خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

LIDA_M

کاربر حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
8/4/20
ارسال ها
1,796
امتیاز واکنش
20,432
امتیاز
428
محل سکونت
Cemetery
زمان حضور
78 روز 19 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام‌ آفریننده‌ی بازی!

دلنوشته: تاب بازی
نویسنده:‌ Lida کاربر رمان 98
مقدمه:
تق تق تق!
آخ!
زمین خوردم؛ همان زمینی که روزی برای راه رفتن رویش حتی برای چند ثانیه، بی‌قرار بودم.
برگشتم...
باد آهسته حرف هایم را در دست گرفت و مصمم به گوشش رساند:
_بازی بازی با تاب بازی نه آدم ها رو بکنی اسباب بازی!



دل نوشته تاب بازی | LIDA_M کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، ! ~ ĄŁÎ ~ !، دونه انار و 7 نفر دیگر

LIDA_M

کاربر حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
8/4/20
ارسال ها
1,796
امتیاز واکنش
20,432
امتیاز
428
محل سکونت
Cemetery
زمان حضور
78 روز 19 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
زمین شاداب نیست.
پرندگان دیگر دم از فردای بهتر نمی‌زنند.
شاخه‌ها ناامیدانه خام شده‌اند.
ولی باد همچنان مصمم است این ابر تاریک را فوت کند!
صدای رعد تن زمین را می‌لرزاند!
حتی برق آن هم نمی‌تواند تاریکی را روشن کند.
سرمای دل من سردش شده است!
با پایم زمین را نوازش می‌کنم.
تاب به آرامی جیر جیر می‌کند.
دیگر پرواز زیبا نیست!
اگر نزدیکش شوم، قطعا بیدار خواهد شد!
و من، هراسم از این بیداری‌ست...


دل نوشته تاب بازی | LIDA_M کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، ! ~ ĄŁÎ ~ !، دونه انار و 6 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا