- عضویت
- 17/11/20
- ارسال ها
- 1,787
- امتیاز واکنش
- 12,068
- امتیاز
- 323
- سن
- 19
- محل سکونت
- MASHHAD
- زمان حضور
- 90 روز 8 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
قرآن، کتاب آسمانى اسلام، بزرگترین سرمشق و راهگشاى زندگى انسانها در همه شؤون و امور، تا روز قیامت است. در این کتاب بزرگ و بىنقص ـ که کلام خالق انسان و تمام هستى مىباشد ـ آیاتى وجود دارد که به گونهاى بر اهمیت ورزش و نیرومندسازى جسم در کنار تقویت روح و بُعد علمى دلالت دارد.
ما در اینجا به برخى از آیات ـ در حدود وسع کتاب ـ اشاره مىکنیم، باشد که راهگشاى ورزشکاران، ورزشدوستان و سایر اقشار جامعه مؤمن و مسلمانانها باشد، انشاءالله.
طالوت و نیرومندسازى
از جمله مواردى که نیرومندى جسمانى به عنوان یک مزیت و امتیاز در قرآن ذکر شده، داستان طالوت و قوم بنىاسرائیل است.
قوم یهود که در زیر سلطه فرعونیان، ضعیف و ناتوان شده بود، بر اثر رهبرىهاى خردمندانه حضرت موسى(علیه السلام) از آن وضع اسفانگیز نجات یافته و به قدرت و عظمت رسیدند، ولى پس از مدتى دچار غرور شده و دست به قانونشکنى زدند، و به همین جهت، سرانجام از قوم «جالوت» ـ که در ساحل دریاى روم، بین فلسطین و مصر مىزیستند ـ شکست خورده و ۴۴۰ نفر از شاهزادگانشان نیز به اسارت جالوتیان درآمدند.
این وضع، چندین سال ادامه داشت، تا آن که خداوند پیامبرى به نام «اشموئیل»[۱] را براى نجات و ارشاد آنها برانگیخت. بنىاسرائیل گرد او اجتماع نموده و از او خواستند رهبر و امیرى براى آنها انتخاب کند، تا همگى تحت فرمان و هدایت او، با دشمن نبرد کنند و عزت از دست رفته خویش را بازیابند.[۲]
اشموئیل به درگاه خداوند روى آورده و خواسته قوم خود را به پیشگاه حضرت احدیّت عرضه داشت، به او وحى شد که طالوت را به پادشاهى ایشان برگزیدم:
«وَ قالَ لَهُمْ نَبِیٌّهُمْ اِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالوُتَ ملِکا؛[۳]
و پیامبرشان به آنها گفت: خداوند، طالوت را براى زمامدارى شما مبعوث (و انتخاب) کرده است.»
از آنجا که طالوت مردمى کشاوز بوده و توانایى مالى چندانى نداشت، اشراف با انتخاب وى مخالفت نمودند:
«قالوُا انّى یَانـ*ـدام بدنُ لَهُ الُملکُ عَلَیْنا و نَحنُ اَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَ لَمْ یُؤتَ سَعَهً مِنَ الْمالِِ؛[۴]
گفتند: چگونه او بر ما حکومت داشته باشد، با این که ما از او شایستهتریم؟ و او ثروت زیادى ندارد.»
او نه ثروت و قدرت مالى دارد ونه موقعیت اجتماعى وخانوادگى، زیرا از خاندان نبوت و پیامبرى نبوده و از خاندان پادشاهى نیز نیست. اشموئیل در پاسخ گفت:
«اِنَّ اللهَ اصْطَفیهُ عَلیْکُم وَ زادَهُ بَسْطَهً فِى الْعِلمِ وَ الْجِسْمِ؛[۵]
خداوند او را بر شما برگزیده و علم (قدرت) جسم او را وسعت بخشیده است.»
چنانکه ملاحظه مىشود، اشموئیل پیامبر دو خصلت «گسترش علمى و توانایى جسمى» را بر دو خصوصیت دیگر، یعنى قدرت مالى و افتخارات نژادى و نَسَبى، فضیلت و ترجیح مىدهد[۶] و دارنده این دو خصلت را براى احراز مقام رهبرى شایستهتر مىداند، در اینجا قدرت بدنى با صراحت به عنوان یک مزیت و فضیلت مطرح شده و در کنار علم و قدرت علمى قرار گرفته و با آن مقایسه شده است.
هنگامى اهمیت این مقایسه روشن مىشود که با اهمیت علم از دیدگاه اسلام آشنا شویم. در قرآن مىخوانیم:
«اِنَّما یَخْشَى اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء؛[۷]
در جمع بندگان الهى، فقط علما هستند که ترس و بیم از خداوند دارند (و حس تقوا و پرهیزگارى در دل آنها راه دارد).»
«مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فقَدْ اُوتِیَ خَیْراً کَثیراً[۸]؛
کسى که از حکمت (و دانش و استحکام در اندیشه و گفتار و رفتار) برخوردار گردید، به خیر و برکت فراوانى دست یافته است.»
کسى که از حکمت (و دانش و استحکام در اندیشه و گفتار و رفتار) برخوردار گردد، به خیر و برکت فراوانى دست یافته است.»
خداوند در مقام بیان منزلت والاى حضرت یحیى(علیه السلام) مىفرماید:
«وَ اَتَیْناهُ الْحُکْمَ صِبَیاً[۹]؛
ما به یحیى(علیه السلام) ، آنگاه که کودکى بیش نبود، حکم و داورى متین و رأى و اندیشهاى استوار ارزانى داشتیم. و در کودکى به او دانایى عطا کردیم.»
ما در اینجا به برخى از آیات ـ در حدود وسع کتاب ـ اشاره مىکنیم، باشد که راهگشاى ورزشکاران، ورزشدوستان و سایر اقشار جامعه مؤمن و مسلمانانها باشد، انشاءالله.
طالوت و نیرومندسازى
از جمله مواردى که نیرومندى جسمانى به عنوان یک مزیت و امتیاز در قرآن ذکر شده، داستان طالوت و قوم بنىاسرائیل است.
قوم یهود که در زیر سلطه فرعونیان، ضعیف و ناتوان شده بود، بر اثر رهبرىهاى خردمندانه حضرت موسى(علیه السلام) از آن وضع اسفانگیز نجات یافته و به قدرت و عظمت رسیدند، ولى پس از مدتى دچار غرور شده و دست به قانونشکنى زدند، و به همین جهت، سرانجام از قوم «جالوت» ـ که در ساحل دریاى روم، بین فلسطین و مصر مىزیستند ـ شکست خورده و ۴۴۰ نفر از شاهزادگانشان نیز به اسارت جالوتیان درآمدند.
این وضع، چندین سال ادامه داشت، تا آن که خداوند پیامبرى به نام «اشموئیل»[۱] را براى نجات و ارشاد آنها برانگیخت. بنىاسرائیل گرد او اجتماع نموده و از او خواستند رهبر و امیرى براى آنها انتخاب کند، تا همگى تحت فرمان و هدایت او، با دشمن نبرد کنند و عزت از دست رفته خویش را بازیابند.[۲]
اشموئیل به درگاه خداوند روى آورده و خواسته قوم خود را به پیشگاه حضرت احدیّت عرضه داشت، به او وحى شد که طالوت را به پادشاهى ایشان برگزیدم:
«وَ قالَ لَهُمْ نَبِیٌّهُمْ اِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالوُتَ ملِکا؛[۳]
و پیامبرشان به آنها گفت: خداوند، طالوت را براى زمامدارى شما مبعوث (و انتخاب) کرده است.»
از آنجا که طالوت مردمى کشاوز بوده و توانایى مالى چندانى نداشت، اشراف با انتخاب وى مخالفت نمودند:
«قالوُا انّى یَانـ*ـدام بدنُ لَهُ الُملکُ عَلَیْنا و نَحنُ اَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَ لَمْ یُؤتَ سَعَهً مِنَ الْمالِِ؛[۴]
گفتند: چگونه او بر ما حکومت داشته باشد، با این که ما از او شایستهتریم؟ و او ثروت زیادى ندارد.»
او نه ثروت و قدرت مالى دارد ونه موقعیت اجتماعى وخانوادگى، زیرا از خاندان نبوت و پیامبرى نبوده و از خاندان پادشاهى نیز نیست. اشموئیل در پاسخ گفت:
«اِنَّ اللهَ اصْطَفیهُ عَلیْکُم وَ زادَهُ بَسْطَهً فِى الْعِلمِ وَ الْجِسْمِ؛[۵]
خداوند او را بر شما برگزیده و علم (قدرت) جسم او را وسعت بخشیده است.»
چنانکه ملاحظه مىشود، اشموئیل پیامبر دو خصلت «گسترش علمى و توانایى جسمى» را بر دو خصوصیت دیگر، یعنى قدرت مالى و افتخارات نژادى و نَسَبى، فضیلت و ترجیح مىدهد[۶] و دارنده این دو خصلت را براى احراز مقام رهبرى شایستهتر مىداند، در اینجا قدرت بدنى با صراحت به عنوان یک مزیت و فضیلت مطرح شده و در کنار علم و قدرت علمى قرار گرفته و با آن مقایسه شده است.
هنگامى اهمیت این مقایسه روشن مىشود که با اهمیت علم از دیدگاه اسلام آشنا شویم. در قرآن مىخوانیم:
«اِنَّما یَخْشَى اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء؛[۷]
در جمع بندگان الهى، فقط علما هستند که ترس و بیم از خداوند دارند (و حس تقوا و پرهیزگارى در دل آنها راه دارد).»
«مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فقَدْ اُوتِیَ خَیْراً کَثیراً[۸]؛
کسى که از حکمت (و دانش و استحکام در اندیشه و گفتار و رفتار) برخوردار گردید، به خیر و برکت فراوانى دست یافته است.»
کسى که از حکمت (و دانش و استحکام در اندیشه و گفتار و رفتار) برخوردار گردد، به خیر و برکت فراوانى دست یافته است.»
خداوند در مقام بیان منزلت والاى حضرت یحیى(علیه السلام) مىفرماید:
«وَ اَتَیْناهُ الْحُکْمَ صِبَیاً[۹]؛
ما به یحیى(علیه السلام) ، آنگاه که کودکى بیش نبود، حکم و داورى متین و رأى و اندیشهاى استوار ارزانى داشتیم. و در کودکى به او دانایى عطا کردیم.»
ورزش در قرآن
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com