خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
ساموا، روز اول




بعد از سه ساعت و نيم پرواز به سمت شمال شرق نيوزلند ساعت ده شب پروازمون در فرودگاه كوچك كشور ساموا نشست. اگر نميدونيد ساموا كجاست خيلى به جغرافياتون ايراد نگيريد. من هم تا دو ماه پيش كه داشتم براى كشورهاى بدون ويزا براى ايرانى ها توى منطقه اقيانوسيه جستجو مى كردم اسمى ازش نشنيده بودم.

كشور مستقل ساموا كه از دو جزيره اصلى اپولو و ساواى تشكيل شده بخشى از مجمع الجزاير اين قسمت اقيانوس آرام هست كه به همشون ميگند ميكرونزى.

مامور پليس فرودگاه بعد از ده دقيقه و پرسيدن سوالات تكراريش و شنيدن جواب هاى تكرارى من راضى شد مهر ورود رو بزنه. از فرودگاه تا شهر يك ساعت راه بود و ساعت دوازده شب تنها جايى كه ميشد براى غذا خوردن پيدا كرد مك دونالد رنگ و رو رفته شهر آپيا پايتخت ساموا بود.

صبح امروز اولين جاهايى كه ديدم بازار ميوه و سبزى و بازار روز شهر بود.

بازار ميوه و سبزى شهر آپيا
يك نمايش فرهنگى هم توسط اداره توريست برپا شده بود كه تلاش ميكرد بازديد كننده ها رو با فرهنگ مردم ساموا آشنا كنه.

تا رابين از خواب بيدار بشه چند تاكمپانى كرايه ماشين سر زدم و قيمت هاشون رو پرس و جو كردم. يك ساعت بعد با رابين برگشتم اون كمپانى كه انتخاب كرده بودم و آخرين چونه ها رو زديم. با ويزا كارت رابين ماشين رو گرفتيم چون ويزا كارتش ماشين رو بيمه ميكنه و نيازى نيست پول اضافه براى بيمه بديم. روز صد و بيست تالا براى يك تويوتا رافور. هر تالا به پول ما ميشه حدودا هزار و چهارصد تومان.

با پرداخت بيست و يك تالا گواهينامه موقت ساموا رو هم گرفتيم. جالبه رابين فقط با نشون دادن عكس گواهينامش تونست اين كار رو انجام بده.

امروز با ديدن غروب زيبا بندرگاه آپيا تمام شد.


*****
ساموا، روز دوم




مردم ساموا خيلى زندگى رو راحت ميگيرن و كلا تلاش زيادى توى زندگى روزمرشون نميكنند. يك آخر هفته خوب براشون لم دادن روى مبل و استراحت كردنه. شايد دليلش آب هواى اينجا باشه. هرچى كه هست روى من هم تاثير گذاشته، ساعت ده صبح ازخواب بيدار ميشم، علاقه اى به رانندگى ندارم و دستم به نوشتن هم نميره

امروز رفتم بانك مركزى ساموا كه اسكناس نو براى آلبومم بگيرم. خيلى رسمى و قانونى ده درصد قيمت هر اسكناس براى تعويضش بازاسكناس نو گرفت. حداقل توى ايران اين كار چهار راه استانبول انجام ميشه نه بانك مركزى كف بانك مركزيشون موكت بود و همه كارمندها با لباس هاى فرمى شبيه لباس محليشون و پاى برهنه بودند

از آپيا كه در ساحل شماليه به سمت جنوب حركت كرديم تا به ساحل جنوبى برسيم و از اونجا به سمت شرق حركت كرديم. سه تا آبشار، يك درخت غول آسا و قدرى ساحل توى مسير ديديم. اينجا براى ديدن آبشارها و ساحل بايد پول داد. فكر كنم چيزى به اسم اراضى ملى ندارند و همه چى توسط مردم تصاحب شده.

سواحل جنوبى جزيره اپولو
براى شب يك اتاق از يك هتل مانند كنار ساحل گرفتيم. ١٧٠ تالا براى يك اتاق با پنكه و پشه بند به همراه شام و صبحانه و حمام و دستشويى مشترك. ساموا كشور گرونى نيست ولى مواردى كه توريست باهاش سر و كار داره از جمله هتل ارزون نيست.

اينجا دو تا پسر مراكشى و الجزايرى كه دارند دور دنيا رو سفر ميكنند در حال تلاش براى درست كردن يك قليان با ابزار ابتدايى نظير قوطى كنسرو و شيشه نوشیدنی هستند. برم ببينم موفق ميشند يا نه


*******

ساموا، روز سوم




امروز سعى كردم قبل طلوع خورشيد بيدار بشم، برم به ساحل شرقى و يك طلوع متفاوت رو ببينم، جدا توضيحش رو ميدم. بعد از ديدن خورشيد برگشتم به فَلى و دوباره خوابيدم. ساعت ده بعد از تمام شدن صبحانه نسبتا خوب جزيره گردى رو شروع كرديم. دو تا آبشار زيبا ديديم. جاى بعدى يك استخر طبيعى بزرگ بود كه هشتاد درصدش داخل غار بود. حدود پنجاه تا دانش آموز براى پيك نيك اومده بودند اونجا و حسابى شيطنت و خوشحالى ميكردند. يكى از معلم ها ما رو هم براى ناهار دعوت كرد. برنج به هم چسبيده، مرغ سرخ شده، سوسيس و پياز داغى كه به سبك ايرانى ها خيلى سرخ شده بود همراه بچه مدرسه اى ها خيلى چسبيد.

ساموا دقيقا روى خط فرضى زمانى قرار گرفته. ساعت اينجا از همه كشورهاى دنيا جلوتره و از ایران هم ده و نیم ساعت جلوتره. امروز با رفتن به ساحل شرقى ساموا و ديدن طلوع خورشيد اولين نفر روى كره زمين بودم كه طلوع خورشيد پنجشنبه يازدهم آذر رو ديدم

سى كيلومتر ديگه كه از سواحل ساموا به سمت شرق حركت كنيم ميرسيم به سامواى آمريكايى كه جزو نيمكره غربى محسوب ميشه و از نظر زمانى بيست و چهار ساعت از اينجا عقبتره! هر روز اولين كسانى كه طلوع خورشيد رو ميبينند و روز رو شروع ميكنند ساكنان سواحل شرقى ساموا هستند.

اولين طلوع خورشيد كره زمين در پنجشنبه يازده آذر در ساحل شرقى





آخرين جايى كه امروز ديديم خاص ترين مكان ساموا هست. دو تا حفره آتشفشانى كنار هم كه از پايين به هم ارتباط دارند. يكى ازاين حفره ها از طريق يك تونل كوتاه به اقيانوس راه داره و داخل اين حفره ها آب مياد. دهانه يكى از حفره ها خيلى بزرگه و از سطح زمين بيست مترى پايينتره. يك نردبان براى پايين رفتن و شنا كردن داخل اين حفره آتشفشانى قرار دادند. از داخل اون تونل آبى هم ميشه زيرآبى شنا كرد و به اقيانوس رسيد. رابين اين كار رو انجام داد ولى من چون شنا كردنم تعريفى نداره اعتماد به نفس انجامش رو نداشتم.


حفره آتشفشانى متصل به اقيانوس كه تبديل به يك محل فوق العاده استثنايى براى شنا كردن شده

قبل از غروب يك هتل لوكس كنار ساحل براى گرفتن اتاق رفتيم كه قيمتش وحشتناك بود. ارزونترين اتاقش هشتصد تالا بود. توى جاده رانندگى كرديم و نهايتا يك “فَلى” كنار ساحل به قيمت هشتاد تالا پيدا كرديم. از شب قبل هم ساده تر. بدون صبحانه و شام و حتى پنكه هم نداريم.


فَلى كه امشب توش ميخوابم

اينجا خونه هاى مردم فَلى هست. چيزى شبيه آلاچيق دايره اى با اندازه هاى مختلف. يك سقف و چند تا ستون اطرافش. تقريبا همش از چوب درخت نارگيل درست ميشه. معمولا ديوار نداره و اگر هم داشته باشه ديوار كوتاهه و تا بالا نمياد. ظاهرا بدليل بادهاى شديد اقيانوسى از قديم خونه يا همون فَلى رو اينجورى ميساختند تا باد خرابش نكنه. البته سيستم تهويش هم در شب خوبه






منبع: سفر نامه سفر نوشت


ساموا

 

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
ساموا، روز چهارم




امروز به بندرگاه جزيره شرقى ساموا يعنى اوپولو رفتيم تا با اتوبوس دريايى به ساوايى جزيره غربى بريم. بليط يك طرفه براى خودرو و دو سرنشين صد و هفت تالا بود. مسير هفتاد دقيقه اى بدليل مواج بودن دريا، صندلى هاى سفت و گرماى هوا دير گذشت.

ساوايى از اوپولو بزرگتره ولى درصد كمى از مردم ساموا اينجا زندگى ميكنند. يك جاده در امتداد ساحل دور تا دور جزيره كشيده شده و به قسمت هاى مركزى دسترسى وجود نداره. امروز ما از شرق كه تنها شهر كوچك ساوايى هم اونجاست شروع كرديم و در امتداد ساحل جنوبى به سمت غرب حركت كرديم. توى مسير دو تا آبشار ديديم. آبشار اصلى جزيره كه بلندترين آبشارش هم هست از دسترس ما خارج بود.

جالب ترين پديده امروز ديدن فواره هاى طبيعى آب اقيانوس بود. زمانى كه گدازه هاى آتش فشانى به اقيانوس رسيدند و سرد شدند داخلشون تونل هايى ايجاد شده كه هر بار موج ها به سمت ساحل مياند از داخل اين حفره ها آب به بالا پاشيده ميشه. تعدادشون سه تا بود و بزرگترينش آب رو تا ارتفاع سى-چهل مترى هم به بالا پرتاب ميكرد.

فوران آب اقيانوس از تونل هاى آتش فشانى. پديده اى بسيار ديدنى در سواحل جنوبى جزيره ساوايى كشور ساموا
در دماغه غربى ساوايى غروب زيبا رو تماشا كرديم و كمى جلوتر داخل يك روستا يك فَلى براى خوابيدن گرفتيم. صد تالا براى دو نفر به همراه شام و صبحانه. اين فلى خيلى واقعيه، هيچ فلزى توش بكار نرفته و ديوار هم نداره. فقط يك لامپ كوچك به سقفش آويزونه. اطرفش پر از درخت نارگيله و ستاره ها از بين برگ هاى نارگيل چشمك ميزنند. با اقيانوس هم چند مترى بيشتر فاصله نداره و هواى خنكى كه از روى آب ميومد باعث شد يادم بره توى روز هوا به سى و هفت درجه هم رسيده بود.

**********


ساموا، روز پنجم




بعد از صبحانه و گشت زدن توى روستاى فاله آلوپو به سمت ساحل شمالى ساوايى حركت كرديم. جاده اى كه هم روى گوگل بود هم نقشه توريستى ساموا، بعد از اينكه خاكى و سنگى شد يكجايى كنار ساحل نزديك چند تا خونه متروكه تمام شد! به نظر ميومد سال ها قبل بر اثر طوفان شديدى همه از اونجا رفتند و هيچكس حواسش نبوده اين جاده رو روى نقشه اصلاح كنه.

در ادامه مسير دو تا غار كه در زمان سرد شدن گدازه ها ايجاد شده ديدم. يكى از غارها حدود چهار كيلومتر طول داشت و داخلش پرستوها لونه كرده بودند. مسير ديدن اين غار زيباييش كمتر از غار نبود. درختان موزى كه از بين گدازه ها در اومده بودند، مزرعه هاى كاكائو و آناناس و مرغ هاى مينايى كه مثل بقيه جاهاى ساموا اينجا هم بودند.

عصر از روستايى ديدن كرديم كه آخرين فوران آتش فشان جزيره صد سال پيش از اينجا عبور كرده. سرعت گدازه ها كم بوده و روستايى ها موفق شدند فرار كنند.

بازمانده كليساى روستاى ساله آلوا در ميان گدازه هاى فوران آتش فشانى صد سال پيش
توى يكى از روستاهاى ساحل شمالى يك فلى براى خوابيدن اجاره كرديم. ديگه مهم نيست چه قيمتى بگند، ما صد تالا براى فلى ميديم بعلاوه صبحانه و شام

كل شبكه موبايل ساوايى ساعت هاست قطع شده و همون اينترنت كم سرعت هم ديگه ندارم. كلا اينترنت در ساموا كالايى گرانبهاست. حتى هتل هاى لوكس هم پول اينترنت رو جداگانه حساب ميكنند. براى هر ساعت اينترنت وايفاى پانزده الى سى تالا. اينترنت من همش از طريق سيم كارت موبايل هست، يك گيگابايت به قيمت بيست و چهار تالا كل اينترنت من در طول سفرم به ساموا هست.

******************


ساموا، روز ششم



يكشنبه توى ساموا يعنى كليسا و ديگر هيچ

صبح بعد از خوردن صبحانه حاضر شديم تا به همراه خانواده اى كه ميزبانمون بودند بريم كليسا، براى ديدن بخش بزرگى از فرهنگ ساموا و البته احترام به خانواده. اكثر اهالى روستا با لباس هاى سفيد در راه كليسا بودند. مراسم دعا و نيايش فرق چندانى با اروپا نداشت، رسمى و ساده، فقط گاهى كشيش جك ميگفت كه اينرو از خنده مردم متوجه ميشدم. انتظار داشتم مراسم مثل اونچه قبلا در آفريقا ديده بودم با رقص و آواز همراه باشه كه اينطور نبود.

بعد از كليسا و بازگشت، پسر ارشد خانواده من و چهار تا مهمان ديگر به اصطلاح مسافرخونشون رو برد به آشپزخانه كاملا سنتيشون، جايى كه ناهار مهم يكشنبه داشت پخته ميشد. توى ساموا هر كجا كه ظهر يكشنبه باشى ناهار مهمان اون خانواده هستى.

آشپزخانه سنتى مسافرخانه ما
بعد از ناهار به سمت اسكله حركت كرديم. با اتوبوس دريايى ساوايى رو به سمت جزيره قبلى يعنى اوپولو ترك كرديم. كمى توى جاده هاى جنوب غربى جزيره رانندگى كرديم تا به ساحل بازگشت به بهشت رسيديم. هفتاد سال پيش فيلمى با همين عنوان اينجا ساخته شده. ورودى ساحل سى تالا براى هر نفر بود كه باعث شد ما قيد بازگشت به بهشت رو بزنيم

عصر شده بود كه يك مكان كنار ساحل براى اقامتمون پيدا كرديم. به جاى صد اينبار صد و بيست تالا داديم و دو تا فلى گرفتيم. رابين قدرى سرما خورده و بهتره كمى با فاصله بخوابيم



منبع: سفر نامه سفر نوشت


ساموا

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا