خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خدا
دلنوشته: نبشه‌ی روح
نگارشگر: Saghár✿ ozan♪
ژانر: عاشقانه، تراژدی

مقدمه:
می‌خواهم پرده‌ای ز سـ*ـینه‌ام بگشایم.
قلم بر دل می‌گزارم، تا ریتمش در جورچین ذهن‌ات نمایان کند.
می‌دانی؛ من از آن سوگولی که تو را وارهاند به سمت خود، هراس دارم.
آن‌شبی که غرش باد می‌وزید را به‌ یاد داری؟!
خوف تو مرا پریشان حال خود کرد؛ ذهنم را مقصد تو قرار دادم تا نسیمِ فرح، روحت را نوازش دهد.
ریگی در کفش خود نداشته صادقه در دلم، عاشقانه زمزمه‌ی توست‌‌.
فرسنگ ها از هم فاصله داریم؛ گاه تجسم حضورت، عطر شیرینی از خاطره ها را در من زندع کرده؛ و کشاله وار سوی تو پر می‌کشم.
الهام بخش روح و روانی
دل را به هر سو می‌کشانی
چو دُر گرانبهایی، خاطر نشان
مهرجانی مهرجانان ،مهرجان.
لینک:

دلنوشته نبشه‌ی روح | Ozan و Saghar کاربران انجمن رمان98


نقد و بررسی دلنوشته نبشه‌ی روح | Ozan و Saghar کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، Parmida_viola، Tavan و 8 نفر دیگر

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,388
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 2 ساعت 27 دقیقه
بسم رب القلم

نقد و برسی دلنوشته نبشه روح
دلنوشته حاصل مونولوگ گویی احساسات نگارشگر است. دلنوشته نبشه روح آنقدر زیبا و احساسی به کاوش مونولوگ های احساسی پرداخته است؛ که این باعث ترغیب اشتیاق خواننده به خواندن می شود. نبشه روح اثری با موضوع جدید نیست؛ اما شیوه نوشتار و فضاسازی از آن یک اثر قابل قبول ساخته است که در ادامه بیشتر به این موضوع می پردازیم.
مقدمه:
می‌خواهم پرده‌ای ز سـ*ـینه‌ام بگشایم.
قلم بر دل می‌گزارم، تا ریتمش در جورچین ذهن‌ات نمایان کند.
می‌دانی؛ من از آن سوگولی که تو را وارهاند به سمت خود، هراس دارم.
آن‌شبی که غرش باد می‌وزید را به‌ یاد داری؟!
خوف تو مرا پریشان حال خود کرد؛ ذهنم را مقصد تو قرار دادم تا نسیمِ فرح، روحت را نوازش دهد.
ریگی در کفش خود نداشته صادقه در دلم، عاشقانه زمزمه‌ی توست‌‌.
فرسنگ ها از هم فاصله داریم؛ گاه تجسم حضورت، عطر شیرینی از خاطره ها را در من زندع کرده؛ و کشاله وار سوی تو پر می‌کشم.
الهام بخش روح و روانی
دل را به هر سو می‌کشانی
چو دُر گرانبهایی، خاطر نشان
مهرجانی مهرجانان، مهرجانان!
مقدمه هر دلنوشته به عنوان گیراترین بخش هر دلنوشته؛ و رباینده احساسات خواننده می باشد؛ وهمچنین ماندگار ترین بخش هر دلنوشته مقدمه آن است. می توان گفت سطح مقدمه نسبت به سایر دلنوشته های نبشه روح؛ پایین بود. چرا که به عنوان یک مقدمه گیرا و ماندگار هنوز جای کار دارد. تناسب بین مقدمه با سایر بخش های دلنوشته به خوبی مشهود یکپارچگی موضوع و متن دلنوشته می باشد.
استفاده از آرایه های استعاره و تشبیه و تکرار و کنایه و تشخیص نشانگر تسلط نگارشگر بر متن است و فضاسازی دلنوشته را چند برابر کرده است؛ اما همانطور که گفتم به عنوان مقدمه اثر توقع و انتظار بیشتری از آن داریم.


گر صیاد شکست روزی قفسم را
گر قوت پرواز دهد چشم تو بال مرا
می‌روم از این دیار بی‌بهار
می‌روم از این سرای بی‌حیات
می‌روم تا قلب تو یادم کند
می‌روم تا چشم تو خوابم کند

***
معمولا صیاد به عنوان شخص اسیر کننده است شناخته می شود؛ اما نگارشگر اینجا به عنوان فرد آزاد کننده به او اشاره کرده که این تناقض متن را زیبا کرده است. و باز هم می گویم نگارشگر تبحر خاصی در چینش کلمات و انتخاب ارابه ها دارد که فضاسازی متن را چند برابر است.

براستی که دلم می‌خواهد رو به رویت ایستاده، و در فضای چشمان عنابی‌ات
که گسترده‌تر از فضای آزادی‌ست؛ غرق شوم.
هرزگاهی با خود می‌اندیشم، ممکن است نبض‌هایمان با یکدیگر هماهنگ شود؟!
جوابی جز مواجی از احساسات، که با واژه‌ها قابل قیاس نیست، دریافت نمی کنم.
زمانی که بهره جستی سردم، بدان پر از دلواپسی و دردم
گاه خودم را از بلندای پرتگاهی دیده که از همه‌گان طردم
آنی؛ تو خود خوب می‌دانی که دلم، تهی از هر گونه ریاست!
با تو حتی در اوج سختی، لحظات آسوده، شفاف و گذراست...
وصف حالم پاسی از شب، سر خوش نغمه‌ی بی کلام و مملو از رویاست...
در این دلنوشته اگرچه آرایه زیادی به چشم نمی‌خورد اما نگارشگر با انتخاب کلمات جدید و ترکیبات جدید دیدگاهی نو به موضوع داشته است و این امر باعث دور سازی از ترکیبات کلیشه ساز شده است. آرایه مجاز و کنایه باعث بهبود فضاسازی شده اند.
دلم اشتقاق و تمایل بیشتر تو را در خود داشتن دارد...
می‌خواهم به قاب عکس‌هایت، که در کنج دلم نقش بسته؛ خیره، و بهشت را در خودم ببینم.
می‌خواهم بخشی از آسودگی و مسالمت من باشی.
می‌خواهم در سرزمین رؤیایی، ملکه‌ی آریایی قلب من باشی.
می‌خواهم پاره‌ی ارجندی، در دیاری از ابدیت من باشی.
می‌خواهم مودت با کفایتی، در گستره‌ی حیات من باشی.
دلم اشتیاق و تمایل بیشتر تو را، در خود داشتن دارد!
گل لعل لـ*ـبت، بِه از نی شکری نوشین
باغ دلم دسته دسته، ترنمی گلچین
تلنگری بر زد دلارا در وصف گل‌ها
گذر کرد زمان، گشت هویدا پرچین
باز هم می گویم که ما به دنبال موضوع جدید نیستیم چرا که اگر اینگونه بود بلید گفت که تمامی شاعران کلیشه نویس هستند؛ بلکه به دنبال دیدگاه نو ترکیبات نو هستیم. می توان گفت این متن از دلنوشته دارای ترکیبات نو و وسیم است.
هم آوایی و هماهنگی بین کلمات ماندگاری اثر را چند برابر کرده است.


در فلق بود که پرسید سوار
آذر این قلب تو هست کجا؟
قلب من مکثی کرد
ذهن من یادی کرد
جسم من لرزی کرد
آذر این قلب من بود کجا؟
ناگهان بادی وزید
در فضا پیچید عطر گیسوی تو را
آسمان ابری شد
قطره قطره ریخت باز اشک مرا
ته آن کوچه باغ پری‌ها
قامت دوست نمایان شده بود
دل بی‌تاب شده بود
حبس شد باز نفس در سـ*ـینه‌ام
حس شد باز حضورت پیش من
تا به کی و تا کجا، می‌بری این دل را؟
تا چه حد لیلی شوم
تا چه حد مجنون شوی
تا چه حد بیمار شوم
تا چه حد عاشق شوی
تا خورد مُهر ابدیت من
بردلت؟
شیوه داستان گونه این دلنوشته و استفاده از آرایه های استعاره، مجاز، تشبیه، کنایه و ... گیرایی و جذابیت دلنوشته را چند برابر کرده است. به طور جد می توانم بگویم یکی از زیباترین و کامل ترین دلنوشته های نبشه روح است.
آرایه غالب بر نبشه روح تشبیه و استعاره و کنایه و مجاز بود. فضاسازی دلنوشته خیلی خوب رعایت شده بود.
در دلنوشته نبشه روح آنقدر با مهارت نگارشران به انتخاب کلمات و ترکیبات و آرایه ها پرداخته بودند که جای زیادی برای نقد نگذاشتند.
نبشه روح دارای وزن می باشد که این امر در تمامی قسمت هایش مشهود می باشد.
چیزی نبشه روح را خاص کرده است دیدگاه جالب و انتخاب صحیح کلمات است.
اختتامیه نقد

دلنوشته نبشه روح در فضاسازی می درخشد؛ همانطور که گفتم به علت انتخاب صحیح کلمات و مزین شدن متن به آرایه می باشد. در نبشه روح نگارشگران بسیار سعی کرده بودند که از کلیشه ها دوری کنند که تا حدودی هم موفق شدند. اما با این سطح دلنوشته انتظار بیشتری از مقدمه داریم. نبشه روح سطح متوسط رو به بالایی دارد که هنوز هم جای پیشرفت دارد.
قلمتان مانا
با تشکر از انتقاد پذیری شما
تیم نقد ادبی رمان۹۸
zahra


نقد و بررسی دلنوشته نبشه‌ی روح | Ozan و Saghar کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • جذاب
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، Parmida_viola، Tavan و 6 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا