خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱- جوجه را آخر پائیز می شمرند: نتیجه کار آخر معلوم می شود.

۲- جان به عزرائیل ندادن: فوق العاده خسیس بودن.

۳- جانا سخن از زبان ما می‌گویی: حرف دل خود را از زبان طرف صحبت شنیدن.

۴- جلوی کسی گاو زمین زدن: نهایت مهمان‌نوازی و خیر مقدم از رودربایستی.

۵- جسته گریخته: حرف یا موضوعی که کم و بیش پراکنده و ناقص گفته یا شنیده شود.

۶- جلوی حرف مردم را نمی‌توان گرفت: سفارش در مورد بی‌اعتنایی به حرف مردم.

۷- جلوی ضرر را از هر کجا بگیری منفعت است: در هر مرحله بتوان به ضرر و زیان خاتمه داد کم‌ترین فایده‌اش ضرر کردن بیشتر است.

۸- جواب ابلهان خاموشیست: جواب نادانها را نباید داد.

۹- جایی نمی رود که آبرویش رود: عاقل است.

۱۰- جواب دندان شکن: یعنی با منطق و حساب پاسخ دادن.

۱۱- جان به لـ*ـب رسیدن: تحمل رنج و سختی زیاد.

۱۲- جانماز آب کشیدن: خشکه مقدسی و تظاهر به تقدس و ایمان، در حدی که به پاکی جانماز شک کند.

۱۳- جای سوزن انداختن نیست: شلوغی و ازدحام و فشردگی جمعیت است که به اندازه پایین آمدن سوزن جا وجود ندارد.

۱۴- جایی نمی خوابه که آب زیرش بره: آدم زرنگ و زیرکی که کاملاً مواظب است و کاری نمی‌کند که باعث ضرر و زیانش شود.

۱۵- جور استاد به زمهر پدر: سخت گیری معلم به نفع شاگرد است.

۱۶- جواب‌ های! هوی: جواب فحش و بد زبانی، خشونت و بدزبانی و جواب خوبی و خوش زبانی، ملایمت و خوش‌زبانی است.

۱۷- جوان است و جویای نام آمده: تازه‌کار یا جوانی که غرور و جسارت و هارت و پورت زیادی داشته و به دنبال کسب شهرت و مقام باشد.

۱۸- جوان‌ها در قفسند، پیرها در هوسند: معروف است که پیرها بیشتر از جوان‌ها سر وگوششان می‌جنبد.

۱۹- جنگ دو سر دارد: یعنی پایان جنگ گاهی پیروزیست و گاهی شکست است.

۲۰- جایی رفت که عرب نی انداخت: کنایه از این است که بازگشتی ندارد.

۲۱- جان کسی را به لـ*ـب آوردن: زیادی منتظر شدن.

۲۲- جا تره و بچه نیست: وقتی چیزی یا کسی در محل مورد انتظار نباشد.

۲۳- جنسش شیشه خورده دارد: نادرست است.

۲۴- جای که نمک خوردی نکمدان مشکن: در نکوهش خیـ*ـانت به افرادی که در حق آدم خوبی کرده اند.

۲۵- جان به عزرائیل ندادن: فوق العاده خسیس بودن

۲۶- جلز ولز کردن: بسیار التماس زاری کردن

۲۷- جیم شدن: آهسته و بدون آنکه کسی متوجه شود محلی را ترک گفتن.

۲۸- جهان ای برادر نماند بر کس دل اندر جهان آفرین بند و بس: دوری از دل بستن به دنیا (نزدیک شدن به خدا)

۲۹- جوانمردی که بخورد و بدهد به از عابری که نخورد و بنهد: جوانمردی که به دیگران کمک می کند بهتر از پارسایی است که نمی خورد و به دیگران هم کمک نمی کنند.

۳۰- جوانی کجایی که یادت بخیر: کسی که به پیری رسیده باشد و با تاسف و حسرت دوران جوانی و نشاط خود را بیاد آورد.

۳۱- جوانیه و نادانی: تبرئه جوان و توجیه حرکات و اعمال ناپسندش.

۳۲- جمعتان جَمعه، یکی‌تون کَمه: معمولاً کسی که تازه وارد جایی شود خطاب به جمع می گوید.

۳۳- جنس ارزان را پولدارها می‌خرند: چون جنس ارزان بی‌عیب و یا با دوام نیست، لذا باید مجدداً خریداری شود یا پولی صرف تعمیرش گردد.

۳۴- جنگ اول به از صلح آخر: وقتی تمام حرف‌ها و قرار مدارها و حساب کتاب‌ها در همان ابتدای کار گفته شود بعداً دلخوری و ناراحتی پیش نمی‌آید.

۳۵- جهوده خون دیده: کسی که از اندک خون و جراحت بترسد. ترسو

۳۶- جیب گدا ته نداره: اشاره به اشخاصی که برای جمع‌آوری پول حرص می‌زنند.

۳۷- جیبش را تار عنکبوت زده: بی‌پول و فقیر شدید.

۳۸- جیک نزدن: کوچک‌ترین حرفی نزدن، صدایی از کسی در نیامدن.

۳۹- جیک و پیکشون یکی است: همه حرف‌ها و راز و رمزشان پیش هم است.

۴۰- جیگر جیگره، دیگر دیگره: عشق و محبت نسبت به جگر گوشه با عشق و محبت دیگران فرق می‌کند.

۴۱- جنگ زرگری: جنگ و جدال ساختگی برای گول زدن و سود بردن.

۴۲- جو بده منزل عوض کن: امر به آماده شدن برای رفتن و جا عوض کردن و مرخص شدن از جایی.

۴۳- جوجه را آخر پاییز می‌شمارند: نتیجه کار آخرش مشخص می‌شود، نباید از ابتدا زیاد دلخوش و امیدوار بود.

۴۴- جوش نزن شیرت خشک می‌شه: به کسی که در مورد چیزی یا در مشاجره سر و صدا می‌کند و حرص می‌خورد می‌گویند.

۴۵- جو فروش گندم نما: کسی که ظاهری خوب و باطنی نازیبا دارد.

۴۶- جون به جون کسی کردن: برای فهماندن مطلب به شخص نفهم، لجوج یا بدجنس و یا برای کار آمدن و جذب او از جان مایه گذاشتن وآخر هم نتیجه نگرفتن.

۴۷- جـون تو جـون خونه، علی‌الخصوص صندوق‌خونه: کسی که بخواهد خانه‌اش را به کسی بسپارد به شوخی این سفارش را می‌کند.

۴۸- جهود بازی در آوردن: سر و صدا و بی‌آبرویی کردن.

۴۹- جواب دندان شکن: پاسخ به جا و موجه

۵۰- جاده دزد زده تا چهل روز امنه.

۵۱- جایی که میوه نیست چغندر، سلطان مرکباته.

۵۲- جلوی آب رودخانه را می‌شود گرفت، جلوی حرف (دهن) مردم را نه.»

۵۳- جوجه همیشه زیر سبد نمی‌مونه.

۵۴- جو دادن خر تو کتل (کوتل) فایده نداره.

۵۵- جهود، دعاش را آورده.

۵۶- جیبش را تار عنکبوت گرفته است: دیری است که نقدی به جیب ندارد.

۵۷- جهان دیدن به از جهان خوردن است.

۵۸- جا گرم کردن: در محلی مستقر شدن

۵۹- جان پدر، تو سفره بی نان ندیده ای: هنوز جوانی و قدر مال نمی دانی.

۶۰- جای شکرش باقی است: باید خدا را شکر کرد که از این بدتر نشده است.

۶۱- جگرش برای فلان چیز لک زده است: آرزومند خوردن یا داشتن آن است.

۶۲- جیک جیک مستونت بود فکر زمستونت نبود.

۶۳- اصطلاح جور کسی را کشیدن

۶۴- جمع کن کاسه و کوزه تو

۶۵- جیک و بوکشان درست است.

منبعnaqqal.ir



ضرب المثل با «ج»

 
  • عالی
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا