خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

ozan♪

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
3/9/20
ارسال ها
2,122
امتیاز واکنش
43,336
امتیاز
418
سن
21
زمان حضور
132 روز 15 ساعت 21 دقیقه
نویسنده این موضوع
آنچنان که گفت مادر بچه را
گر خیالی آیدت در شب فرا




یا بگورستان و جای سهمگین
تو خیالی بینی اسود پر ز کین




دل قوی دار و بکن حمله برو
او بگرداند ز تو در حال رو




گفت کودک آن خیال دیووش
گر بدو این گفته باشد مادرش




حمله آرم افتد اندر گردنم
ز امر مادر پس من آنگه چون کنم




تو همی‌آموزیم که چست ایست
آن خیال زشت را هم مادریست




دیو و مردم را ملقن آن یکیست
غالب از وی گردد ار خصم اندکیست




تا کدامین سوی باشد آن یواش
الله‌الله رو تو هم زان سوی باش




گفت اگر از مکر ناید در کلام
حیله را دانسته باشد آن همام




سر او را چون شناسی راست گو
گفت من خامش نشینم پیش او




صبر را سلم کنم سوی درج
تا بر آیم صبر مفتاح الفرج




ور بجوشد در حضورش از دلم
منطقی بیرون ازین شادی و غم




من بدانم کو فرستاد آن بمن
از ضمیر چون سهیل اندر یمن




در دل من آن سخن زان میمنه‌ست
زانک از دل جانب دل روزنه‌ست



پایان دفتر ششم؛مثنوی معنوی‌.


اشعار مولوی

 
  • قهقهه
Reactions: MaSuMeH_M
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا