- عضویت
- 28/2/20
- ارسال ها
- 4,354
- امتیاز واکنش
- 51,361
- امتیاز
- 443
- محل سکونت
- ☁️
- زمان حضور
- 122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱- جوجه را آخر پائیز می شمرند: نتیجه کار آخر معلوم می شود.
۲- جان به عزرائیل ندادن: فوق العاده خسیس بودن.
۳- جانا سخن از زبان ما میگویی: حرف دل خود را از زبان طرف صحبت شنیدن.
۴- جلوی کسی گاو زمین زدن: نهایت مهماننوازی و خیر مقدم از رودربایستی.
۵- جسته گریخته: حرف یا موضوعی که کم و بیش پراکنده و ناقص گفته یا شنیده شود.
۶- جلوی حرف مردم را نمیتوان گرفت: سفارش در مورد بیاعتنایی به حرف مردم.
۷- جلوی ضرر را از هر کجا بگیری منفعت است: در هر مرحله بتوان به ضرر و زیان خاتمه داد کمترین فایدهاش ضرر کردن بیشتر است.
۸- جواب ابلهان خاموشیست: جواب نادانها را نباید داد.
۹- جایی نمی رود که آبرویش رود: عاقل است.
۱۰- جواب دندان شکن: یعنی با منطق و حساب پاسخ دادن.
۱۱- جان به لـ*ـب رسیدن: تحمل رنج و سختی زیاد.
۱۲- جانماز آب کشیدن: خشکه مقدسی و تظاهر به تقدس و ایمان، در حدی که به پاکی جانماز شک کند.
۱۳- جای سوزن انداختن نیست: شلوغی و ازدحام و فشردگی جمعیت است که به اندازه پایین آمدن سوزن جا وجود ندارد.
۱۴- جایی نمی خوابه که آب زیرش بره: آدم زرنگ و زیرکی که کاملاً مواظب است و کاری نمیکند که باعث ضرر و زیانش شود.
۱۵- جور استاد به زمهر پدر: سخت گیری معلم به نفع شاگرد است.
۱۶- جواب های! هوی: جواب فحش و بد زبانی، خشونت و بدزبانی و جواب خوبی و خوش زبانی، ملایمت و خوشزبانی است.
۱۷- جوان است و جویای نام آمده: تازهکار یا جوانی که غرور و جسارت و هارت و پورت زیادی داشته و به دنبال کسب شهرت و مقام باشد.
۱۸- جوانها در قفسند، پیرها در هوسند: معروف است که پیرها بیشتر از جوانها سر وگوششان میجنبد.
۱۹- جنگ دو سر دارد: یعنی پایان جنگ گاهی پیروزیست و گاهی شکست است.
۲۰- جایی رفت که عرب نی انداخت: کنایه از این است که بازگشتی ندارد.
۲۱- جان کسی را به لـ*ـب آوردن: زیادی منتظر شدن.
۲۲- جا تره و بچه نیست: وقتی چیزی یا کسی در محل مورد انتظار نباشد.
۲۳- جنسش شیشه خورده دارد: نادرست است.
۲۴- جای که نمک خوردی نکمدان مشکن: در نکوهش خیـ*ـانت به افرادی که در حق آدم خوبی کرده اند.
۲۵- جان به عزرائیل ندادن: فوق العاده خسیس بودن
۲۶- جلز ولز کردن: بسیار التماس زاری کردن
۲۷- جیم شدن: آهسته و بدون آنکه کسی متوجه شود محلی را ترک گفتن.
۲۸- جهان ای برادر نماند بر کس دل اندر جهان آفرین بند و بس: دوری از دل بستن به دنیا (نزدیک شدن به خدا)
۲۹- جوانمردی که بخورد و بدهد به از عابری که نخورد و بنهد: جوانمردی که به دیگران کمک می کند بهتر از پارسایی است که نمی خورد و به دیگران هم کمک نمی کنند.
۳۰- جوانی کجایی که یادت بخیر: کسی که به پیری رسیده باشد و با تاسف و حسرت دوران جوانی و نشاط خود را بیاد آورد.
۳۱- جوانیه و نادانی: تبرئه جوان و توجیه حرکات و اعمال ناپسندش.
۳۲- جمعتان جَمعه، یکیتون کَمه: معمولاً کسی که تازه وارد جایی شود خطاب به جمع می گوید.
۳۳- جنس ارزان را پولدارها میخرند: چون جنس ارزان بیعیب و یا با دوام نیست، لذا باید مجدداً خریداری شود یا پولی صرف تعمیرش گردد.
۳۴- جنگ اول به از صلح آخر: وقتی تمام حرفها و قرار مدارها و حساب کتابها در همان ابتدای کار گفته شود بعداً دلخوری و ناراحتی پیش نمیآید.
۳۵- جهوده خون دیده: کسی که از اندک خون و جراحت بترسد. ترسو
۳۶- جیب گدا ته نداره: اشاره به اشخاصی که برای جمعآوری پول حرص میزنند.
۳۷- جیبش را تار عنکبوت زده: بیپول و فقیر شدید.
۳۸- جیک نزدن: کوچکترین حرفی نزدن، صدایی از کسی در نیامدن.
۳۹- جیک و پیکشون یکی است: همه حرفها و راز و رمزشان پیش هم است.
۴۰- جیگر جیگره، دیگر دیگره: عشق و محبت نسبت به جگر گوشه با عشق و محبت دیگران فرق میکند.
۴۱- جنگ زرگری: جنگ و جدال ساختگی برای گول زدن و سود بردن.
۴۲- جو بده منزل عوض کن: امر به آماده شدن برای رفتن و جا عوض کردن و مرخص شدن از جایی.
۴۳- جوجه را آخر پاییز میشمارند: نتیجه کار آخرش مشخص میشود، نباید از ابتدا زیاد دلخوش و امیدوار بود.
۴۴- جوش نزن شیرت خشک میشه: به کسی که در مورد چیزی یا در مشاجره سر و صدا میکند و حرص میخورد میگویند.
۴۵- جو فروش گندم نما: کسی که ظاهری خوب و باطنی نازیبا دارد.
۴۶- جون به جون کسی کردن: برای فهماندن مطلب به شخص نفهم، لجوج یا بدجنس و یا برای کار آمدن و جذب او از جان مایه گذاشتن وآخر هم نتیجه نگرفتن.
۴۷- جـون تو جـون خونه، علیالخصوص صندوقخونه: کسی که بخواهد خانهاش را به کسی بسپارد به شوخی این سفارش را میکند.
۴۸- جهود بازی در آوردن: سر و صدا و بیآبرویی کردن.
۴۹- جواب دندان شکن: پاسخ به جا و موجه
۵۰- جاده دزد زده تا چهل روز امنه.
۵۱- جایی که میوه نیست چغندر، سلطان مرکباته.
۵۲- جلوی آب رودخانه را میشود گرفت، جلوی حرف (دهن) مردم را نه.»
۵۳- جوجه همیشه زیر سبد نمیمونه.
۵۴- جو دادن خر تو کتل (کوتل) فایده نداره.
۵۵- جهود، دعاش را آورده.
۵۶- جیبش را تار عنکبوت گرفته است: دیری است که نقدی به جیب ندارد.
۵۷- جهان دیدن به از جهان خوردن است.
۵۸- جا گرم کردن: در محلی مستقر شدن
۵۹- جان پدر، تو سفره بی نان ندیده ای: هنوز جوانی و قدر مال نمی دانی.
۶۰- جای شکرش باقی است: باید خدا را شکر کرد که از این بدتر نشده است.
۶۱- جگرش برای فلان چیز لک زده است: آرزومند خوردن یا داشتن آن است.
۶۲- جیک جیک مستونت بود فکر زمستونت نبود.
۶۳- اصطلاح جور کسی را کشیدن
۶۴- جمع کن کاسه و کوزه تو
۶۵- جیک و بوکشان درست است.
منبعnaqqal.ir
۲- جان به عزرائیل ندادن: فوق العاده خسیس بودن.
۳- جانا سخن از زبان ما میگویی: حرف دل خود را از زبان طرف صحبت شنیدن.
۴- جلوی کسی گاو زمین زدن: نهایت مهماننوازی و خیر مقدم از رودربایستی.
۵- جسته گریخته: حرف یا موضوعی که کم و بیش پراکنده و ناقص گفته یا شنیده شود.
۶- جلوی حرف مردم را نمیتوان گرفت: سفارش در مورد بیاعتنایی به حرف مردم.
۷- جلوی ضرر را از هر کجا بگیری منفعت است: در هر مرحله بتوان به ضرر و زیان خاتمه داد کمترین فایدهاش ضرر کردن بیشتر است.
۸- جواب ابلهان خاموشیست: جواب نادانها را نباید داد.
۹- جایی نمی رود که آبرویش رود: عاقل است.
۱۰- جواب دندان شکن: یعنی با منطق و حساب پاسخ دادن.
۱۱- جان به لـ*ـب رسیدن: تحمل رنج و سختی زیاد.
۱۲- جانماز آب کشیدن: خشکه مقدسی و تظاهر به تقدس و ایمان، در حدی که به پاکی جانماز شک کند.
۱۳- جای سوزن انداختن نیست: شلوغی و ازدحام و فشردگی جمعیت است که به اندازه پایین آمدن سوزن جا وجود ندارد.
۱۴- جایی نمی خوابه که آب زیرش بره: آدم زرنگ و زیرکی که کاملاً مواظب است و کاری نمیکند که باعث ضرر و زیانش شود.
۱۵- جور استاد به زمهر پدر: سخت گیری معلم به نفع شاگرد است.
۱۶- جواب های! هوی: جواب فحش و بد زبانی، خشونت و بدزبانی و جواب خوبی و خوش زبانی، ملایمت و خوشزبانی است.
۱۷- جوان است و جویای نام آمده: تازهکار یا جوانی که غرور و جسارت و هارت و پورت زیادی داشته و به دنبال کسب شهرت و مقام باشد.
۱۸- جوانها در قفسند، پیرها در هوسند: معروف است که پیرها بیشتر از جوانها سر وگوششان میجنبد.
۱۹- جنگ دو سر دارد: یعنی پایان جنگ گاهی پیروزیست و گاهی شکست است.
۲۰- جایی رفت که عرب نی انداخت: کنایه از این است که بازگشتی ندارد.
۲۱- جان کسی را به لـ*ـب آوردن: زیادی منتظر شدن.
۲۲- جا تره و بچه نیست: وقتی چیزی یا کسی در محل مورد انتظار نباشد.
۲۳- جنسش شیشه خورده دارد: نادرست است.
۲۴- جای که نمک خوردی نکمدان مشکن: در نکوهش خیـ*ـانت به افرادی که در حق آدم خوبی کرده اند.
۲۵- جان به عزرائیل ندادن: فوق العاده خسیس بودن
۲۶- جلز ولز کردن: بسیار التماس زاری کردن
۲۷- جیم شدن: آهسته و بدون آنکه کسی متوجه شود محلی را ترک گفتن.
۲۸- جهان ای برادر نماند بر کس دل اندر جهان آفرین بند و بس: دوری از دل بستن به دنیا (نزدیک شدن به خدا)
۲۹- جوانمردی که بخورد و بدهد به از عابری که نخورد و بنهد: جوانمردی که به دیگران کمک می کند بهتر از پارسایی است که نمی خورد و به دیگران هم کمک نمی کنند.
۳۰- جوانی کجایی که یادت بخیر: کسی که به پیری رسیده باشد و با تاسف و حسرت دوران جوانی و نشاط خود را بیاد آورد.
۳۱- جوانیه و نادانی: تبرئه جوان و توجیه حرکات و اعمال ناپسندش.
۳۲- جمعتان جَمعه، یکیتون کَمه: معمولاً کسی که تازه وارد جایی شود خطاب به جمع می گوید.
۳۳- جنس ارزان را پولدارها میخرند: چون جنس ارزان بیعیب و یا با دوام نیست، لذا باید مجدداً خریداری شود یا پولی صرف تعمیرش گردد.
۳۴- جنگ اول به از صلح آخر: وقتی تمام حرفها و قرار مدارها و حساب کتابها در همان ابتدای کار گفته شود بعداً دلخوری و ناراحتی پیش نمیآید.
۳۵- جهوده خون دیده: کسی که از اندک خون و جراحت بترسد. ترسو
۳۶- جیب گدا ته نداره: اشاره به اشخاصی که برای جمعآوری پول حرص میزنند.
۳۷- جیبش را تار عنکبوت زده: بیپول و فقیر شدید.
۳۸- جیک نزدن: کوچکترین حرفی نزدن، صدایی از کسی در نیامدن.
۳۹- جیک و پیکشون یکی است: همه حرفها و راز و رمزشان پیش هم است.
۴۰- جیگر جیگره، دیگر دیگره: عشق و محبت نسبت به جگر گوشه با عشق و محبت دیگران فرق میکند.
۴۱- جنگ زرگری: جنگ و جدال ساختگی برای گول زدن و سود بردن.
۴۲- جو بده منزل عوض کن: امر به آماده شدن برای رفتن و جا عوض کردن و مرخص شدن از جایی.
۴۳- جوجه را آخر پاییز میشمارند: نتیجه کار آخرش مشخص میشود، نباید از ابتدا زیاد دلخوش و امیدوار بود.
۴۴- جوش نزن شیرت خشک میشه: به کسی که در مورد چیزی یا در مشاجره سر و صدا میکند و حرص میخورد میگویند.
۴۵- جو فروش گندم نما: کسی که ظاهری خوب و باطنی نازیبا دارد.
۴۶- جون به جون کسی کردن: برای فهماندن مطلب به شخص نفهم، لجوج یا بدجنس و یا برای کار آمدن و جذب او از جان مایه گذاشتن وآخر هم نتیجه نگرفتن.
۴۷- جـون تو جـون خونه، علیالخصوص صندوقخونه: کسی که بخواهد خانهاش را به کسی بسپارد به شوخی این سفارش را میکند.
۴۸- جهود بازی در آوردن: سر و صدا و بیآبرویی کردن.
۴۹- جواب دندان شکن: پاسخ به جا و موجه
۵۰- جاده دزد زده تا چهل روز امنه.
۵۱- جایی که میوه نیست چغندر، سلطان مرکباته.
۵۲- جلوی آب رودخانه را میشود گرفت، جلوی حرف (دهن) مردم را نه.»
۵۳- جوجه همیشه زیر سبد نمیمونه.
۵۴- جو دادن خر تو کتل (کوتل) فایده نداره.
۵۵- جهود، دعاش را آورده.
۵۶- جیبش را تار عنکبوت گرفته است: دیری است که نقدی به جیب ندارد.
۵۷- جهان دیدن به از جهان خوردن است.
۵۸- جا گرم کردن: در محلی مستقر شدن
۵۹- جان پدر، تو سفره بی نان ندیده ای: هنوز جوانی و قدر مال نمی دانی.
۶۰- جای شکرش باقی است: باید خدا را شکر کرد که از این بدتر نشده است.
۶۱- جگرش برای فلان چیز لک زده است: آرزومند خوردن یا داشتن آن است.
۶۲- جیک جیک مستونت بود فکر زمستونت نبود.
۶۳- اصطلاح جور کسی را کشیدن
۶۴- جمع کن کاسه و کوزه تو
۶۵- جیک و بوکشان درست است.
منبعnaqqal.ir
ضرب المثل با «ج»
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com