خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
هیچ چیز در دنیا…
بدتر از معمولی شدن برای کسی نیست ...
تبدیل به روزمرگی شدن …
از اینکه حضورت برای یک نفر بشود
مثل مسواک زدن …
مثل شانه کردن …
که اگر حوصله داشت سراغت را بگیرد و ...
اگر نداشت بگوید بماند برای بعد ،
دیر نمی شود!
به خودتان احترام بگذارید ...
با کسی بمانید …
که اولویتش باشید
که برایش دغدغه بشوید
کسی که هر لحظه یادتان در خاطرش رژه برود
کسی که به کار ، به خواب و استراحتش بگوید:
بایستید …!

اول "او" …


دلنوشته های فرشته رضایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: yeganeh yami و SAEEDEH.T

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
بعضی احساس ها کلمه نمی خواهد...
صدا می خواهد...
لحن می خواهد...
مثل دوست داشتن...
بعضی حرف ها را
نباید نوشت
نباید تایپ کرد
مثل دوستت دارم...
دوست داشتن را باید کنار گوشش...
زمزمه کرد...
چرا نسلی شدیم...
که زبانها را از یاد برده ایم

و فقط به دست ها تکیه کرده ایم...


دلنوشته های فرشته رضایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: yeganeh yami و SAEEDEH.T

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
ماندنی اگر نیستید ...
خاطره سازی هم نکنید...
لطفا دین و دنیای کسی هم نشوید!
اصلا این جمله ...
ما به درد هم نمی خوریم را...
نگذارید برای آخر کار...
هر کجای این پیوستگی که ...
متوجه این موضوع شدید دست به کار شوید!
اصولا، مناظره را برای همین وقت ها
گذاشته اند
یک نشست دو نفره تشکیل دهید ...
و دلایلتان را به چالش بکشید
اگر قانع شدید که هیچ...
و اگر نشدید
رفتنی شوید ، از دل و دنیایش
بیرون بروید ....
این احترام است به او ، به احساسش...
شما رفتنی با منطق را ...
به ماندنی با تردید ترجیح داده اید...
و یادتان نرود ...
اینطور رفتن ها
این مدل کنارکشیدن ها...
نشانه ضعف نیست ...
برعکس
آدم های قوی همیشه ...

با خودشان روراست هستند !


دلنوشته های فرشته رضایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: yeganeh yami و SAEEDEH.T

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
بی مقدمه پرسیدم ...
بین عاشق شدن ...
و عاشق بودن بودن ...
کدام را ترجیح میدهی ؟
با کمی مکث جواب داد …
عاشق شدن!
گفتم اماعاشق که باشی ...
همیشه ترس از دست دادن داری...
نگرانی، نکند یک روز ...
یک نفر بیاید که بیشتر از تو ...
ادعای عاشقی اش شود ...
و ناغافل دستش را بگیرد ...
و با خودش ببرد …
نکند یک روز بگوید دوستت ندارد …
اما عاشق که باشی رهایی،
نه ترس از دست دادن داری ...
و نه غصه ی نرسیدن …
تازه دوست داشته هم می شوی!
گفت، عاشق بودن ...
با تمام ترس هایش ...
با خودش تعهد می آورد،
پایبندی به دوست داشتن یک نفر …
آدم عاشق انگیزه دارد...
و عشق اهرمی ست ...
که زندگیش را به جلو می برد …
اما عاشق...
بعضی وقت ها ممکن است ...
حتی تا آخر عمرنداند ...
که کسی دوستش دارد..
یا بفهمد و برایش مهم نباشد ...
و خوشی نبرد …
گفت من فکر می کنم ...
تجربه کردن این حال و هوا...
این پایبندی شیرین ...
و احساسی که زندگیت را ...
تغییر می دهد …

به تمام ترس و خطرهایش می ارزد …


دلنوشته های فرشته رضایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: yeganeh yami و SAEEDEH.T

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
دخترها حواسشان هست...
خیلی خوب می دانند ...
که وقتِ دلتنگی ...
باید کجا بروند ...
و سرشان را ...
بر شانه هایِ اَمنِ ...
چه کسی بگذارند ...
و از تک تکِ آرزوها ، امیدها ....
و ترس هایشان ...
با چه کسی حرف بزنند ...
و زیباترین خنده ها ...
و مظلوم ترین نگاهشان را ...
برایِ چشم هایِ چه کسی ...
کنار بگذارند...
دختر ها حواسشان هست....
حواسشان هست ...
به عطرِ دست هایِ پدر ..
و دلشان غش می رود برایِ...
نوازش هایِ مردانه اش...
اصلا دوست دارند ..
روزی صد بار صدایش کنند ...
و جانِ بابا تحویل بگیرند!
دخترها ؛ خوب می فهمند....
پدرهایِ عاشق را ..!
دختر ها بی دلیل ...

بابایی نشده اند....


دلنوشته های فرشته رضایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: yeganeh yami و SAEEDEH.T

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
رفتن بد است …
اما بعضی ماندن ها هم افتخار ندارد...
و این انصاف نیست ...
که همیشه انگشت اتهام ...
به سمت آنهایی باشد که می روند …
اگر در یک پیوستگی می مانی ...
اما یک دفعه تغییر رفتار می دهی ...
بی اعتنا می شوی...
سرد می شوی...
دوستت دارم هایش را می شنوی...
و به روی خودت نمی آوری...
بی قراری هایش را می بینی ...
و برایت مهم نیست…
و کاری می کنی ...
که طرف مقابلت احساس کند ...
زیادی است …
که فکر کند در قلب تو دیگر جایی ندارد...
و باید چمدانش را ببندد و برود…
خوشحال نباش!
این ماندن …

از رفتن کثیف تر است…


دلنوشته های فرشته رضایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: yeganeh yami و SAEEDEH.T

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
خیلی از عشق ها ...
وسط همین جر و بحث ها پیش می‌آید ...
با کوتاه آمدن های معمولی...
با "ببخشید عزیزم "های ساده…
اصلا فکر می کنم ...
یک معذرت خواهی به موقع ...
خیلی عاشقانه تر است ...
از ناز و اداهای بی مورد هر روزه....
یک دانه اش می ارزد ....
به تمام دلبری های دنیا!
آخر پشت چشم نازک کردن ....
و اطوار ریختن را که همه خوب می‌دانند
اما یک کوتاه آمدن ساده ...
انگار خیلی بلد بودن می‌خواهد
خیلی باید بزرگ شده باشی تا بخواهی …
تا بتوانی …
می دانی اصلا من هم دلم می‌خواهد
که تو را داشته باشم
تا بعضی از روزها...
وسط دعواهای احتمالی مان...
زل بزنم توی چشم هایت ...
و آن "ببخشید عزیزم"رویایی را بگویم
تا عاشق ترت کنم …!


دلنوشته های فرشته رضایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: yeganeh yami و SAEEDEH.T

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
برای خیلی‌ها تنها شدن آخر دنیاست!
برای بعضی‌ها هم وزن مردن است ..
و برای عده‌ای تبدیل به فوبیا شده…
اسمش را که می‌شنوند دلشان می‌لرزد ...
و فکر کردن به آن کابوس زندگی‌شان است
خیلی‌ها فقط برای ترس از تنها شدن ...
کنار کسی مانده‌اند...
تحقیر شدند و مانده‌اند…
اما واقعا تا کجا؟؟
تا چه اندازه می‌شود یک زندگی را ...
با ترس از دست دادن نگه داشت؟
چقدر می‌شود برای تنها نشدن ...
تن به اجبارها داد؟
ای کاش یاد می‌گرفتیم به جای مقابله و ترس
با تنهایی رفاقت کنیم ...
و همانطور که عشق برایمان مقدس است...
تنهایی هم قابل احترام بود...
کاش می‌دانستیم تنها شدن ...
گاهی بهترین فرصت است...
برای اینکه یاد بگیریم روی پای خودمان بایستیم،
به شانه ی خود تکیه کنیم..
و برای خوب بودن حالمان نیازمند دیگران نباشیم
تنهایی می‌تواند مثل یک دوست صمیمی...
مسکن دردهایمان شود...
گاهی باید ترجیح داد تنها ماند ...
اما زیبا زندگی کرد....
قطعا برای هیچ کس این یک انتخاب نیست ....
اما گاهی بهترین گزینه هست ....
زیرا پیوستگی که از ترس تنها شدن ...
شکل می‌گیرد ...

اسمش "عشق "نیست…!


دلنوشته های فرشته رضایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: yeganeh yami و SAEEDEH.T

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
گاهی فکر می کنم ...
حرف ها هم …
شبیه غذاها تاریخ انقضا دارند ...
یعنی باید درست و به موقع مصرف شوند ...
یعنی اگر تاریخ مصرفشان بگذرد ...
به درد نخور می شوند...
دور ریختنی می شوند!
فکر کن …
یک غذای تازه و گرم و داغ ...
چه قدر به جانت می چسبد ؟
حرف ها هم همین اند …
تا وقتی مزه دارند ...
که گوشی برای شنیدن در انتظارشان باشد ...
زمانش که بگذرد...
سرد می شوند ، از دهان می افتند!
گاهی …
به این فکر می کنم
که هیچ چیز در دنیا
به اندازه ی "دوستت دارمی "

که به موقع گفته نمی شود مسموم نیست!!


دلنوشته های فرشته رضایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: yeganeh yami و SAEEDEH.T

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,354
امتیاز واکنش
51,361
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
می گفت، هر آدمی برای خودش فصل پنجمی داره ...
که تکلیف تمام فصل هاشو روشن می کنه …
که حال و هوای هر چهار فصلش ...
به حال و هوای اون فصل بستگی داره …
اگه ابری باشه تمام فصل هاش ابریه …
بارونی باشه، بارونیه...
آفتابی باشه، آفتابیه …
می گفت، فصل پنجم فصل دل آدماست …
حال دل اگه خوش باشه ...
همیشه بهاره، همه جا پر گل و بلبله …
حال دل اگه ناخوش باشه ...
هر فصل پاییزه…
سرد و غم انگیز و برگ ریز ...

که پایان نداره …


دلنوشته های فرشته رضایی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: yeganeh yami و SAEEDEH.T
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا