
- عضویت
- 8/4/20
- ارسال ها
- 1,796
- امتیاز واکنش
- 20,436
- امتیاز
- 428
- محل سکونت
- Cemetery
- زمان حضور
- 78 روز 19 ساعت 52 دقیقه

نویسنده این موضوع
تو را تماشا میکنم
خورشید بزرگ میشود
و عنقریب روزمان را سرشار میسازد
بیدار شو
با قلب و سری رنگین
تا ادبار ِ شب زایل گردند
تو را تماشا میکنم
و همه چیز بی پوشش میشود
بیرون بَلَمها در آبهای کم عمق میرانند
سخن کوتاه باید کرد:
دریای ِ بدون ِ عشق سرد است
جهان آغاز شده ست
موج ها گهوارهی آسمان را تکان میدهند
و تو در میان شمدهایت به خود تسلی میدهی
و خواب را به خویش میخوانی
بیدار شو
تا در پیات روان گردم
من تنی دارم برای انتظار کشیدنات،
تنی برای دنبال کردنات
از دروازهی سحر تا مَدخل ِ شب
تنی برای صرفِ عمرم به مهر ورزیدنات
و قلبی برای به خویش فراخواندنات، به وقت ِ بیداریات…
خورشید بزرگ میشود
و عنقریب روزمان را سرشار میسازد
بیدار شو
با قلب و سری رنگین
تا ادبار ِ شب زایل گردند
تو را تماشا میکنم
و همه چیز بی پوشش میشود
بیرون بَلَمها در آبهای کم عمق میرانند
سخن کوتاه باید کرد:
دریای ِ بدون ِ عشق سرد است
جهان آغاز شده ست
موج ها گهوارهی آسمان را تکان میدهند
و تو در میان شمدهایت به خود تسلی میدهی
و خواب را به خویش میخوانی
بیدار شو
تا در پیات روان گردم
من تنی دارم برای انتظار کشیدنات،
تنی برای دنبال کردنات
از دروازهی سحر تا مَدخل ِ شب
تنی برای صرفِ عمرم به مهر ورزیدنات
و قلبی برای به خویش فراخواندنات، به وقت ِ بیداریات…
اشعار پل الوار

رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,

آخرین ویرایش توسط مدیر: