خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

~Kimia Varesi~

هنرمند انجمن رمان ۹۸
هنرمند انجمن
  
عضویت
10/10/20
ارسال ها
1,201
امتیاز واکنش
12,613
امتیاز
323
محل سکونت
نیمه‌ی تاریک وجودم...!
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
الهام عصبی غرید:
- بسه دیگه الهه!
اما من حرف توی گوشم نمی‌رفت. از استرس داشتم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان الهه خونین | ~Kimia Varesi~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، زهرا.م، *ELNAZ* و 7 نفر دیگر

~Kimia Varesi~

هنرمند انجمن رمان ۹۸
هنرمند انجمن
  
عضویت
10/10/20
ارسال ها
1,201
امتیاز واکنش
12,613
امتیاز
323
محل سکونت
نیمه‌ی تاریک وجودم...!
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
روی شیشه‌ی سمت شاپور خم شدم و گفتم:
- ممنون شاپور! تو برو. آقاآرش من رو می‌رسونه.
لبخند زد و بعد خداحافظی، گازش رو گرفت و رفت. نفس عمیقی کشیدم و برگشتم سمت ساختمون خونه‌ی آرش.
بزرگ بود و مدرن؛ اما باز هم عمارت نبود و تقریباً بیرون روستا هم بود. رفتم سمت در بزرگش و زنگ آیفون تصویریش رو فشار...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان الهه خونین | ~Kimia Varesi~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، زهرا.م، *ELNAZ* و 6 نفر دیگر

~Kimia Varesi~

هنرمند انجمن رمان ۹۸
هنرمند انجمن
  
عضویت
10/10/20
ارسال ها
1,201
امتیاز واکنش
12,613
امتیاز
323
محل سکونت
نیمه‌ی تاریک وجودم...!
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
دستی به شکمم کشیدم و گفتم:
- این بچه‌مونه آرش، بچه‌ی من و تو. می‌فهمی؟ پنج‌ ماه، یه‌کم بیشترشه. خود من هم وقتی فهمیدم حامله‌م، شاخ درآوردم؛ اما بعد با خودم گفتم بچه‌مه، بچه‌ی من و تو و یه موجود زنده. چرا نباید نگهش دارم؟...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان الهه خونین | ~Kimia Varesi~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: زهرا.م، *ELNAZ*، . faRiBa . و 6 نفر دیگر

~Kimia Varesi~

هنرمند انجمن رمان ۹۸
هنرمند انجمن
  
عضویت
10/10/20
ارسال ها
1,201
امتیاز واکنش
12,613
امتیاز
323
محل سکونت
نیمه‌ی تاریک وجودم...!
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
سنگینی پلک‌هام باعث می‌شد که نتونم چشم‌هام رو به‌راحتی باز کنم و این موضوع شدیداً آزارم می‌داد. تنها چیزی که حس می‌کردم، سرمایی بود که دور و برم رو احاطه کرد و همچنین دردی که روی ساعد دست‌هام حس می‌کردم و سنگینی‌ای که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان الهه خونین | ~Kimia Varesi~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • تعجب
  • پوکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، زهرا.م، *ELNAZ* و 7 نفر دیگر

~Kimia Varesi~

هنرمند انجمن رمان ۹۸
هنرمند انجمن
  
عضویت
10/10/20
ارسال ها
1,201
امتیاز واکنش
12,613
امتیاز
323
محل سکونت
نیمه‌ی تاریک وجودم...!
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
با این موضوع که چشم‌هام درست می‌دیدن یا نه مشکلی نداشتم؛ چون تمام حواس و نگاه من پی مردی بود که روبه‌روم ایستاده بود.
مردی که تمام زندگی من، عشق من، خوشحالی‌های من و دلیل اوقات شیرین من در خودِ خودش خلاصه می‌شد. مردی که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان الهه خونین | ~Kimia Varesi~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عجیب
Reactions: زهرا.م، *ELNAZ*، . faRiBa . و 5 نفر دیگر

~Kimia Varesi~

هنرمند انجمن رمان ۹۸
هنرمند انجمن
  
عضویت
10/10/20
ارسال ها
1,201
امتیاز واکنش
12,613
امتیاز
323
محل سکونت
نیمه‌ی تاریک وجودم...!
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
نالیدم:
- چه نفرت و انتقامی آخه؟ مگه من چی‌کارت کردم؟
اخم کرد و غرید:
- تو با من کاری نکردی؛ اما پدرت گند زد توی زندگیم.
از حرفش متعجب شدم. زمزمه کردم:
- محمد؟
داد زد:
- نه، پدر واقعیت.
چشم‌هام با شنیدن این حرف گرد شد و شکمم مجدداً توی هم پیچید. تک‌ سرفه‌ای کردم و وحشت‌زده گفتم:
- بابای من که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان الهه خونین | ~Kimia Varesi~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عجیب
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، زهرا.م، *ELNAZ* و 6 نفر دیگر

~Kimia Varesi~

هنرمند انجمن رمان ۹۸
هنرمند انجمن
  
عضویت
10/10/20
ارسال ها
1,201
امتیاز واکنش
12,613
امتیاز
323
محل سکونت
نیمه‌ی تاریک وجودم...!
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
با کمی مکث ادامه داد:
- شاید مدام توی خیابونا در حال گشتن، در حال پرس‌وجو و جستجو بودم؛ اما دستِ‌ آخر موفق شدم. تونستم پیداتون کنم.
بهم خیره شد و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان الهه خونین | ~Kimia Varesi~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
  • گریه‌
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، زهرا.م، *ELNAZ* و 6 نفر دیگر

~Kimia Varesi~

هنرمند انجمن رمان ۹۸
هنرمند انجمن
  
عضویت
10/10/20
ارسال ها
1,201
امتیاز واکنش
12,613
امتیاز
323
محل سکونت
نیمه‌ی تاریک وجودم...!
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
سر جاش ایستاده بود. نه حرفی زد، نه عکس‌العملی نشون داد؛ اما یهو برگشت سمتم. حرکت کرد طرفم و یقه‌م رو گرفت و بلندم کرد.
به پاش چنگ زدم و گفتم:
- وایسا! صبر...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان الهه خونین | ~Kimia Varesi~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
  • گریه‌
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، زهرا.م، *ELNAZ* و 6 نفر دیگر

~Kimia Varesi~

هنرمند انجمن رمان ۹۸
هنرمند انجمن
  
عضویت
10/10/20
ارسال ها
1,201
امتیاز واکنش
12,613
امتیاز
323
محل سکونت
نیمه‌ی تاریک وجودم...!
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
با درد جیغ زدم:
- این هم جزئی از شکنجه‌هاته؟
صدای آرش از بیرون اتاق...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان الهه خونین | ~Kimia Varesi~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
  • گریه‌
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، زهرا.م، *ELNAZ* و 6 نفر دیگر

~Kimia Varesi~

هنرمند انجمن رمان ۹۸
هنرمند انجمن
  
عضویت
10/10/20
ارسال ها
1,201
امتیاز واکنش
12,613
امتیاز
323
محل سکونت
نیمه‌ی تاریک وجودم...!
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
- خوش اومدی عزیز مادر!
با سرانگشتم گونه‌ش رو آروم نوازش کردم. دلم می‌خواست بهش شیر بدم؛ اما خواب بود و این من رو متحیر می‌کرد که چقدر بچه‌م متفاوته. همه‌ی نوزادها با گریه و سروصدا به‌ دنیا میان و شیر می‌خوان؛ اما نوزاد من...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان الهه خونین | ~Kimia Varesi~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
  • گریه‌
Reactions: homora، FaTeMeH QaSeMi، زهرا.م و 6 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا