- عضویت
- 9/10/20
- ارسال ها
- 2,829
- امتیاز واکنش
- 37,845
- امتیاز
- 368
- محل سکونت
- انتهای راهرو سمت چپ
- زمان حضور
- 60 روز 11 ساعت 10 دقیقه
نویسنده این موضوع
سلطان محمد روسای لشکر را جمع کرده و اعلان کرد که در روز نهم خرداد،۲۹ مه/ ۱۴۵۳ م. از دریا و خشکی به شهر حمله خواهد کرد. او سپس به نیروهای خود وعده داد که همه غنائم جنگی و اسیران را به آنها خواهد بخشید و فقط شهر و اراضی و ساختمانها را برای خود نگاه خواهد داشت. افراد لشکری از این خبر به هیجان آمدند و فرماندهان ینیچری قول دادند که به زودی پیروزی را کسب کنند.
سلطان محمد برای افراد شجاعی که به بالای دیوارها برسند جوایز بزرگی در نظر گرفت و افراد ترسو را از مجازات سخت ترسانید. آنگاه ریشسفیدان و روحانیون سپاه؛ سربازان را به جهاد در راه خدا و بر افراشتن پرچم اسلام بر دیوارهای آن شهر مسیحی ترغیب کردند. شب پیش از حمله نیز خیمههای جنگی و کشتیهای ترکان روشن شدند و سلطان محمد از سپاه خود سان دید و آنها را به مبارزه و مقاومت تشویق کرد.
سپاهیان با صدای بلند به تهلیل (لا اله الا الله) و تکبیر پرداختند و به این وسیله نوید پیروزی فردا را به یکدیگر میدادند. اما اهالی شهر که از پشت دیوارهای شهر این فریادهای شادی را میشنیدند میدانستند که این صداها در واقع اعلان پایان قطعی کار است. اگرچه خلیل پاشا آنچنان که فرانزا، وزیر امپراتور نوشته است، اخبار ارتش عثمانی را به یونانیها میرساند و آنها را به پایداری تشویق میکرد، اما یأس و وحشت همه مردم و نیروهای مدافع را گرفته بود.
در عین حال، شخص امپراتور فردی شجاع و فداکار بود. او زنان خانواده خود را بر یک کشتی ونیزی سوار کرد تا بهدست دشمن نیفتند. او نهتنها توصیه مشاوران مبنی بر ترک شهر را نپذیرفت، بلکه خود را به دیوار شهر رسانید و ضمن روحیه دادن به سربازانش دفاع از شهر را شخصا به عهده گرفت.
براساس آنچه مورخان مسیحی نوشتهاند، امپراتور کنستانتین یازدهم شامگاه ۲۸ می، تمامی شخصیتهای برجسته و سـ*ـیاسی و نظامی را در کاخ خود جمع کرد و ضمن امید دادن؛ از آنان خواست تا در برابر دشمن مقاومت کنند. حاضران در انتهای جلسه یکدیگر را در آ*غو*ش گرفتند و گریستند. آخرین مراسم عشایربانی نیز در همان شب در کلیسای ایاصوفیا برگزار شد و ظاهرا امپراتور و برخی از نزدیکانش هم در آن شرکت کردند.
گروهی از نیروهای بیزانس خندقی عمیق در داخل شهر ساختند و دیوار بزرگی در پشت دروازه رومانوس مقدس - که توپها آنرا ویران کرده بود - بنا نهادند. امپراتور و ژوستینیانی و بقیه نیروهای ویژه در پشت همان دیوار برای محافظت از دروازه قرار گرفتند. افسران جنوائی در پشت دروازههای ادرنه قرار داشتند و «کاردینال ایزیدور» نماینده اعزامی پاپ نیز قرار بود از دیوارهایی که از پشت کاخ امپراتور تا آبهای بسفر کشیده شده بود محافظت کند
سلطان محمد برای افراد شجاعی که به بالای دیوارها برسند جوایز بزرگی در نظر گرفت و افراد ترسو را از مجازات سخت ترسانید. آنگاه ریشسفیدان و روحانیون سپاه؛ سربازان را به جهاد در راه خدا و بر افراشتن پرچم اسلام بر دیوارهای آن شهر مسیحی ترغیب کردند. شب پیش از حمله نیز خیمههای جنگی و کشتیهای ترکان روشن شدند و سلطان محمد از سپاه خود سان دید و آنها را به مبارزه و مقاومت تشویق کرد.
سپاهیان با صدای بلند به تهلیل (لا اله الا الله) و تکبیر پرداختند و به این وسیله نوید پیروزی فردا را به یکدیگر میدادند. اما اهالی شهر که از پشت دیوارهای شهر این فریادهای شادی را میشنیدند میدانستند که این صداها در واقع اعلان پایان قطعی کار است. اگرچه خلیل پاشا آنچنان که فرانزا، وزیر امپراتور نوشته است، اخبار ارتش عثمانی را به یونانیها میرساند و آنها را به پایداری تشویق میکرد، اما یأس و وحشت همه مردم و نیروهای مدافع را گرفته بود.
در عین حال، شخص امپراتور فردی شجاع و فداکار بود. او زنان خانواده خود را بر یک کشتی ونیزی سوار کرد تا بهدست دشمن نیفتند. او نهتنها توصیه مشاوران مبنی بر ترک شهر را نپذیرفت، بلکه خود را به دیوار شهر رسانید و ضمن روحیه دادن به سربازانش دفاع از شهر را شخصا به عهده گرفت.
براساس آنچه مورخان مسیحی نوشتهاند، امپراتور کنستانتین یازدهم شامگاه ۲۸ می، تمامی شخصیتهای برجسته و سـ*ـیاسی و نظامی را در کاخ خود جمع کرد و ضمن امید دادن؛ از آنان خواست تا در برابر دشمن مقاومت کنند. حاضران در انتهای جلسه یکدیگر را در آ*غو*ش گرفتند و گریستند. آخرین مراسم عشایربانی نیز در همان شب در کلیسای ایاصوفیا برگزار شد و ظاهرا امپراتور و برخی از نزدیکانش هم در آن شرکت کردند.
گروهی از نیروهای بیزانس خندقی عمیق در داخل شهر ساختند و دیوار بزرگی در پشت دروازه رومانوس مقدس - که توپها آنرا ویران کرده بود - بنا نهادند. امپراتور و ژوستینیانی و بقیه نیروهای ویژه در پشت همان دیوار برای محافظت از دروازه قرار گرفتند. افسران جنوائی در پشت دروازههای ادرنه قرار داشتند و «کاردینال ایزیدور» نماینده اعزامی پاپ نیز قرار بود از دیوارهایی که از پشت کاخ امپراتور تا آبهای بسفر کشیده شده بود محافظت کند
عثمانیها چگونه قسطنطنیه را اشغال کردند؟
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com