- عضویت
- 6/2/20
- ارسال ها
- 7,624
- امتیاز واکنش
- 13,279
- امتیاز
- 428
- زمان حضور
- 82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
امام على عليه السلام :
المَرَضُ حَبسُ البَدَنِ .
بيمارى، زندان تن است.
امام على عليه السلام :
المَرَضُ أحَدُ الحَبسَينِ .
بيمارى يكى از دو زندان است.
امام على عليه السلام :
لَيسَ للأجسامِ نَجاةٌ مِن الأسقامِ .
بدن ها را از نا خوشى ها، رهايى نيست.
امام على عليه السلام :
لا رَزِيَّةَ أعظَم مِن دَوامِ سُقمِ الجَسَدِ .
مصيبتى بزرگتر از ادامه يافتن بيمارى جسم نيست.
امام على عليه السلام :
ألا و إنّ مِن البَلاءِ الفاقَةَ ، و أشَدُّ مِن الفاقَةِ مَرَضُ البَدَنِ ، و أشَدُّ مِن مَرَضِ البَدَنِ مَرَضُ القَلـ*ـب .
بدانيد كه يكى از بلاها تنگدستى است و سخت تر از تنگدستى بيمارى تن است و سخت تر از بيمارى تن، بيمارى دل است.
امام على عليه السلام :
مِسكينٌ ابنُ آدمَ : مَكتومُ الأجَلِ ، مَكنونُ العِلَلِ ، مَحفوظُ العَمَلِ ،تُؤلِمُهُ البَقَّةُ ، و تَقتُلُهُ الشَّرقَةُ ، و تُنتِنُهُ العَرقَةُ .
بيچاره آدميزاد، اجلش [بر او ]پوشيده است و بيمارى هايش پنهان و كردارش ثبت شده. پشه اى، او را دردمند مى كند. جرعه اى گلوگير، مى كُشدش و قطره عرقى او را بد بو مى سازد.
امام على عليه السلام :
مِن صِحَّةِ الأجسامِ تَولُّدُ الأسقامِ .
بيمارى ها از تندرستى زاييده مى شوند.
امام على عليه السلام ـ وقتى به ايشان عرض شد: چگونه اى اى امير مؤمنان؟ ـ فرمود :
كيفَ يكونُ حالُ مَن يَفنى ببَقائهِ ، و يَسقَمُ بصِحَّتِهِ ، و يُؤتَى مِن مَأمَنِهِ ؟ ! .
چگونه است حال كسى كه با هستى خود، نيست مى شود و با تندرستى خود بيمار مى شود و در پناهگاه امنش، مرگ به سراغش مى رود.
امام على عليه السلام :
فأمّا أهلُ الطّاعَةِ فأثابَهُم بجِوارِهِ ، و خَلَّدَهُم في دارِهِ ، حَيثُ لا يَظعَنُ النُّزّالُ، و لا تَتَغيَّرُ بِهِمُ الحالُ ، و لا تَنوبُهُمُ الأفزاعُ ، و لا تَنالُهُمُ الأسقامُ .
امّا اهل طاعت را با جاى دادن در جوار خود پاداش داد و در سراى خود جاودانشان ساخت؛ سرايى كه فرود آيندگانش كوچ نكنند و حالشان دگرگون نشود و ترس و وحشت ها به سراغشان نمى آيد و بيمارى ها به آنان نمى رسد.
امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعاى آن حضرت هنگام بيمارى ـ گفت :
اللّهُمّ لكَ الحَمدُ على ما لم أزَلْ أتَصَرَّفُ فيهِ مِن سَلامَةِ بَدَني ، و لكَ الحَمدُ على ما أحدَثتَ بي مِن عِلَّةٍ في جَسَدي ، فما أدري يا إلهي أيُّ الحالَينِ أحَقُّ بالشُّكرِ لَكَ ، و أيُّ الوَقتَينِ أولى بالحَمدِ لَكَ ! أ وَقتُ الصِّحَّةِ ··· أم وَقتُ العِلَّةِ الّتي مَحَّصتَني بِها
بار خدايا! تو را سپاس بر تندرستى ام كه پيوسته در آن به سر مى برم. و تو را سپاس بر بيمارى اى كه در بدنم پديد آورده اى؛ زيرا نمى دانم، اى خداى من! كدام يك از اين دو حالت [تندرستى يا بيمارى ]به سپاسگزارى تو شايسته تر و كدام يك از اين دو زمان براى ستايش تو سزاوارتر است. آيا زمان تندرستى··· يا زمان بيمارى كه مرا به وسيله آن [از گناهان ]پاك كردى؟
الخصال : اشعرى از صالح به سند خود مرفوعا نقل مى كند كه گفت:
أربَعةٌ القَليلُ مِنها كَثيرٌ : النّارُ القَليلُ مِنها كثيرٌ ، و النَّومُ القَليلُ مِنهُ كثيرٌ ، و المَرَضُ القَليلُ مِنهُ كثيرٌ ، و العَداوَةُ القَليلُ مِنها كثيرٌ .
چهار چيز است كه اندك آنها نيز بسيار است: آتش، اندكش نيز بسيار است. خواب، اندكش هم بسيار است. بيمارى، اندكش هم بسيار است و دشمنى، اندكش هم بسيار است.
بیماری از نظر احادیث
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com