- عضویت
- 6/6/20
- ارسال ها
- 282
- امتیاز واکنش
- 16,180
- امتیاز
- 303
- محل سکونت
- طِ
- زمان حضور
- 86 روز 16 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
ژاک لوئی داوید (به فرانسوی: Jacques-Louis David) (زاده ۳۰ اوت ۱۷۴۸ – درگذشته ۲۹ دسامبر ۱۸۲۵) نقاشنامدار فرانسوی و از پیشگامان سبک نئوکلاسیسیسم بودهاست.
ژاک لوئی داوید از دانشآموختگان مدرسه عالی ملی هنرهای زیبای پاریس بود. در سالهای ۱۷۸۰ نوع نگرش او به تاریخ نقاشی نشانهٔ یک تحول در سلیقه از سبک راحتروکوکو به سمت سختی و دشواری کلاسیک و به اوج رسیدن احساس و تلفیق با شرایط اخلاقی سالهای پایانی رژیم باستانی بود.
وی از هواداران انقلاب فرانسه و از دوستان نزدیکماکسیمیلیان ربسپیر، یکی از معروفترین رهبران انقلاب فرانسه و بعدها از هواداران ناپلئون بناپارت گردید. ژاک لوئی دیوید پس از تبعید ناپلئون و بازگشت بوربونها به سلطنت فرانسه، بخاطر نقشش در اعدام لوئی شانزدهم، محاکمه شد. اما لوئی هجدهم وی را مورد بخشش قرار داد و حتی به وی پیشنهاد همکاری با دربار را کرد. اما ژاک لوئی داوید آن را نپذیرفت و به تبعید خود خواسته دربلژیک رفت. داوید در اوایل قرن ۱۹ تعداد زیادی شاگرد داشت که همین امر باعث شد که تأثیر زیادی در هنر فرانسه خصوصاً در نقاشی تالار آمورشگاهی داشته باشد.
وی در تاریخ ۲۹ دسامبر ۱۸۲۵ میلادی در بروکسل درگذشت.
◇اوایل زندگی
ژاک لویی داوید در یک خانوادهٔ ثروتمند و از بازرگانان و تجار در ۳۰ اوت ۱۷۴۸ در پاریس به دنیا آمد. در آغاز دورانی که همراه با تغییرات عمیق زیبایی شناختی و اجتماعی بود. او تنها فرزند خانواده بود. از طرف پدر از خانوادهای بورژوا برخاست که به دنبال بهبود موقعیت خود در جهان از طریق کار سخت بودند و از طرف مادر از محیطی که برایشان تفاوتی میان خلق هنری و کاردستی و بدنی (فیزیکی) در تولید کار وجود نداشت. حدوداً ۹ ساله بود که پدرش در یک دوئل کشته شد و تحت تکفل عموهایش قرار گرفت. شاید این شرایط دلایلی باشند برای علائمی از عدم توانایی برای برقراری ارتباط و لجاجتی که ویژگی شخصی او شد. او توموری در صورتش داشت که مانع از حرف زدنش میشد به همین خاطر همیشه مشغول طراحی بود، تمام دفاترش با نقاشی پوشیده شده بود. داوید تصمیم گرفت که نقاش شود بر خلاف اینکه عموها و مادرش میخواستند که او مهندس شود. داوید به مخالفتها غلبه کرد و برای یادگیری نقاشی نزد فرانسوا بوشه (فرانسوا بوشه) استاد ونقاش آن دوره که خویشاوند نزدیکش هم بود رفت که نفوذ بوشه را در برخی از آثار اولیه اش میتوان باز شناخت نبرد مارس مینروا(۱۷۷۱). بوشه نقاش سبک روکوکو بود اما به دلیل تغییر سلیقهها از سبکروکوکو به سبک کلاسیک باعث شد بوشه تصمیم بگیرد به جای آموزش داوید او را نزد دوستش ژوزف ماریا وین نقاشی که سبک کلاسیک را در مقابل روکوکو استفاده میکرد بفرستد؛ بنابراین داوید در سن ۱۶ سالگی در سال ۱۷۶۴ برای آموزش نزد وین (پروفسور آموزشگاه سلطنتی) رفت. وین ایدههای تازهای در هنر داشت. او مهارت و استادی مقلدانی چون بوشه و فراگونار را کنار گذاشت و به مطالعهٔ طبیعت و نور طبیعی پرداخت. او یکی از نخستین کسانی بود که از بازگشت به کلاسیک باستان به عنوان منبع الهامی اخلاقی و خلو ص هنری حمایت کرد و کارهایش بیشتر با وقار بودند تا ساده و زاهدانه. جهتگیریهای دو گانهٔ داوید به عنوان یک نقاش از همان آغاز خود را نشان داد: از یک طرف او به بزرگی و شکوه متمایل بود و از طرف دیگر به واقعیت، اما بیشتر از همه در آن سنین جوانی محرک اصلی او این بود که برای خود جایگاهی در آموزشگاه دست و پا کند. تنفر شدید داوید از آموزشگاه به خاطر رد کردن پیاپی او برای او تا آخر عمر باقیماند. اولین بار به دلیل همفکری نکردن با وین و بر اساس داستانهای غیرواقعی موقعیت برد را از دست دادو با دیگر به خاطر تعدادی از شاگردان که برای سالها در این رقابتها شرکت کرده بودند. وین احساس کرد که آموزشهای داوید میتواند در برابر این نقاشهای سطح متوسط آماده باشد اما داوید موفق به پیروزی نشد. در اعتراض داوید تلاش کرد که با نخوردن غذا از گرسنگی بمیرد. در آخر در سال ۱۷۷۴ برندهٔ جایزهٔ رم شد. نام اثر: (Antiochus and stratonice) این اثر در واقع اولین کار او بود که در آن استعداد ویژهٔ خود را که بعداً شهرت خود را مدیون آن شد به نمایش گذاشت (قدرت و حرارت ترکیب بندی و درخشندگی رنگها)، هر چند این اثر هنوز از مقداری تصنعی بودن و اغراقآمیز بودن حالت نمایشی در آن رنج میبرد. او به همراه وین در سال ۱۷۷۵ در سن ۲۶ سالگی به ایتالیا رفت. وین به عنوان مدیر آموزشگاه انتخاب شده بود. داوید بیشتر اوقات نخستین سال اقامتش در رم شهری که زیر سلطهٔ گوته وینکلمان (یوهان یواخیم وینکلمان) و آنگلیکا کاوفمان
بود را صرف طراحی چشم، گوش، پا و دستهای زیباترین تندیسها کرد. غالب نقاشیهای این سالهای تعینکنندهٔ حیات هنری او از دست رفتهاند با این همه شواهد نشانگر آن است که این کارها مانند کارهای کاراواجو و تیرگی پردازان در سایهای سیاه غرق شده بودند. در آن هنگام او در مورد استادان بزرگ مطالعه میکرد و بیشتر از همه خواستار رافائل منگس بود. آثار داوید در آن دوران دارای رئالیسم آناتومیکی بودند، بی واسطه بودن ارتباط با میلها، رنگهای پاکیزه و قدرت کنتراستها همه حکایت از مدلهای جدید ایتالیایی داشتند اما ترکیب بندی آنها هم چنان سلیقهٔ نقاش فرانسویباروک قرن ۱۸ را منعکس میکرد. داوید دربارهٔ سفرش به ایتالیا گفت: «پرده از برابر چشمانم افتاد من متوجه شدم که نمیتوانم سبک خود را بهبود بخشم به خاطر اینکه زیر بنای اصل آن اشتباه بود و من باید آغاز میکردم به اینکه تمام آن چیزی را که زمانی زیبایی و حقیقت میپنداشتم را طرد کنم» بعد از این داوید کوشید تا با مفاهیم جاودانه از کلاسیک گرایی انقلابی در هنر جهان به وجود آورد. داوید همواره در طول پیشهٔ خود به عنوان یک نقاش ۲ راه موازی را طی کرد: نقاش پرتره و نقاش تاریخی.
ژاک لوئی داوید از دانشآموختگان مدرسه عالی ملی هنرهای زیبای پاریس بود. در سالهای ۱۷۸۰ نوع نگرش او به تاریخ نقاشی نشانهٔ یک تحول در سلیقه از سبک راحتروکوکو به سمت سختی و دشواری کلاسیک و به اوج رسیدن احساس و تلفیق با شرایط اخلاقی سالهای پایانی رژیم باستانی بود.
وی از هواداران انقلاب فرانسه و از دوستان نزدیکماکسیمیلیان ربسپیر، یکی از معروفترین رهبران انقلاب فرانسه و بعدها از هواداران ناپلئون بناپارت گردید. ژاک لوئی دیوید پس از تبعید ناپلئون و بازگشت بوربونها به سلطنت فرانسه، بخاطر نقشش در اعدام لوئی شانزدهم، محاکمه شد. اما لوئی هجدهم وی را مورد بخشش قرار داد و حتی به وی پیشنهاد همکاری با دربار را کرد. اما ژاک لوئی داوید آن را نپذیرفت و به تبعید خود خواسته دربلژیک رفت. داوید در اوایل قرن ۱۹ تعداد زیادی شاگرد داشت که همین امر باعث شد که تأثیر زیادی در هنر فرانسه خصوصاً در نقاشی تالار آمورشگاهی داشته باشد.
وی در تاریخ ۲۹ دسامبر ۱۸۲۵ میلادی در بروکسل درگذشت.
◇اوایل زندگی
ژاک لویی داوید در یک خانوادهٔ ثروتمند و از بازرگانان و تجار در ۳۰ اوت ۱۷۴۸ در پاریس به دنیا آمد. در آغاز دورانی که همراه با تغییرات عمیق زیبایی شناختی و اجتماعی بود. او تنها فرزند خانواده بود. از طرف پدر از خانوادهای بورژوا برخاست که به دنبال بهبود موقعیت خود در جهان از طریق کار سخت بودند و از طرف مادر از محیطی که برایشان تفاوتی میان خلق هنری و کاردستی و بدنی (فیزیکی) در تولید کار وجود نداشت. حدوداً ۹ ساله بود که پدرش در یک دوئل کشته شد و تحت تکفل عموهایش قرار گرفت. شاید این شرایط دلایلی باشند برای علائمی از عدم توانایی برای برقراری ارتباط و لجاجتی که ویژگی شخصی او شد. او توموری در صورتش داشت که مانع از حرف زدنش میشد به همین خاطر همیشه مشغول طراحی بود، تمام دفاترش با نقاشی پوشیده شده بود. داوید تصمیم گرفت که نقاش شود بر خلاف اینکه عموها و مادرش میخواستند که او مهندس شود. داوید به مخالفتها غلبه کرد و برای یادگیری نقاشی نزد فرانسوا بوشه (فرانسوا بوشه) استاد ونقاش آن دوره که خویشاوند نزدیکش هم بود رفت که نفوذ بوشه را در برخی از آثار اولیه اش میتوان باز شناخت نبرد مارس مینروا(۱۷۷۱). بوشه نقاش سبک روکوکو بود اما به دلیل تغییر سلیقهها از سبکروکوکو به سبک کلاسیک باعث شد بوشه تصمیم بگیرد به جای آموزش داوید او را نزد دوستش ژوزف ماریا وین نقاشی که سبک کلاسیک را در مقابل روکوکو استفاده میکرد بفرستد؛ بنابراین داوید در سن ۱۶ سالگی در سال ۱۷۶۴ برای آموزش نزد وین (پروفسور آموزشگاه سلطنتی) رفت. وین ایدههای تازهای در هنر داشت. او مهارت و استادی مقلدانی چون بوشه و فراگونار را کنار گذاشت و به مطالعهٔ طبیعت و نور طبیعی پرداخت. او یکی از نخستین کسانی بود که از بازگشت به کلاسیک باستان به عنوان منبع الهامی اخلاقی و خلو ص هنری حمایت کرد و کارهایش بیشتر با وقار بودند تا ساده و زاهدانه. جهتگیریهای دو گانهٔ داوید به عنوان یک نقاش از همان آغاز خود را نشان داد: از یک طرف او به بزرگی و شکوه متمایل بود و از طرف دیگر به واقعیت، اما بیشتر از همه در آن سنین جوانی محرک اصلی او این بود که برای خود جایگاهی در آموزشگاه دست و پا کند. تنفر شدید داوید از آموزشگاه به خاطر رد کردن پیاپی او برای او تا آخر عمر باقیماند. اولین بار به دلیل همفکری نکردن با وین و بر اساس داستانهای غیرواقعی موقعیت برد را از دست دادو با دیگر به خاطر تعدادی از شاگردان که برای سالها در این رقابتها شرکت کرده بودند. وین احساس کرد که آموزشهای داوید میتواند در برابر این نقاشهای سطح متوسط آماده باشد اما داوید موفق به پیروزی نشد. در اعتراض داوید تلاش کرد که با نخوردن غذا از گرسنگی بمیرد. در آخر در سال ۱۷۷۴ برندهٔ جایزهٔ رم شد. نام اثر: (Antiochus and stratonice) این اثر در واقع اولین کار او بود که در آن استعداد ویژهٔ خود را که بعداً شهرت خود را مدیون آن شد به نمایش گذاشت (قدرت و حرارت ترکیب بندی و درخشندگی رنگها)، هر چند این اثر هنوز از مقداری تصنعی بودن و اغراقآمیز بودن حالت نمایشی در آن رنج میبرد. او به همراه وین در سال ۱۷۷۵ در سن ۲۶ سالگی به ایتالیا رفت. وین به عنوان مدیر آموزشگاه انتخاب شده بود. داوید بیشتر اوقات نخستین سال اقامتش در رم شهری که زیر سلطهٔ گوته وینکلمان (یوهان یواخیم وینکلمان) و آنگلیکا کاوفمان
بود را صرف طراحی چشم، گوش، پا و دستهای زیباترین تندیسها کرد. غالب نقاشیهای این سالهای تعینکنندهٔ حیات هنری او از دست رفتهاند با این همه شواهد نشانگر آن است که این کارها مانند کارهای کاراواجو و تیرگی پردازان در سایهای سیاه غرق شده بودند. در آن هنگام او در مورد استادان بزرگ مطالعه میکرد و بیشتر از همه خواستار رافائل منگس بود. آثار داوید در آن دوران دارای رئالیسم آناتومیکی بودند، بی واسطه بودن ارتباط با میلها، رنگهای پاکیزه و قدرت کنتراستها همه حکایت از مدلهای جدید ایتالیایی داشتند اما ترکیب بندی آنها هم چنان سلیقهٔ نقاش فرانسویباروک قرن ۱۸ را منعکس میکرد. داوید دربارهٔ سفرش به ایتالیا گفت: «پرده از برابر چشمانم افتاد من متوجه شدم که نمیتوانم سبک خود را بهبود بخشم به خاطر اینکه زیر بنای اصل آن اشتباه بود و من باید آغاز میکردم به اینکه تمام آن چیزی را که زمانی زیبایی و حقیقت میپنداشتم را طرد کنم» بعد از این داوید کوشید تا با مفاهیم جاودانه از کلاسیک گرایی انقلابی در هنر جهان به وجود آورد. داوید همواره در طول پیشهٔ خود به عنوان یک نقاش ۲ راه موازی را طی کرد: نقاش پرتره و نقاش تاریخی.
بیوگرافی ژاکلویی داوید | نقاش
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: