب روايت ميشه كه شاعر بعد از بادي كه ميوزه و قاب مي افته و ميشكنه از خواب ميپره و از شدت باد لباسشو تن ميكنه و توي خونه مي چرخه

حالا يه نفر اين خواب منو تعبير كنه
تا ساعتاي بي خوابي من تغيير كنه

حالا شاعري كه از اين خواب ديدن هاي هرشبش فقط يكم كلافه است يكم بهم ريخته است داره ميگه يكي بگه چرا بايد هرشب من اين خواب ها رو ببينم تعبير اين خواب هاي من چيه منو ازين عذاب و كابوس رهايي بديد تا بتونم با ارامش بخوابم و بيخوابي دست از سرم بر داره
دوباره صداي زني كه داره آوايي رو شبيه فرياد داد ميزنه در اهنگ شنيده ميشه كه بازم صداهاي نامفهومي هست كه از خوابش به ياد داره

"بارون مي اومد پس داد زدم من پشت درم
خميازه ي باد آهسته گذشت از پشت سرم"

اينجا ديگه شاعر واقعا از عالم خواب بيرون اومده و بيدار شده براي همين خيلي بهم ريخته است و از طرفي ترس اينو داره كه باز هم داره خواب ميبينه چرا كه صداي طوفان و بادي كه نصف شب شروع به وزيدن كرده و توي خونه هم نفوذ كرده به شدت شاعر رو ترسونده . از خواب بلند شده و ميبينه كه داره بارون مياد صداي قطرات بارون روي در و پنجره ي خونه اين حس رو به شاعر ميده كه گويا كسي پشت دره و ميخواد كمكش كنه چون نياز به كمك داره براي همين فرياد ميزنه كه من اينجام كه ناگهاد باد پنجره هاي خونه رو باز ميكنه و در ها به هم كوبيده ميشن

"در وا نشده بيدار شدم بارون مي اومد
گفتم نكنه فردا شده و من بي خبرم"

در اينجا شوك و ترسي كه در وجودش ايجاد ميشه باعث ميشه كه بفهمه بيداره و ديگه خواب نميبينه
اما سردرگمه كه الان كجاست و چه ساعتي از شبانه روزه

بارون مي اومد پس داد زدم كي پشت دره
بيدار شدي گفتي نكنه خوابم نبره

بعد از اينكه در خونه نيمه باز ميشه و بارون و طوفان رو ميبينه باز فكر ميكنه كسي پشت دره و صدا ميزنه كي پشت دره؟ و با خودش ميگه يعني من بيدارم نكنه باز بيدار شدم و حالا با اين حالم ديگه نتونم بخوابم

سيل از توي قاب اومد تو اتاق در واشده بود
ما غرق شديم از بس كه اتاق دريا شده بود

سيل نماد ويرانگري و نابودي هست و مايه بلا و نابودي هست هرجا كه پيش بياد حالا شاعر خودش رو همچون كسي فرض ميكنه كه سيل بهش نازل شده و داره نابود ميشه و منشاء اين بلا رو از توي قاب عكس ميدونه قاب عكسي كه عكس معشوقش در اون بوده و شاعر اونو مقصر اين نابودي زندگيش و وضعيتش ميدونه و داره اتاق زندگيش رو به جايي تشبيه ميكنه كه دريايي شده از شدت سيل و شاعر در حال غرق شدن در اين درياست يعني در حال غرق شدن در غم و غصه

حالا يه نفر اين خواب منو تعبير كنه
تا ساعتاي بي خوابي من تغيير كنه

براي بار دوم شاعر درخواست كمك ميكنه كه شايد با تعبير كردن اين خواب و كابوس هاش بتونه راهي براي نجات خودش پيدا كنه اما اينبار در حالي كمك ميخواد كه نه تنها كسي كمكش نكرده بلكه براي هر كمي دير هم شده چرا كه اگر به بيت قبل توجه كنيد شاعر با سيل يا همون بلايي كه به سرش اومده زندگيش تبديل به يك دريايي از غم شده كه داره در اون غرق ميشه براي همين هم دوباره تنظيم زيباي اهنگ و افكت هاي استفاده شده اين حس رو ايجاد ميكنه كه شاعر در حالي داره ميگه حالا يه نفر اين خواب منو تعبير كنه تا ساعتاي بي خوابي من تغيير كنه كه گاهي سرش زير آب ميره و صداش از زير آب مياد و گاهي دوباره به بالاي اب مياد و در حال دست و پا زدن و غرق شدن در غم و غصه هاي خودشه و در انتها موزيك و ريتم لحظه اي قطع ميشه و ميگه تغيير كنه ... كه قطع شدن موزيك و ريتم نماد متوقف شدن زندگي شاعر هست ....


تفسیر آهنگ خواب از محسن چاوشی : شعری از استاد حسین صفا

 
  • تشکر
Reactions: *Ghazale*
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا