مشاعره با حرف گ

SelmA · 19/12/22

گر تو خواهي عزت دنيا و دين
عُزلتي از مردم دنيا گزين

SelmA · 19/12/22

گفتم از دل برود چون ز مقابل برود
غافل از اينکه چو رفت از پي او دل برود

moh@mad · 23/12/22

Ghoolagh گفت:
گفتم از دل برود چون ز مقابل برود
غافل از اينکه چو رفت از پي او دل برود

گفتیم چرا یار بشد ساغر مستان
گفتند که سرخوشی سبب عشق مدام است
گفتیم که از عشق چه اید به سر انجام
گفتند که عشق بر دل عشاق طعام است

Morad · 23/12/22

گفتي اندر خواب بيني بعد از اين روي مرا
ماه من در چشم عاشق آب هست و خواب نيست

moh@mad · 26/12/22

Morad گفت:
گفتي اندر خواب بيني بعد از اين روي مرا
ماه من در چشم عاشق آب هست و خواب نيست

گر کسب کمال میکنی می گذرد
ور فکر مجال میکنی میگذرد
دنیا همه سر بسر خیالست خیال
هر نوع که خیال میکنی میگذرد

Morad · 29/12/22

گر تو باشی می توان

صدسال بی جان زیستن

بی تو گرصد جان بود

یک لحظه نتوان زیستن

Sh@bnam · 29/12/22

Morad گفت:
گر تو باشی می توان

صدسال بی جان زیستن

بی تو گرصد جان بود

یک لحظه نتوان زیستن

گفتم که خطا کردی و تدبير نه اين بود
گفتا چه توان کرد که تقدير چنين بود

Morad · 29/12/22

Sh@bnam گفت:
گفتم که خطا کردی و تدبير نه اين بود
گفتا چه توان کرد که تقدير چنين بود

گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم

همچنان چشم گشاد از کرمش می‌دارم

moh@mad · 30/12/22

Morad گفت:
گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم

همچنان چشم گشاد از کرمش می‌دارم

گوشه‌گیران زود در دل‌ها تصرف می‌کنند

بیشتر دل می‌برد خالی که در کنج لـ*ـب است

Morad · 1/1/23

moh@mad گفت:
گوشه‌گیران زود در دل‌ها تصرف می‌کنند

بیشتر دل می‌برد خالی که در کنج لـ*ـب است

گر من به وفای عشق آن حور نسب
در دام دگر بتان نیفتم چه عجب
حاشا که چو گنجشک بوم دانه طلب
کان ماه مرا همای داده است لقب

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی