- عضویت
- 17/11/20
- ارسال ها
- 1,787
- امتیاز واکنش
- 12,068
- امتیاز
- 323
- سن
- 19
- محل سکونت
- MASHHAD
- زمان حضور
- 90 روز 8 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
آدمی از آن رو که بر خطاپذیری جریان تفکّر آگاهی یافت، دانش منطق را بنیان نهاد و مصونیّت از خطای در فکر را از آن متوقّع بود، ولی مشکل آن بود که مسلمانان در لابهلای آیات قرآن کریم و احادیث شریفه، به نشانههای منطق اسلام توجّه پیدا نکردند و از آنجا که به این منطق آگاهی نیافتند، منطق ارسطو، دکارت و بسیاری دیگر را باور کردند، در حالیکه شیوه منطق اسلام در دوری از خطا بر این اعتقاد است که دو نیروی عقل و جهل با نفس بشری در چالش هستند و به سبب همین چالش، ریشههای نفسانی در کار است که آدمی را به سوی خطا سوق میدهد. بنابراین، آیا میزانی برای سالک راه طریقت وجود دارد که خود را با آن میزان بسنجد و راه درست را از نادرست تشخیص دهد، چنانکه دانشمندان در رسیدن به مقاصد فکری خود از علم میزان یعنی منطق بهره میبرند؟ عدّهای لزوم داشتن میزان را منکر هستند و میگویند همانگونه که علوم نظری در بدیهیّات نیازمند میزان نیست، بلکه در افکار اکتسابی میزان میخواهد، علم سلوک از سنخ مشاهدات و وجدانیّات است و مشاهدات از ضروریّات است و میزان نمیخواهد، بلکه همه مقدّمات براهین از مشاهدات و وجدانیّات تغذیه میکنند. در پاسخ میگویند اگر علوم سالک از قبیل چنین وجدانیّات باشد، کلام صحیح است، ولی چون سالکان در این وجدانیّات اختلاف دارند، پس همانند علوم ضروری نیست و نیاز به میزان دارد (ر.ک؛ ابنترکه اصفهانی، ۱۳۸۶، ج ۲: ۱۱۳۵). اکنون بحث اساسی این است که آیا اعجاز قرآن کریم نیز میزانی برای شناسایی در علم منطق دارند و آیا احادیث اسلامی به آن میزان اشارهای دارند یا خیر.
۱ـ تعریف معجزه
«معجزه» اسم فاعل ازکلمه «اعجز» به معنای «ناتوانکننده و عاجزکننده» است و از نظر علم کلام چنین توصیف شده است: «کسی که مقامی را از ناحیه خداوند ادّعا میکند، به عنوان گواه بر صدق گفتارش، عملی را انجام دهد که قوانین طبیعت را بشکند، به طوریکه دیگران از انجام آن عمل عاجز و ناتوان باشند، چنین عمل خارقالعاده را معجزه و انجام دادن آن را اعجاز مینامند» (خویی، ۱۳۷۱، ج ۱: ۵۷). امام صادق(ع) نیز میفرماید:«المُعجِزَهُ عَلاَمَهٌ لِلَّهِ لاَ یُعطِیهَا إِلاَّ أَنبِیَائَهُ وَ رُسُلَهُ وَ حُجَجَهُ لِیُعرَفُ بِهِ صِدقُ الصَّادِقِ مِن کِذبِ الکَاذِبِ: معجزه نشانهای از خداست و آن را تنها به پیامبران، فرستادگان و حجّتهای خود میدهد تا به وسیله آن، راستِ راستگو از دروغِ دروغگو شناخته شود» (محمّدی ری شهری، ۱۳۹۲: ۴۹۰).
بدین ترتیب، تمام انبیای الهی معجزه دارند. با تذکّر این نکته که بخشی از معجزات، حسّی و طبیعی هستند و سهمی در حقیقت نبوّت و انبیا از غیب ندارد، لیکن به دلیل ظهور و بروز عینی و بعضاً متعاقب درخواست عامه مردم از انبیاء، انجام کارهای خارقالعاده، غالباً در طرح مباحث مربوط به اعجاز مورد توجّه قرار میگیرد، در حالی که با تأمّل در روش انبیاء درمییابیم که معجزات مادّی و طبیعی صرفاً در حدّ اثبات صدق ادّعای نبوّت مؤثّر بوده است و حقیقت نبوّت و اعجاز انبیاء بهک سلسله قواعد و سنّتهای منبعث از عقل وحیانی مربوط میشود که در نزد عالمان و اندیشمندان قوم معلوم و مطرح است و چنین نیست که با مرور زمان فاقد تأثیر شود، بلکه شاخصه اصلی این قِسم از اعجاز، استقرار و برهانی است که با ترقّی عقلی و علمی بشر همواره جلوههای جدیدی از آن کشف و نمایان میشود (ر.ک؛ همان: ۵۸).
۲ـ اعجاز در قرآن کریم
در قرآن کریم که خود از اعظم و اکمل معجزات است، یکی از وجوه معنوی کلمه آیه، «اعجاز» است؛ برای مثال، کلمه «آیه» در آیه ۶۳ سوره هود و آیه ۱۲ سوره نمل، غالباً به معنای «معجزه حسّی و طبیعی» میباشد: Pوَیَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَهُ اللّهِ لَکُمْ آیَهً…: اى قوم من! این «ناقه» خداوند است، که براى شما نشانهاى است…O (هود/۶۳)؛ Pوَأَدْخِلْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ فِی تِسْعِ آیَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ: و دستت را در گریبانت داخل کن. هنگامى که خارج مىشود، سفید و درخشنده است، بىآنکه عیبى در آن باشد. این در زمره معجزات نُهگانهاى است که تو با آنها به سوى فرعون و قوم او فرستاده مىشوى. آنان قومى فاسق و طغیانگرند!O (النّمل/ ۱۲) (ر.ک؛ حبیش تفلیسی، ۱۳۷۱: ۵۶).
همانگونه که ملاحظه میشود، کلمه «آیه» درآیات فوق به معنای «معجزات عینی و حسّی» میباشد و در عین حال، این کلمه در تمام آیات قرآن کریم به معنای «علامت و اشاره» است، با این تفاوت که در هر یک از عبارت قرآنی، مشارٌإلیه و مدلول خاص دارد و با دقّت در این تفاوت است که اقسام آیات و معجزات در دو قِسم حسّی و عقلی قرار میگیرد و با وجود این، ضرورت دارد که برای بررسی اعجاز انبیای الهی در قرآن کریم در باب این واژه، هرچه بیشتر تأمّل و تدبّر صورت گیرد.
۱ـ تعریف معجزه
«معجزه» اسم فاعل ازکلمه «اعجز» به معنای «ناتوانکننده و عاجزکننده» است و از نظر علم کلام چنین توصیف شده است: «کسی که مقامی را از ناحیه خداوند ادّعا میکند، به عنوان گواه بر صدق گفتارش، عملی را انجام دهد که قوانین طبیعت را بشکند، به طوریکه دیگران از انجام آن عمل عاجز و ناتوان باشند، چنین عمل خارقالعاده را معجزه و انجام دادن آن را اعجاز مینامند» (خویی، ۱۳۷۱، ج ۱: ۵۷). امام صادق(ع) نیز میفرماید:«المُعجِزَهُ عَلاَمَهٌ لِلَّهِ لاَ یُعطِیهَا إِلاَّ أَنبِیَائَهُ وَ رُسُلَهُ وَ حُجَجَهُ لِیُعرَفُ بِهِ صِدقُ الصَّادِقِ مِن کِذبِ الکَاذِبِ: معجزه نشانهای از خداست و آن را تنها به پیامبران، فرستادگان و حجّتهای خود میدهد تا به وسیله آن، راستِ راستگو از دروغِ دروغگو شناخته شود» (محمّدی ری شهری، ۱۳۹۲: ۴۹۰).
بدین ترتیب، تمام انبیای الهی معجزه دارند. با تذکّر این نکته که بخشی از معجزات، حسّی و طبیعی هستند و سهمی در حقیقت نبوّت و انبیا از غیب ندارد، لیکن به دلیل ظهور و بروز عینی و بعضاً متعاقب درخواست عامه مردم از انبیاء، انجام کارهای خارقالعاده، غالباً در طرح مباحث مربوط به اعجاز مورد توجّه قرار میگیرد، در حالی که با تأمّل در روش انبیاء درمییابیم که معجزات مادّی و طبیعی صرفاً در حدّ اثبات صدق ادّعای نبوّت مؤثّر بوده است و حقیقت نبوّت و اعجاز انبیاء بهک سلسله قواعد و سنّتهای منبعث از عقل وحیانی مربوط میشود که در نزد عالمان و اندیشمندان قوم معلوم و مطرح است و چنین نیست که با مرور زمان فاقد تأثیر شود، بلکه شاخصه اصلی این قِسم از اعجاز، استقرار و برهانی است که با ترقّی عقلی و علمی بشر همواره جلوههای جدیدی از آن کشف و نمایان میشود (ر.ک؛ همان: ۵۸).
۲ـ اعجاز در قرآن کریم
در قرآن کریم که خود از اعظم و اکمل معجزات است، یکی از وجوه معنوی کلمه آیه، «اعجاز» است؛ برای مثال، کلمه «آیه» در آیه ۶۳ سوره هود و آیه ۱۲ سوره نمل، غالباً به معنای «معجزه حسّی و طبیعی» میباشد: Pوَیَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَهُ اللّهِ لَکُمْ آیَهً…: اى قوم من! این «ناقه» خداوند است، که براى شما نشانهاى است…O (هود/۶۳)؛ Pوَأَدْخِلْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ فِی تِسْعِ آیَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ: و دستت را در گریبانت داخل کن. هنگامى که خارج مىشود، سفید و درخشنده است، بىآنکه عیبى در آن باشد. این در زمره معجزات نُهگانهاى است که تو با آنها به سوى فرعون و قوم او فرستاده مىشوى. آنان قومى فاسق و طغیانگرند!O (النّمل/ ۱۲) (ر.ک؛ حبیش تفلیسی، ۱۳۷۱: ۵۶).
همانگونه که ملاحظه میشود، کلمه «آیه» درآیات فوق به معنای «معجزات عینی و حسّی» میباشد و در عین حال، این کلمه در تمام آیات قرآن کریم به معنای «علامت و اشاره» است، با این تفاوت که در هر یک از عبارت قرآنی، مشارٌإلیه و مدلول خاص دارد و با دقّت در این تفاوت است که اقسام آیات و معجزات در دو قِسم حسّی و عقلی قرار میگیرد و با وجود این، ضرورت دارد که برای بررسی اعجاز انبیای الهی در قرآن کریم در باب این واژه، هرچه بیشتر تأمّل و تدبّر صورت گیرد.
بررسی اعجاز در قرآن بر اساس علم منطق با تکیه بر احادیث.
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com