- عضویت
- 17/11/20
- ارسال ها
- 1,787
- امتیاز واکنش
- 12,071
- امتیاز
- 323
- سن
- 20
- محل سکونت
- MASHHAD
- زمان حضور
- 90 روز 8 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
عمر بن عبد العزیز متولد ۱۰۱ هجرى که از وابستگان به بنى امیه و مروانیان است ، اما به دلیل برخى خصلتهاى منصفانه از ایشان متمایز مى باشد، على رغم تعارض و تضادى که میان حکومت بنى امیه با اهل بیت و شخص امام سجاد . علیه السلام . وجود داشت ، گاه به خدمت آن حضرت مى رسید و اظهار ادب و خضوع مى کرد. و بعد از شهادت آن امام گفت : ذهب سراج الدنیا و جمال اسلام ، زین العابدین . (۱)
یعنى ؛ مشعل روشنگر دنیا و مایه جمال و زیبایى اسلام ، زین العابدین ، چشم از جهان فرو بست .
در یکى از محافلى که امام سجاد (ع ) حضور داشت . عمربن عبدالعزیز نیز شرکت جست . امام سجاد قبل از او مجلس را ترک گفتند.
پس از بیرون رفتن امام ابن عبدالعزیز از حاضران پرسید:
امروز شریفترین مردم در جامعه ما چه کسى است ؟
طبق معمول آن دوره ، همه گفتند: شخص خلیفه .
ابن عبدالعزیز گفت : نه ، چنین نیست که شما مى گویید! شریفترین مردم کسى است که هم اکنون از مجلس ما خارج گردید على بن الحسین (ع ) زیرا او از خاندانى است که همه مردم آرزو دارند از آن خاندان باشند ولى او هرگز تمایل ندارد که به خاندانى جز خاندان خویش بپیوند و منتسب باشد . (۲)
کمال الدین ، محمد بن طلحه شافعى متولد ۶۵۲ از علماى قرن هفتم مى نویسد:
على بن الحسین زینت اهل عبادت ، پیشوایان زاهدان ، بزرگ پرهیزکاران و رهبر و پیشتاز مؤمنان است . شیوه زندگى او خود گواهى مى دهد که از سلاله نسل رسول خدا (ص ) است . اخلاق و منش او، خود مى نمایاند که او از بندگى مقرب خداست . آثار برجاى مانده بر سیمایش ، نشانگر نمازهاى بسیار و شب زنده داریهاى هدایت یافته اوست . و الفت هماره او با دعا و راز و نیاز، دلیل انس او با خداست .
در طاعت و بندگى حق ، چنان تاخت که زین العابدین شناخته شد. شب زنده داریهایش ، راه تاریک آخرت را بر او روشن ساخته و روزه هاى مستمر او، توشه جهان دیگر را برایش تدارک دیده بود.
کرامتها و کارهاى خارق عادت ، بسیار از آنها ثبت شده و همه اذعان دارند که وى از سروران خلق در قیامت است . (۳)
حماسه فرزدق
یکى از گویاترین نشانه هاى عظمت اجتماعى امام سجاد (ع ) قصیده معروف فرزدق متولد ۱۱۰ هجرى مى باشد.
در روزگارى که شعر از قویترین ابزارها تبلیغى به شمار مى آمد و ستایشى در قالب شعر مى توانست شخصیتى را به دورترین قبایل ، به نیکى و ارزش بشناساند و هجوى مى توانست قبیله اى را به بدنامى و بى آبرویى بکشاند و ایشان را وادار به مهاجرت سازد، فرزدق را از مرز مدیحه سرایى تا اوج حماسه اى انقلابى پیش برده ، شرایطى است که فرزدق ، شعر خود را در آن شرایط انشاد کرده است .
در روزگارى که شاعران به ندرت مى توانستند از خشم دستگاه اموى بیمناک نباشند و کم بودند کسانى که بتوانند دل از عطاها و هدایاى خلیفه بپوشند، فرزدق از خطرها نهراسید و دل از عطاى خلیفه برید تا رضاى خداوند را در اظهار محبت و ارادت به خاندان رسالت جستجو کند و به دست آورد.
فرزدق شعرش را در پستوى خانه اش نسرود و در گمنامى و بى نشانى آن را منتشر نساخت ! بلکه در برابر چشمان خشم آلود هشام . که در آن روز برادر خلیفه و از مقربترین عناصر حکومتى و نزدیکترین خشم آلود هشام . که در آن روز برادر خلیفه و از مقربترین عناصر حکومتى . نزدیکترین شخص به ولید بن عبدالملک به شمار مى آمد . و در منظر انبوه حج گزارانى که از جاى جاى خطه اسلام گرد آمده بودند، به ستایش از امام سجاد (ع ) پردااخت .
ستایش فرزدق از امام سجاد (ع ) در آن شرایط و در آن محیط و در آن محیط که بزرگترین مجتمع اسلامى و مهمترین پایگاه دینى به شمار مى آمد، ستایشى ساده و بى پیامد نبود، زیرا مدح على (ع ) و خاندان وى در ذهن مردم ارتباطى ناگسستنى با رد و طرد غاصبان خلافت داشت .
ستودن بارزترین چهره علوى . امام سجاد (ع ) . به معناى رویارویى صریح با تمامى و مروانیان شناخته مى شد، چرا که این دو جریان همیشه ستیزى بى امان داشته اند و ناهمسازى آنان بر کسى مخفى نبود.
فرزدق زمانى شعر خود را با طنین گرمش انشاد کرده که هشام با تکبر و غرور در حلقه یاران و هوادارانش گام در خانه خدا نهاده تا طواف کند.
حج گزاران انبوه بودند و بى توجه به حضور هشام !
هشام خواست استلام حجر کند اما ازدهام جمعیت مانع شد و او باناکلمى به کنارى رفت و با همراهانش به نظاره طواف کنندگان خانه خدا نشست .
در این هنگام شخصى با جامه ها و هیئتى مردمى اما با چهره اى جذاب و هیبتى معنوى به جمع طواف گزاران پیوست و چون به حجر نزدیک شد و خواست استلام حجر کند، مردم احترامش کردند، راه گشودند و او بآسانى استلام حجر کرد.
یعنى ؛ مشعل روشنگر دنیا و مایه جمال و زیبایى اسلام ، زین العابدین ، چشم از جهان فرو بست .
در یکى از محافلى که امام سجاد (ع ) حضور داشت . عمربن عبدالعزیز نیز شرکت جست . امام سجاد قبل از او مجلس را ترک گفتند.
پس از بیرون رفتن امام ابن عبدالعزیز از حاضران پرسید:
امروز شریفترین مردم در جامعه ما چه کسى است ؟
طبق معمول آن دوره ، همه گفتند: شخص خلیفه .
ابن عبدالعزیز گفت : نه ، چنین نیست که شما مى گویید! شریفترین مردم کسى است که هم اکنون از مجلس ما خارج گردید على بن الحسین (ع ) زیرا او از خاندانى است که همه مردم آرزو دارند از آن خاندان باشند ولى او هرگز تمایل ندارد که به خاندانى جز خاندان خویش بپیوند و منتسب باشد . (۲)
کمال الدین ، محمد بن طلحه شافعى متولد ۶۵۲ از علماى قرن هفتم مى نویسد:
على بن الحسین زینت اهل عبادت ، پیشوایان زاهدان ، بزرگ پرهیزکاران و رهبر و پیشتاز مؤمنان است . شیوه زندگى او خود گواهى مى دهد که از سلاله نسل رسول خدا (ص ) است . اخلاق و منش او، خود مى نمایاند که او از بندگى مقرب خداست . آثار برجاى مانده بر سیمایش ، نشانگر نمازهاى بسیار و شب زنده داریهاى هدایت یافته اوست . و الفت هماره او با دعا و راز و نیاز، دلیل انس او با خداست .
در طاعت و بندگى حق ، چنان تاخت که زین العابدین شناخته شد. شب زنده داریهایش ، راه تاریک آخرت را بر او روشن ساخته و روزه هاى مستمر او، توشه جهان دیگر را برایش تدارک دیده بود.
کرامتها و کارهاى خارق عادت ، بسیار از آنها ثبت شده و همه اذعان دارند که وى از سروران خلق در قیامت است . (۳)
حماسه فرزدق
یکى از گویاترین نشانه هاى عظمت اجتماعى امام سجاد (ع ) قصیده معروف فرزدق متولد ۱۱۰ هجرى مى باشد.
در روزگارى که شعر از قویترین ابزارها تبلیغى به شمار مى آمد و ستایشى در قالب شعر مى توانست شخصیتى را به دورترین قبایل ، به نیکى و ارزش بشناساند و هجوى مى توانست قبیله اى را به بدنامى و بى آبرویى بکشاند و ایشان را وادار به مهاجرت سازد، فرزدق را از مرز مدیحه سرایى تا اوج حماسه اى انقلابى پیش برده ، شرایطى است که فرزدق ، شعر خود را در آن شرایط انشاد کرده است .
در روزگارى که شاعران به ندرت مى توانستند از خشم دستگاه اموى بیمناک نباشند و کم بودند کسانى که بتوانند دل از عطاها و هدایاى خلیفه بپوشند، فرزدق از خطرها نهراسید و دل از عطاى خلیفه برید تا رضاى خداوند را در اظهار محبت و ارادت به خاندان رسالت جستجو کند و به دست آورد.
فرزدق شعرش را در پستوى خانه اش نسرود و در گمنامى و بى نشانى آن را منتشر نساخت ! بلکه در برابر چشمان خشم آلود هشام . که در آن روز برادر خلیفه و از مقربترین عناصر حکومتى و نزدیکترین خشم آلود هشام . که در آن روز برادر خلیفه و از مقربترین عناصر حکومتى . نزدیکترین شخص به ولید بن عبدالملک به شمار مى آمد . و در منظر انبوه حج گزارانى که از جاى جاى خطه اسلام گرد آمده بودند، به ستایش از امام سجاد (ع ) پردااخت .
ستایش فرزدق از امام سجاد (ع ) در آن شرایط و در آن محیط و در آن محیط که بزرگترین مجتمع اسلامى و مهمترین پایگاه دینى به شمار مى آمد، ستایشى ساده و بى پیامد نبود، زیرا مدح على (ع ) و خاندان وى در ذهن مردم ارتباطى ناگسستنى با رد و طرد غاصبان خلافت داشت .
ستودن بارزترین چهره علوى . امام سجاد (ع ) . به معناى رویارویى صریح با تمامى و مروانیان شناخته مى شد، چرا که این دو جریان همیشه ستیزى بى امان داشته اند و ناهمسازى آنان بر کسى مخفى نبود.
فرزدق زمانى شعر خود را با طنین گرمش انشاد کرده که هشام با تکبر و غرور در حلقه یاران و هوادارانش گام در خانه خدا نهاده تا طواف کند.
حج گزاران انبوه بودند و بى توجه به حضور هشام !
هشام خواست استلام حجر کند اما ازدهام جمعیت مانع شد و او باناکلمى به کنارى رفت و با همراهانش به نظاره طواف کنندگان خانه خدا نشست .
در این هنگام شخصى با جامه ها و هیئتى مردمى اما با چهره اى جذاب و هیبتى معنوى به جمع طواف گزاران پیوست و چون به حجر نزدیک شد و خواست استلام حجر کند، مردم احترامش کردند، راه گشودند و او بآسانى استلام حجر کرد.
هیبت و شجاعت امام سجاد(علیه السلام).
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com