- عضویت
- 17/11/20
- ارسال ها
- 1,787
- امتیاز واکنش
- 12,071
- امتیاز
- 323
- سن
- 20
- محل سکونت
- MASHHAD
- زمان حضور
- 90 روز 8 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
(مسلمانها باید خودشان را پیدا کنند، یعنى بفهمند که خودشان یک فرهنگى دارند، خودشان یک کشورى دارند، خودشان یک شخصیتى دارند). امام خمینى(ره)
از نظر اسلام، انسانها آزاد آفریده شدهاند و داراى شخصیت و هویت مستقل مىباشند، لذا حق ندارند خود را تحت سلطه دیگران قرار بدهند. اما این که چرا بعضى از ملتها، همیشه زیر سلطه دیگران زندگى مىکنند و افراد زورگو و دولتهاى استعمارگر آنها را اسیر خود کردهاند، دلائل گوناگون دارد: گاهى جهل و نادانى انسانها باعث شده که در زیردست دیگران زندگى کنند و گاهى غفلت و سهلانگارى بشر باعث شده که از زندگى مستقل و راحت بىبهره بماند. ولى شاید مهمترین عامل(نداشتن ایمان و یک جهانبینى درست که بر پایه اسلامى بنا شده باشد) و بالطبع محروم ماندن از آثار و برکات چنین عقیده و پشتوانهاى، خود عامل اساسى در انحراف از مسیر اصلى و گردن نهادن بر دستورها و امر و نهىهایى است که به خورد مردم مىدهند. در این میان وظیفه افراد آگاه و دلسوز است که با دلائل متقن و روشن، این گونه افراد بشر را بیدار کنند و با نشان دادن راههاى صحیح زندگى، استقلال فکرى و جسمى را به آنها هدیه کنند، چراغى هر چند کوچک و کم نور به دست آنها بدهند، درست همان کارى که ائمه طاهرین(علیهم السلام) انجام دادند تا در تاریکیهاى جهل و ظلم، راهنماى راهشان باشد.
رسول مکرم اسلام(صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: (ان الحسین مصباح الهدى و سفینه النجاه) چرا که امام حسین(علیه السلام) چه براى زمان خود و چه براى آیندگان، چراغ راه هدایت مىباشد. ایشان با ظلمستیزى خود، چهره منفور ظلم و ظالم را براى مردم جهان برملا کردند. مقاله حاضر به مناسبت سالگرد امام خمینى(ره) به پیروان و علاقمند آن امام عزیز در سه بخش تقدیم مىشود:
۱ـ هشدارهاى حضرت امام در باره خود باختگى و خودباورى.
۲ـ عوامل خودباختگى و خودباورى از دیدگاه امام راحل
۳ـ راهنمایىهاى روشنگرانه امام راحل براى رسیدن به خودباورى.
هشدارهاى حضرت امام(ره) در باره خودباختگى و خودباورى
امام امت مىفرمایند:
(چرا هر روز این مظاهر الهیت و قدرت خدایى را مىبینید و بیدار نمىشوید؟ از این غربزدگى بیرون بیایید… به خود بیایید. یک قدرى به اسلام فکر کنید. نشکنید این سد بزرگى را که قدرتهاى بزرگ را شکست؛ نمىتوانید هم بشکنید).(۱)
این مرد بزرگ همیشه سعى بر آن داشته که ملتها را خصوصا مردم مسلمان ایران را متوجه نعمتهاى بالقوه و بالفعلى که خداوند در وجود آنها قرار داده، نماید.
از این رو، در هر مناسبتى، چه در دوران خفقان و چه بعد از انقلاب اسلامى، محور سخنان ایشان، بیدارى و هوشیارى و استقلال مردم بود و اعتقادشان به این بود که گرچه دشمن با انواع دسیسهها و تبلیغات دورغین سعى کرده ما را عقب نگهداشته و کارى کند که خودمان هم باور کنیم واقعا کارى از دست ما بر نمىآید، ولى ما مىتوانیم به یارى خداوند توى دهن اینها بزنیم. مىفرمودند:
(شما مىتوانید کشور را اداره کنید. مىتوانید مدیریت داشته باشید.) مىفرمودند: و یکى از مصیبتهاى بزرگى که براى این ملت بار آوردهاند، این که ملت را نسبت به خودشان هم بدبین کردند.(… تبلیغاتى که اینها کردند، ما به خودمان هم حتى سوء ظن پیدا کردیم. یعنى خودمان هم باختیم خودمان را)(۲)(آنها یک همچو فرهنگى را براى ما درست کردند که ما از خودمان بىخود بشویم و آنها تمام چیزى که ما داریم و حیثیتى که ما داریم ببرند.)(۳)
انسان وقتى آزاد است که جسم و روح و تفکرش هم آزاد باشد تا بتواند به کمک این نیروى بزرگ سهگانه، ادامه حیات بدهد، در این رابـ*ـطه(هیتلر) هم سخن به جایى مىگوید، او مىگوید: گر چه ما ظاهرا زنده بودیم، اما در حقیقت چون اجسام بىروحى بودیم که تمام ارزشهاى زندگى را از ما گرفته بودند. این قانون طبیعى است: ملتى که خود را تسلیم دیگرى کرد تا او دخالت کند، این ملت لیاقت شکست و بدبختى را خواهد داشت.(۴) در یک بیان دیگر، امام راحل آداب و فرهنگى را که غرب براى مسلمانها به ارمغان آورد، (ام الامراض) مىنامند و سفارش مىکنند که ملت مسلمان، اکیدا از آن بپرهیزند. مىفرمایند: (در سالهاى بسى طولانى، جوانان ما را با افکار مسموم پرورش داده و عمال داخلى استعمار بر آن دامن زدهاند و از یک فرهنگ فاسد استعمارى جز کارمند و کارفرماى استعمار زده حاصل نمىشود. باید کوشش کنید مفاسد فرهنگى حاضر را بررسى کرده و به اطلاع ملتها برسانید و با خواست خداوند متعال، آن را عقب زده و به جاى آن، فرهنگ اسلامى ـ انسانى را جایگزین کنید تا نسلهاى آینده با روش آن که انسانسازی و عدلپرورى است، تربیت شوند.)(۵)
امام عزیز چون پدرى دلسوز و با تدبیر، سعى در ایجاد وحدت بین اقشار مختلف ملت مسلمان داشتند و هر گاه قدمى یا قلمى در رابـ*ـطه با ایجاد سستى و تفرقه مىدیدند، پدرانه نصیحت مىکردند. مىفرمودند: (من از آنها گله دارم براى این که مىبینم که در نوشتههایشان، بعضى نوشتههایشان، اینها راجع به فقها… یک قدرى حرفهایى زدهاند که مناسب نبوده است بزنند.
اینها غرضى ندارند، من مىدانم که غالب اینها مىخواهند خدمت کنند، نه این است که مغرض باشند و از روى سوء نیت حرفى بزنند، اینها اطلاعاتشان کم است.)(۶)
از نظر اسلام، انسانها آزاد آفریده شدهاند و داراى شخصیت و هویت مستقل مىباشند، لذا حق ندارند خود را تحت سلطه دیگران قرار بدهند. اما این که چرا بعضى از ملتها، همیشه زیر سلطه دیگران زندگى مىکنند و افراد زورگو و دولتهاى استعمارگر آنها را اسیر خود کردهاند، دلائل گوناگون دارد: گاهى جهل و نادانى انسانها باعث شده که در زیردست دیگران زندگى کنند و گاهى غفلت و سهلانگارى بشر باعث شده که از زندگى مستقل و راحت بىبهره بماند. ولى شاید مهمترین عامل(نداشتن ایمان و یک جهانبینى درست که بر پایه اسلامى بنا شده باشد) و بالطبع محروم ماندن از آثار و برکات چنین عقیده و پشتوانهاى، خود عامل اساسى در انحراف از مسیر اصلى و گردن نهادن بر دستورها و امر و نهىهایى است که به خورد مردم مىدهند. در این میان وظیفه افراد آگاه و دلسوز است که با دلائل متقن و روشن، این گونه افراد بشر را بیدار کنند و با نشان دادن راههاى صحیح زندگى، استقلال فکرى و جسمى را به آنها هدیه کنند، چراغى هر چند کوچک و کم نور به دست آنها بدهند، درست همان کارى که ائمه طاهرین(علیهم السلام) انجام دادند تا در تاریکیهاى جهل و ظلم، راهنماى راهشان باشد.
رسول مکرم اسلام(صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: (ان الحسین مصباح الهدى و سفینه النجاه) چرا که امام حسین(علیه السلام) چه براى زمان خود و چه براى آیندگان، چراغ راه هدایت مىباشد. ایشان با ظلمستیزى خود، چهره منفور ظلم و ظالم را براى مردم جهان برملا کردند. مقاله حاضر به مناسبت سالگرد امام خمینى(ره) به پیروان و علاقمند آن امام عزیز در سه بخش تقدیم مىشود:
۱ـ هشدارهاى حضرت امام در باره خود باختگى و خودباورى.
۲ـ عوامل خودباختگى و خودباورى از دیدگاه امام راحل
۳ـ راهنمایىهاى روشنگرانه امام راحل براى رسیدن به خودباورى.
هشدارهاى حضرت امام(ره) در باره خودباختگى و خودباورى
امام امت مىفرمایند:
(چرا هر روز این مظاهر الهیت و قدرت خدایى را مىبینید و بیدار نمىشوید؟ از این غربزدگى بیرون بیایید… به خود بیایید. یک قدرى به اسلام فکر کنید. نشکنید این سد بزرگى را که قدرتهاى بزرگ را شکست؛ نمىتوانید هم بشکنید).(۱)
این مرد بزرگ همیشه سعى بر آن داشته که ملتها را خصوصا مردم مسلمان ایران را متوجه نعمتهاى بالقوه و بالفعلى که خداوند در وجود آنها قرار داده، نماید.
از این رو، در هر مناسبتى، چه در دوران خفقان و چه بعد از انقلاب اسلامى، محور سخنان ایشان، بیدارى و هوشیارى و استقلال مردم بود و اعتقادشان به این بود که گرچه دشمن با انواع دسیسهها و تبلیغات دورغین سعى کرده ما را عقب نگهداشته و کارى کند که خودمان هم باور کنیم واقعا کارى از دست ما بر نمىآید، ولى ما مىتوانیم به یارى خداوند توى دهن اینها بزنیم. مىفرمودند:
(شما مىتوانید کشور را اداره کنید. مىتوانید مدیریت داشته باشید.) مىفرمودند: و یکى از مصیبتهاى بزرگى که براى این ملت بار آوردهاند، این که ملت را نسبت به خودشان هم بدبین کردند.(… تبلیغاتى که اینها کردند، ما به خودمان هم حتى سوء ظن پیدا کردیم. یعنى خودمان هم باختیم خودمان را)(۲)(آنها یک همچو فرهنگى را براى ما درست کردند که ما از خودمان بىخود بشویم و آنها تمام چیزى که ما داریم و حیثیتى که ما داریم ببرند.)(۳)
انسان وقتى آزاد است که جسم و روح و تفکرش هم آزاد باشد تا بتواند به کمک این نیروى بزرگ سهگانه، ادامه حیات بدهد، در این رابـ*ـطه(هیتلر) هم سخن به جایى مىگوید، او مىگوید: گر چه ما ظاهرا زنده بودیم، اما در حقیقت چون اجسام بىروحى بودیم که تمام ارزشهاى زندگى را از ما گرفته بودند. این قانون طبیعى است: ملتى که خود را تسلیم دیگرى کرد تا او دخالت کند، این ملت لیاقت شکست و بدبختى را خواهد داشت.(۴) در یک بیان دیگر، امام راحل آداب و فرهنگى را که غرب براى مسلمانها به ارمغان آورد، (ام الامراض) مىنامند و سفارش مىکنند که ملت مسلمان، اکیدا از آن بپرهیزند. مىفرمایند: (در سالهاى بسى طولانى، جوانان ما را با افکار مسموم پرورش داده و عمال داخلى استعمار بر آن دامن زدهاند و از یک فرهنگ فاسد استعمارى جز کارمند و کارفرماى استعمار زده حاصل نمىشود. باید کوشش کنید مفاسد فرهنگى حاضر را بررسى کرده و به اطلاع ملتها برسانید و با خواست خداوند متعال، آن را عقب زده و به جاى آن، فرهنگ اسلامى ـ انسانى را جایگزین کنید تا نسلهاى آینده با روش آن که انسانسازی و عدلپرورى است، تربیت شوند.)(۵)
امام عزیز چون پدرى دلسوز و با تدبیر، سعى در ایجاد وحدت بین اقشار مختلف ملت مسلمان داشتند و هر گاه قدمى یا قلمى در رابـ*ـطه با ایجاد سستى و تفرقه مىدیدند، پدرانه نصیحت مىکردند. مىفرمودند: (من از آنها گله دارم براى این که مىبینم که در نوشتههایشان، بعضى نوشتههایشان، اینها راجع به فقها… یک قدرى حرفهایى زدهاند که مناسب نبوده است بزنند.
اینها غرضى ندارند، من مىدانم که غالب اینها مىخواهند خدمت کنند، نه این است که مغرض باشند و از روى سوء نیت حرفى بزنند، اینها اطلاعاتشان کم است.)(۶)
خودباورى و خودباختگى از دیدگاه امام خمینى(ره)
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com