خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

نظرتون درمورد رمان چیه؟

  • عالی

    رای: 21 95.5%
  • خوب

    رای: 1 4.5%
  • بدک نیست

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    22

bitter sea

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/12/20
ارسال ها
233
امتیاز واکنش
6,408
امتیاز
263
زمان حضور
99 روز 1 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_نهم
آینه ای که برعکس به دیوار زده شده بود. تصویر آیینه من بودم؛ اما با صورتی بی‌روح و لـ*ـب‌هایی به هم دوخته شده و چشم‌های سفید مو‌های پریشون‌ام توی هوا معلق بودند. احساس ضعف می‌کردمو احساس عجیبی داشتم انگار توی خلسه بودم، چیزی مثل ‌هم خواب باشی ‌هم بیدار صدا‌های دور و برت رو بشنوی و نتونی واکنشی نشون بدی.
باد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان زندگی بی‌انقضا | bitter sea کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، YaSnA_NHT๛، ZaHRa و 24 نفر دیگر

bitter sea

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/12/20
ارسال ها
233
امتیاز واکنش
6,408
امتیاز
263
زمان حضور
99 روز 1 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_دهم
وقتی از در بیرون اومدم از دور امیتیس رو دیدم که اروم اروم قدم می‌زد.
از راه‌ سنگ‌ فرش شده که دور‌ تا دورش رو گل‌های سرخ و صورتی پوشانده بودند، رد شدم. شبنم‌هایی که بخاطر بارون دیشب روی برگ گل‌ها نشسته بود. به‌ در خروجی رسیدم. ماشین جلوی در پارک شده بود. ماشین که نه، بهتره بگم ماشین‌ها! سوار پارس سفید رنگم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان زندگی بی‌انقضا | bitter sea کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، YaSnA_NHT๛، ZaHRa و 24 نفر دیگر

bitter sea

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/12/20
ارسال ها
233
امتیاز واکنش
6,408
امتیاز
263
زمان حضور
99 روز 1 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_یازدهم

انگار شوک بدی بهم وارد شده بود. نمی‌دونستم باید چه کاری انجام بدم، فقط سریع به سمت سحر دویدم و کنارش زانو زدم اون رو توی اغوشم فشردم‌اش. سحر برای من با ارزش هست با غمش غمگین‌ام و با شادیش و شاد هستم. کاش می‌دونستم چه بلایی سرش اومده!
احساس کردم دست یکی روی شونم هست، سریع سرم رو برگردوندم و امیتیس رو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان زندگی بی‌انقضا | bitter sea کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: YeGaNeH، YaSnA_NHT๛، ZaHRa و 20 نفر دیگر

bitter sea

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/12/20
ارسال ها
233
امتیاز واکنش
6,408
امتیاز
263
زمان حضور
99 روز 1 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_دوازدهم

با دست پاچگی سعی می‌کردم، شماره امیتیس رو بگیرم؛ اما انگار تلاش‌هام پوچ و بی‌فایده بود. شهامت این رو نداشتم به سمت تلفن ثابت خونه برم.
اهنگی که پخش می‌شد، زیاد روی اعصابم رژه می‌رفت.
سحر اتاق بالا بود. تعجبم از این بود که چرا، با این همه سر و صدا اون از خواب بلند نمی‌شه؟ یعنی نمی‌شنوه؟ نمی‌دونم بخاطر...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان زندگی بی‌انقضا | bitter sea کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تعجب
Reactions: YeGaNeH، YaSnA_NHT๛، ZaHRa و 12 نفر دیگر

bitter sea

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
18/12/20
ارسال ها
233
امتیاز واکنش
6,408
امتیاز
263
زمان حضور
99 روز 1 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت_سیزدهم

سحر هم به تکون دادن سرش اکتفا کرد.
همینطور که به طرف در حرکت می‌کردم، به این فکر می‌کردم که اصلا توقع نداشتم سحر به این زودی بعد از اتفاقات دیشب از خواب بلند بشه؛ اما خب بازم خوشحالم که حالش خوبه.
دیگه ذهنم رو درگیر نکردم و سریع از پله ها پایین رفتم و به سمت پذیرایی حرکت کردم. موبایلم رو از روی دسته...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان زندگی بی‌انقضا | bitter sea کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تعجب
Reactions: YeGaNeH، YaSnA_NHT๛، ZaHRa و 13 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا