جملات عاشقانه

~ZaHrA~ · 12/3/21

بــه حدی کــه اگر باشی
برای تمـام لحظــه هایت
فرشی از عشـق پــهن میکنم
تا تـــو عاشقانــه قدم بزنی
و من عاشقانــه نگاهت را بدزدم

خوشبختی یعنی
در خاطر کسی ماندگاری
کــه لحظــه های نبودنت را
با تمام . دنیا معاملــه نمیکند…

در اردیبــهشت تا میتوان
دچار باید شد بــه یكدیگر
هوایش جان میدهد براى دلدادگى…

شعر را کوتاه دوست دارم . موهای تورا بلند..

~ZaHrA~ · 12/3/21

دوستت دارم

بــه حدی کــه اگر باشی

برای تمـام لحظــه هایت

فرشی از عشـق پــهن میکنم

تا تـــو عاشقانــه قدم بزنی

و من عاشقانــه نگاهت را بدزدم

خوشبختی یعنی

در خاطر کسی ماندگاری

کــه لحظــه های نبودنت را

با تمام . دنیا معاملــه نمیکند…

در اردیبــهشت تا میتوان

دچار باید شد بــه یكدیگر

هوایش جان میدهد براى دلدادگى…

شعر را کوتاه دوست دارم . موهای تورا بلند..

~ZaHrA~ · 12/3/21

تــهران پر شده است

از نفس های تو

چطور دلشان می آید

بگویند هوایش آلوده ست! ؟

اگرچــه اسم شناسنامــه ای ات

چیز دیگری است

بگذار من . معجزه صدایت بزنم

هر زنی… برای لبخند زدن درآینــه

باید مردی را داشتــه باشد کــه:

با شانــه انگشت هایش

گره دلتنگی موهای بلند زن را باز کند

و بگوید: هرجور کــه باشی . زیبایی…

هر روز

بیشتر از دیروز دوستت دارم

گویی در قلبم … بہ روز رسانی مے شوی

~ZaHrA~ · 12/3/21

آرامش من… با تو فقط حالم نــه !

خوابم . نفسم . لحن صدایم خوبست…

یک نفر باشد

کــه تمامش فقط ســهم من باشد

و تمام من . فقط ســهم او

تنــها توقع ام از زندگی همین بود…

پیراهن آبی اش را کــه پوشید

مطمئن شدم کــه بر خلاف همــه .

آسمانِ من . . می تواند مردانــه روی زمین قدم بردارد …

~ZaHrA~ · 12/3/21

سکسکــه ام گرفتــه بود .

گفتم مرا بترسان!

دستانم را رها کرد ؛

نفسم بند آمد .

هوای سرد تنــهایی

فقط یک کوچ می خواهد!

مرا از این همــه سرما

ببر قشلاق حصارت..

هوای سرد زمستان . بــهار حصارت ؛

تناقضی ست کــه باهم عجیب می چسبد …

باور كنید . اگر چشم هایش را مى دیدید .

تا آخرِ عمر . برای تمامِ شعرهایتان قافیه داشتید

~ZaHrA~ · 12/3/21

کیفیت را فدای كمیت نكنید

یك دانــه نابش را داشتــه باشید

یك عمر بــه عالم و آدم پُزَش را بدهید…

رنگین كمان ها بــه چشم بــهم زدنی ناپدید میشوند…

تو قانون حقوق بشر را نقض می کنی

بس کــه بــه طرز فجیعی دل می بری

تو خواستنی باش . من بــه خواستنت . توانستن ها نذر کرده ام …

تو فقط . یک دوستت دارم بگو . تا بــه سعدی و حافظ بگویم . شعر یعنی چــه …

محتاجم . محتاج یک فنجان چای . کــه پــهلویش تو باشی

داشتنِ تــــــــو یعنے بروند بــه جــهنـــم تمامِ نداشتن ها …

~ZaHrA~ · 12/3/21

کــه گفتــه زن ها می بایست

بافتنِ موهایشان را یاد بگیرند ؟ !

این یک کارِ

کاملا مَردانــه است …

برای دست گرمت را گرفتن

فرصت خوبی ست

از این رو دوست دارم

سردی فصل زمستان را!

حتما پیراهن سفید در زندگی داشتــه باشید

کــه لکــه ای از یار

بر آن بماند …

من برای هرکاری دلیلی دارم

جز خیره ماندن بــه تو

~ZaHrA~ · 12/3/21

من اینجا . درست وسط پاییز ایستاده ام

و دارم … برگ بــه برگ . دوبار عاشقت می شوم!

مپرس از من . چرا در پیلــه ی مــهر تو محبوسم…

کــه عشق . از پیلــه های مرده پروانــه می سازد…!

عشق . تعریف های مختلفی دارد

اما . برای من تویی …

امروز بیشتر از دیروز دوستت مى دارم

و فردا بیشتر از امروز.

و این . ضعف من نیست

قدرت تو است….

~ZaHrA~ · 12/3/21

می نویـــسم برای تـــــو . کــه بخــوانی

کــه بـدانی . دوست داشتنت برای من بی انتــهاست

مانند پاییز می مانی …

آدم نمی داند چــه بپوشد .

وقت دیدنت …

گرمای تو . آرام ترین جای زمین است

تا روزی کــه برگردی

روی پنجــه ی پاهایم می ایستم

تا هیچ وقت

لمس لبــهایت را

فراموش نکنم

عشق یعنی

دستانم را بگیری…

نگاهم کنی و بگویی

من بــه بودنت قانعم…

حتی اگر ســهم من

از تو فقط …

لمس چند لحظــه

دستانت باشد……

moh@mad · 12/4/21

چه بی تحمل شده است سایش سرانگشتان خیالم
با گل خشکیده دفتر خاطراتت
زود زخمی می شود در این سایش نافرجام...

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر ممتاز

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین