☁️ دیالوگ‌های ماندگار | فیلم Aquaman

[Narín✿]

ملکه آتلانا: تو ترسیدی؟
آرتور: آره!
ملکه آتلانا: خوبه، پس آماده ای.
***
مانتا: من دریاها رو کاوش می کنم و تو آکوامن هستی، دیر یا زود همدیگرو ملاقات می کردیم.
آرتور: بیا به این کار عادت نکنیم!
***
مرا: چیکار کنیم؟
آرتور: توی نهنگ قائم می شیم، من این ایده رو از پینوکیو گرفتم.
مرا: (بعد از این که می فهمد پینوکیو کیست): تو نقشه فرار ما رو از روی کتاب کودکان کشیدی؟
آرتور: کتابو نخوندم، فقط فیلموش دیدم!
***
مانتا: باهات یه معامله ای می کنم، تو به من نگو چطوری دزدی کنم منم به تو نمی گم چطوری ناخدایی کنی.
***
ولکو: اقیانوس فقط خونه ما نیست بلکه چیزیه که ما هستیم
***
مرا: مردم آتلانتیس چیزای شگفت انگیز زیادی دارن اما بخشش جزوشون نیست.
***
اورم: به من ملحق شو یا بمیر!
شاه براین: انتظار داری تو رو والا حضرت خطاب کنم؟
اورم: والا حضرت نه، تو می تونی منو ارباب اقیانوس صدا بزنی!

☁️ دیالوگ‌های ماندگار | فیلم Aquaman

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸

forum.roman98.com

رمان ۹۸ | دانلود رمان

نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,

roman98.com

 

[Narín✿]

***
پادشاه نرئوس: خشونت همیشه انسان های روی آب رو آزار داده، اونا خودشونو نابود می کنن.
اورم: نه اگه اول ما رو نابود کنند، ما خیلی وقته پنهان شدیم، وقتش شده آتلانتیس دوباره به پا خیزه.
***
مرا: آتلانتیس همیشه یه پادشاه داشته اما الان به چیزی بیشتر از پادشاه احتیاج داره.
آرتور: خب چی می تونه از پادشاه بزرگ تر باشه؟
ملکه آتلانا: یه قهرمان، پادشاه فقط برای ملت خودش می جنگه اما تو برای همه می جنگی
***
آرتور: مادرم از یه ازدواج از قبل برنامه ریزی شده فرار کرد و همه دنیاشو پشت سرش گذاشت اما توی فانوس دریایی پدرم یه چیز غیر منتظره پیدا کرد، پدرم هم عشق زندگیشو پیدا کرد.
***
مرا: تو فکر می کنی چون از دنیای دیگه ای هستی لیاقت رهبری رو نداری؟ اتفاقا به همین دلیل لایق هستی، تو پل ارتباط بین زمین و دریایی، من همین الان می تونم اونو ببینم، سوال اینه که می تونی؟
***
آرتور: من رهبر نیستم، من اومدم چون چاره ای نداشتم، من واسه نجات خونه ام و کسانی که دوستشون دارم اومدم.
***
آرتور نوجوان: قبلا شنا یاد گرفتم.
ولکو: حتی یه ذره هم بلد نیستی، تو باید همه چیزایی که برای دنیای روی آبه فراموش کنی و برای کشف غرایز آتلانتیس عمیق تر بری.
***
آرتور: من رهبر نیستم، من پادشاه نیستم، با دیگران خوب بازی یا کار نمی کنم و نمی تونم بزارم در حالی که داری برای تبدیل من به چیزی که نیستم تلاش می کنی بمیری.

***
مرا: وقتی فکر نمی کنی بهترین فکرا به سرت می زنه!
***
اورم: مردم آتلانتیس به من گوش کنید! برادر من از دنیای روی آب اومده تا منو برای پادشاهی به چالش بکشونه. بزارید این مسئله رو به روش قدیمی حل و فصل کنیم. خدایان اراده خودشون رو با خونریزی نشون می دن!
***
آتلانا: دریایی که من ازش میام اشک های ما رو پاک می کنه.
***
مرا: یه وقتایی باید اون کاری رو انجام بدی که درسته حتی اگه قلبت باهاش مخالف باشه.
***
توماس: دریاچه های زیبا، اونا شبیه اقیانوس های کوچیکن!
منبع: سایت کوکا

☁️ دیالوگ‌های ماندگار | فیلم Aquaman

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸

forum.roman98.com

رمان ۹۸ | دانلود رمان

نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,

roman98.com