خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
659
امتیاز واکنش
13,227
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 21 ساعت 25 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خدا​
نام رمان: عاجز از انتظار
نام نویسنده: Afsa
نام ناظر: *KhatKhati*
ژانر: تراژدی، اجتماعی
خلاصه:
خلاصه رمان: زمانی که سورن از انتظار کشیدن برای جرعه‌ای آرامش، خسته شده بود؛ شخصی متفاوت از دوردست‌ها پیدا می‌شود، تا در عمارت بزرگ خانواده سورن کار کند. در همین منوال، او برادرش... پاره‌ی تنش را از دست می‌دهد؛ بی‌رمق‌تر از همیشه، نمی‌داند با خانواده آسیب‌پذیرش چه کار کند؛ اما کسی در همین حوالی، به کمک او می‌شتابد...

از اینکه به من در بهتر کردن رمانم کمک می کنید سپاسگزارم :roseb:


نقد و بررسی رمان عاجز از انتظار | آفسا کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: ~Kimia Varesi~، MĀŘÝM، *~sarina~* و 5 نفر دیگر

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,485
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
به نام ایزد یکتا
نقد و برسی رمان عاجز از انتظار

گاهی اوقات انسان آنقدر غرق خواندن یک کتاب می‌شود که نمی‌فهمد در اطرافش چه می‌گذرد و رمان چه نقص‌هایی دارد.
عاجز از انتظار هم از آن دسته رمان‌هاست!
تراژدی و اجتماعی، دو ترکیب ژانر هماهنگ و موزون‌اند که صد البته نوشتن آن از عهده هر کسی بر نمی‌آید. رمان به خوبی هر دو ژانر را کاور می‌کرد و به هر دو به خوبی پرداخته شده بود.
انتظار داشتم در این بین عاشقانه را هم ببینم! چون داستان حسی به خواننده تلقین می‌کند که انگار قرار است بین سورن و شیوا احساساتی پدید بیاید؛ نبود این ژانر تعجب برانگیز است و حدس می‌زنم عاجز از انتظار قرار است غافلگیر کننده باشد هرچند این را هم باید درنظر بگیریم که ایده نو نیست.
مردی که سختی مشکلات خانوادگی را کشیده و سرد شده، پولدار، مغرور، سخت و... همراه چند کودک زندگی می‌کند. دختری که همچنان خونسرد است، خدمتکار خانه این مرد می‌شود و از بچه‌ها مراقبت می‌کند.
این نمونه‌ها را زیاد دیدم اما قلم شما همه اشتباهات را می‌پوشاند.
در ابتدا سورن را مشاهده می‌کنیم که از بچه‌ها متنفر است اما به خانواده‌اش اهمیت می‌دهد!
بعد شیوا که بنابر اهدافی شخصی که هنوز معما است خدمتکار شده؛ شیوا طرحی از سورن است اما یک طرح احساساتی‌تر.
در این میان سام که پردازش چندانی نداشته و توقع یک فلش بک به گذشته این خانواده از هم پاشیده را از نویسنده داشتم!
مثل کودکی سورن یا خاطرات چند سال پیشش با سام که بتوانیم بیشتر با او آشنا شویم.
اما غم سورن بعد از مرگ وی را به خوبی خواننده حس می‌کند! احساسات سورن و اشک ریختنش همه می‌تواند با این حال خواننده را غمگین کند.
فریبا، شخصیتی که ما با ضدحالی آشنا شدیم:

شاید باید معرفی کنم. اون همکار و دوستم بود؛ منتهی از نوع مونثش.
باید معرفی کنم؟ به چی کسی؟ به خواننده؟
خب از آنجایی که زاویه دید اول شخص است، ما قرار است از دیدگاه یک فرد دیگر قضیه را نگاه کنیم!
فردی که حتی خبر ندارد شخصیت خیالی یک رمان است.
فریبا به نظر می‌آید حکم دکلته قرمزهای رمان‌های مجازی را دارد که سعی می‌کند شخصیت اصلی را در چنگ بگیرد. امیدوارم اینگونه نباشد و فریبا با هدفی دیگر در داستان حضور داشته باشد.
با این حال با اطمینان می‌گویم:

*شحصیت پردازی فوق العاده است!
حقیقتا می‌توان از صفت "فوق العاده" استفاده کرد؛ چون تنها زمانی ما می‌توانیم داستانی تراژدی را لمس کنیم و ناراحت شویم که شخصیت پردازی قوی باشد!
عاجز از انتظار هم این ویژگی را دارد، درست است نو نیست اما در هین سادگی بیشتر تکنیک‌های شخصیت پردازی را رعایت کرده.
در تمام رمان‌ها این دیالوگ مشهور است:
-خوشگله ناز نکن حالا! یه نظر راه دوری نمی‌ره!
و چند پسر سرخوش از ماشین پیاده می‌شوند و به دختر داستان آویزان می‌شود.
تکراریست اما متاسفانه این چنین مواردی در جامعه زیاد است و حداقل یک بار همه سابقه این اتفاق را داشتیم... مضامین اجتماعی در رمان دیده می‌شد؛ مشکلات خانوادگی، افسردگی نوجوانان، بچه‌های طلاق و افراد مطلقه... نویسنده به خوبی از همه این‌ها استفاده کرده!
چیز دیگری که شاید باید ذکر کنم تغییر دائم زاویه دید بود!
در شرایط نرمال باید بگویم "از یک دیدگاه بیان کنید" اما عاجز از انتظار رمانی نیست که بتوان از یک دیدگاه بیان کرد.
بنابراین مشکلی نیست ولی حداقل این تغییر را زود زود انجام ندهید!
فکر می‌کنم تمام چیزهایی که نیاز بود را گفتم، نویسنده اصول را بلد است برای همین نیازی نیست دوباره توضیح دهم احساسات چگونه منتقل می‌شود، توصیفات چیست و...
من قبل از اینکه درخواست نقد داده شود، به قدری قلم شما بنده را جذب کرده که جزو معدود رمان‌هایی بود که در لیست علاقه‌مندی‌هام قرار داشت!

عاجز از انتظار یک تراژدی_اجتماعی ساده و زیباست
:rose:


سپاس بابت انتقاد پذیری شما
Hades
کادر نقد رمان98


نقد و بررسی رمان عاجز از انتظار | آفسا کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: *RoRo*، Karkiz، ~Kimia Varesi~ و 9 نفر دیگر

حنانه سادات میرباقری

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/11/19
ارسال ها
1,194
امتیاز واکنش
8,273
امتیاز
283
زمان حضور
40 روز 9 ساعت 35 دقیقه
نقد و بررسی رمان عاجز از انتظار
به نام مناسب ترین واژه ها * به رسم محبت به نام خدا
نکته: این نقد بخشی از رمان رو لو می‌دهد!
بزرگترین نقطه قوتی که در رمان عاجز از انتظار جلوه نمایی می‌کرد، شخصیت پردازی عالی و ملموس آن بود.
از جمله عزت نفس سارا و سورن، اخلاق درد کشیده و سرد سام، سرخوردگی سپهر و...
منتها دیدگاه و قضاوت اصلی یک رمان مسلما از نام آن آغاز می‌شود. ترکیب سه کلمه‌ای "عاجز از انتظار" ترکیبی نسبتا بلند، اما پر از احساس و مفهوم بود. هر دو کلمه اصلی که هدف رساندن امیدی که تبدیل به حالی زار شده را دارد، با این‌که از نظر آوایی بی‌ربط هستند ولیکن با هم ارتباط زیبایی دارند و در نگاه اول به خوبی حس ژانرهای صحیح این رمان را القا می‌کنند. ولیکن متاسفانه کلمه‌ها تا حدودی تکراری بودند، که در مورد های مشابهی مانند، "انتظار عشق"، "لحظه‌ های انتظار"، و... دیده می‌شدند.
(سپهر هم که پسر سیمین بود؛ اون هم وقتی سپهر رو دنیا آورد فوت شد و شوهرش هم رفت و هیچ وقت برنگشت ببینه پسرش چهارده ساله زیر دست دایی‌هاش چجوری داره بزرگ می‌شه.
سام؛ خان داداشی که...)
در مورد تمام این‌ها لازم است بگویم، در رمان اطلاعات نباید یکهو، در اول و مستقیم وارد بحث شود و لازم است ذره ذره با نشان دادن رفتارها، اطلاعات وارد شود.
در رمانی که قالبی آرام دارد تشخصیتان را در انتخاب زاویه دید اول شخص درک و تحسین میکنم منتها این دید، به سرعت تعویض می‌شد و ای کاش بتوانید این تکرار را کمتر یا با زاویه دید دانای کل عوض کنید.
نسبت به ژانر های مرتبط این رمان ایده را تا حدی می‌توان کلیشه‌ای یا تکراری شمرد. با توجه به مشکلات یک خانواده پولدار، مزاحمت چندین پسر به یک دختر و ... منتها قلم زیبا و دلنواز شما چیزی بود که باعث می‌شد، پیرنگی زیبا شکل بگیرد و منِ خواننده ایراد هارا نادید بگیرم و از آن لـ*ـذت ببرم. بخشی مهمی از یک رمان که تاثیر بسزایی در آن دارد توصیفات است چیزی که موفقیت شما در این قسمت نسبی بود.
(پسرها و دخترهای کوچیک و بازیگوش به سرعت الکترون بیرون می‌جهیدن و تو بــغل یکی خودشون رو می‌انداختن. (وقتی برای بار دوم از فضای مهد کودک و آدم‌های آنجا صحبت شد، لازم بود نگاهی کوچک به مکان یا بچه‌ها هم انداخته می‌شد))
متاسفانه بزرگترین ایراد، نبود توصیفات ظاهری شخصیت‌ها بود. به طوری که واقعا خواننده نمی‌داند شخصیت‌هارا چطور به یاد اورد. عجله‌ای برای توصیف شخصیت های اصلی نیست ولیکن نیاز به توضیحی مختصر درباره ویژگی های زود گذر داریم.
شما با این‌که توصیف ظاهر نداشتید ولی در نشان دادن طرز پوشش موفق‌تر بودید.
در کل رمان عاجز از انتظار تلفیقی زیبا و دلنشین بود که حتی کلیشه‌ای ترین بحث‌ها را هم به خوبی به تصویر می‌کشید. در عین حال اگر نویسنده بتواند توصیفاتش را هم به حد معقول قائل کند، جای پیشرفت خیلی بیشتری دارد.
قصد من به هیچ‌وجه تخریب نبود و امیدوارم تونسته باشم کمکی درپیشرفت نویسنده کرده باشم.
نکته: این رمان تا پست "بیست و یک" توسط بنده نقد شده است.
همچنین هر گونه شباهت بین نقد‌ها امری منطقیست و همه‌ی ما طبق یک اصول نقد می‌کنیم.
پ ن پ:
من به شخصه قلم آفسا جان را خیلی میپسندم و عقیده دارم ایشون آینده‌ی خیلی درخشانی دارن و این رمانشون هم با اینکه با سلیقه‌ی من جور نبود طبق انتظارم نوشته شده بود. با آرزوی موفقیت روز افزون برای دوست عزیزم.
پایان.
رونده باش،
امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش.
1399/9/10
Afsa
حنانه سادات میرباقری
حنانه سادات میرباقری
کادر نقد رمان 98


نقد و بررسی رمان عاجز از انتظار | آفسا کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: *RoRo*، ~Kimia Varesi~، ریواس و 6 نفر دیگر

Afsa

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
659
امتیاز واکنش
13,227
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
بهشت اندیشه
زمان حضور
29 روز 21 ساعت 25 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام ایزد یکتا
نقد و برسی رمان عاجز از انتظار

گاهی اوقات انسان آنقدر غرق خواندن یک کتاب می‌شود که نمی‌فهمد در اطرافش چه می‌گذرد و رمان چه نقص‌هایی دارد.
عاجز از انتظار هم از آن دسته رمان‌هاست!
تراژدی و اجتماعی، دو ترکیب ژانر هماهنگ و موزون‌اند که صد البته نوشتن آن از عهده هر کسی بر نمی‌آید. رمان به خوبی هر دو ژانر را کاور می‌کرد و به هر دو به خوبی پرداخته شده بود.
نقد و بررسی رمان عاجز از انتظار
به نام مناسب ترین واژه ها * به رسم محبت به نام خدا
نکته: این نقد بخشی از رمان رو لو می‌دهد!
بزرگترین نقطه قوتی که در رمان عاجز از انتظار جلوه نمایی می‌کرد، شخصیت پردازی عالی و ملموس آن بود.
از جمله عزت نفس سارا و سورن، اخلاق درد کشیده و سرد سام، سرخوردگی سپهر و...
سلام و عرض خسته نباشید
از هر دو نقد سازنده و مفیدتون ممنونم سعی میکنم تا اینجای داستان و در ادامه ویرایش های سازنده داشته باشم
خیلی به بنده لطف داشتید توقع داشتم بیشتر از این سختگیری کنید چون خودم سطح رمان رو متوسط میدونم.
بله بحث کلیشه مطرح شد و من قبول دارم تا اینجای داستان توی بسیاری از رمان‌های دیگه اتفاق افتاده
و شاید بهتر بود میذاشتم داستان یکم جلوتر میرفت بعد درخواست نقد میدادم:shyb:
ولی اشکال نداره بعدا غافل گیر میشید دیگه :)
در ژانر اجتماعی و تراژدی یکم ضعف دارم چون بیشتر توی زمینه تخیلی کار کردم
اما نوشتن این ژانر ساده تره هربار که شروع به تایپ رمان تخیلی میکنم مغزم درد میگیره

و فعلا بنا دارم یکم با کلیشه ها بازی کنم؛ همونطور که میدونید ژانر عاشقانه نذاشتم ولی خب اسپویل نمیکنم که چه اتفاقاتی قراره بیفته
فقط اینکه خواستم بگم قصدم نشون دادن مسائل واقعی جامعه است در حد توان خودم

بازهم ممنونم از نظراتتون


نقد و بررسی رمان عاجز از انتظار | آفسا کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: *RoRo*، ~Kimia Varesi~، Ryhwn و 4 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا