- عضویت
- 20/8/18
- ارسال ها
- 8,710
- امتیاز واکنش
- 29,620
- امتیاز
- 473
- سن
- 23
- محل سکونت
- کویِ دوست
- زمان حضور
- 207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
با توجه به یافته های باستان شناسی، در دوران پارینه سنگی [۱] (پالئولی تیک) در جایی که امروز بیابان بی کران و ریگزار بی انتهای صحرا گسترده است، در روزگاران باستان باران های زیاد و طولانی رشد سریع سبزه ها، چمن ها و درختان را موجب می شده است. در آن روزگار هنوز مهاجرت از جایی به سوی رود نیل و استقرار در کرانه های آن صورت نگرفته است و به سخن دیگر انسانی به درۀ نیل ره نیافته بود. طغیان های پرشتاب و هراسناک نیل در ذهن هر انسانی در آن روزگار همچون بلیه ای وحشتناک تداعی و متبلور می شده است. کاوشگران ابزار و ادوات مورد استفادۀ انسان ها در دورۀ پالئولی تیک را فقط در ارتفاعات واقع در کناره های درۀ نیل به دست آورده اند. در آن هنگام که انسان ها به کرانه های رود نیل متوجه شدند، اسکان تدریجی آنها در این کرانه ها آغاز شد. این گروه از انسان که ما به جزئیات خاستگاه، زادگاه و مسیر حرکت شان آگاه نیستیم به محض استقرار در این مکان جدید به گردآوری آذوقه به طور دسته جمعی پرداختند. کشاورزی این مردم بر روی زمین هایی صورت می گرفت که به طور طبیعی آبیاری می شد. این امر و افزون براین ایجاد بهبود وتکامل در امر معیشتی این دسته از مردم، ابتدا در دورۀ نوسنگی[۲]( نئولی تیک) صورت گرفت.
نخستین گروه یا دسته های مردم عهد نوسنگی در هزارۀ پنجم پیش از میلاد مسیح در مصر سکنا گزیدند. این مردم با صید ماهی و شکار جانواران معاش خود را تأمین می کردند.این مردم پس ازاسکان و استقرار در مکان جدید به کشاورزی و دامپروری پرداختند و از مشکلات معیشتی آنان به نحو چشمگیری کاسته گردید. مصریان در این مرحله از تولیدات کشاورزی گندم و جو و شاهدانه کشت می کردند و در عرصۀ دامداری،گاو، گوسفند و خوک پرورش می دادند. محل استقرار اولیۀ این مردم عموماً مناطقی بود که سیلاب های عظیم از کوهستان ها سرازیر شده و آب مورد نیاز برای کشت و زرع را برای آنان فراهم می نمود. بدیهی است که استقرار این مردم با پی بردن به شرایط بهتر آنان را وادار به کوچ کردن به مناطق دیگر وسرانجام به کرانه های رود نیل کرد.
پژوهش های انسان شناسی[۳] به این واقعیت پی برده است که سکنۀ اولیه مصر در برگیرندۀ گروه های گوناگونی از مردم دارای نژادهای مختلف بود که برخی از نژادشناسان[۴] آنان را با لیبیایی ها[۵]، سیاهان آفریقایی[۶] یا حبشی ونیز با قبایل سامی وآرامی جنوب فلسطین[۷] خویشاوند دانسته اند. گروهی نیز وابسته به تمدن تازی[۸] در بخش های میانی نیل می زیسته اند. این مردم که شیوۀ زندگی و آداب ویژه ای داشته اند، براساس همین یافته ها مردگان خود را در گورهای مخصوصی دفن کرده و برای آنها ظروفی مملو از خوراکی و آشامیدنی در قبرهایشان می گذاشه اند. گروهی دیگر که از قدیم الایام در مناطق شمالی مصر مانند ناحیۀ حلوان[۹] می زیسته اند، اجساد مردگان را در زیر کلبه های خویش به خاک می سپرده اند. اینان جنازه ها را به پهلو در قبر می خوابانده و روی او را به سوی رود نیل قرار می دادند. این گروه همراه با مردگان خوراکی و آشامیدنی در قبور نمی گذاشته اند. شاید اهالی و متعلقان این گروه براین باور بوده اند که ارواح مردگان هر روز در غذای زنده ها شرکت جسته و با آنان هم غذا می شوند. باید گفت که این گروه به زندگی پس از مرگ به گونه ای دیگر اعتقاد داشته و روان مردگان را گرامی می داشته اند. شگفتی در این است که این دو گروه مردم که خاستگاهشان معلوم نیست اهمیت زندگی پس از مرگ را هر چند متفاوت ولی دریافته اند وجسم را فانی و فاسدشدنی و روح مردگان را متولی و وارث شخص درگذشته در جهان باقی می دانستند.
نخستین گروه یا دسته های مردم عهد نوسنگی در هزارۀ پنجم پیش از میلاد مسیح در مصر سکنا گزیدند. این مردم با صید ماهی و شکار جانواران معاش خود را تأمین می کردند.این مردم پس ازاسکان و استقرار در مکان جدید به کشاورزی و دامپروری پرداختند و از مشکلات معیشتی آنان به نحو چشمگیری کاسته گردید. مصریان در این مرحله از تولیدات کشاورزی گندم و جو و شاهدانه کشت می کردند و در عرصۀ دامداری،گاو، گوسفند و خوک پرورش می دادند. محل استقرار اولیۀ این مردم عموماً مناطقی بود که سیلاب های عظیم از کوهستان ها سرازیر شده و آب مورد نیاز برای کشت و زرع را برای آنان فراهم می نمود. بدیهی است که استقرار این مردم با پی بردن به شرایط بهتر آنان را وادار به کوچ کردن به مناطق دیگر وسرانجام به کرانه های رود نیل کرد.
پژوهش های انسان شناسی[۳] به این واقعیت پی برده است که سکنۀ اولیه مصر در برگیرندۀ گروه های گوناگونی از مردم دارای نژادهای مختلف بود که برخی از نژادشناسان[۴] آنان را با لیبیایی ها[۵]، سیاهان آفریقایی[۶] یا حبشی ونیز با قبایل سامی وآرامی جنوب فلسطین[۷] خویشاوند دانسته اند. گروهی نیز وابسته به تمدن تازی[۸] در بخش های میانی نیل می زیسته اند. این مردم که شیوۀ زندگی و آداب ویژه ای داشته اند، براساس همین یافته ها مردگان خود را در گورهای مخصوصی دفن کرده و برای آنها ظروفی مملو از خوراکی و آشامیدنی در قبرهایشان می گذاشه اند. گروهی دیگر که از قدیم الایام در مناطق شمالی مصر مانند ناحیۀ حلوان[۹] می زیسته اند، اجساد مردگان را در زیر کلبه های خویش به خاک می سپرده اند. اینان جنازه ها را به پهلو در قبر می خوابانده و روی او را به سوی رود نیل قرار می دادند. این گروه همراه با مردگان خوراکی و آشامیدنی در قبور نمی گذاشته اند. شاید اهالی و متعلقان این گروه براین باور بوده اند که ارواح مردگان هر روز در غذای زنده ها شرکت جسته و با آنان هم غذا می شوند. باید گفت که این گروه به زندگی پس از مرگ به گونه ای دیگر اعتقاد داشته و روان مردگان را گرامی می داشته اند. شگفتی در این است که این دو گروه مردم که خاستگاهشان معلوم نیست اهمیت زندگی پس از مرگ را هر چند متفاوت ولی دریافته اند وجسم را فانی و فاسدشدنی و روح مردگان را متولی و وارث شخص درگذشته در جهان باقی می دانستند.
نخستین نهادهای اجتماعی و خاندانی در مصر باستان
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com