خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

T sadeghi

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/11/20
ارسال ها
33
امتیاز واکنش
594
امتیاز
153
سن
29
محل سکونت
تهران
زمان حضور
6 روز 22 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام رمان: عسرت وداد
نویسنده: طاهره صادقی
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
خلاصه:
ای که می‌پرسی عشق چیست عشق چیزی جز ظهور مهر نیست
من، سال‌ها غرق بودم، در خاطرات تلخ کودکی و نوجوانی‌ام و باور داشتم کسی نیست که دوستم بدارد و من نیز نباید کسی را دوست بدارم؛ زیرا این قاعده‌ای بود که از چهارچوبی به نام خانواده آموختم!
آنگاه تو آمدی و من همان‌جا ماندم.
همان‌جا که تو، دست‌های مرا در میان باران و خش‌خش برگ‌های زیر پایمان گرفتی و قلبم عشق را باور کرد.باور کرد آنچه را که... اما، تو رفتی، با تمام قلبم و با تکه‌هایی از وجودم!
و من خواستم بمانم، در همان زمان، اما تقدیر مرا به این‌جا آورد!
این‌جا که من ایستاده‌ام، تو ایستاده‌ای و گل‌های زندگی ما ایستاده‌اند!


نقد و بررسی رمان عسرت وداد | T sadeghi کاربر انجمن ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: *ELNAZ*، MĀŘÝM، Number one و 2 نفر دیگر

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,468
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
به نام او
نقد و برسی رمان عسرت وداد

عسرت وداد یک رمان اجتماعی کلاسیک، با قالب همیشگی بود. یکی از مزایایی که این رمان دارد رگه‌های انتقادی از جامعه بود؛ هرچند به طور نامحسوس وجود داشت، نه کاملا عیان!
مانند همان مثالی که در رمان بود، راجب اینکه حتی سگ در کوچه امنیت ندارد، چه برسد به یک انسان! یا اتفاقاتی که در طول رمان رخ داد و ما فقط به عنوان سیر به آن نگاه می‌کنیم، نه مشکل مردم!
این در واقعیت، انتقادی بود که غیر مستقیم نویسنده بیان کرد. معمولا انتقاد یا اعتراض چه مستقیم چه غیر مستقیم از جامعه شجاعت زیادی می‌خواهد و شجاعت نویسنده هم قابل تمجید است.
تاثیرات بی‌پولی، پدران معتاد، اختلاف طبقاتی جامعه و کودکانی که بین این هیاهو پرسه می‌زنند. مضامین اجتماعی به خوبی نمایش داده شده و من هم مانند منتقدین در این مورد موافقم.
اما این ایده روی داستان‌های همیشگی پیاده شده بود، دختر مظلوم پدر معتاد مادر بی‌توجه و... این کمی باعث می‌شد نسبت به رمان مردد باشیم منتها به نظرم به قدری پردازش و شخصیت‌ها خوب بود که حس و حال رمان و تراژدی زندگی گلنوش احساس می‌شد.
عسرت وداد همچنین ضعف‌هایی هم داشت. یکی از ضعف‌های بارز رمان، علائم نگارشی آن بود. مخصوصا در دیالوگ‌ها!
در جاهایی از گیومه استفاده شده بود، در جاهای دیگر هم از -
هر دو درسته، هر دو مورد قبول و رایجه، اما فقط باید یکی از آن‌ها در رمان استفاده بشه. نظر خودم این شیوه است:
-هوا می و مطربه.
درضمن در نوشتن دیالوگ، زیاده روی کردید. مونولوگ‌های شما ضعیف نیست اما اعتدال ندارد! کمی بین گفت و گوها از افکار و حالت شخصیت گلنوش و دیگر کارکترها صحبت کنید.
حیف است که عسرت وداد چنین ایرادهایی داشته باشد! یک دور علائم نگارشی را بازنویسی کنید.
دیگر عیبی که مورد توجه‌ام واقع شد؛ فضاسازی بود!
انتظاراتی که ما از فضاسازی رمانی داریم این موارد هستند:

  • توصیف چهره که نمی‌توانم انکار کنم نیست، اما کمه. شاید هم چون اوایل رمان هست خیلی واردش نشدید اما تا الان آنقدر هم تاثیرگذار نبود. سعی کنید اگر از عکس شخصیت استفاده می‌کنید از توصیف چهره کارکتر دریغ نکنید! قرار نیست همه خواننده‌ها عکس‌ها را در اختیار داشته باشند.
  • توصیفات مکان غیرمستقیم بود و این یک مزیته، اما کم بود. شاید من بتوانم تصوری داشته باشم ولیکن بسیار کمرنگ!
  • توصیفات احساس و حالت که از نظر من خوب بودند مخصوصا در فلش بک‌ها! اینکه بتوانید در 20 و خورده‌ای پست یک شخصیت را گونه‌ای به رخ خواننده بکشید که آن را درک کند، واقعا خوب است.
اگر بر حسب این سه مورد نگاه کنیم، شخصیت‌های رمان شما احساس خالص هستند، روح‌هایی که جسم مشخص و مکان مختصی ندارند.
سعی کنید با زیاد کردن مونولوگ این‌ها را رفع کنید، بیشتر قسمت فضاسازی متعلق به مونولوگ هستش!
اولش نسبت به اسم عسرت وداد خوش بین نبودم، چون زیادی عجیب به نظر می‌آمد و ناشناخته! اما درد را در زندگی گلنوش دیدم. نوشتن از درد واقعی ملت، باعث می‌شود یک خواننده بیشتر تحت تاثیر اثر قرار بگیرد و این هم نوعی مهارت نوشتاری است. من هم واقعا با شخصیت اصلی، همدردی کردم.

سپاس بابت انتقادپذیری شما
هادِس
کادر نقد رمان 98


نقد و بررسی رمان عسرت وداد | T sadeghi کاربر انجمن ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: زینب نامداری، LIDA_M، *ELNAZ* و 5 نفر دیگر

LIDA_M

کاربر حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
8/4/20
ارسال ها
1,798
امتیاز واکنش
20,420
امتیاز
428
محل سکونت
Cemetery
زمان حضور
78 روز 19 ساعت 52 دقیقه
به نام ایزد یکتا
نقد و بررسی رمان "عسرت وداد"

با تصور بهتر می‌توان شخصیت را درک کرد؛ برای تصور بهتر به توصیف نیاز است!
با نگاه اول میتوان گفت رمان عسرت وداد از توصیفات احساسی و مکانی درست و به جایی برخوردار بود. توصیفاتی که تصور را برای خواننده آسان می‌ساخت. فقط تنها اشکالی که در توصیفات رمان قابل مشاهده بود توصیفات چهره بود که تکرار نشده و به یادماندنی نبود.
شخصیت پردازی رمان تقریبا قوی و درست بود.
شخصیت گلنوش که در کودکی مورد آزار مادر و وسیله ای برای خالی شدن عقده و خشم او بود؛ شخصیتی مذهبی، مهربان، کوشا و شکننده داشت. اما به نظرم نویسنده در نشان دادن تاثیرات اتفاقات کودکی آنقدر که باید قوی نبود.
الخصوص اینکه گلنوش شخصیتی منزوری و گوشه گیر دارد ولی آنقدر که باید به این مورد توجه نشان داده نشده بود.
شخصیت در کودکی از طرف مادر خود و حتی پدر خود علاوه بر آزار جسمی، مورد آزار روحی_روانی نیز قرار گرفته بود درسته؟
پس بهتر است نویسنده آثار آنها را کاملا در شخصیت پردازی او مشهود سازد. برای مثال اضطراب نابجا،
ترس از اجتماع و...
البته نمی‌توان منکر اعتماد به نفس پایین شخصیت گلنوش که اشاره ای به گذشته ی او دارد؛ شد.
شخصیت بهنوش که شخصیت پررنگ تری نسبت به قل خودش بهمن داشت؛ شخصیتی شوخ طبع، دلسوز، مهربان بود.
به نظرم نویسنده می‌توانست با چند تغییر کوچک در شخصیت پردازی، او را شخصیتی به یادماندنی بکند.
شخصیت مادر به خوبی شخصیت پردازی شده بود و نقش او به درستی به کار برده شده بود.
او شخصیتی خاص برعکس مادر هایی که همه میشناسند داشت؛ شخصیتی که فرزند اول خود را عامل بدبختی خود دانسته و همواره او را به خاطر گنـ*ـاه نکرده محکوم و اذیت می‌کند.
این شخصیت آنقدر به یادماندنی است که به یک عادت رفتاری یا گفتاری برعکس دیگر شخصیت ها نیازی ندارد.
شخصیت پدر شخصیتی بی خیال ولی عصبی داشت که به درستی به تصویر کشیده شده بود.
اما به نظرم نویسنده برای به یاد ماندنی و کامل تر شدن شخصیت پدر، اثرات زندان رفتن و شرط بندی بازی را بیشتر در شخصیت او مشخص کرده و شخصیت او را کمی قلدر تر نشان می‌داد.
شخصیت بهمن کمی کمرنگ تر از حد انتظار بود. به طوری که بنده تصوری از خصوصیات ظاهری و اخلاقی او ندارم!
سیر رمان کمی تند بود و نویسنده گاه سوژه های کوچک خود را که می‌توانست به یک خلاقیت چشم نواز و جذاب تبدیل شود را فراموش می‌کرد.
اشتباهاتی در روند و نثر رمان دیده می‌شد که مانع روان تر شدن رمان بود. برای مثال: اشتباهات تایپی که باعث شده بود از جذابیت و روانی رمان کمتر شود
اشتباه بزرگ دیگری که قابل مشاهده بود؛ دیالوگ زیاد و طرز جدا کردن آن از مونولوگ بود که باعث ناهماهنگی در نثر رمان می‌شد.
بهتر بود نویسنده از نوشتن دیالوگ ها در «...» خودداری کرده و در عوض از دیالوگ های اینگونه:
_...
که در اوایل رمان شاهدش بودیم بهره ببرد.
بهتر است نویسنده سعی کند از نوشتن تعداد زیادی دیالوگ پشت سر هم خودداری کرده و از توصیفاتی در آن بین استفاده کند.
فلش بک ها کاملا درست و به جا بودند و نویسنده ی عزیز می‌توانست با استفاده ای *** آن را بیشتر مشخص کند، اما اشکالی ندارد و اینگونه نیز درست است.
ایده ی رمان تقریبا بدور از کلیشه بوده و سعی در نشان دادن چند معضل در جامعه که افرادی از آن رنج میبرن، از جمله شرط بندی و بد سرپرستی که امروزه زیاد تر هم شده؛ داشت.
ژانر اجتماعی و عاشقانه که از ژانر دوم در رمان استفاده نشده بود و امید است نویسنده در آینده قصد استفاده از این ژانر را داشته باشد.
ولی برعکس ژانر اجتماعی همونطور که بالا توضیح دادم به یه معضل جدید اشاره داشت و از آن بهره گرفته شده بود و به خوبی و درستی کل رمان را دربر می‌گرفت.
نام رمان قابل تحسین است و هر دو ژانر را پوشش می‌دهد اما به دلیل وارد نشدن ژانر عاشقانه به داستان هنوز برای رمان جای افتاده نیست.
مقدمه و خلاصه ی رمان قابل تحسین و جذب کننده است و آن کنجکاوی لازم را به خواننده می‌دهد تا رمان عسرت وداد را با اشتیاق ادامه بدهد.
مجموعا به نظرم شخصیت پردازی و قلم جای پیشرفت داشت و کمی برای نقد رمان زود بود و کاش بعد وارد شدن ژانر عاشقانه به رمان درخواست داده می‌شد ولی با این حال این اثر زیبا و تاثیر گذار بود امید است نویسنده این اشکالات خود را رفع کرده و اثر خود را قوی تر کند.


با تشکر از نقد پذیری شما
LIDA
کادر نقد رمان 98


نقد و بررسی رمان عسرت وداد | T sadeghi کاربر انجمن ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: *ELNAZ*، MĀŘÝM، T sadeghi و 4 نفر دیگر

دونه انار

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/8/20
ارسال ها
338
امتیاز واکنش
8,897
امتیاز
313
سن
17
زمان حضور
92 روز 7 ساعت 28 دقیقه
به نام او، به یاد او...
ای که می‌پرسی عشق چیست عشق چیزی جز ظهور مهر نیست!
و چه قشنگ است این جمله‌ای کوتاه و خاموش اما سکوتی پر معنا را که در خود جای داده است و اول خلاصه آمده.
فضاساری بسیار بسیار خوب رمان باعث همذات پنداری خواننده با شخصیت اصلی، گلنوش هست. توصیفات کامل مکان و لوکیشن رمان، مانند فیلمی در ذهن خواننده آغاز و اجازه‌ای تصور را به خواننده می‌دهد و این یک ویژگی مثبت در مورد قلم نویسنده و رمان است.
مشکلات اجتماعی که توسط نویسنده به درستی انتخاب و بیان شده است، به طوری که انگار این مشکلات برای نویسنده اتفاق افتاده و نویسنده‌ حال زندگیش را به صورت یک رمان باز گو می‌کند، مشکلاتی که شاید خیلی از ماها آن‌ها را تجربه و طعم تلخ و شیرینش را چشیده‌ایم.
بعضی از جملات بسیار خشک بیان شده است که البته می‌توان دلیل آن را به نثر کتابی این رمان ربط داد. با کمی استفاده از کلمات به جا و استفاده از توصیفات زیبا با ترکیباتی جدید و جذاب باعث می‌شود تا این خشکی لحن و نثر از بین برود.
«عسرت وداد» اسم رمان ترکیبی از کلمه‌ی عسرت به معنی دلتنگی و وداد به معنی عشق ترکیبی جدید و جذاب است ولی آیا به نظرتون خواننده با خواندن این اسم معنی آن را دریافت می‌کند یا خیر؟ من با خواندن اسم معنی آن را نفهمیدم و با استفاده از لغتنامه معنی آن را دریافت کردم، تا به اینجای رمان اشاره‌ای به معنی اسم رمان نشده است. بهتر است نویسنده در رمان معنی اسم رمان را بیاورد تا خواننده با آن آشنا شود و اما باید این را هم اضافه کنم که تا به اینجای رمان، داستان زیاد باز نشده است و تازه رو به آغاز است و این چند پارت مقدمه‌ای برای اوج رمان و شروع اتفاقات در رمان بوده است و تا کنون هیچ ارتباطی با اسم رمان نداشته است. باز هم تکرار می‌کنم من فقط پارت‌های اولیه را مطالعه کرده‌ام و شاید نویسنده سناریویی را برای انتخاب چنین اسمی، آماده کرده باشد. در مورد خلاصه باید بگویم که خلاصه آن قدر ها هم جذاب نبود، بیشتر مانند مقدمه بود... خلاصه بعد از اسم دومین قدم برای جذب خواننده هست، خلاصه جذاب برابر است با خواننده بیشتر... برای داشتن خلاصه جذاب باید یک سری اطلاعات کلی رو در اختیار خواننده گذاشت و در حال حاضر سوالاتی رو هم مطرح کرد تا در ذهن خواننده علامت‌های سوالی ایجاد شود و خواننده به دنبال علت و معلول بگردد و برای پیدا کردن جواب سوال‌هایش نا خودآگاه رمان را بخواند. رمان دارای مقدمه‌ای مناسب و خوبی بود و باز گو کننده‌ی حس و حال گلنوش، شخصیت اصلی رمان، بود.
بپاک
قلم نویسنده سطح مناسبی را دارد ولی داری یک مشکل است، آن که رمان از حس‌آمیزی کمی بر خوردار است. حس‌آمیزی و آمیـ*ـزش احساسات مختلف باهم و بیان درست‌ آن‌ها در کنار هم و استفاده از توصیفات درست، باعث می‌شود خواننده آن مشکل را لمس کند احساس کند و همذات پنداری کند، راحت‌تر بگویم خواننده خودش را به جای شخصیت اصلی می‌گذارد و با او همدردی می‌کند. برای حس آمیزی متناسب و درست کافی است از آرایه‌های ادبی مختلف استفاده کند و آن‌ها را باهم ترکیب کند. کمی اغراق در مورد احساسات به میزانی که قابل باور باشد، باعث به وجود آمدن حس‌آمیزی با سطح بالا می‌شود.
نویسنده در بیشتر اوقات دیالوگ‌ها را پشت سر هم آورده است و این برای خواننده خسته کننده است و باعث دلزدگی خواننده می‌شود، بهتر است نویسنده در بین دیالوگ‌ها از مونولوگ هم استفاده کند و حال و احوالت شخص رو توصیف کند.
انتخاب مشکلات اجتماعی درست به گونه‌ای که همه‌ای ما درباره‌ی آن اطلاعاتی هر چند ناچیز داریم، نویسنده به طوری تکه‌های پازل داستان را کنار هم چیده است که شخصیت اصلی، در بین مشکلات ریز و درشتش گم گشده است و طوری مشکلات را بیان کرده است که ذهن خواننده را درگیر می‌کند و وادارش می‌کند تا درباره‌ی مشکلاتی که حال گریبان گیر هم وطنانش است بی‌اندیشد.
بگذریم... شخصیت پردازی رمان خوب بود، گلنوش دختری تو سری خور و ترسو، منزوی و... بود. همین‌طور هم بقیه‌ی شخصیت‌ها به راحتی قابل شناخت بودن و می‌شد آن‌ها را با ویژگی‌های اخلاقی و ظاهری‌شان را شناخت و با آن‌ها آشنا شد.
رمان عسرت وداد به قلم طاهره صادقی، رمانی با موضوعات اجتماعی که در زمان‌ حال بیشتر به چشم می‌آید، رمانی مناسب با سطحی خوب بود، فضا سازی خوب رمان و همچنین حس‌آمیزیی که تا حدودی خوب بود، باعث همذات پنداری خواننده با رمان می‌شد. رمانی که به خوبی بیان‌گر مشکلات جامعه و خانوادگیی بود که شاید خیلی از ماها آن‌ها را لمس کرده‌ایم. نویسنده‌ی عزیز با کمی ویرایش و حس‌آمیزی بیشتر می‌تواند رمان بهتری را نشر دهد.
قلم نویسنده سبز و مانا


نقد و بررسی رمان عسرت وداد | T sadeghi کاربر انجمن ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: *ELNAZ*، MĀŘÝM، T sadeghi و 3 نفر دیگر

T sadeghi

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/11/20
ارسال ها
33
امتیاز واکنش
594
امتیاز
153
سن
29
محل سکونت
تهران
زمان حضور
6 روز 22 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام او
نقد و برسی رمان عسرت وداد

عسرت وداد یک رمان اجتماعی کلاسیک، با قالب همیشگی بود. یکی از مزایایی که این رمان دارد رگه‌های انتقادی از جامعه بود؛ هرچند به طور نامحسوس وجود داشت، نه کاملا عیان!
مانند همان مثالی که در رمان بود، راجب اینکه حتی سگ در کوچه امنیت ندارد، چه برسد به یک انسان! یا اتفاقاتی که در طول رمان رخ داد و ما فقط به عنوان سیر به آن نگاه می‌کنیم، نه مشکل مردم!
این در واقعیت، انتقادی بود که غیر مستقیم نویسنده بیان کرد. معمولا انتقاد یا اعتراض چه مستقیم چه غیر مستقیم از جامعه شجاعت زیادی می‌خواهد و شجاعت نویسنده هم قابل تمجید است.
تاثیرات بی‌پولی، پدران معتاد، اختلاف طبقاتی جامعه و کودکانی که بین این هیاهو پرسه می‌زنند. مضامین اجتماعی به خوبی نمایش داده شده و من هم مانند منتقدین در این مورد موافقم.
اما این ایده روی داستان‌های همیشگی پیاده شده بود، دختر مظلوم پدر معتاد مادر بی‌توجه و... این کمی باعث می‌شد نسبت به رمان مردد باشیم منتها به نظرم به قدری پردازش و شخصیت‌ها خوب بود که حس و حال رمان و تراژدی زندگی گلنوش احساس می‌شد.
عسرت وداد همچنین ضعف‌هایی هم داشت. یکی از ضعف‌های بارز رمان، علائم نگارشی آن بود. مخصوصا در دیالوگ‌ها!
در جاهایی از گیومه استفاده شده بود، در جاهای دیگر هم از -
هر دو درسته، هر دو مورد قبول و رایجه، اما فقط باید یکی از آن‌ها در رمان استفاده بشه. نظر خودم این شیوه است:
-هوا می و مطربه.
درضمن در نوشتن دیالوگ، زیاده روی کردید. مونولوگ‌های شما ضعیف نیست اما اعتدال ندارد! کمی بین گفت و گوها از افکار و حالت شخصیت گلنوش و دیگر کارکترها صحبت کنید.
حیف است که عسرت وداد چنین ایرادهایی داشته باشد! یک دور علائم نگارشی را بازنویسی کنید.
دیگر عیبی که مورد توجه‌ام واقع شد؛ فضاسازی بود!
انتظاراتی که ما از فضاسازی رمانی داریم این موارد هستند:

  • توصیف چهره که نمی‌توانم انکار کنم نیست، اما کمه. شاید هم چون اوایل رمان هست خیلی واردش نشدید اما تا الان آنقدر هم تاثیرگذار نبود. سعی کنید اگر از عکس شخصیت استفاده می‌کنید از توصیف چهره کارکتر دریغ نکنید! قرار نیست همه خواننده‌ها عکس‌ها را در اختیار داشته باشند.
  • توصیفات مکان غیرمستقیم بود و این یک مزیته، اما کم بود. شاید من بتوانم تصوری داشته باشم ولیکن بسیار کمرنگ!
  • توصیفات احساس و حالت که از نظر من خوب بودند مخصوصا در فلش بک‌ها! اینکه بتوانید در 20 و خورده‌ای پست یک شخصیت را گونه‌ای به رخ خواننده بکشید که آن را درک کند، واقعا خوب است.
اگر بر حسب این سه مورد نگاه کنیم، شخصیت‌های رمان شما احساس خالص هستند، روح‌هایی که جسم مشخص و مکان مختصی ندارند.
سعی کنید با زیاد کردن مونولوگ این‌ها را رفع کنید، بیشتر قسمت فضاسازی متعلق به مونولوگ هستش!
اولش نسبت به اسم عسرت وداد خوش بین نبودم، چون زیادی عجیب به نظر می‌آمد و ناشناخته! اما درد را در زندگی گلنوش دیدم. نوشتن از درد واقعی ملت، باعث می‌شود یک خواننده بیشتر تحت تاثیر اثر قرار بگیرد و این هم نوعی مهارت نوشتاری است. من هم واقعا با شخصیت اصلی، همدردی کردم.

سپاس بابت انتقادپذیری شما
هادِس
کادر نقد رمان 98
سلام
خیلی ممنونم بابت وقتی که گذاشتید و نقدتون.
از نظر علائم نگارشی که رمانم رو اصلاح می‌کنم. در مورد فضاسازی قبول دارم که ایرادهایی است، سعی کنم اصلاح کنم و بهتر بنویسم
سپاس از شما:گل:


نقد و بررسی رمان عسرت وداد | T sadeghi کاربر انجمن ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: *ELNAZ*، MĀŘÝM، LIDA_M و 2 نفر دیگر

T sadeghi

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/11/20
ارسال ها
33
امتیاز واکنش
594
امتیاز
153
سن
29
محل سکونت
تهران
زمان حضور
6 روز 22 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
سلم
به نام ایزد یکتا
نقد و بررسی رمان "عسرت وداد"

با تصور بهتر می‌توان شخصیت را درک کرد؛ برای تصور بهتر به توصیف نیاز است!
با نگاه اول میتوان گفت رمان عسرت وداد از توصیفات احساسی و مکانی درست و به جایی برخوردار بود. توصیفاتی که تصور را برای خواننده آسان می‌ساخت. فقط تنها اشکالی که در توصیفات رمان قابل مشاهده بود توصیفات چهره بود که تکرار نشده و به یادماندنی نبود.
شخصیت پردازی رمان تقریبا قوی و درست بود.
شخصیت گلنوش که در کودکی مورد آزار مادر و وسیله ای برای خالی شدن عقده و خشم او بود؛ شخصیتی مذهبی، مهربان، کوشا و شکننده داشت. اما به نظرم نویسنده در نشان دادن تاثیرات اتفاقات کودکی آنقدر که باید قوی نبود.
الخصوص اینکه گلنوش شخصیتی منزوری و گوشه گیر دارد ولی آنقدر که باید به این مورد توجه نشان داده نشده بود.
شخصیت در کودکی از طرف مادر خود و حتی پدر خود علاوه بر آزار جسمی، مورد آزار روحی_روانی نیز قرار گرفته بود درسته؟
پس بهتر است نویسنده آثار آنها را کاملا در شخصیت پردازی او مشهود سازد. برای مثال اضطراب نابجا،
ترس از اجتماع و...
البته نمی‌توان منکر اعتماد به نفس پایین شخصیت گلنوش که اشاره ای به گذشته ی او دارد؛ شد.
شخصیت بهنوش که شخصیت پررنگ تری نسبت به قل خودش بهمن داشت؛ شخصیتی شوخ طبع، دلسوز، مهربان بود.
به نظرم نویسنده می‌توانست با چند تغییر کوچک در شخصیت پردازی، او را شخصیتی به یادماندنی بکند.
شخصیت مادر به خوبی شخصیت پردازی شده بود و نقش او به درستی به کار برده شده بود.
او شخصیتی خاص برعکس مادر هایی که همه میشناسند داشت؛ شخصیتی که فرزند اول خود را عامل بدبختی خود دانسته و همواره او را به خاطر گنـ*ـاه نکرده محکوم و اذیت می‌کند.
این شخصیت آنقدر به یادماندنی است که به یک عادت رفتاری یا گفتاری برعکس دیگر شخصیت ها نیازی ندارد.
شخصیت پدر شخصیتی بی خیال ولی عصبی داشت که به درستی به تصویر کشیده شده بود.
اما به نظرم نویسنده برای به یاد ماندنی و کامل تر شدن شخصیت پدر، اثرات زندان رفتن و شرط بندی بازی را بیشتر در شخصیت او مشخص کرده و شخصیت او را کمی قلدر تر نشان می‌داد.
شخصیت بهمن کمی کمرنگ تر از حد انتظار بود. به طوری که بنده تصوری از خصوصیات ظاهری و اخلاقی او ندارم!
سیر رمان کمی تند بود و نویسنده گاه سوژه های کوچک خود را که می‌توانست به یک خلاقیت چشم نواز و جذاب تبدیل شود را فراموش می‌کرد.
اشتباهاتی در روند و نثر رمان دیده می‌شد که مانع روان تر شدن رمان بود. برای مثال: اشتباهات تایپی که باعث شده بود از جذابیت و روانی رمان کمتر شود
اشتباه بزرگ دیگری که قابل مشاهده بود؛ دیالوگ زیاد و طرز جدا کردن آن از مونولوگ بود که باعث ناهماهنگی در نثر رمان می‌شد.
بهتر بود نویسنده از نوشتن دیالوگ ها در «...» خودداری کرده و در عوض از دیالوگ های اینگونه:
_...
که در اوایل رمان شاهدش بودیم بهره ببرد.
بهتر است نویسنده سعی کند از نوشتن تعداد زیادی دیالوگ پشت سر هم خودداری کرده و از توصیفاتی در آن بین استفاده کند.
فلش بک ها کاملا درست و به جا بودند و نویسنده ی عزیز می‌توانست با استفاده ای *** آن را بیشتر مشخص کند، اما اشکالی ندارد و اینگونه نیز درست است.
ایده ی رمان تقریبا بدور از کلیشه بوده و سعی در نشان دادن چند معضل در جامعه که افرادی از آن رنج میبرن، از جمله شرط بندی و بد سرپرستی که امروزه زیاد تر هم شده؛ داشت.
ژانر اجتماعی و عاشقانه که از ژانر دوم در رمان استفاده نشده بود و امید است نویسنده در آینده قصد استفاده از این ژانر را داشته باشد.
ولی برعکس ژانر اجتماعی همونطور که بالا توضیح دادم به یه معضل جدید اشاره داشت و از آن بهره گرفته شده بود و به خوبی و درستی کل رمان را دربر می‌گرفت.
نام رمان قابل تحسین است و هر دو ژانر را پوشش می‌دهد اما به دلیل وارد نشدن ژانر عاشقانه به داستان هنوز برای رمان جای افتاده نیست.
مقدمه و خلاصه ی رمان قابل تحسین و جذب کننده است و آن کنجکاوی لازم را به خواننده می‌دهد تا رمان عسرت وداد را با اشتیاق ادامه بدهد.
مجموعا به نظرم شخصیت پردازی و قلم جای پیشرفت داشت و کمی برای نقد رمان زود بود و کاش بعد وارد شدن ژانر عاشقانه به رمان درخواست داده می‌شد ولی با این حال این اثر زیبا و تاثیر گذار بود امید است نویسنده این اشکالات خود را رفع کرده و اثر خود را قوی تر کند.


با تشکر از نقد پذیری شما
LIDA
کادر نقد رمان 98
سلام
مرسی از وقتی که صرف کردید و نقدتون
مشکلاتی که بیان شده را قبول دارم و می‌دونم یه جاهایی در رمان می‌لنگه؛ ولی قبل از نقد به اون صورت متوجه نشده بودم. از نظر نگارشی اصلاح خواهم کرد و در بقیه‌ی موارد نیز سعی می‌کنم بهتر بنویسم
درود بر شما:گل:


نقد و بررسی رمان عسرت وداد | T sadeghi کاربر انجمن ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
  • عالی
Reactions: *ELNAZ*، MĀŘÝM، LIDA_M و یک کاربر دیگر

T sadeghi

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/11/20
ارسال ها
33
امتیاز واکنش
594
امتیاز
153
سن
29
محل سکونت
تهران
زمان حضور
6 روز 22 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام او، به یاد او...
ای که می‌پرسی عشق چیست عشق چیزی جز ظهور مهر نیست!
و چه قشنگ است این جمله‌ای کوتاه و خاموش اما سکوتی پر معنا را که در خود جای داده است و اول خلاصه آمده.
فضاساری بسیار بسیار خوب رمان باعث همذات پنداری خواننده با شخصیت اصلی، گلنوش هست. توصیفات کامل مکان و لوکیشن رمان، مانند فیلمی در ذهن خواننده آغاز و اجازه‌ای تصور را به خواننده می‌دهد و این یک ویژگی مثبت در مورد قلم نویسنده و رمان است.
مشکلات اجتماعی که توسط نویسنده به درستی انتخاب و بیان شده است، به طوری که انگار این مشکلات برای نویسنده اتفاق افتاده و نویسنده‌ حال زندگیش را به صورت یک رمان باز گو می‌کند، مشکلاتی که شاید خیلی از ماها آن‌ها را تجربه و طعم تلخ و شیرینش را چشیده‌ایم.
بعضی از جملات بسیار خشک بیان شده است که البته می‌توان دلیل آن را به نثر کتابی این رمان ربط داد. با کمی استفاده از کلمات به جا و استفاده از توصیفات زیبا با ترکیباتی جدید و جذاب باعث می‌شود تا این خشکی لحن و نثر از بین برود.
«عسرت وداد» اسم رمان ترکیبی از کلمه‌ی عسرت به معنی دلتنگی و وداد به معنی عشق ترکیبی جدید و جذاب است ولی آیا به نظرتون خواننده با خواندن این اسم معنی آن را دریافت می‌کند یا خیر؟ من با خواندن اسم معنی آن را نفهمیدم و با استفاده از لغتنامه معنی آن را دریافت کردم، تا به اینجای رمان اشاره‌ای به معنی اسم رمان نشده است. بهتر است نویسنده در رمان معنی اسم رمان را بیاورد تا خواننده با آن آشنا شود و اما باید این را هم اضافه کنم که تا به اینجای رمان، داستان زیاد باز نشده است و تازه رو به آغاز است و این چند پارت مقدمه‌ای برای اوج رمان و شروع اتفاقات در رمان بوده است و تا کنون هیچ ارتباطی با اسم رمان نداشته است. باز هم تکرار می‌کنم من فقط پارت‌های اولیه را مطالعه کرده‌ام و شاید نویسنده سناریویی را برای انتخاب چنین اسمی، آماده کرده باشد. در مورد خلاصه باید بگویم که خلاصه آن قدر ها هم جذاب نبود، بیشتر مانند مقدمه بود... خلاصه بعد از اسم دومین قدم برای جذب خواننده هست، خلاصه جذاب برابر است با خواننده بیشتر... برای داشتن خلاصه جذاب باید یک سری اطلاعات کلی رو در اختیار خواننده گذاشت و در حال حاضر سوالاتی رو هم مطرح کرد تا در ذهن خواننده علامت‌های سوالی ایجاد شود و خواننده به دنبال علت و معلول بگردد و برای پیدا کردن جواب سوال‌هایش نا خودآگاه رمان را بخواند. رمان دارای مقدمه‌ای مناسب و خوبی بود و باز گو کننده‌ی حس و حال گلنوش، شخصیت اصلی رمان، بود.
بپاک
قلم نویسنده سطح مناسبی را دارد ولی داری یک مشکل است، آن که رمان از حس‌آمیزی کمی بر خوردار است. حس‌آمیزی و آمیـ*ـزش احساسات مختلف باهم و بیان درست‌ آن‌ها در کنار هم و استفاده از توصیفات درست، باعث می‌شود خواننده آن مشکل را لمس کند احساس کند و همذات پنداری کند، راحت‌تر بگویم خواننده خودش را به جای شخصیت اصلی می‌گذارد و با او همدردی می‌کند. برای حس آمیزی متناسب و درست کافی است از آرایه‌های ادبی مختلف استفاده کند و آن‌ها را باهم ترکیب کند. کمی اغراق در مورد احساسات به میزانی که قابل باور باشد، باعث به وجود آمدن حس‌آمیزی با سطح بالا می‌شود.
نویسنده در بیشتر اوقات دیالوگ‌ها را پشت سر هم آورده است و این برای خواننده خسته کننده است و باعث دلزدگی خواننده می‌شود، بهتر است نویسنده در بین دیالوگ‌ها از مونولوگ هم استفاده کند و حال و احوالت شخص رو توصیف کند.
انتخاب مشکلات اجتماعی درست به گونه‌ای که همه‌ای ما درباره‌ی آن اطلاعاتی هر چند ناچیز داریم، نویسنده به طوری تکه‌های پازل داستان را کنار هم چیده است که شخصیت اصلی، در بین مشکلات ریز و درشتش گم گشده است و طوری مشکلات را بیان کرده است که ذهن خواننده را درگیر می‌کند و وادارش می‌کند تا درباره‌ی مشکلاتی که حال گریبان گیر هم وطنانش است بی‌اندیشد.
بگذریم... شخصیت پردازی رمان خوب بود، گلنوش دختری تو سری خور و ترسو، منزوی و... بود. همین‌طور هم بقیه‌ی شخصیت‌ها به راحتی قابل شناخت بودن و می‌شد آن‌ها را با ویژگی‌های اخلاقی و ظاهری‌شان را شناخت و با آن‌ها آشنا شد.
رمان عسرت وداد به قلم طاهره صادقی، رمانی با موضوعات اجتماعی که در زمان‌ حال بیشتر به چشم می‌آید، رمانی مناسب با سطحی خوب بود، فضا سازی خوب رمان و همچنین حس‌آمیزیی که تا حدودی خوب بود، باعث همذات پنداری خواننده با رمان می‌شد. رمانی که به خوبی بیان‌گر مشکلات جامعه و خانوادگیی بود که شاید خیلی از ماها آن‌ها را لمس کرده‌ایم. نویسنده‌ی عزیز با کمی ویرایش و حس‌آمیزی بیشتر می‌تواند رمان بهتری را نشر دهد.
قلم نویسنده سبز و مانا
سلام
تشکر از وقتی که گذاشتید و نقدتون
این اولین بار هست که می‌نویسم و نقد باعث میشه بهتر باشم. انتقادها را قبول دارم و سعی در اصلاح و ویرایش خواهم کرد.
سپاس فراوان:گل:


نقد و بررسی رمان عسرت وداد | T sadeghi کاربر انجمن ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: LIDA_M، *ELNAZ*، MĀŘÝM و 2 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا