خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

برگزیده۱۴

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
22/8/20
ارسال ها
141
امتیاز واکنش
2,899
امتیاز
163
محل سکونت
ɧamɷɷŋ cɩtʏ
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام رمان:نهایت سرگذشتی نادر
نویسنده:برگزیده۱۴(هدیه بی‌نیاز)
ژانر: طنز، ترسناک
خلاصه: زندگی همیشه همه چیزش عادیه؛ خونه، دوست‌ها و حتی خود آدم‌ها و زندگی‌ها...
لحظات غیر عادی رو فقط می‌شه در داستان‌ها خوند؛ اما یک قهرمان، قراره وقفه بزرگی رو همراه خودش بیاره.
تنها نیست! با هم به راه می‌اوفتند.
از یک اردو شروع می‌شه...
شروعی با یک اردوی عادی اما با اتفاقات غیر
عادی!


نقد و بررسی رمان نهایت سرگذشتی نادر | برگزیده۱۴ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Narín✿، Number one و یک کاربر دیگر

Number one

کاربر انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/1/21
ارسال ها
60
امتیاز واکنش
1,465
امتیاز
203
سن
25
زمان حضور
15 روز 4 ساعت 23 دقیقه
نقد رمان نهایت سرگذشتی نادر:

ترسناک‌ترین جای دنیا، ذهن شماست! (ار ال استاین)
بچه‌ی ترسویی بودم، از همون اولِ اولش! اما اونقدر با رمان های ایشون راحت بودم، که حاضر شدم به ترسم غلبه کنم. واقعیت اینه که ترجمه‌ها ابدا نمیتونن نوشته‌ی اصلی رو پوشش بدن؛ اما با همین ترجمه‌های داغون، تونستم لـ*ـذت خوندن رو درک کنم. این خاصیت یک نوشته‌ی خوبه.
برای خوب نوشتن یا باید استعداد داشته باشی، یا خیلی بخونی. اما برای عالی نوشتن، باید خیلی بخونی و شوقِ پیاده کردنشو داشته باشی.
رمان تینیجریِ نهایت سرگذشتی نادر، روایت دختر بچه‌ای معمولی و مذهبی از یک شهر مذهبیه و ما این رو می‌پذیریم. در ساختار رمان که داستانی بلند محسوب میشه، ما نیاز به یک سری عناصر داریم که باید با مطالعه به دست بیاد. مثلا وقتی شما میخونی «مستطیلی از نور زرد بر روی عکس قاب شده روی دیوار افتاده بود.» ممکنه اصلا ندونید نویسنده برای شما فضای اتاق رو ترسیم کرده، اما ناخودآگاه این تصویرسازی در ذهن شما می‌مونه و وارد داستان‌هاتون میشه.
پس من الان هرچه قدر توضیح بدم که فلان جا فلان عنصر پیاده بشه، قابل درک نخواهد بود تا وقتی که عینش رو بارها و بارها مشاهده کنید.
توصیه چیه؟ اولین توصیه خاطره نویسیه، با این کار بخشی از هیجانی نوشتن، فروکش می‌کنه و ما به ایده‌هایی که سریع به ذهنمون میرسن، نه می‌گیم. بعد از این کار فقط عصاره و چکیده‌ی ایده و روایتِ ما پیاده می‌شه و این برای خواننده مطلوبه.
در مرحله‌ی بعد باید ببینیم که چقدر حرف برای گفتن داریم. توی داستان، اینکه هی فضا رو عوض کنیم و با هر شخصیتی که توی رمان باهاش برخورد می‌کنیم، دو سه کلمه حرف بزنیم، میشه روده‌درازی. که اینجا یه نقل قول جالب برات میارم:
یه فیلم موقعی تو دردسر می‌افته که حین تماشا کردنش به ساعتتون نگاه کنید. یه فیلم موقعی حسابی تو دردسر می‌افته که حین تماشا کردنش ساعتتون رو تکون بدید، چون فکر می‌کنید ممکنه از کار افتاده باشه.
راجر ایبرت (منتقد سینما)
اینجا می‌تونیم ببینیم روده‌درازی چه بلایی سر داستان میاره. ما الان پارت 26 هستیم. اگر قرار باشه خواننده تا این پارت صبر بکنه که به قسمت ترسناک ماجرا برسه، می‌تونم تضمین حداکثری بدم که رمان رو نمی‌خونه.
خب برای جلوگیری از این کار، بهتره که داستان کوتاه نوشته بشه. با این کار می‌تونید پی ببرید که آیا واقعا شما به اون فضایی که برای رمان اختصاص دادید نیاز دارید یا صرفا یه سری اطلاعات نالازم به خواننده دادید.
خلاصه‌ی کلام اینکه، با اطلاعات مفید داستان شما [به خصوص قسمت‌های طنز] میشه یه داستان کوتاه جالب و خوب نوشت.
ما یک سبک خاص در داستان‌های ترسناک-طنز داریم، که همه اون انتظار رو از داستان شما داشتیم. اما تا این پارت که بنده دارم نقد می‌کنم، طنزی که شما به کار بردید، تنها، مقدمه چینی بوده.
اگر می‌خواید بیشتر با این سبک آشنا بشید، فیلم هایی مثل scary movie یا Freaky رو بهتون معرفی می‌کنم. توی این سبک، ما یک ترسناکِ طنز، یا یک طنزِ ترسناک داریم. این دو همزمان با هم اتفاق میفتن. به این خاطره که جذاب هستن.
نکته‌ی مثبتی هم که شما رو از بقیه متمایز میکنه، فضای ملموس داستانتونه، اینکه باتوجه به سن و تجربیاتتون بنویسید، یک پوئن مثبته.
اسم رمان رو هم من نتونستم بخونم! یا اینکه نفهمیدم!
خلاصه و مقدمه انتظاراتم رو از داستان بالا بردن. اما مثل کسی که انرژی زیادی داره و یک دفعه فروکش می‌کنه، در شروع، روند و عناصر دیگه‌ی داستان، نقاط قوت کمی برای قالب رمان پیدا کرد.
همونطور که قبلا هم گفتم، بهتر بود داستان شما، حداقل بخش اول داستانتون، تا پارت 25، تحت عنوان یک داستان کوتاهِ جذاب، خونده می‌شد.
حواستون باشه وقتی دارید زمان رو جابه جا می‌کنید لحنتون از ادبی به محاوره تغییر می‌کنه.

در آخر:

خوندن سری هری پاتر و دیدن فیلم‌هاش رو توصیه می‌کنم. اگر هم حوصله داشتید یه سرچ کنید: ار ال استاین و مخصوصا داستان اردوی وحشت رو حتما بخونید. حتی برای تمرین، بخشی از داستان هایی که خوندید رو فراموش کنید و روایت خودتونو بگید، بعد ببینید روایت شما زیبا‌تره یا نویسنده‌ی اصلی.

امیدوارم همیشه بدخشید.


نقد و بررسی رمان نهایت سرگذشتی نادر | برگزیده۱۴ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: MĀŘÝM، برگزیده۱۴، Narín✿ و 5 نفر دیگر

Elaheh_A

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/10/20
ارسال ها
1,202
امتیاز واکنش
17,925
امتیاز
323
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
59 روز 6 ساعت 34 دقیقه
به نامش و به یادش...
نویسنده عزیز سلام.
گاهی با خواندن یک رمان سوالاتی در مورد ژانر هایش و یا سطح قلمش ذهن مارا در بر می‌گیرد، گاهی با خود می‌گوییم که آیا این است طنز نویسی؟
مگر ژانر این رمان ترسناک نبود؟!
ژانر رمان شما ترسناک و طنز بود ولی تا اینجای رمان نه مایه‌های طنز فراوان دیده شد و نه مایه‌های ترس!
شما پا به ترسناک نویسی گذاشته‌اید ولی اطلاعات کافی ندارید؛ یعنی نتوانسه‌اید حس ترس را در خواننده ایجاد کنید می‌توانید با مطالعه رمان‌های بیشتر، بیشتر متوجه منظور من شوید ولی قلم شما جای بهتر شدن و رشد را دارد.
رمان ترسناک رمانی‌است که نقطه شروع که خواننده جذب یا از دست می‌دهد نیز باید اوج ترس رمان باشد!
وقتی سخن از ژانر ترسناک می‌آید ذهن به سمت جن و ارواح و... می‌رود ولی صرفا در این باره نیست ولی یک چیز مشترک بین همه این‌ها وجود دارد که همان هیجان و ترس است، ما خواننده‌ها دوست داریم که آدرنالین خونمان همراه با استرس هیجان و خطر بالای بالا برود و ترس تک تک سلول‌های بدنمان را فرا گیرد و ترس و هیجان را در جای جای بدنمان حس کنیم.
کاری که یک نویسنده در ژانر ترسناک باید انجام دهد بالا بردن آدرنالین خون خواننده است و همچنین حس کنجکاوی و پیدا کردن جواب معماهای خودش.
نویسنده‌ی عزیز قبل از نوشتن هرنوع رمانی باید اطلاعات کافی داشته باشید و بتوانید توصیفات را در رمانتان به بهترین وجه پیاده کنید تا اثر شما اثری ماندگار شود.
تجربیات نشان داده است که داشتن توصیفات عالی باعث تصور دقیق مکان و اتفاق می‌شود، چیزی که در رمان شما بسیار بسیار کم دیده شد همین توصیفات مهم است؛ بهتر است توصیفات را بیشتر و بیشتر کنید اگر توصیفات زیاد شود انس گیری با رمان ساده تر است.
وقتی اتفاقات ترسناک به درستی توصیف شوند درک آنها و باورپذیری ساده تر است و همچنین باعث ایجاد ترس و رعبت در خواننده می‌شود، شما اتفاقات ساده را زیاد توصیف کرده‌اید و دیالوگ و مونولوگ‌های غیر هدفمند زیادی در رمان مشاهده‌کردیم ما آمیانه هزاران سخن می‌گوییم اما نباید همه آنها در رمان آورده شوند در صورتی که همان خواب‌ها که اتفاقات عجیب هستند را خیلی کم توصیف کردید.
مایه‌های طنز رمان شما بسیار کم بود و دیالوگ و مونولوگ خیلی شبیه به هم بودند، هرچند تعداد کمی از مایه‌های طنز را دیدم ولی شما با نوشتن جملاتی داخل پرانتز کار را خراب کرده اید، مثل این مورد"مامانی(مامان بزرگم)، (توجه دختران سرزمینم این نظر سارا هستش نه من، (بَر نخوره،استثنا هم هست‌ دختران)" که تعداد زیادی دیدیم نه تنها در کنار مایه‌های طنز بلکه در سرار رمان پخش شده بود اینکه داخل پرانتز با خواننده حرف بزنید چیز جالبی نیست و صرفا توصیه نمی‌شود.
یک ترسناک طنز زیاد جالب نیست البته نمی‌گویم که نوشتن آن دو غلط است بلکه به نوعی ترکیبی خوب است اما با وجود کمرنگ بودن ماجراهای طنز رمان توصیه می‌کنم این ژانر را حذف کنید و بیشتر تمرکزتان را بر روی ژانر ترسناک بگذارید.
بعضی جاها بهتر است توصیفات را باصبر و تامل و بهتر وارد رمان کنید، زیباتر می‌شود فضا را با گذشتن و عبور از آن‌ها بیان و توصیف کنید.
برای شما با رمان خودتان مثالی میزنم:
(مادربزرگ من یه خونه‌ی صد و پنجاه متری داره که صد مترش خونه اس و پنجاه مترش یه حیاط با کف سنگی؛جلوی در خونه یه درخت سپیدار با قدمت یا بهتره بگم سن سی سال وجود داره،که سایه اش کل حیاط رو پوشانده است.)
(روی کف سنگی حیاط پنجاه متری مامانی قدم می‌زدم و به سمت خونه بزرگش که حدودا صد متر می‌شد می‌رفتم از جلوی در خونه عبور کردم که چشمم به درخت سپیدار بلند قامت سی ساله افتاد، سایه‌ی این درخت زیبا کل حیاط مامانی رو می‌پوشوند.)
بند دوم بهترداز بند اول است، شما نویسنده‌ای و خلاق! می‌توانی هرجور که می‌خواهی زیبایی خانه را به رخ خواننده بکشانی، انتخاب زاویه دیدگاه شما انتخابی درست است و در ژانر ترسناک و یا طنز توصیه می‌شود از اول شخص یا همان شخصیت اصلی استفاده کنید و من این کار شما را تحسین می‌کنم.
باز هم روی توصیفات کم شما تاکید می کنم و مثال دیگری میزنم:
(مامان تیپ بادمجونی زده بود)
یک تاپ و شلوارک بادمجونی هم تیپ بادمجونی به حساب می‌آید، شما باید روی جزء به جزء مشخصات لباس ها دقت و تمرکز لازم را بگزارید.
اگر می‌خواهید رمان را از سیر آمیانه در بیاورید از آرایه‌های ادبی استفاده کنید نه اینکه از آمیانه وارد ادبی شوید.
لحن آمیانه برای رمان‌ها بهتر است چرا که خواننده بیشتر با رمان انس می‌گیرد ولی باید شبیه به دیالوگ‌ها نباشد.
غلط‌ هایی در رمان مشاهده کردم که در ذوق خواننده می‌زند و بهتر است آنها را از نو مطالعه و اصلاح کنید، غلط هایی از قبیل نوشتن فعل ها و یا ادبی نوشتن در سیر آمیانه!
هرچند به طور اندک در پارت‌ها دیده می‌شد ولی بهتر است همه آنها را از بین ببرید.
نقطه شروع رمان شما نه ترسناک است و نه طنز! بهتر است از اول پارت اول را بنویسد، همچنین باید اوج ترسناک بودن رمان و یا یک معما را در نقطه اول بیاورید تا خواننده جذب کنید.
مقدمه شما نشان از ترسناکی رمان دارد ولی با توصیفات کم، لحنی ادبی که کلماتی آمیانه در آن یافت می‌شود بهتر است مقدمه را از اول بنویسید و همچنین خلاصه را، خلاصه به نظرم باید خط اول آن حذف شود و کلا تغییراتی در آن ایجاد شود و کمی گیج کننده باشد ولی در عین پیچیدگی اطلاعات اندکی را به خواننده منتقل کند.
کشیدن کلمات در مونولوگ و دیالوگ اشتباه است و بهتر است اصلاحش کنید، دیالوگ و مونولگ‌های غیر هدفمند را از رمان حذف کنید و اتفاقات ترسناک را جایگزین آن‌ها کنید.
نام رمان نهایت سرگذشتی نادر است که نه ردی از ژانر ترسناک در آن دیده می‌شود و نه ردی از ژانر طنز!
نام باید با خلاصه و مقدمه هماهنگ باشد تا چینش این سه مورد در کنار هم ما را اندکی با رمان آشنا کنید زیرا اولین چیزی که در رمان نگاه می‌کنیم نام آن است پس از توجه و اهمیت بسیار زیادی برخوردار است به شما توصیه می‌کنم نام بهتری برگزینید.
ولی با این حال به نظر می‌رسد داستان جالبی در پشت همه این‌هاست و با اندکی تغییرات باعث پیشرفت و بهتر شدن رمان و همچنین قلم شما می‌شود، امیدوارم نقد من کمکی برای بهتر شدن قلم شما و رمانتان شود با آرزوی بهتر شدن قلم شما.
‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌‌قلمان مانا‌‌‌
‌با تشکر ‌
‌‌ ‌الهه آذری مقدم
‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌کادرنقد رمان98
‌‌‌ ‌‌ 1\11\1399


نقد و بررسی رمان نهایت سرگذشتی نادر | برگزیده۱۴ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: MĀŘÝM، برگزیده۱۴، Number one و 3 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا