خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
«آریایی»


مهاجران هندواروپایی ساکن در فلات ایران و شبه جزیره هند

800px-IE_countries.svg.png
پراکنش سخنگویان زبان‌های هندواروپایی، مناطق سبز پر رنگ: اکثریت در کشور، مناطق سبز کمرنگ: اقلیت در کشور

400px-Indo-European_branches_map.png
مناطق تقریبی سخن گویان شاخه هندواروپایی

290px-Centum_Satem_map.png
آریاییان (در نقشه به صورت منطقهٔ ایرانیان و هندوآریائیان نشان داده شده) در محدودهٔ پراکنش اصلی هندواروپائیان. در این نقشه تمایز زبانی سَتِم (قرمز) و کنتوم (آبی) در میان زبان‌های هندواروپایی نشان داده شده‌است.
آریا (سانسکریت: آ-ریا āˊrya، ایرانی باستانی: اَریا arya، پارسی باستانی: اَرییا ariya، اوستایی: اَیریا airiia نامی است که به مهاجران هندواروپایی زبان که در طول هزاره دوم پ.م به فلات ایران و شبه قاره هند کوچ کرده‌اند، داده شده‌است. صورت اضافی جمع این واژه به صورت «آریانا» منشأ نام کشور ایران است.
به گفتهٔ گراردو نیولی بر خلاف مفاهیم گوناگونی که آریَن یا آریا در میان هندیان باستان داشته، آریا در میان ایرانیان باستان صرفاً به مفهوم قومی ثبت شده‌است. به گفته او ما همچنین می‌دانیم که اهورامزدا خدای ایرانیان محسوب می‌شده که زبانشان ایرانی یا آریا نامیده شده و اوستا به‌روشنی «آریا» را به مفهوم قومی بکار برده‌است. نیولی معتقد است هیچ تردیدی نمی‌تواند وجود داشته باشد که واژهٔ «ایران» یا «آریا» برای ایرانیان مفهوم قومی دارد.
به گفتهٔ هرلد والتر بیلی هم آریا صفتی قومی است که در کتیبه‌های هخامنشی و زرتشتی بکار رفته‌است. در اوستا این عنوان به مفهوم یک گروه قومی در مقابل گروه‌های قومی دیگر بکار رفته‌است. بِیلی می‌گوید که در گذشته مادها آریویی شناخته می‌شدند و یونانیان آراییا را برای پارسیان باستان بکار می‌بردند. مفهوم قومی مشابهی هم در سده‌های بعد رایج شد.
رودیگر اشمیت بر این باور است که آریایی عنوان مردم هند باستان و ایران باستان است که به زبان‌های آریایی سخن می‌گفتند.
به باور مریم سینایی در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، در دوره‌های گذشته چنین پنداشته می‌شد که سنسکریت نیای همهٔ زبان‌های هندواروپایی و هندوستان میهن اصلی اقوامی بوده‌است که به این زبان سخن می‌گفته‌اند. از این رو، نام آریایی بر تمام این اقوام اطلاق می‌گردید. بعدها با نادرست دانستن این نظریه، این اصطلاح متروک شد. در سدهٔ حاضر با ظهور فاشیسم این اصطلاح در آلمان برای مدتی معمول گردید و با اطلاق آن بر اقوام ژرمنی، به آن انگ نژادپرستانه زده شد. اکنون اصطلاح آریایی تنها برای اقوام هندوایرانی که خویشتن را خود به این نام می‌خواندند، به کار می‌رود.
به نوشتهٔ گراردو نیولی، واژهٔ آریایی، در میان غیر ایرانیان نه بار نژادی و تباری و نه بار مکانی و جغرافیایی، بلکه بار دینی دارد. به اعتقاد او، آریایی در زبان هندوایرانی به معنی «ایمان‌آورده به آئین هندوایرانی» است.


آریایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: mahaflaki و Hamed.NM

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
«ذریشه‌شناسی»

هندواروپایی
هندوایرانی
آریایی
اروپایی
اقوام ایرانی‌تبار
مردم هند

به نوشته گراردو نیولی، ایران‌شناس ایتالیایی، کلمه آریایی، بر خلاف تصور برخی ایران‌شناسان (مانند مری بویس و ریچارد فرای) در میان غیر ایرانیان نه بار نژادی و تباری و نه بار مکانی و جغرافیایی، بلکه بار دینی دارد. به اعتقاد او، آریایی در زبان هندو-ایرانی به معنی «ایمان‌آورده [به آئین هندو-ایرانی]» است.
سِر جان مَلکُم، به نقل از ملافیروز، موبَد موبَدان زرتشتیان هند در بَمبَئی، آورده‌است که واژهٔ انیران به معنای بی‌دینان است. «اِر» واژه‌ای پهلوی است و معنای آن «مؤمن» است. «اِران»، صورت جمع آن است. در پهلوی پیشوند «اَ» و «اَن»، چنان‌که در یونانی و سانسکریت، پیشوند نفی است. در نتیجه، «اَنِران» یعنی بی‌دینان. به گفتهٔ او، شاه اِران و انِران یعنی شاه مؤمنان و بی‌دینان یا شاه پِرژا و ملت‌های دیگر. مؤمنان زرتشتیان‌اند و بی‌دینان غیرزرتشتیان. تعبیر دینی ایران و انیران در شاهنامه نیز آمده‌است. بر پایهٔ این تعبیر باید بپذیریم که واژهٔ ایران سپس معنای قومی و سرزمینی یافته‌است.
از نگاه نیولی، معنی کلمه ایر ēr که در کتیبه شاپور یکم در کعبۀ زرتشت و بر روی سکه‌های بهرام دوم درج شده است، به معنی «آزاده، نجیب و شریف» نیست و باید آن را صرفاً «آریایی» معنا کرد. در واقع واژۀ فارسی میانۀ کتیبه‌ای (=پهلوی کتیبه‌ای) ēr همان صورت مفرد کلمۀ ērān است و این نکته البته نه تنها دربارۀ کلمه yly' در فارسی میانۀ کتیبه‌ای، بلکه برای واژۀ ry' در پهلوی اشکانی کتیبه‌ای نیز، که صورت جمع aryān='ry'n است، صدق می‌کند.


جغرافیای اوستایی

نوشتار اصلی: جغرافیای اوستایی
در زبان اوستایی، در فرگرد یکم وندیداد اوستا به صورت اَئیرییانم وَئِجو (Airiianəm vaēǰō) «گستره آریاییهاً آمده و در یشت سیزدهم از مِهریشت (دهمین یشت از یشت‌های اوستا) به صورت اَئیریو شایانا (Airyō šayana)» خانمان‌های آریایی «آمده‌است. در فارسی میانه به صورت اِران‌شَهر (Ērānshahr) و در فارسی نو به صورت ایران است. در سانسکریت، آریاورته (Āryāvarta)» مسکن آریایی‌هاً، سرزمینی باستانی در شمال هند بوده‌است.


آریایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
«اوستا»

290px-Amudaryamap.jpg

به باور دانشمند ایرانی‌شناس، گراردو نیولی، یکی از دو رود جیحون یا هیرمند، «مبدأ اولیه خلقت جانداران در زمین» در آئین زرتشتی و کتاب اوستا و سرزمین ایرانویچ است.
در اوستا، ۶ جا از کلمه آریا به کار رفته‌است. «جایگان آریایی‌ها» airyō. šayana (یشت ۱۰٫۱۴)، دربردارنده ۶ نام که ۴ تا آن‌ها شناخته شده‌است:
"iškatəm pourutəmča mourum hārōyum gaomča suγδəm xᵛāirizəmča “Iskata, Pouruta, Margu, Haraiva, Gava-Sugda, Hvārazm. کوه اَیریو خشوثه (یشت ۸٫۶) در ایران شرقی است: "yaθa tiγriš mainya-asǡ yim aŋhaṱ ərəxšō xšviwi.išuš xšviwi.išvatəmō airyanąm airyō.xsuθaṱ hača garōiṱ xᵛ anvantəm avi gairīm" = مثل تیر نوک تیزی که کماندار اِرِخشَ (آرش) پرتاب کرد، تیر تندرو، تندروترین آریایی‌ها، از کوه اَیریو خشوثه به کوه خوَنوَنت. جنگل (رَزورا، razurā، یشت ۱۵٫۳۲) که vīspe.aire.razuraya نامیده شد، جایی که کَوی هئوسرَوو Kavi Haosravō، وایو Vāyu را کشت. نام چهارم اَیریَنِم وَئیجو (airyanəm vaēǰō، پهلوی زرتشتی: ایران‌ویچ) مکرراً در متون به کار برده شده و در متون سغدی مانوی و پارتی تورفانی به صورت اَریان ویجن (ʾryʾn wyžn) آمده‌است. در یونانی، هرودوت (۷٫۶۲) اظهار می‌دارد که مادی‌ها اَریویی (Arioi) نامیده می‌شدند. استفاده یونانیان از Areia (لاتین Aria) برای پارسی باستان، هریوه، هریوه بلوچی، ارمنی هریو به احتمال زیاد باعث سردرگمی بود.
واژه اَی ریَهَ ariya- در گاهان دیده نمی‌شود و تنها در بخش‌هایی که با نام اوستای متأخر نامیده شده‌است، به ویژه در یشت‌ها ظاهر می‌شود. در گاهان تنها به اَی‌ریَ‌مَن airyaman- برمی‌خوریم که معادل آریامان ayamán ودائی است که همچنین در ابتدای دعای معروف اَی ریِمَه ایشو aryəmā išyō که در آن «اِیریمَن مطلوب» طلب شده‌است، دیده می‌شود.


آریایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
«زبان آریایی»

نوشتار‌های اصلی: زبان نیاهندوایرانی و زبان هندوایرانی

220px-Swastika_iran.jpg
گردنبند ایرانی که در گیلان پیدا شده و دارای قدمت حدود یک هزار سال قبل از میلاد می‌باشد، موزه ملی ایران

250px-IndusValleySeals_swastikas.jpg
مهر چلیپای شکسته از تمدن هندو در موزهٔ بریتانیا

200px-ShaveyZion1.jpg
موزائیک با علامت صلیب شکسته، کشف شده در کلیسای باستانی بیزانسی در شاوئی تزیون اسرائیل.
آریایی آغازین زبان گروهی از مهاجران هندو اروپایی بود که در حدود هزاره ۳ ق. م از هم نژادان خویش جدا شدند و در دشت‌های آسیای مرکزی رحل افکندند. در گذشته‌های بسیار دور آریایی زبان‌ها تماس‌هایی با بالتها، داکیه‌ای-میسیه‌ای‌ها و اقوام فینو-اوگری داشتند.


آریایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
«ایران‌ویج»

نوشتار اصلی: ایران‌ویج

ایران‌ویج، بر اساس اوستا (فرگرد ۱) ایرانیان باستان خاستگاه خود را اَیریَنِم وَیجَ می‌نامیدند که به معنی «گسترهٔ آریاییان» یا «سرزمین رودهای آریایی، چشمه‌های آریایی» است.
این واژه بعدها در متون پهلوی تبدیل به ایران‌ویج (ērānwēz) شد. (ēr) به معنی «آزاده، شریف و اصیل» است. بنابر اوستا، نخستین مسکن اقوام آریایی است. دربارهٔ محل ایرانویج اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را سرزمین صرفاً اساطیری دانسته‌اند. برخی نیز پیشنهادهایی برای جایگاه جغرافیایی آن ارائه کرده‌اند. محل‌های پیشنهادی از خوارزم بر ساحل دریاچه آرال در شمال ازبکستان تا آذربایجان، یا تا جنوب یا شمال غرب افغانستان گسترده‌است. اخیراً فُگِلسانگ محل ایرانویج را شمال سرزمین باستانی سُغد، در شمال رود سیحون دانسته، اما بر پایه پژوهش ویتسِل، جایگاه ایرانویج ارتفاعات مرکزی افغانستان بوده‌است.
در وندیداد ۱، بند ۳و۴ آمده‌است: بهترین ناحیه‌ای که اورمزد آفرید ایرانویج است. اما آن زمستان دیوآفریده ده‌ماهه و انواع مار پردار و بی‌پر است.
خوشی این ناحیه به حدی است که اورمزد می‌گوید اگر سرزمین‌های دیگر را نمی‌آفرید، مردم به ایرانویج می‌رفتند و جایی برای سکونت باقی نماند. در اساطیر ایرانی زمین به هفت پاره یا اقلیم بخش شد. اقلیم میانی خونیرَس نام دارد که به اندازه آن شش اقلیم دیگر است.
ایران‌ویج در خونیرَس قرار دارد. اورمزد در ایرانویج چیزهای زیادی را آفرید. رودهای وه دائیتی، داراجه، گاو اِیوداد یا یکتاآفریده، گیومرث، کوه‌های ابرز و اوسِندام و راس و پل افسانه‌ای چینوَد در آنجاست. نخستین حیوانات که دو گاو نر و ماده بودند و همه انواع گیاهان در ایرانویج آفریده شدند. ایرانویج امن‌ترین جای خونیرَس است به‌طوری‌که وَرِجَمکَرد در آنجا ساخته شده‌است. سرور ایرانویج یکی از بی‌مرگان، یعنی ون‌جدبیش، است. زردشت در ایرانویج ظهور کرد. طبق روایات متاخر ایرانویج در آذربایجان است. می‌گویند خورشیده به اندازه ایرانویج است. در اعتقادات ایرانی، ایرانویج آرمانشهر ایرانیان است. در مینوی خرد، مشخصات این آرمانشهر بدین شرح آمده‌است و پیداست که اورمزد ایرانویج را از دیگر جای‌های و روستاها بهتر آفرید و نیکی‌اش این است که زندگی مردم در آنجا سیصد سال است و زندگی گاوان و گوسفندان صدوپنجاه سال و درد و بیماری کم دارند و دروغ نمی‌گویند و شیون و مویه نمی‌کنند و دیو آز به تن آنان کمتر مسلط است و ده مرد از نانی که می‌خورند سیر می‌شوند و به هر چهل سال از زنی و مردی فرزندی زاده شود و قانونشان بهی و دینشان پوریوتکِشی است و چون بمیرند پارسایند و رد (سرور) آنان گوبدشاه است و از ایزدان سرور و پادشاه‌شان سروش است.


آریایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,858
امتیاز
373
سن
21
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
9 روز 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
«هفت کشور»

نوشتار اصلی: هفت کشور

به پندار آریایی‌ها جهان به هفت بخش (پهلوی: kišvar، سنسکریت: dvīpa) تقسیم می‌شد و رشته کوهی دورادور آن را فرا گرفته بود. منطقه مسکونی عالم، یعنی جایگاه آریایی‌ها که در آن نزد ایرانیان اَیرَیَنه وَیجه (ایرانویچ) و نزد هندیان آریا وَرته نام داشت، در سرزمین میانی قرار داشت. آنان معتقد بودند که کوهی بس بلند در میان این سرزمین قرار دارد.
در آغاز آفرینش مادی تیشتر بارانی انگیخت و آب سراسر زمین را گرفت. سپس زمین به هفت قسمت تقسیم شد. بخشی میانی، کشور خونیرَس (xwaēniraøa) در میان است و ایرانویچ (ایرانویژ)، سرزمین ایرانیان، در کشور خونیرَس قرار دارد. از میان این هفت کشور، خونیرَس از همگی بزرگتر و به تنهایی برابر شش کشور دیگر است. در شرق کشور ارزه (arəzahī)، در غرب کشور سوه (sawahī)، در شمال دو کشور وروجرش (wouru.jarštī) و وروبرش (wouru.barštī) و در جنوب دو کشور فرددفش (fradadafšu) و ویددفش (widadafšu) پدید می‌آیند.
طبق بندهشن حدود هر یک از این هفت کشور به شرح زیر است: «از آنجا که خورشید به روز مِهِست برآید تا به روز کِه برآید، شرق، کشور اَرزَه است، از آنجا که به روز کِه برآید تا به روز کِه نشود ناحیهٔ نیمروز است، کشور فرَدَدَفش و ویدَدَفش است. از آنجا که به روز کِه در شود تا به روز مِهِست در شود، غرب، کشور سَوَه است. از آنجا که به روز مهست برآید تا به روز مهست درشود، شمال، کشور وروبَرشن و وروجرِشن است. چون خورشید برآید بر کشور ارزه و فرددفش و ویددفش و نیمی از خونیرس تابد. چون به آن سوی تیرگ در شود، بر کشور سوه و وروبرشن و وروجرشن و نیمی دیگر از خونیرَس تابد؛ هنگامی که اینجا روز است، آنجا شب است، زیرا به سبب کوه تیرگ است که شب پیدا شود. از کشور به کشور جز به اجازه ایزدان و ورجاوندی نشاید رفت. چنین گوید که میان ارزه و خونیرَس دریا است.»


آریایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: mahaflaki
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا