- عضویت
- 6/2/20
- ارسال ها
- 7,624
- امتیاز واکنش
- 13,279
- امتیاز
- 428
- زمان حضور
- 82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
در ساخت اجتماعی- اقتصادی هر نظامی، شبکه ای تاروپودی شکل از فرایند تقسیم کار اجتماعی وجود دارد. این شبکه، همیشه و در همه حال، در دو شکل واقعی حیات داشته است: یکی شکل تاریخی حیات فرهنگی و دیگری شکل سازمانی آن. ديالكتيك تکمیلی و یا هم خوانی آن- به زبان گورویچ- به صورت هم فراخوان های تاریخی اجتماعی و سازمان اجتماعی در هر دورۀ تاریخی و هر موقعیت ساختاری، می تواند محمل و بسـ*ـتری تلقی شود که جوامع بر اساس و به برکت آن موجودیت می یابند.
نظریه های جامعه شناسی عوامل گرایانه، در هر دو شکل معروف و مکتبی انسجام گرایی و تضادگرایی، هر کدام درگیر با این مشکل هستند که مکانیزم یا سازواره ای عملکرد این بسـ*ـتر یا محمل بر انسان و حیات بشری را، یکسوگرایانه و مکانیکی می نگرند.
تئوری تفسیرگرایی سازوارۀ بالا، که مهم ترین عنصر تحلیل سازمانی است، را به شرح ذیل مورد انتقاد قرار می دهد:
با ورود انسان به چهارچوبۀ موقعیت ساختاری در هر دورۀ تاریخی، نقش هایی از پیش تعریف شده وجود دارند که به انسان تحمیل می شوند و انسان به تعبیری که در این مکتب عنوان می شود این نقش ها را بازی می کند، به همان نحوی که بازیگری در صحنۀ تئاتر نقش تعریف شده ای را ایفا می کند. این سازواره را با عنوان «نقش بازی» از شکل دیگر ورود انسان به جامعه جدا می کنند.
شکل دیگر این ورود با اصطلاح «نقش گیری» خصایص مکتبی تفسیرگرایانه را هویدا می سازد. نقش گیری در این معنا فرایندی است که در آن انسان علاوه بر نقش تحمیلی که در سازوارۀ «نقش بازی» ایفا می کند شروع به «گرفتن» نقش های گونه گونی می کند که بایستی خطوط کنش خود را به آن سوی، در هر لحظه تنظیم کند. «گرفتن»، البته فرایندی است که با درک و تعبیر نقش های اجتماعی دیگران در نظام تقسیم کار آغاز کرده و سپس با تنظیم خطوط کنش در برابر موقعیت موجود، کنش متقابل اجتماعی نمادین سامان می گیرد.
تفاوت اصلی میان کنش متقابل نمادی و کنش اجتماعی در دیگر نظرات درست از همین اختلاف سازوارۀ نقش اجتماعی مایه می گیرد که به دو صورت «بازی» و «گرفتن» تعبیر شده اند. مبانی تئوری تفسیر گرایی و سازوارۀ «نقش گیری» در نظریۀ جرج هربرت ميد شالوده گرفت و سپس در نظریات جامعه شناختی هربرت بلومر تکمیل شدند(برای اطلاع بیشتر ر.ک: تنهاییف درآمدی بر مکاتب جامعه شناسی، مشهد، نشر مرندیز، 1377)
نظریه های جامعه شناسی عوامل گرایانه، در هر دو شکل معروف و مکتبی انسجام گرایی و تضادگرایی، هر کدام درگیر با این مشکل هستند که مکانیزم یا سازواره ای عملکرد این بسـ*ـتر یا محمل بر انسان و حیات بشری را، یکسوگرایانه و مکانیکی می نگرند.
تئوری تفسیرگرایی سازوارۀ بالا، که مهم ترین عنصر تحلیل سازمانی است، را به شرح ذیل مورد انتقاد قرار می دهد:
با ورود انسان به چهارچوبۀ موقعیت ساختاری در هر دورۀ تاریخی، نقش هایی از پیش تعریف شده وجود دارند که به انسان تحمیل می شوند و انسان به تعبیری که در این مکتب عنوان می شود این نقش ها را بازی می کند، به همان نحوی که بازیگری در صحنۀ تئاتر نقش تعریف شده ای را ایفا می کند. این سازواره را با عنوان «نقش بازی» از شکل دیگر ورود انسان به جامعه جدا می کنند.
شکل دیگر این ورود با اصطلاح «نقش گیری» خصایص مکتبی تفسیرگرایانه را هویدا می سازد. نقش گیری در این معنا فرایندی است که در آن انسان علاوه بر نقش تحمیلی که در سازوارۀ «نقش بازی» ایفا می کند شروع به «گرفتن» نقش های گونه گونی می کند که بایستی خطوط کنش خود را به آن سوی، در هر لحظه تنظیم کند. «گرفتن»، البته فرایندی است که با درک و تعبیر نقش های اجتماعی دیگران در نظام تقسیم کار آغاز کرده و سپس با تنظیم خطوط کنش در برابر موقعیت موجود، کنش متقابل اجتماعی نمادین سامان می گیرد.
تفاوت اصلی میان کنش متقابل نمادی و کنش اجتماعی در دیگر نظرات درست از همین اختلاف سازوارۀ نقش اجتماعی مایه می گیرد که به دو صورت «بازی» و «گرفتن» تعبیر شده اند. مبانی تئوری تفسیر گرایی و سازوارۀ «نقش گیری» در نظریۀ جرج هربرت ميد شالوده گرفت و سپس در نظریات جامعه شناختی هربرت بلومر تکمیل شدند(برای اطلاع بیشتر ر.ک: تنهاییف درآمدی بر مکاتب جامعه شناسی، مشهد، نشر مرندیز، 1377)
رهیافت جامعه شناسی توسعۀ اجتماعی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: