خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

نظرتون راجب این رمان چیه؟:)


  • مجموع رای دهندگان
    9

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,424
امتیاز واکنش
4,784
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
125 روز 7 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت هفتاد و نهم
بعد از صبحانه، از جا بلند شدیم. و به سمت پذیرایی رفتیم،که آنیتا روبه من گفت:
_ یه لحظه بیا بالا، -
سری تکون دادم و پشت سرش به سمت اتاقش رفتم. بعد از ورود به اتاق،منتظر بهش چشم دوختم که گفت:
_ فرداشب تولده، اما حواست هست ما هنوز کادو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان قربانیان‌ آتش | ~MOHADESE~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار، M O B I N A، سیده کوثر موسوی و 4 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,424
امتیاز واکنش
4,784
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
125 روز 7 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت هشتاد
درحالی که نگاهم به جاده بود. گفتم:
_ امشب باید جلسه بزاریم
آنیتا سوالی نگاهم کرد و گفت:
_چرا؟!
_ میفهمی، فقط تو به کل گروه اطلاع بده
سری تکون داد و گفت:
_ باشه
که گفتم:
_ راستی، وقتی داشتم به سمت ماشین میومدم،انیس و نگینو دیدم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان قربانیان‌ آتش | ~MOHADESE~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار، M O B I N A، سیده کوثر موسوی و 3 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,424
امتیاز واکنش
4,784
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
125 روز 7 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت هشتا د و یکم
دوباره مشغول گشتن شدیم و بعد از کلی بحث، آنیتا تصمیم گرفت. یه ساعت خاص و زیبا مدل رولکس رو بگیره‌. بعد ازخرید هدیه، از مرکز خرید بیرون اومدیم و سوار ماشین شدیم. به ساعت نگاه کردم که دوازده بود، پوفی کشیدم و گفتم:
_...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان قربانیان‌ آتش | ~MOHADESE~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: دونه انار، M O B I N A، سیده کوثر موسوی و 4 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,424
امتیاز واکنش
4,784
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
125 روز 7 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت هشتاد و دوم
با خوندن کاغذ توی فکر فرو رفتم و تصمیم گرفتم به طبقه ی چهارم عمارت برم؛نفس عمیقی کشیدم و از اتاق خارج شدم.
اطراف رو نگاه کردم که هیچکس نبود، از پله ها بالا رفتم و به سمت طبقه ی چهارم حرکت کردم؛ توی دلم خدا، خدا میکردم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان قربانیان‌ آتش | ~MOHADESE~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: M O B I N A، سیده کوثر موسوی، Saghár✿ و 2 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,424
امتیاز واکنش
4,784
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
125 روز 7 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت هشتاد و سوم
مشغول خوردن بودیم که صدای آبراهام اومد، روبه بارمان گفت:
_ خب بارمان خان نامزد ندارند؟
با این سوال آبراهام وا رفته بهش نگاه کردم، آنیتا متوجه شد و از زیر میز پاشو آروم به کفشم زد. که باعث شد به خودم بیا و نگاهمو بردارم‌. بارمان بعد از کمی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان قربانیان‌ آتش | ~MOHADESE~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار، M O B I N A، سیده کوثر موسوی و 4 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,424
امتیاز واکنش
4,784
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
125 روز 7 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت هشتاد و چهارم
بعد از رسیدن به سالن، روی مبل نشستیم و خیره به هم نگاه کردیم.بعد از کمی مکث صدای آرالیا اومد که گفت:
_ خب؟ تا شب چیکار کنیم؟
شونه ای بالا انداختم و گفتم:
_ نمیدونم، ولی لطفا هرکاری میکنیم بیرون نریم
سوالی نگاهم کرد و پرسید:
_ چرا؟
آنیتا روبه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان قربانیان‌ آتش | ~MOHADESE~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار، The unborn، M O B I N A و 2 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,424
امتیاز واکنش
4,784
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
125 روز 7 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت هشتاد و پنجم
نمیدونم چقدر محو استخر شده بودم، که با شنیدن صدای پارس سگ با تعجب به پشت سرم نگاه کردم. سگ سیاه و بزرگی رو دیدم که داره به سمتم میدوهه... جیغی کشیدم و عقب رفتم. اما حواسم نبود که پشت سرم استخره و توی یه حرکت ناگهانی به داخل استخر پرت شدم... آب...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان قربانیان‌ آتش | ~MOHADESE~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار، The unborn، M O B I N A و 2 نفر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,424
امتیاز واکنش
4,784
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
125 روز 7 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت هشتاد و ششم
آنیتا و آرالیا همزمان زدند زیر خنده، که حرصی گفتم:
_ کوفت، به خودتون بخندین
آنیتا از جا بلند شد و درحالی که دست آرالیا رو میکشید گفت:
_ ما میریم بیرون، توهم بگیر بخواب معلومه که آب بازی بهت نساخته.
سری تکون دادم و گفتم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان قربانیان‌ آتش | ~MOHADESE~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار، The unborn، M O B I N A و یک کاربر دیگر

~MOHADESE~

مدیر تالار فرهنگ
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
21/4/21
ارسال ها
1,424
امتیاز واکنش
4,784
امتیاز
298
محل سکونت
دنیای خواب...
زمان حضور
125 روز 7 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت هشتاد و هفتم
به چشمای منتظر بارمان زل زدم و گفتم:
_ قبل از اینکه ماجرای در آهنی رو بگم یه موضوع ی دیگه هم هست
بعد رو به دخترا و پسرا ادامه دادم:
_آبراهام نمیدونه پدرش کجاست.. بهم گفت که مدام توی ماموریته
بارمان پرسید:
_ چه ماموریتی؟
شونه ای بالا انداختم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان قربانیان‌ آتش | ~MOHADESE~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: دونه انار، The unborn، M O B I N A و 2 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا