نویسنده این موضوع
لا ابلالی چه کند دفتر دانایی را
طاقت وعظ نباشد سر سودایی را
لاله بوی می نوشین بشنید از دم صبح
داغ دل بود و به امید دوا باز آمد
لاله و گل زخمی خمیازه اند
عیش این گلشن خماری بیش نیست
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشق بازانی چنین مستحق هجرانند
لطف حق با تو مداراها کند
چون که از حد بگذرد رسوا کند
مولوی
طاقت وعظ نباشد سر سودایی را
لاله بوی می نوشین بشنید از دم صبح
داغ دل بود و به امید دوا باز آمد
لاله و گل زخمی خمیازه اند
عیش این گلشن خماری بیش نیست
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشق بازانی چنین مستحق هجرانند
لطف حق با تو مداراها کند
چون که از حد بگذرد رسوا کند
مولوی
مشاعره با حرف ل
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com