- عضویت
- 11/3/21
- ارسال ها
- 1,870
- امتیاز واکنش
- 19,816
- امتیاز
- 373
- سن
- 19
- محل سکونت
- ته قلب فاطیم:)❤️
- زمان حضور
- 76 روز 6 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
قصه ای کودکانه و آموزنده درباره عاقبت گول زدن
قصه شب “برفی کلاه سر چه کسی گذاشت”: در جایی دور، در جنگلی زیبا، سه تا خرگوش کوچولو با پدر و مادرشان زندگی می کردند. همه ی آنها خرگوش های خوبی بودند، فقط خرگوش سوم که اسمش برفی بود، خیلی خیلی شکمو بود. دلش می خواست همیشه به مهمانی برود و چیزهای خوب خوب بخورد. همیشه از مهمانی رفتن و خوراکی خوردن حرف می زد.
توی همان جنگل، خرسی هم زندگی می کرد. اسم این خرس تپلی بود. تپلی در یکی از روزهای بهار، خرگوش کوچولو را به همراه پدر و مادرش و چند نفر دیگر از حیوان های جنگل مهمان کرده بود.
آن روز، برفی، توی خانه توپولی، هر چه دلش خواسته بود هویج و کاهو خورده بود. از همان روز بود که برفی از تپلی خیلی خوشش آمده بود. او را عمه تپلی صدا می زد. هر روز به خانه او می رفت. در آنجا هم مرتب از آن مهمانی که عمه تپلی توی بهار داده بود حرف می زد
منبع :سرسره
قصه شب “برفی کلاه سر چه کسی گذاشت”: در جایی دور، در جنگلی زیبا، سه تا خرگوش کوچولو با پدر و مادرشان زندگی می کردند. همه ی آنها خرگوش های خوبی بودند، فقط خرگوش سوم که اسمش برفی بود، خیلی خیلی شکمو بود. دلش می خواست همیشه به مهمانی برود و چیزهای خوب خوب بخورد. همیشه از مهمانی رفتن و خوراکی خوردن حرف می زد.
توی همان جنگل، خرسی هم زندگی می کرد. اسم این خرس تپلی بود. تپلی در یکی از روزهای بهار، خرگوش کوچولو را به همراه پدر و مادرش و چند نفر دیگر از حیوان های جنگل مهمان کرده بود.
آن روز، برفی، توی خانه توپولی، هر چه دلش خواسته بود هویج و کاهو خورده بود. از همان روز بود که برفی از تپلی خیلی خوشش آمده بود. او را عمه تپلی صدا می زد. هر روز به خانه او می رفت. در آنجا هم مرتب از آن مهمانی که عمه تپلی توی بهار داده بود حرف می زد
منبع :سرسره
قصه برفی سر چه کسی کلاه گذاشت
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: