خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
656
امتیاز واکنش
13,207
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 22 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خدا

نام رمان: بدون شاهزاده
نویسنده: Afsa
ژانر: اجتماعی
خلاصه:
سیاهی، سیاهی و سیاهی، اطرافش را پوشانده بود. هیچ‌کس او را دوست نداشت و خوب می‌دانست او هم انتظاری از آنان ندارد. هدف‌هایش، عظیم‌تر از چیزی بود که در عمق وجودش می‌اندیشید و آگاه بود یک روز شاهزاده سوار بر اسب سفیدش، به دنبالش می‌آید و رویایش را در واقعیت می‌سازد؛
اما رفته‌رفته، قاب خیال از ذهنش پر کشید و آنگاه بود که فهمید خودش باید قدم بردارد.





نقد و بررسی رمان بدون شاهزاده | Afsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: MaRjAn، ɢнαzαʟ، عسل شمس و 8 نفر دیگر

LIDA_M

کاربر حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
8/4/20
ارسال ها
1,796
امتیاز واکنش
20,432
امتیاز
428
محل سکونت
Cemetery
زمان حضور
78 روز 19 ساعت 52 دقیقه
به نام ایزد یکتا
نقد و بررسی رمان "بدون شاهزاده"

واقعی بودن یا نبودن ایده اصلاً مهم نیست بلکه واقعی نشان دادن ایده مهم است!
«یزدان سلحشور»
اثر "بدون شاهزاده" از ایده ای بسیار زیبا برخوردار بود. ایده ای که نگرش جدید نویسنده به داستان محبوب سیندرالا را نشان می‌داد؛ این دیدگاه جدید نویسنده به داستان غیرواقعی سیندرالا باعث جذابیت ایده می‌شد. نویسنده موفق شده بود به شیوه ای امروزی به داستان سیندرالا بپردازد با این حال کمی تغییر در آن داستان باعث بهتر شدن ایده می‌شد!
فلش بک ها درست و به جا بود ولی بهتر بود برای گیج نشدن خواننده خیلی ناگهانی به زمان حال برنمی‌گشت!
ژانر اجتماعی ژانریست با سختی های خود که طالب ایده ای با باور پذیری بالا و بدور از کلیشه است تا اثری قوی باشد. رمان "بدون شاهزاده" به حدی در این ضمینه اثری موفق محسوب می‌شد که بنده به شخصه با وجود اینکه علاقه ی زیادی به این ژانر با وجود کلیشه ها و باور پذیری پایین برخی رمان ها ندارم؛ این اثر را فوق العاده را تحسین می‌کنم.
نویسنده می‌توانست با استفاده از سوژه های جذاب تر باعث کند تر شدن روند کمی تند رمان می‌شد!
زاویه دید مطلوب بود ولی محدود؛ نویسنده می‌توانست با ذکر کردن نامحسوس بعضی چیز ها حتی اگر شخصیت با نگاهی کوتاه از آن گذر کند به خواننده اطلاعات بیشتری بدهد. در ادامه نقد گزینه هایی جهت راهنمایی ذکر خواهم کرد!
توصیفات احساس به حدی قوی بود که خواننده به راحتی بتواند شخصیت ها را درک کند ولی در توصیف چهره کمبود هایی دیده می‌شد و تکرار نکردن آن باعث شده بود تا به یادماندنی نباشد!
شخصیت پردازی داستان را می‌توان قوی و مطلوب دانست اما اگر تشابه شخصیت ها را با داستان واقعی سیندرالا کمی کمتر بود بهتر هم می‌شد.
نویسنده ی عزیز باید به یاد داشته باشد که هیچ شخصتی بد مطلق یا بلعکس خوب مطلق نیست!
منکر این نمی‌شوم که ممکن است از نگاه فرشته اینگونه باشد ولی بهتر است نویسنده ی خلاق همان طور که بالا به آن اشاره کردم با ذکر نامحسوس بدی یا بلعکس خوبی های شخصیت ها این ابهام را رفع کند.
شخصیت پردازی فرشته واقعا قابل تحسین است! شخصیتی منزوری، گوشه گیر، خیال پرداز و درون گرا با اعتماد به نفس کم دارد که خواننده به راحتی با شخصیت انس گرفته و او را درک می‌کند. نویسنده آنقدر زیبا توانسته بود شخصیت درون گرای فرشته را تصویر بکشد که او برای درک راحت و شناخت آسان نیازی به یک عادت گفتاری و رفتاری نداشته باشد!
شخصیت ثامن قابل تحسین است اما جا برای قوی تر شدن دارد! او شخصیتی به اصطلاح ایده آل در نظر بقیه دارد ولی در اصل شخصیتی است که خودش هدایت زندگیش را به دست ندارد و همواره در تلاش راضی نگه داشتن دیگران است!
شخصیت دوقلو ها هاله و لاله شخصیت حسود، پر افاده ای و به گفته ی فرشته بدخواه داشتند؛ با این حال بهتر بود یک عادت رفتاری یا گفتاری برای آنها قرار داده بشود!
شخصیت ثمین نقش پررنگی داشت اما هنوز هم مبهم مانده بود. بهتر است نویسنده کمی بیشتر شخصیت او را به نمایش دربیاورد.
شخصیت لیلا تحسین بر انگیز است اما جای بهتر شدن دارد! به عنوان یه نامادری و کسی که به این دختر و مادرش حسودی می‌کند به خوبی نشان داده شده بود ولی فقط کمی در بد نشان دادن شخصیت او زیاده روی شده بود که امید است در ادامه ی رمان این مشکل کوچک در شخصیت پردازی حل بشود.
مجموعا این رمان دارای ایده و شخصیت پردازی قوی و درست ولی نمی‌توان منکر اشتباهات هر چند کوچک آن شد؛ البته نوینسده ی عزیز می‌توانهد با پرهیز از آن اشتباهات در ادامه اثر را دلنشین تر بکند!


با تشکر از انتقاد پذیری شما
Lida
کادر نقد رمان 98


نقد و بررسی رمان بدون شاهزاده | Afsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: MaRjAn، Erarira، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 15 نفر دیگر

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
656
امتیاز واکنش
13,207
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 22 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
سلام؛ (اهم آقای قاضی اجازه بدید دفاع کنم از خودم:l2b:) (خطر! ممکنه حاوی اسپویل باشه)

اول از همه از نقد سازنده دوست عزیزم تشکر می‌کنم خیلی خوب یه سری نکات رو یادآوری کردن که اتفاقا در آینده قراره توی رمان بهش پرداخته بشه.
اصولا ویرایشِ رمان رو زیاد دوست ندارم چون انگار اون چیزی که اون لحظه به ذهنم میاد رو می‌نویسم و تغییر دادنش مثل تغییر دادن گذشته است!
شاید جالب به نظر بیاد اما من خودم آدمی هستم که توی گذشته و آینده زندگی نمی‌کنم و از فکر کردنِ (زیاد) به اون ها بدم میاد حتی اگه فرصت دیدن آینده یا تغییر گذشته رو داشته باشم این کار رو نمیکنم.
یکی از دوستانم میگفت این ویژگیِ (ویرایش نکردن) ضعف من توی نوشتن محسوب میشه؛ ولی من ترجیح میدم چیزی که سراغ چیزی که رها کردم برنگردم و ادامه رو درست کنم! برای همین هرچی بیشتر می‌نویسم کارم بهتر میشه و اینه که آثار اولیه من سم مهلکه!
مگر اینکه واقعا بدونم همون لحظه خیلی گند زدم به رمان که این پارت‌های آخر رو ویرایش کردم که خودم راضی تر بودم.

خب اینکه تا اینجا مقدمه بود بر سبک کلیِ نوشتنم.
اینکه گفتید بعد از فلش بک خیلی سریع به آینده برمیگرده خب یه جورهایی ویژگیِ فکریِ فرشته است که همش توی گذشته یا خیال زندگی می‌کنه.
و یک دفعه مجبوره پرت بشه به واقعیت! این پرت شدگی رو خواننده هم حس میکنه دگه.
درباره شخصیت نامادری و ناخواهری‌ها؛ سعی کردم جو اجتماع خودمون رو درنظر بگیرم مثلا در اول داستان ناخواهریِ فرشته میاد با لبخند و ظاهری خوب از فرشته سیب زمینی کش میره و در ظاهر انگار که یه خواهرِ معمولیه.
ولی یه نکته که اینجا به ذهنم رسید که می‌تونست رمان رو بهتر کنه، ایده لایو اکشنِ سیندرلا بود که نامادری می‌گفت «بهش کار زیاد میدم تا غم و غصه هاشو یادش بره!» خب این رو توی آینده نشون میدم که لیلا سعی بر مظلوم نمایی می‌کنه و ... .

نکته دیگه، شخصیتی در روانشناسی وجود داره به اسم «اجتماع گریز» که گاهی وقت ها واضح مشخصه و گاهی وقت ها مخفیه.
لیلا و دخترهاش اجتماع گریزهای نیمه مخفی هستن؛ به این معنی که می‌تونن بدترین بلاها رو سر فرشته بیارن و انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده ولی با بقیه آدم ها نسبتا خوبن.
مثلا در ادامه یه قسمتی دارم که لیلا برای ثمین دل می‌سوزونه و نگرانشه و فرشته هم اشاره ریز می‌کنه که «هر چه قدر که نامادریِ بدیه ولی خاله خوبیه!»
و هاله و لاله هم شخصیت های سستی هستن که در ادامه مشخص میشه به چه دلیل اجتماع گریز و منفی شدن. شاید حتی آدم‌های خوبی شدن! (اسپویل نمیکنم گفتم شاید!)

اینکه میگید بد مطلق و خوبِ مطلق وجود نداره رو صد در صد حق با شماست و می‌دونم توی قسمت اولیه داستان یکم ماجرا (ظالم و مظلوم) طوری شد! با اینکه خودم زیاد از این سبک‌ها خوشم نمیاد ولی برای شروع لازم بود البته شایدم اشتباه کنم نمیدونم.
ولی توی جامعه ما هم می‌بینیم افرادی رو که حتی شاید با طرف نسبت خونی داشته باشن (مادر یا خاله یا عمه) که بدترین ظلم‌ها رو می‌کنن و درنهایت با گفتن «من خیرت رو می‌خوام!» قضیه رو فیصله میدن و واقعا هم قصدشون خیر نیست فقط خودخواهن. یه جورایی چنین مواردی واقعا وجود داره متاسفانه (دیدم که میگم)

شخصیت ثمین و ثامن، مخالفین ظلم اما تا اونجایی که به ضررشون نباشه! البته ثمین هم ماجرایی داره که بعدا مشخص میشه طفلک به نظر مرفه بی‌درد میاد اما دلش خیلی پره. و ثامن هم یکم به حاشیه میره.
در کل من شخصیت ها رو دور نمی‌اندازم حتی با وجود اینکه دوقلوها منفی و عجیب به نظر میان تا آخر داستان حضور دارن.

توی چهره پردازی قطعا ضعیف هستم و تازه خیلی خوب شدم قبلا اصلا افراد نمی‌دونستن کاراکترهای من چه شکلین و می‌رفتن تا آخر رمان طفلکا. الان باز یه تصور محوی هست ازشون! اما چشم به خاطر گل روی شما در ادامه بیشتر نشونشون می‌دم.

در آخر بابت نقد سازنده و به جای دوست عزیزم تشکر می‌کنم دیدم این دختر خیلی گله گفتم حیفه اسم شخصیت منفیم مثل این دختر باشه. دیگه گفتم یا باید اسمش رو عوض کنم یا شخصیتش رو که ویرایش زدم و راضیم (ببین دارم منت میذارم سرت نچ نچ نچ چه آدم بدیم من:l1b:)

با توجه به نکاتی که منتقد عزیز گفتن و خودم توضیح دادم میشه گفت ادامه رمان ان شالله قوی‌تر خواهد بود و ضعف‌ها رو جبران خواهیم کرد :flowerb:
(ببخشید زیاد حرف زدم دست خودم نیست از تجزیه و تحلیل خوشم میاد!)


نقد و بررسی رمان بدون شاهزاده | Afsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: MaRjAn، Erarira، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 14 نفر دیگر

دونه انار

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/8/20
ارسال ها
339
امتیاز واکنش
8,936
امتیاز
313
سن
18
زمان حضور
93 روز 8 ساعت 32 دقیقه
به نام او
نقد و برسی رمان بدون شاهزاده
در رمان نویسی، ایده و پردازش آن بسیار مهم است، ایده باید به دور از کلیشه باشد و از عیب و ایرادهای کمی هم بر خوردار باشد. زیرا ایده نصف راه رمان نویسی است. رمانی که ایده‌ی جذاب و به دور از کلیشه‌ای داشته باشد، همراه با قلمی سطح بالا سازنده‌ی یک رمان خوب در سطح بالا هست. رمان بدون شاهزاده داری ایده بسیار جذاب و جدیدی بود.
قلم نویسنده سطح خوب و مطلوبی داشت، می‌شد پیشرفت رو هر چه به جلوتر می‌رفتیم مشاهده کرد و این تحسین برانگیز است، ولی باید یک سری مسائل را بیان کنم. اوایل که پارت‌های اولیه را مطالعه می‌کردم. رمان از حس‌آمیزی کمی برخوردار بود و هر چه به جلو قدم بر می‌داشتم، این نقص کم و کم‌تر می‌شد. حس آمیزی یکی از عناصر مهم در رمان نویسی است، رمانی که دارای حس‌آمیزی بالا و قویی باشد، مطمعنا رمانی خوب است زیرا خواننده می‌تواند احساس شخصیت را درک کند.
توصیف کامل و ریز به ریز خانه‌‌ای که شخصیت در آن‌ زندگی‌ می‌کند، آن هم در یک پارت، در پارت‌های اولیه باعث می‌شود خواننده مکان را فراموش کند. نویسنده‌ باید توصیفات را در پارت‌های مختلف تقسیم و بیان کند تا خواننده آن‌ها را ریز به ریز به ذهن بسپارد. فضاسازی و توصیفات رمان خوب بود به طوری که خواننده می‌توانست آن را تصور و تصویر سازی کند.
بعضی از جمله‌های رمان در پارت‌های اول کوتاه و خشک هستند. این‌جور جمله‌ها برای خواننده خسته کننده و حوصله سر بر است. نویسنده با کمی آب و تاب و آمیـ*ـزش آرایه‌های مختلف ادبی همچو تشبیه،مبالغه و... می‌تواند این مشکل را بر طرف کند ولی باید این را بداند که افراط در این مسئله باعث می‌شود تا دوباره رمان برای خواننده خسته کننده باشد. در اصل همان تاثیر جمله‌های کوتاه را بر روی خواننده می‌گذارد، پس نویسنده باید از افراط پرهیز کند. خواننده با خواندن چند پارت می‌توانست شخصیت‌ها را بشناسد و با او خوی بگیرد و این نشان دهنده شخصیت پردازی خوب و کامل این رمان است. شخصیت پردازی در رمان بسیار مهم است، به گونه‌ای که اگر رمانی دارای نقص‌های زیادی باشد ولی از شخصیت پردازی مطلوبی بر خوردار باشد رمان جذاب است و به دل می‌شیند. یک نکته را بگویم، هیچ گاه یک شخصیت بی‌نقص نمی‌باشد، راحت‌تر بگویم خواننده از شخصیت‌هایی که هیچ نقطه‌ی ضعفی ندارند، متنفر هستند و قابل ذکر است که بگویم، شخصیت‌های این رمان این‌گونه نبودند، شاید شخصیتی مانند ثامن وجود داشت که از دور بی‌عیب و نقص بود، ولی در شب مهمانی و هم صحبتی او با فرشته می‌شد به این پی برد که این فقط ظاهر شخصیت ثامن بوده است که بی‌نقص است.
خیلی زودتر از آنچه انتظار می‌رفت نزدیک به موضوع اصلی شدیم و این نشان دهنده‌ی سیر صعودی رمان بود. نویسنده خیلی زود از برخی مسائل گذشت کرده بود و مسائل را باز نکرده بود. در مورادی این مسئله خوب است ولی نویسنده در این رمان از مسائلی گذشت کرده بود که بسیار جذاب بود، مانند تمرین‌های فرشته برای آماده شدن و رفتن به مهمانی تولد ثامن، اگر کمی بازتر و کامل‌تر راجبش توضیح داده می‌شد، هم آموزنده بود و آداب معاشرت را آموزش می‌داد و هم بسیار جذاب بود.
با خواندن این رمان، شروع به خیال پردازی کردم، رمانی دوست‌داشتنی که خالق خیال پردازیی‌های دخترانه
است. رمان با کمی دقت و ویرایش،تبدیل به رمانی باسطح بالا می‌شود.

قلم نویسنده به عشق بچرخه


نقد و بررسی رمان بدون شاهزاده | Afsa کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Erarira، Z.A.H.Ř.Ą༻، ɢнαzαʟ و 11 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا