- عضویت
- 13/10/20
- ارسال ها
- 1,156
- امتیاز واکنش
- 33,669
- امتیاز
- 418
- محل سکونت
- ...
- زمان حضور
- 151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
شما به عنوان مهاجر و بعد از ترک وطن، شبکهٔ مناسبات و دوستیهایی که در آن زندگی کرده و با آنها آشنا بودهاید را از دست میدهید؛ مناسبات و روابطی که از جنبههای گوناگون عاطفی، اجتماعی، اقتصادی و تامین نیازمندیها و امکانات زندگی، شما را پشتیبانی میکرد و به واسطه آنها احساس قدرت میکردید.
هیچ وقت نمیتوانید با تعریف دیگران از کل مشکلات مهاجرت به کشوری دیگر مطلع شوید اما حداقل میتوانید برای برخی از رایجترین مشکلات احتمالی خودتان را آماده کنید.
رفتن و بستن کوله بار سفر این روزها دارد ته ذهن خیلی از ما وول میخورد. میرویم برای ساختن زندگی بهتر، رفاه و آزادی بیشتر. میرویم تا به خواستههایمان برسیم و آن زندگی ایدهآلی که حق خودمان میدانیم به دست بیاوریم. اما آیا قبل از رفتن به این فکر کردهایم که چه سنگهایی سر راهمان هست؟!
شما به عنوان مهاجر و بعد از ترک وطن، شبکهٔ مناسبات و دوستیهایی که در آن زندگی کرده و با آنها آشنا بودهاید را از دست میدهید؛ مناسبات و روابطی که از جنبههای گوناگون عاطفی، اجتماعی، اقتصادی و تامین نیازمندیها و امکانات زندگی، شما را پشتیبانی میکرد و به واسطه آنها احساس قدرت میکردید.
مطمئناً تحمل چنین موقعیتی برای هرکسی آسان نیست. فرد تازه وارد، مکانی برای استقرار ندارد، به جز بستگان و دوستان احتمالی که ممکن است در جامعهٔ میزبان داشته باشد، که آنها هم به دلیل شرایط ویژهٔ زندگی در غربت، نمیتوانند کمک و پشتیبانی موثری به فرد تازه وارد بکنند.
از طرفی خود فرد هم کس دیگری را نمیشناسد و با نهادها و موسسههای کشور میزبان آشنایی ندارد.
علاوه بر این، هنگام ورود به کشور تازه ممکن است بیکاری و بیپولی و تسلط نداشتن بر زبان کشور میزبان هم بر دردسرهایش اضافه شود.
حالا اگر شما از آن دسته افرادی هستید که مقدمات رفتنتان را آماده کرده و تصمیمتان برای رفتن قطعی است، ما در این مطلب سعی داریم مروری کنیم بر اساسیترین مشکلات پیشرویتان و اینکه چهطور میتوانیم با این سختیها کنار بیاییم.
حتی اگر شما به خوبی هم کار کنید باز هم در میان اهالی بومی کسانی را میبینید که به شما به چشم فردی نگاه میکنند که آمدهاید و دارید جای آنها را میگیرید و از امکانات و خدماتی که متعلق به آنهاست، بهرهمند میشوید.
مسئله اینجاست که مخاطبتان اصلا نمیفهمد منظور شما دقیقا چیست. لطفا قبل از رفتن، سعی کنید حسابی روی یادگیری زبان جدید وقت بگذارید.
هر چهقدر هم که بر زبان کشور مقصدتان تسلط داشته باشید کم است. زبان بزرگترین وسیله ارتباطی شماست و تسلط شما بر زبان کشور مقصد، تحمل خیلی از مشکلات احتمالی را آسان میکند.
اگر خودتان هم فردی برونگرا باشید که وقت زیادی را با دوستانتان میگذراندید و محیط جدیدتان در جایی باشد که هیچ آشنا و یا هم زبانی نزدیکتان نباشد، که دیگر بدتر. این موقعهاست که واقعا احساس تنهایی آزاردهنده میشود.
برای غلبه بر این مشکل میتوانید قبل از رفتن و انتخاب مکان مهاجرت یک یا دو دوست پیدا کنید. حالا اگر آشنا و دوستی ندارید، نگران نباشید. این روزها در اکثر کشورها و شهرهای دنیا ایرانیها زندگی میکنند. کافی است بدانید به قول معروف پاتوق ایرانیها کجاست.
البته امروزه شبکههای اجتماعی هم به شما کمک میکند تا در هر گوشه از دنیا که هستید هموطنان خود را به آسانی پیدا کنید و در گروههای دوستانه آنها شرکت کنید.
حالا آمدهاید در جایی که تفاوت زیادی با سرزمین خودتان دارد. اینجا از نحوه سلام کردن و لباس پوشیدن و غذا خوردن گرفته تا روابط دوستانه و… همه چیز متفاوت است. برای اینکه خیلی شوکه نشوید، سعی کنید قبل از رفتن در مورد آداب، رسوم، فرهنگ و حتی روانشناسی مردم کشور مقصدتان اطلاعات کافی داشته باشید.
مثلا ممکن است در کشور خودمان با دیدن یک بچه کوچک خوشگل بروید دستی به سرش بکشید و حتی ببوسیدش، بعد مادرش واکنشی مثبت نشان دهد و از تعریفی که شما از فرزندش میکنید، خرسند هم باشد؛ اما اگر این کار را در یک کشور دیگر انجام دهید، با واکنشی کاملا متفاوت از سمت والدینش مواجهه شوید. پس مطالعه در مورد فرهنگ کشور مورد نظرتان را جدی بگیرید.
برای بعضیها اوایل این تفاوتها تازگی دارد اما کمی بعد حس دلتنگی به سراغتان میآید. دلتان هوای شهر و دیار خودتان را میکند. دلتان میخواهد هنگامی که در شهر قدم میزنید، یک نشانهٔ آشنا ببیند، اما در اکثر موارد خبری از اینها نیست. این حالت در اوایل مهاجرت، شدیدتر است اما هیچ وقت به طور کامل از بین نمیرود، فقط شدتش کم میشود وگاه بهگاه به سراغتان میآید.
هر چهقدر موقعیت و شرایط زندگیتان خوب پیش برود و به قول معروف چرخ زندگی برایتان خوب بچرخد و مجالی برای لـ*ـذت بردن از موقیعتهای مکان تازه داشته باشید، کنار آمدنتان با این حس و حال راحتتر خواهد بود.
حتی اگر شما به خوبی هم کار کنید باز هم در میان اهالی بومی کسانی را میبینید که به شما به چشم فردی نگاه میکنند که آمدهاید و دارید جای آنها را میگیرید و از امکانات و خدماتی که متعلق به آنهاست، بهرهمند شوید. البته شدت این احساس از کشوری به کشور دیگر متفاوت خواهد بود.
در این مواقع سعی کنید روابط دوستانهتان را حفظ کنید. صادقانه بگویم، تنها راهکارتان برای غلبه بر این مشکل، شاید پذیرش این واقعیت باشد.
برای پیشگیری از این مشکل هنگام مهاجرت در مورد کار و حرفه بیگدار به آب نزنید. خوب بررسی کنید، ببینید آیا میتوانید آنجا کار مناسبی پیدا کنید؟ ببینید تخصص و حرفهایی که بلد هستید آنجا به کارتان میآید؟ اگر هم تخصص و مهارت خاصی ندارید، سعی کنید حتما مهارتی را یاد بگیرید؛ چون با داشتن مهارت احتمال پیدا کردن کار برای شما بیشتر میشود.
مسکن ارزانتری برای خود تهیه کنید. اگر در شهر بزرگی زندگی میکنید، برای صرفه جویی در وقت و هزینهها چگونگی استفاده از مسیرهای رفتوآمد کوتاهتر و وسایل نقلیه عمومی را سریعتر یاد بگیرید.
در مورد خورد و خوراک، پوشاک و خلاصه همه چیزتان تا میتوانید صرفهجویی کنید. ممکن است اوایل به شما سخت بگذرد، ولی این شرایط با پیدا کردن کار مناسب رفع میشود و این صرفهجوییها شما را از تنش بزرگی به نام بیپولی در غربت، در امان نگه میدارد.
بنابراین سعی کنید کمی هم در مورد قوانین کشور میزبان اطلاعات جمع کنید.
کمکم با ماندگارشدنتان در کشور تازه و بالارفتن سن و تشکیل خانواده و فرزنددار شدن این مشکلات جای خود را به مشکلات تازهایی میدهد. مثلا اگر مجرد رفته باشید، سختی در پیداکردن همسر مناسب در غربت و اینکه اصلا همسرتان ایرانی خواهد بود یا اهل کشور میزبان، یا شاید او هم مهاجری باشد از یک گوشه دیگر دنیا.
بعد از آن هم باید با مشکلات احتمالی در چگونگی برخورد و تربیت فرزندان دست و پنجه نرم کنید. مثلا به احتمال قوی فرزندتان بیشتر خودش را اهل کشور میزبان میداند تا ایرانی و شاید حتی نخواهد با شما فارسی صحبت کند. این دسته از مشکلات، خودش مطلب جداگانهای لازم دارد.
منبع: مجله گردشگری شاخه
هیچ وقت نمیتوانید با تعریف دیگران از کل مشکلات مهاجرت به کشوری دیگر مطلع شوید اما حداقل میتوانید برای برخی از رایجترین مشکلات احتمالی خودتان را آماده کنید.
رفتن و بستن کوله بار سفر این روزها دارد ته ذهن خیلی از ما وول میخورد. میرویم برای ساختن زندگی بهتر، رفاه و آزادی بیشتر. میرویم تا به خواستههایمان برسیم و آن زندگی ایدهآلی که حق خودمان میدانیم به دست بیاوریم. اما آیا قبل از رفتن به این فکر کردهایم که چه سنگهایی سر راهمان هست؟!
شما به عنوان مهاجر و بعد از ترک وطن، شبکهٔ مناسبات و دوستیهایی که در آن زندگی کرده و با آنها آشنا بودهاید را از دست میدهید؛ مناسبات و روابطی که از جنبههای گوناگون عاطفی، اجتماعی، اقتصادی و تامین نیازمندیها و امکانات زندگی، شما را پشتیبانی میکرد و به واسطه آنها احساس قدرت میکردید.
مطمئناً تحمل چنین موقعیتی برای هرکسی آسان نیست. فرد تازه وارد، مکانی برای استقرار ندارد، به جز بستگان و دوستان احتمالی که ممکن است در جامعهٔ میزبان داشته باشد، که آنها هم به دلیل شرایط ویژهٔ زندگی در غربت، نمیتوانند کمک و پشتیبانی موثری به فرد تازه وارد بکنند.
از طرفی خود فرد هم کس دیگری را نمیشناسد و با نهادها و موسسههای کشور میزبان آشنایی ندارد.
علاوه بر این، هنگام ورود به کشور تازه ممکن است بیکاری و بیپولی و تسلط نداشتن بر زبان کشور میزبان هم بر دردسرهایش اضافه شود.
حالا اگر شما از آن دسته افرادی هستید که مقدمات رفتنتان را آماده کرده و تصمیمتان برای رفتن قطعی است، ما در این مطلب سعی داریم مروری کنیم بر اساسیترین مشکلات پیشرویتان و اینکه چهطور میتوانیم با این سختیها کنار بیاییم.
حتی اگر شما به خوبی هم کار کنید باز هم در میان اهالی بومی کسانی را میبینید که به شما به چشم فردی نگاه میکنند که آمدهاید و دارید جای آنها را میگیرید و از امکانات و خدماتی که متعلق به آنهاست، بهرهمند میشوید.
- زبان!
مسئله اینجاست که مخاطبتان اصلا نمیفهمد منظور شما دقیقا چیست. لطفا قبل از رفتن، سعی کنید حسابی روی یادگیری زبان جدید وقت بگذارید.
هر چهقدر هم که بر زبان کشور مقصدتان تسلط داشته باشید کم است. زبان بزرگترین وسیله ارتباطی شماست و تسلط شما بر زبان کشور مقصد، تحمل خیلی از مشکلات احتمالی را آسان میکند.
- برای احساس تنهایی آماده باشید
اگر خودتان هم فردی برونگرا باشید که وقت زیادی را با دوستانتان میگذراندید و محیط جدیدتان در جایی باشد که هیچ آشنا و یا هم زبانی نزدیکتان نباشد، که دیگر بدتر. این موقعهاست که واقعا احساس تنهایی آزاردهنده میشود.
برای غلبه بر این مشکل میتوانید قبل از رفتن و انتخاب مکان مهاجرت یک یا دو دوست پیدا کنید. حالا اگر آشنا و دوستی ندارید، نگران نباشید. این روزها در اکثر کشورها و شهرهای دنیا ایرانیها زندگی میکنند. کافی است بدانید به قول معروف پاتوق ایرانیها کجاست.
البته امروزه شبکههای اجتماعی هم به شما کمک میکند تا در هر گوشه از دنیا که هستید هموطنان خود را به آسانی پیدا کنید و در گروههای دوستانه آنها شرکت کنید.
- تفاوتهای فرهنگی را جدی بگیرید!
حالا آمدهاید در جایی که تفاوت زیادی با سرزمین خودتان دارد. اینجا از نحوه سلام کردن و لباس پوشیدن و غذا خوردن گرفته تا روابط دوستانه و… همه چیز متفاوت است. برای اینکه خیلی شوکه نشوید، سعی کنید قبل از رفتن در مورد آداب، رسوم، فرهنگ و حتی روانشناسی مردم کشور مقصدتان اطلاعات کافی داشته باشید.
مثلا ممکن است در کشور خودمان با دیدن یک بچه کوچک خوشگل بروید دستی به سرش بکشید و حتی ببوسیدش، بعد مادرش واکنشی مثبت نشان دهد و از تعریفی که شما از فرزندش میکنید، خرسند هم باشد؛ اما اگر این کار را در یک کشور دیگر انجام دهید، با واکنشی کاملا متفاوت از سمت والدینش مواجهه شوید. پس مطالعه در مورد فرهنگ کشور مورد نظرتان را جدی بگیرید.
- آماده غم غربت باشید
برای بعضیها اوایل این تفاوتها تازگی دارد اما کمی بعد حس دلتنگی به سراغتان میآید. دلتان هوای شهر و دیار خودتان را میکند. دلتان میخواهد هنگامی که در شهر قدم میزنید، یک نشانهٔ آشنا ببیند، اما در اکثر موارد خبری از اینها نیست. این حالت در اوایل مهاجرت، شدیدتر است اما هیچ وقت به طور کامل از بین نمیرود، فقط شدتش کم میشود وگاه بهگاه به سراغتان میآید.
هر چهقدر موقعیت و شرایط زندگیتان خوب پیش برود و به قول معروف چرخ زندگی برایتان خوب بچرخد و مجالی برای لـ*ـذت بردن از موقیعتهای مکان تازه داشته باشید، کنار آمدنتان با این حس و حال راحتتر خواهد بود.
- یادتان باشد شهروند درجه دو خواهید بود
حتی اگر شما به خوبی هم کار کنید باز هم در میان اهالی بومی کسانی را میبینید که به شما به چشم فردی نگاه میکنند که آمدهاید و دارید جای آنها را میگیرید و از امکانات و خدماتی که متعلق به آنهاست، بهرهمند شوید. البته شدت این احساس از کشوری به کشور دیگر متفاوت خواهد بود.
در این مواقع سعی کنید روابط دوستانهتان را حفظ کنید. صادقانه بگویم، تنها راهکارتان برای غلبه بر این مشکل، شاید پذیرش این واقعیت باشد.
- شاید بیکار بمانید و کار ایده آل پیدا نکنید
برای پیشگیری از این مشکل هنگام مهاجرت در مورد کار و حرفه بیگدار به آب نزنید. خوب بررسی کنید، ببینید آیا میتوانید آنجا کار مناسبی پیدا کنید؟ ببینید تخصص و حرفهایی که بلد هستید آنجا به کارتان میآید؟ اگر هم تخصص و مهارت خاصی ندارید، سعی کنید حتما مهارتی را یاد بگیرید؛ چون با داشتن مهارت احتمال پیدا کردن کار برای شما بیشتر میشود.
- از بیپولی پیشگیری کنید
مسکن ارزانتری برای خود تهیه کنید. اگر در شهر بزرگی زندگی میکنید، برای صرفه جویی در وقت و هزینهها چگونگی استفاده از مسیرهای رفتوآمد کوتاهتر و وسایل نقلیه عمومی را سریعتر یاد بگیرید.
در مورد خورد و خوراک، پوشاک و خلاصه همه چیزتان تا میتوانید صرفهجویی کنید. ممکن است اوایل به شما سخت بگذرد، ولی این شرایط با پیدا کردن کار مناسب رفع میشود و این صرفهجوییها شما را از تنش بزرگی به نام بیپولی در غربت، در امان نگه میدارد.
- با قوانین و مقرارت کشور میزبان آشنا شوید
بنابراین سعی کنید کمی هم در مورد قوانین کشور میزبان اطلاعات جمع کنید.
- خودتان را برای مشکلات بلندمدت آماده کنید
کمکم با ماندگارشدنتان در کشور تازه و بالارفتن سن و تشکیل خانواده و فرزنددار شدن این مشکلات جای خود را به مشکلات تازهایی میدهد. مثلا اگر مجرد رفته باشید، سختی در پیداکردن همسر مناسب در غربت و اینکه اصلا همسرتان ایرانی خواهد بود یا اهل کشور میزبان، یا شاید او هم مهاجری باشد از یک گوشه دیگر دنیا.
بعد از آن هم باید با مشکلات احتمالی در چگونگی برخورد و تربیت فرزندان دست و پنجه نرم کنید. مثلا به احتمال قوی فرزندتان بیشتر خودش را اهل کشور میزبان میداند تا ایرانی و شاید حتی نخواهد با شما فارسی صحبت کند. این دسته از مشکلات، خودش مطلب جداگانهای لازم دارد.
منبع: مجله گردشگری شاخه
مشکلات مهاجرت به خارج از کشور
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com