- عضویت
- 17/11/20
- ارسال ها
- 1,787
- امتیاز واکنش
- 12,068
- امتیاز
- 323
- سن
- 19
- محل سکونت
- MASHHAD
- زمان حضور
- 90 روز 8 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
خاستگاه حکومت در منظر علی علیهالسلام از سویی ریشه در الهیّت حکومت دارد و از دیگر سو متوجه سنت و سیره نبوی است. حکومت مشروع از نظر آن حضرت حکومتی است که از طرفی معطوف به تأیید خداوند و از طرف دیگر مشمول نصّ صریح پیامبر صلی الله علیه وآله باشد. هنگامی که سخن از خاستگاه یک مقوله میرود و محقق میکوشد تا خاستگاه یک پدیده را معلوم دارد، اولین چیزی که بر او متبادر میگردد، بررسی این مسأله است که آن مقوله در چه امری ریشه دارد و مقومات اساسی آن کدام است؟
با این تقریر آنگاه که سخن از خاستگاه حکومت در اندیشه علی علیهالسلام به میان میآید، بیگمان اولین سؤال معطوف مبانی مشروعیتی این حکومت میگردد و محقق را با این سؤال مواجه میکند که اساسا حضرت علی علیه السلام چه نوع حکومتی را مشروع میدانستهاست؟ مبانی معرفتی اندیشه حکومت خویش را بر چه مقوماتی استوار میکرد؟ و بالاخره بر اساس گفتمان مشروعیت چه دلایلی را برای شهروندان در اطاعت از اوامر حکومت و حاکم صالح اقامه مینموده است؟ در نوشته حاضر کوشش نگارنده متوجه پاسخگویی به این سؤال اساسی است که مشروعیت در ادبیات علوی به چه معناست و خاستگاه حکومت مشروعی که در طول تاریخ ۱۴۰۰ ساله تشیع نمونهای عالی از حکومتی صددرصد اسلامی و الهی بوده، چگونه قابل تبیین است؟ جهت پاسخگویی به این سؤال ابتدا مسأله مشروعیت در علوم سـ*ـیاسی و اجتماعی و سپس اندیشه الهی و قدسی علی علیهالسلام در این خصوص مورد بازشناسی قرار خواهد گرفت. مسأله مشروعیّت رابـ*ـطه میان دولتمردان و شهروندان در طول تاریخ بشر، اذهان برخی از اندیشمندان را متوجه خود ساخته است. براساس این رابـ*ـطه، حکومت، خود را محق به اعمال حکم در خصوص شهروندان مییابد و شهروندان نیز خود را ملزم به اطاعت از اوامر حکومت احساس میکنند. لیپست در تعریف مشروعیت معتقد است این مقوله “متضمن ظرفیت سیستم برای بوجود آوردن و حفظ این اعتقاد است که مؤسسات سـ*ـیاسی موجود مناسبترین مؤسسات برای اداره جامعه هستند”(۱. ماکس وبر مشروعیت را زمانی متحقق میداند که گروه معینی از مردم از فرمان معینی که شخص یا اشخاص معینی میدهند با رضا و رغبت اطاعت کنند.(۲. استرنبرگر در تعریف این مفهوم میگوید: “مشروعیت، بنیان قدرت حکومت است که از یک سو حق فرمانروایی را به حکومت میدهد و از سوی دیگر حکومتشوندگان را از چنین حقی آگاه میکند.”(۳. بنا بر آنچه گذشت مشروعیت در محتوای خود از یک سو وظیفه توجیه اعمال اقتدار حکومت را بر مردم به عهده دارد و از دیگر سو مردم را در اطاعت اوامر حکام و حکومت مجاب میسازد؛ در این صورت حکومت و حاکمیت مشروع، حکومت و حاکمیتی است که در سایه همدلی دولتمردان و شهروندان از نوعی حقانیت در اعمال حکم بر مردم برخوردار است و مردم را رضایتمند، گوش به فرمان خود مییابد. اگرچه تقسیمات گوناگونی از مسأله مشروعیت ارائه دادهاند، اما تقسیمبندی منتسب به ماکس وبر تقریبا به عنوان گونهای سنخ شناسی جامع الاطراف مورد پذیرش اغلب محققان و نویسندگان قرار گرفته است؛ وبر در کتاب معروف “اقتصاد و جامعه” از سه نوع عالی (Typical . مشروعیت، سخن به میان میآورد و انواع حکومتها را با مشروعیتهای قانونی، سنتی و کاریزماتیک به شکل زیر دستهبندی میکند: الف. عقلانی: مبتنی بر اعتقاد به قانونی بودن مقررات موجود و حق اعمال سیادت کسانی است که این مقررات آنان را برای اعمال سیادت فرا خوانده است. ب. سنّتی: مبتنی بر اعتقاد متداول به تقدس سنتهای معتبر قدیمی و مشروعیت کسانی است که این سنتها آنان را مجاز و مأمور به اعمال سیادت کند. ج. کاریزمایی: مبتنی بر فرمانبرداری غیر عادی و استثنایی از یک فرد خاص ـ بخاطر تقدس، قهرمانی و یا سر مشق بودن وی ـ و از نظامی است که وی ایجاد کرده یا به شکل وحی بر او نازل شده است و نیز ایثار در برابر او و نظامش.”(۴. بنابر آنچه گذشت یک حکومت در تعلیل دلایل اعمال حکم بر شهروندان به قانون سنت و گاهی به نیروی ایزدی یا کاریزما توسل میجوید و مبتنی بر هریک از سه مقوله فوق فرمانبرداری شهروندان را تمنا میکند. البته توسل یک حکومت به مبانی مشروعیتی صرفا و لزوما در یک بسـ*ـتر خاص از بسـ*ـترهای سهگانه فوق متجلّی میگردد و در پارهای موارد یک حکومت مبانی سهگانه مشروعیتی فوق را به شکلی تلفیقی از آن خود میسازد؛ چنان که در جمهوری اسلامی ایران و در خصوص شخص امام راحل رحمه الله این اتفاق در کمال مطلوب و والا رخ نمود؛ امام رحمه الله از سویی ضمن بهرهمندی از روحی عرفانی و شخصیتی الهی به عنوان فردی کاریزما مورد عنایت خاص مردم واقع شد و لطف روح القدسش او را چنان در منظر ملت مجسم نمود که مصداق کامل این بیت خواجه شیراز شد که: لطف روح القدس ار باز مدد فرماید دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد از دیگر سو استظهار امام راحل به سنت نبوی و علوی و تلاش او برای احیای سنن معقول الهی، در مقاطعی حکومت اسلامی مورد عنایتش را مشمول بهرهمندی از مشروعیت سنتی نمود و بالاخره حاکمیت اسلامی مورد نظر او در قالب تحقق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مصبوغ به صبغه مشروعیتی قانونی گردید؛ امری که امروزه نیز پس از گذشت دو دهه همچنان مشمول عنایت ملت ایران قرار دارد. تاریخچه مشروعیت حاکمیت علوی از نظر شیعه و طبق سنن و سیره نبوی و علوی، اساس مشروعیت حکومت، معطوف به نصب الهی است. بر اساس این دیدگاه، شیعه تازمان آخرین نفر از ائمه معصوم علیهم السلام بر مشروعیت امام از طریق نصب، متفق القول است و در این راستا مشروعیت حکومت ولایت فقیه نیز در عصر غیبت امام عصر(عجلالله تعالی فرجه الشریف. مبتنی بر دلایل عقلی و نقلی فراوان قابل تحلیل مینماید.
با این تقریر آنگاه که سخن از خاستگاه حکومت در اندیشه علی علیهالسلام به میان میآید، بیگمان اولین سؤال معطوف مبانی مشروعیتی این حکومت میگردد و محقق را با این سؤال مواجه میکند که اساسا حضرت علی علیه السلام چه نوع حکومتی را مشروع میدانستهاست؟ مبانی معرفتی اندیشه حکومت خویش را بر چه مقوماتی استوار میکرد؟ و بالاخره بر اساس گفتمان مشروعیت چه دلایلی را برای شهروندان در اطاعت از اوامر حکومت و حاکم صالح اقامه مینموده است؟ در نوشته حاضر کوشش نگارنده متوجه پاسخگویی به این سؤال اساسی است که مشروعیت در ادبیات علوی به چه معناست و خاستگاه حکومت مشروعی که در طول تاریخ ۱۴۰۰ ساله تشیع نمونهای عالی از حکومتی صددرصد اسلامی و الهی بوده، چگونه قابل تبیین است؟ جهت پاسخگویی به این سؤال ابتدا مسأله مشروعیت در علوم سـ*ـیاسی و اجتماعی و سپس اندیشه الهی و قدسی علی علیهالسلام در این خصوص مورد بازشناسی قرار خواهد گرفت. مسأله مشروعیّت رابـ*ـطه میان دولتمردان و شهروندان در طول تاریخ بشر، اذهان برخی از اندیشمندان را متوجه خود ساخته است. براساس این رابـ*ـطه، حکومت، خود را محق به اعمال حکم در خصوص شهروندان مییابد و شهروندان نیز خود را ملزم به اطاعت از اوامر حکومت احساس میکنند. لیپست در تعریف مشروعیت معتقد است این مقوله “متضمن ظرفیت سیستم برای بوجود آوردن و حفظ این اعتقاد است که مؤسسات سـ*ـیاسی موجود مناسبترین مؤسسات برای اداره جامعه هستند”(۱. ماکس وبر مشروعیت را زمانی متحقق میداند که گروه معینی از مردم از فرمان معینی که شخص یا اشخاص معینی میدهند با رضا و رغبت اطاعت کنند.(۲. استرنبرگر در تعریف این مفهوم میگوید: “مشروعیت، بنیان قدرت حکومت است که از یک سو حق فرمانروایی را به حکومت میدهد و از سوی دیگر حکومتشوندگان را از چنین حقی آگاه میکند.”(۳. بنا بر آنچه گذشت مشروعیت در محتوای خود از یک سو وظیفه توجیه اعمال اقتدار حکومت را بر مردم به عهده دارد و از دیگر سو مردم را در اطاعت اوامر حکام و حکومت مجاب میسازد؛ در این صورت حکومت و حاکمیت مشروع، حکومت و حاکمیتی است که در سایه همدلی دولتمردان و شهروندان از نوعی حقانیت در اعمال حکم بر مردم برخوردار است و مردم را رضایتمند، گوش به فرمان خود مییابد. اگرچه تقسیمات گوناگونی از مسأله مشروعیت ارائه دادهاند، اما تقسیمبندی منتسب به ماکس وبر تقریبا به عنوان گونهای سنخ شناسی جامع الاطراف مورد پذیرش اغلب محققان و نویسندگان قرار گرفته است؛ وبر در کتاب معروف “اقتصاد و جامعه” از سه نوع عالی (Typical . مشروعیت، سخن به میان میآورد و انواع حکومتها را با مشروعیتهای قانونی، سنتی و کاریزماتیک به شکل زیر دستهبندی میکند: الف. عقلانی: مبتنی بر اعتقاد به قانونی بودن مقررات موجود و حق اعمال سیادت کسانی است که این مقررات آنان را برای اعمال سیادت فرا خوانده است. ب. سنّتی: مبتنی بر اعتقاد متداول به تقدس سنتهای معتبر قدیمی و مشروعیت کسانی است که این سنتها آنان را مجاز و مأمور به اعمال سیادت کند. ج. کاریزمایی: مبتنی بر فرمانبرداری غیر عادی و استثنایی از یک فرد خاص ـ بخاطر تقدس، قهرمانی و یا سر مشق بودن وی ـ و از نظامی است که وی ایجاد کرده یا به شکل وحی بر او نازل شده است و نیز ایثار در برابر او و نظامش.”(۴. بنابر آنچه گذشت یک حکومت در تعلیل دلایل اعمال حکم بر شهروندان به قانون سنت و گاهی به نیروی ایزدی یا کاریزما توسل میجوید و مبتنی بر هریک از سه مقوله فوق فرمانبرداری شهروندان را تمنا میکند. البته توسل یک حکومت به مبانی مشروعیتی صرفا و لزوما در یک بسـ*ـتر خاص از بسـ*ـترهای سهگانه فوق متجلّی میگردد و در پارهای موارد یک حکومت مبانی سهگانه مشروعیتی فوق را به شکلی تلفیقی از آن خود میسازد؛ چنان که در جمهوری اسلامی ایران و در خصوص شخص امام راحل رحمه الله این اتفاق در کمال مطلوب و والا رخ نمود؛ امام رحمه الله از سویی ضمن بهرهمندی از روحی عرفانی و شخصیتی الهی به عنوان فردی کاریزما مورد عنایت خاص مردم واقع شد و لطف روح القدسش او را چنان در منظر ملت مجسم نمود که مصداق کامل این بیت خواجه شیراز شد که: لطف روح القدس ار باز مدد فرماید دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد از دیگر سو استظهار امام راحل به سنت نبوی و علوی و تلاش او برای احیای سنن معقول الهی، در مقاطعی حکومت اسلامی مورد عنایتش را مشمول بهرهمندی از مشروعیت سنتی نمود و بالاخره حاکمیت اسلامی مورد نظر او در قالب تحقق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مصبوغ به صبغه مشروعیتی قانونی گردید؛ امری که امروزه نیز پس از گذشت دو دهه همچنان مشمول عنایت ملت ایران قرار دارد. تاریخچه مشروعیت حاکمیت علوی از نظر شیعه و طبق سنن و سیره نبوی و علوی، اساس مشروعیت حکومت، معطوف به نصب الهی است. بر اساس این دیدگاه، شیعه تازمان آخرین نفر از ائمه معصوم علیهم السلام بر مشروعیت امام از طریق نصب، متفق القول است و در این راستا مشروعیت حکومت ولایت فقیه نیز در عصر غیبت امام عصر(عجلالله تعالی فرجه الشریف. مبتنی بر دلایل عقلی و نقلی فراوان قابل تحلیل مینماید.
حکومت اسلامی در اندیشه امام علی (علیه السلام)
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com