خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~حنانه حافظی~

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/12/20
ارسال ها
1,339
امتیاز واکنش
18,143
امتیاز
323
محل سکونت
دریای پیامدها
زمان حضور
40 روز 2 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
«به نام خداوند مهربان»
سلام به دوستان عزیزم و تمامی نویسندگان ارجمند که پیشرفت در نوشتن الویت آنها است.
این تاپیک اختصاصی رمان ۹۸، آموزش مقدماتی برای نویسندگان مبتدی است.
نویسندگانی که به نوشتن علاقه دارند!
امیدوارم خط به خط تاپیک برای شما مفید باشد.
هرگونه کپی برداری از متون با ذکر منبع پیگرد قانونی خواهد داشت!
! ~تیم آموزش نویسندگی رمان ۹۸ تقدیم می‌کند.~ !


آموزش مونولوگ و دیالوگ | اختصاصی انجمن رمان 98

 
  • تشکر
  • جذاب
  • تشویق
Reactions: Parmida_viola، Tiralin، Amerətāt و 8 نفر دیگر

~حنانه حافظی~

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/12/20
ارسال ها
1,339
امتیاز واکنش
18,143
امتیاز
323
محل سکونت
دریای پیامدها
زمان حضور
40 روز 2 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
مونولوگ را یک نفر می گوید، به معنای دیگر تک گویی است. معمولا نویسنده برای بروز احساسات درونی شخصیت رمانش از مونولوگ استفاده می‌کند. اما دیالوگ کلام بین دو یا چند نفر است. در دیالوگ ضرب آهنگ کلمات، انتخاب کلمات، پیشبرد مفاهیم در اختیار یک نفر نیست. در مونولوگ کسی که گفتن را شروع می کند می تواند آن طور که دلش می خواهد صحبت کند، تا آنجایی که دلش می خواهد و مهمتر اینکه مفاهیمی را که دلش می خواهد بگوید. اما در دیالوگ وقتی دو یا چند ذهن فعال است و حرف همدیگر را قطع می کنند، علی القاعده نه مفاهیم ثابت می ماند ، نه ریتم ثابت می ماند و نه انتخاب واژه ها. کاربرد دیالوگ برای یک صحنه مثل یک کنش می ماند یعنی باعث رشد کشمکش می شود رشد کشمکش خواسته صحنه است، چیزی که باید در دیالوگ اتفاق بیفتد. در دیالوگ شخصیت ها محدوده زمانی دارند. این آزادی را ندارند آن طور که دلشان می خواهد و تا آنجا که دلشان می خواهد حرف بزنند.
به نظر می رسد، ظاهرا دیالوگ گفتگوی آزاد شخصیت هاست. ولی در واقع توسط نویسنده طراحی شده است. حتی قطع شدن های دیالوگ ها، نیمه کاره ماندن کلمات توسط نویسنده فیلمنامه یا نمایشنامه طراحی شده است. مهمترین کاری که دیالوگ انجام می دهد، کمک رساندن به صحنه است، کمک کردن به پیشبرد کشمکش صحنه است. از این نظر دیالوگ هم مثل یک کنش رفتار می کند، مانند یک کنش تصویری رفتار می کند، دیالوگ باعث افشای شخصیت ها می شود. چیزی که در مونولوگ شخصیت مجبور به انجام آن نیست. در دیالوگ تقربیا مجبور می شود، البته با انتخاب نویسنده.
منبع: فریدون فرهودی


آموزش مونولوگ و دیالوگ | اختصاصی انجمن رمان 98

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، ZaHRa، Parmida_viola و 9 نفر دیگر

~حنانه حافظی~

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/12/20
ارسال ها
1,339
امتیاز واکنش
18,143
امتیاز
323
محل سکونت
دریای پیامدها
زمان حضور
40 روز 2 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
چند نکته مهم در دیالوگ نویسی :
1- هیچ چیزی مانند دیالوگ بد خواننده را از فضای داستان بیرون نمی آورد.
2- دیالوگ ها یک ابزار مهم در دست نویسنده هستند وباید در خدمت پیشبرد داستان ،باشند
و مکالمه های معمولی نباشد.
دیالوگ ،تعریفی جدا از مکالمه دارد.
مثالی بزنیم. متن زیر یک «مکالمه» است:
-سلام.
-سلام.
-چه خبر؟
-هیچی، سلامتی، شما چه خبر؟
-ممنون. ما هم بد نیستیم.
حال به یک «گفتگو» توجه کنید:
-سلام
-گیرم که علیک!
-چیه؟ بازم شمشیر از رو بستی اول صبحی.
-با آدم‌های بی‌چشم و رو باید هم از رو بست!
3-پرورش گوش خوب زمان می برد. تقویت شنوایی در معلم و دانش آموزان هر دو بیشتر می شود که خودم تجربه کردم وحالا به دیالوگ ها بیشتر دقت کرده و حتی گاهی یادداشت هم می کنم تا سر کلاس نمونه هایی برای خواندن داشته باشم.
به نحوه ی صحبت کردن مردم گوش دهید ودقت کنید ببینید از چه اصطلاحاتی استفاده می کنند.
4- زیاد مطالعه کنید.
5- دیالوگ ها انگیزه های شخصیت های داستان یافیلم را آشکار ورفتارهایشان را توجیه می کنند.
باید شخصیت ها را بشناسید تا بتوانید دیالوگ زیبایی بنویسید.
6- ممکن است در داستان با صحنه ای مواجه شوید وتصمیم بگیرید که گفت وگو ها در آن صحنه انجام شود. می توانید با تیز هوشی از لهجه ها وگویش های محلی هم در دیالوگ بهره ببرید.
مثال:
پدرژپتو به پینوکیو گفت:پینوکیو چوبی بمان. آدم ها سنگی اند.
دنیایشان قشنگ نیست.
خسرو شکيبايي : مردم منو ميديدن مي گفتن مخش تکون خورده
ولي من به مامانم مي گفتم من دلم تکون خورده نه مخم.
مادرم مي گفت گور بابای مخ، تو دلت قد صدتا مخ مي ارزه،
به خدا گفت، به همين زمين قسم گفت...
انديشه فولادوند: مادرت نپرسيد عاشق کي شدي؟ نپرسيد اسمش چيه ?
خسرو شکيبايي: مادرا که از آدم چيزي نمي‌پرسن. همه چيو خودشون ميدونن...
مثالِ دیالوگ:
مرد اولی:
-توچه طور نمی دونی من کی هستم؟ منو مگه نشناختی؟
مرد دومی:
-آقا ولمون کن تو رو به خدا. اصلا آقا ما بدبخت حقیر شما کوروش کبیر. آقا ما جرز لای دیوار، شما پتروس فداکار. آقا ما صرفا جهت اطلاع وفاقد هر گونه ارزش، شما کپی برابر اصل و ثبت با سند برابر است. آقا ما فلافل، شما مدیر عامل. آقا ما سوختگی درجه 3 شما برنزه شکلاتی آقا ما آب حوض شماشیر موز. آقا ما پراید شما پرادو. آقا ما پت ومت شما ایکیوسان. آقا ما واشر شما ارباب حلقه ها. آقا ما تلویزیون کمدی شما سینما سه بعدی. دست از سرمون وردار بابا...
مثالِ مونولوگ:
1- با خودم گفتم واقعا که ... ازدواج خيلي چيز مسخره ايه...
درست مثل استخدام تو ارتش ميمونه... با وجودي كه همه ازش مي نالن
ولي هزاران نفر داوطلب داره...
2- خطا از من اسـت می دانم .
از مـن که سال هاسـت گفته ام “ ایـاک نــعبد ”
امـا بـه دیگران هـم دلـسپــرده ام
از مـن که سـال هـاسـت گـفتـه ام ” ایــاکَ نستَعيـن "
امــا بــه ديگران هم تـکيه كرده ام
امـا رهایم نـکن؛
بیش از همیشــه دلتنگم بــه اندازه‌ی تمام روزهای نبودنم..


آموزش مونولوگ و دیالوگ | اختصاصی انجمن رمان 98

 
  • تشکر
  • جذاب
  • تشویق
Reactions: خورشید حقیقت، Thr، امیری ز و 15 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا