خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

فاطمـ♡ـه

مدیر آزمایشی عکس
مدیر آزمایشی
  
عضویت
5/8/20
ارسال ها
1,057
امتیاز واکنش
26,333
امتیاز
368
سن
19
محل سکونت
ツ☁️
زمان حضور
51 روز 13 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
#معماری
گروهي از پژوهندگان كه بيشتر به جنبههاي كالبدي و تزييني معماري به صورت توصيفي پرداختهاند و درباره مفهوم و محتواي آن و تأثير ماهوي فرهنگ اسلامي بر هنر
و تمدن اسلامي يا كلاً غافل بوده يا خود را به غفلت زدهاند يا تنها به اشاراتي كوتاه در
اين مورد مهم بسنده كردهاند. آنها كه در يك تصور باطل اسلام را مساوي اعراب تلقي مينمايند، بر اين باورند كه اساساً دين اسلام و مسلمانان باديه نشين نخستين، هيچ
گونه سنت و شيوه و هنر ويژهاي نداشتند و پس از فتح كشورها و چيرگي بر
فرهنگهاي ديگر، شيوهها و عناصر آنان را به خدمت خود درآوردند. آنها قادر به
درك ماهوي و معنوي آثار هنري و تغييرات ماهوي كالبدها نيستند، و فقط پوستهها و
لايههاي سطحي و شكلي را با هم مقايسه و داوري مينمايند.براي نمونه از اين
پژوهشگران ميتوان از آندره گدار، ارنست كونل، جان هوگ و برخي ديگر نام برد كه
نوشتههاي آنها به فارسي ترجمه شده است.
از معماران صورتگراي ايراني ميتوان از جودت و صارمي و ... نام برد. اين
كسان بر اين باورند كه اساس شكلگيري معماري هر سرزمين و از جمله ايران در
شكلگيري و تداوم برخي از فرمهاست. درك زيبا شناسانة اين فرمها تنها براساس يك
همدلي كه در سير زمان ايجاد شده تحقق ميپذيرد. (صارمي، 31،1375 (صارمي تأكيد
دارد كه: «به نظر من معماري معناي ثابت و مشخصي ندارد ... ما نميتوانيم از فرم
بگذريم و به معنا بپردازيم. مثلاطاق معماري ايراني براي من فرم است، يك فرم بسيار
قوي و معنا هم ندارد، مثل حروف كلمات است ... مهمترين حسن خط نستعليق ما
همين است كه معنا ندارد و وقتي آن را ميخوانيد فقط دنبال شكل زيباي آن هستيد. در
درجة اول فرم اين خط مطرح است كه زيبا و قائم به ذات است. معماري ايراني هم
همين است .« (همان، 31 (او به صراحت معماري را به مجسمهسازي تحويل ميكند و
سعي دارد كه هويت معماريهاي مختلف را به وسيلة نظامهاي فرمگرايي تبيين كند و
ميگويد: «آثار معماري مجسمههاي بزرگ كرة زميناند. در مصر اين مجسمه هرم است، در چين شهر ممنوع است و در ايران پشت بامها. همة اينها ارزشمندند و ميتوان از آنها ياد گرفت و حتي تكرارشان كرد. ولي به صورت فرم، به صورت مجسمه، به صورت تودهاي عظيم از گل، از خاك. درحاليكه مفهوم، آن چنان كلي است كه هزاران جواب ميتوان براي آن داشت.» (همان)
رويكرد صورت پرستي در معماري سرانجام به ضد معماري ميرسد. با آنكه بيشتر پژوهندگان، معماري را با فضاي خالي آن كه محل حضور انسان است.
ميشناسانند،صارمي معماري را مجسمه ميداند و توده عظيمي از گل. پس انسان بهرهور و مخاطب، قهرمان داستان معماري نيست، بلكه توده عظيم از گل و خاك، اصل است و انسان در برابر آن، منفعل و تماشاچي.
در واقع معماري او و همفكرانش از ديد انسان هايي كه به حج رفته اند و در
عرفات به عرفان رسيدهاند و در مشعرالحرام به شعور، جمراتي است كه بايد با اسلحه
شعور آنرا رمي نمود.


منبع:
کتاب تاریخ و مبانی معماری​


کالبد گرایی

 
  • تشکر
Reactions: ASaLi_Nh8ay و ~حنانه حافظی~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا