خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~حنانه حافظی~

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/12/20
ارسال ها
1,339
امتیاز واکنش
18,143
امتیاز
323
محل سکونت
دریای پیامدها
زمان حضور
40 روز 2 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
«به نام خداوند مهربان»
سلام به دوستان عزیزم و تمامی نویسندگان ارجمند که پیشرفت در نوشتن الویت آنها است.
این تاپیک اختصاصی رمان ۹۸، آموزش مقدماتی برای نویسندگان مبتدی است.
نویسندگانی که به نوشتن علاقه دارند!
امیدوارم خط به خط تاپیک برای شما مفید باشد.
هرگونه کپی برداری از متون با ذکر منبع پیگرد قانونی خواهد داشت!

! ~تیم آموزش نویسندگی رمان ۹۸ تقدیم می‌کند.~ !


آموزش پیرنگ یا همان طرح داستان | اختصاصی انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
  • عالی
Reactions: Tiralin، Vahide.s.shefakhah، • Zahra • و 8 نفر دیگر

~حنانه حافظی~

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/12/20
ارسال ها
1,339
امتیاز واکنش
18,143
امتیاز
323
محل سکونت
دریای پیامدها
زمان حضور
40 روز 2 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
پیرنگ چیست؟ آن را چگونه بنویسیم؟ / به همراه چند مثال
  1. طرح رمان یا پیرنگ هم گفته می شود یک عنصر مهم برای هر داستانی است ، و من شما را به چالش می کشم که به یک فیلم یا کتاب عالی فکر کنید که دارای یک طرح متوسط است.​
  2. اما به نظر می رسد که طرح اغلب با شخصیت ها ، صحنه پردازی و مضمون اشتباه گرفته می شود.
    زنجیره کنش و واکنش در داستان به نحوی که بر مخاطب آشکار میشود.
    پیرنگ که”داستان پیش زمینه”هم خوانده میشود، انتخاب نویسنده درباره حوادث و ترتیب زمانی است.
    استخوان‌بندی قصه است و تمام روایت را در یک صفحه تعریف میکند. همچون نقشه یک ساختمان که ابتدا طرح کلی ریخته میشود و سپس به آن شاخ و برگ داده میشود.
    که مثلا در فلان صحنه شخصیت فرعی، وارد اتاق شود و چراغ را روشن کند تا جریان حوادث بعدی ادامه پیدا کنند.​
  3. طرح:
    چیزی بیش از اتفاقی است که میافتد؛ دلیل اتفاق است و رابـ*ـطه را از رویدادی به رویداد بعدی سوق میدهد.
    ویژگی‌های عمومی یک پیرنگ عبارتند از:
    1- وقایع با هم رابـ*ـطه علت و معلولی دارند.
    ۲️- تک تک وقایع مهم هستند و حذف یا جا‌به‌جایی آنها باعث تغییر در پیرنگ میشود​
  4. ۳️- کنش صعودی است. یعنی به تدریج تشدید میشود و به نقطه اوجی میرسد که باعث تغییر محسوس در بخت قهرمان میشود.
    ۴️- کنش را شخصیت اصلی پیش میبرد و به نتیجه میرساند.
    ۵️- کنش‌های شخصیت اصلی معرف منحنی تغییر وی است یا نشان میدهد چرا این تغییر غیرممکن است.​
    پیرنگ‌های موفق در طراحی کنش و واکنش‌ها، پیرنگ شامل ترکیبی چندگانه از قصه‌هایی مجزاست که در نقاطی با یکدیگر پیوند میخورند​
    داستان دو آدمکش، یک بوکسور، زنِ یک گانگستر و دو دزد که در کشمکشِ میان خشم و خلاصی دست و پنجه نرم میکنند.​
    به باور ارسطو، مهم‌ترین جنبه نویسندگی، طراحی پیرنگ یا خلق ساختار محکم است.
    طراحی پیرنگ یعنی مدیریت تعلیق و معما؛ هدایت هنرمندانه خواننده در فضایی پیچیده که همیشه پر است از نشانه‌هایی که باید خوانده شوند.​
    اما همیشه، تا لحظه پایان، در معرض سوء تعبیرند.​
    پیرنگ مخاطب را درگیر بازی “چرا” میکند. به همین دلیل بعضی‌ها دوست دارند به جای واژه پیرنگ از واژه “طرح توطئه” استفاده کنند​
    قدم اول در درک یک رمان آن است که بتوانید پیرنگ را شناسایی کنید و رمان را از این زاویه مورد نقد قرار بدهید.​
    که آیا در به تصویر کشیدن این طرح و ایجاد پیوند میان کنش و واکنش‌ها موفق بوده‌است یا خیر و همینجاست که شما باید توجه تان را به تکنیک نویسنده جلب کنید.​
    ببیند که آیا توانسته با یکی از روش های:​
    • غافلگیری​
    • تعلیق​
    • معما​
    • دلهره​
  5. آن کشش و گیرایی اولیه را برای مخاطب ایجاد کند یا خیر. این نخستین گام در فهم یک رمان است.​
    گفتیم که پیرنگ:​
    کنش و واکنش، که طرح داستان براساس آن ساخته میشود و طبق آن موضوع رمان شکل میگیرد.
    مثال: پیرنگ فیلم ماتریکس ۱۹۹۹
    نخستین اکت: مقدمه چینی: نیو انتخاب میکند که قرص قرمز را بردارد و وارد دنیای ماتریکس میشود،
    دومین اکت: تقابل: درباره دنیای ماتریکس به او توضیح داده میشود، به گروه مورفی حمله میشود، و نیو انتخاب میکند (تصمیم میگیرد) به نجات مورفی برود
    سومین اکت: حل و فصل: نیو با اسمیت مبارزه میکند
    نقطه عطف یا plot point به این معنی است که شخصیت داستان با انتخاب های خودش در مسیر داستان تغییراتی ایجاد میکند.
    این تغییرات در واقع منجر به تغییر زندگی خودش میشود، در فیلم ماتریکس دوبار این اتفاق میافتد و مسیر زندگی آقای اندرسون تغییر میکند.
    تغییری که زمینه ساز تولد شخصیتی نو در او میشود.​
  6. منبع: hisubmit​


آموزش پیرنگ یا همان طرح داستان | اختصاصی انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: Thr، Tiralin، Nafiseh00 و 9 نفر دیگر

~حنانه حافظی~

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/12/20
ارسال ها
1,339
امتیاز واکنش
18,143
امتیاز
323
محل سکونت
دریای پیامدها
زمان حضور
40 روز 2 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
محققین دانشگاه ورمانت شش نوع طرح داستانی را توصیف کرده اند که در 1700 رمان بررسی شده، یافت شده اند:
1. از فرش به عرش – صعودی پیوسته از بد به خوب
2. از عرش به فرش – سقوطی از خوب به بد، تراژدی
3. ایکاروس – صعود و بعد سقوط
4. اودیپ – سقوط، صعود و دوباره سقوط
5. سیندرلا – صعود، سقوط و دوباره صعود
6. مرد در مخمصه – سقوط، صعود
محققین برای گردآوری داده ها از تجزیه و تحلیل احساسات استفاده کرده اند؛ روشی آماری که اغلب توسط فروشنده ها برای تجزیه و تحلیل پست های شبکه های اجتماعی استفاده می شود و در آن هر کلمه بر اساس داده های ذخیره شده، «امتیاز حسی» مشخصی دریافت می کند. بسته به واژه نامه ی انتخاب شده، یک کلمه می تواند به عنوان مثبت (شاد) یا منفی (غم انگیز) دسته بندی شود، و یا می تواند با یک یا بیشتر از هشت حس دقیق تر از جمله ترس، نشاط، تعجب و انتظار همراه باشد. به عنوان مثال، کلمه ی «خوشحال» مثبت است و با نشاط، اعتماد و انتظار همراه است. کلمه ی «براندازی» منفی است و با خشم همراه است.
تجزیه و تحلیل احساسات را برای کلمات موجود در یک رمان، شعر یا نمایشنامه انجام دهید و نتایج را در برابر زمان ظاهر شدن آن کلمات بگذارید. ممکن است بعد از انجام این دو کار ببینید چگونه «حس و حال» در طول متن تغییر می کند. در واقع این کار، نوعی «روایت حسی» را مشخص خواهد کرد. اگرچه این روش ابزاری عالی نیست – چون کلمات را به صورت واحد و نه با توجه به محتوا در نظر می گیرد – اما همان طور که مقاله ای در مورد رمان های جین آستین نوشته ی جولیا سیلج نشان می دهد، این روش اگر برای متون طولانی استفاده شود می تواند خیلی به درک آن ها کمک کند. در این مطلب به بعضی از داستان های دوست داشتنی و ماندگار نگاهی انداختیم تا سعی کنیم شش نوع طرح داستانی را در آن ها بیابیم.
مثال برای شش نوع طرح داستانی:
1_کمدی الهی (دانته آلیگیری، 1308-1320)
نوع داستان: از فرش به عرش
شعر حماسی بسیار متوازن و منسجم دانته، سفر خیالی او به جهنم را دنبال می کند. همراه چه کسی؟ ویرجیلِ شاعر. البته که اوضاع در ابتدای کمدی الهی بد است و امتیاز حسی پایینی دریافت می کند، و هر چه این دو شخصیت در دوزخ پیش می روند، پایین تر هم می آید. آن ها پس از این که به طرز شگفت آوری از جهنم جان سالم به در می برند، به کوهستان برزخ می رسند: جایی که ارواح مطرود، سست ایمان و میل پرست در آن ساکن هستند. در کنار این افراد بئاتریس – معشـ*ـوقه ی دانته – هم حضور دارد که در نهایت به جای ویرجیل همراه او می شود. این زوج به بهشت و باغ پردیس صعود می کنند و همین که شاعر ذات واقعی پارسایی را درک می کند و روحش با «عشقی که خورشید و دیگر ستارگان را به حرکت در می آورد» یکی می شود، سطح نشاط هم در شعر افزایش می یابد.
2_مادام بواری (گوستاو فلوبر، 1856)
نوع داستان: از عرش به فرش
لحظه ای در داستان فلوبر درباره ی زن خانه دار بی وفا و کسل وجود دارد که شخصیت اصلی ما، «اِما بواری» به فکر فرو می رود که چون زندگی اش تا حالا خیلی بد بوده، بخش دیگری که هنوز زندگی اش نکرده، حتماً باید بهتر باشد.
اما این طور نمی شود و در عوض، اِما روابط عاشقانه ی ناامیدکننده و شکست خورده ای را آغاز می کند که تنها مدت کوتاهی او را از یکنواختی ازدواج با حوصله سر برترین مرد ممکن دور می کند. او که زنی باهوش و حساس است، بار این مصیبت روی دوشش سنگین می شود و خودش را با نوشیدن آرسنیک می کشد. شوهر عزادارش پس از این که از بی وفایی های بی شمار همسرش مطلع می شود، می میرد و دخترشان که حالا یتیم شده نیز نزد مادربزرگش فرستاده می شود. پس از مرگ مادربزرگ، دختر کوچک می رود تا با عمه ی فقیرش زندگی کند که او را برای کار به کارخانه ی نخ ریسی می فرستد. این داستان، نمونه ی کامل یک تراژدی و اثری کاملاً رضایت بخش است که تمرکز بی رحمانه ای روی هدف نهایی سقوط کامل دارد.
3_رومئو و ژولیت (ویلیام شکسپیر، 1597)
نوع داستان: ایکاروس
طبق توصیفی که خود شکسپیر ارائه می دهد، رومئو و ژولیت به عنوان یک تراژدی شناخته می شود اما وقتی حس داستان را تجزیه و تحلیل می کنید، سیر داستان بیشتر شبیه حالت ایکاروس است: صعود و بعد سقوط بخت و اقبال. بالاخره پسر باید دختر را پیدا کند و عاشقش شود قبل از این که هر دو یکدیگر را از دست بدهند. اوج عاشقانه ی این نمایشنامه وقتی است که یک چهارم روایت پیش رفته و در صحنه ی معروف بالکون، آن ها عشق جاودانشان را به یکدیگر اعلام می کنند.
از آن جا به بعد، همه اش سر پایینی است. رومئو، تیبالت را می کشد و فرار می کند. نقشه ی راهب صومعه برای خروج مخفیانه ی ژولیت و پیوستن او به رومئو، امیدی دروغین را در نمایشنامه ایجاد می کند ولی وقتی ژولیت جام زهر را سر می کشد، هیچ چیزی نمی تواند از پایان تراژیک سوزاننده ی آن جلوگیری کند.
4_غرور و تعصب (جین آستین، 1813)
نوع داستان: مرد در مخمصه یا سیندرلا
نیمه ی اول رمان آستین پر از مجالس رقص و شوخی های زیاد (البته از نوع مبادی آداب) است؛ از این میان می توان به بذله گویی ها و پیشنهادات ازدواج دروغین اشاره کرد که پیشنهاد خنده دار کشیش کالینز نیز از این جمله است. همین که بینگلی می رود و الیزابت (طبیعتاً به خاطر یک سو تفاهم) کم کم از دارسی بدش می آید، اوضاع وخیم می شود. ستون های حسی رمان بعد از پیشنهاد فاجعه بار دارسی وارد قلمروی منفی گرایی می شود و همین که لیدیا با ویکامِ غیر قابل اعتماد فرار می کند، امتیاز حسی به پایین ترین سطح خودش می رسد. البته این فرصتی برای دارسی هم هست تا خودش را اثبات کند که این کار را هم با وقار و اعتماد به نفس انجام می دهد، دل الیزابت را می برد و ما را به پایان خوشی مطمئن می کند که در آن، همه ی شخصیت ها از آنچه بودند، عاقل تر هستند.


آموزش پیرنگ یا همان طرح داستان | اختصاصی انجمن رمان 98

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: Thr، Tiralin، • Zahra • و 5 نفر دیگر

~حنانه حافظی~

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/12/20
ارسال ها
1,339
امتیاز واکنش
18,143
امتیاز
323
محل سکونت
دریای پیامدها
زمان حضور
40 روز 2 ساعت 2 دقیقه
نویسنده این موضوع
5_فرانکنشتاین (مری شلی، 1818)
نوع داستان: اودیپ
شاهکار مری شلی، داستان اسفناک مخلوق ویکتور فرانکنشتاین را از زبان خود ویکتور بیان می کند. در بخشی، موجودِ به وجود آمده این فرصت را پیدا می کند که روایت را به دست بگیرد و داستانی درون داستانی درون داستانی دیگر را تعریف کند. این قسمت در واقع بین توصیف شادی از زندگی مخلوق که ویکتور روایتش را با آن شروع می کند، و پایان ترسناکی که در انتظار ماست، فاصله می اندازد. در لحظه ای حساس پس از دو سوم رمان، مخلوق، راهی پیش پای ویکتور می گذارد: این که برای او همراه مؤنثی بسازد. ولی ویکتور این پیشنهاد را نمی پذیرد. از این جا به بعد سرنوشت ویکتور مشخص است. مخلوق او را این گونه تهدید می کند: «به یاد داشته باش، من درشب عروسی ات با تو خواهم بود.» و همین اتفاق هم می افتد.
6_جوجه اردک زشت (هانس کریستیان اندرسن، 1843)
نوع داستان: پیچیده
کوتاه ترین داستان در میان همه ی موارد ذکر شده، داستان پریان معروف هانس کریستیان اندرسن است که در این میان پیچیده ترین ساختار را نیز دارد. این داستان، شکل «مرد در مخمصه» (یا اردک در مخمصه!) را شامل می شود ولی روایت اصلی دارای چهارچوب از فرش به عرش است. یعنی اوضاع در جریان داستان به تدریج برای اردک بهتر می شود ولی این مسیر پستی ها و بلندی های خودش را دارد: از تخم خارج می شود ولی با او بد رفتاری می شود چون متفاوت است. می فهمد می تواند بهتر از بقیه ی اردک ها شنا کند و وقتی گروهی از قوها در نزدیکی اش پرواز می کنند، حس صمیمیت غریبی را تجربه می کند ولی بعد تقریباً در هوای سرد زمستان می میرد. البته درست است: «زاده شدن در لانه ی یک اردک در مزرعه، عاقبت خوشی برای پرنده ای ندارد که از تخم قو بیرون آمده است.» داستان در شادترین حالت ممکن تمام می شود: قو گریه می کند که «هیچ وقت خواب این خوشبختی را هم نمی دیدم.»


آموزش پیرنگ یا همان طرح داستان | اختصاصی انجمن رمان 98

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: خورشید حقیقت، Thr، Tiralin و 6 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا