مشاعره با اشعار احمد شاملو

matieh · 31/1/23

تنهایی غم‌انگیزش را درمی‌یابم.
اندوهش
غروبی دلگیر است
در غُربت و تنهایی.

moh@mad · 2/2/23

matieh گفت:
تنهایی غم‌انگیزش را درمی‌یابم.
اندوهش
غروبی دلگیر است
در غُربت و تنهایی.

یاران من بیایید با دردهایتان
و با دردتان را در زخم قلب من بتکانید

من زنده‌ام به رنج
می‌سوزدم چراغ تن از درد

matieh · 4/2/23

در غُربت و تنهایی
همچنان که شادی‌اش
طلوعِ همه آفتاب‌هاست
و صبحانه
ونانِ گرم،
و پنجره‌ای
که صبحگاهان
به هوای پاک
گشوده می‌شود،
و طراوتِ شمعدانی‌ها
در پاشویه‌ی حوض.

moh@mad · 8/2/23

matieh گفت:
در غُربت و تنهایی
همچنان که شادی‌اش
طلوعِ همه آفتاب‌هاست
و صبحانه
ونانِ گرم،
و پنجره‌ای
که صبحگاهان
به هوای پاک
گشوده می‌شود،
و طراوتِ شمعدانی‌ها
در پاشویه‌ی حوض.

ظلمت را به نبرد آهنگ نیست
چندان که آفتاب تیغ برکشد
او را مجالِ درنگ نیست
همین بس که یاری‌اش مدهی
سواری‌اش مدهی

(متاسفانه با حرف ض شعری یافت نشد)

POURIA · 5/3/23

moh@mad گفت:
ظلمت را به نبرد آهنگ نیست
چندان که آفتاب تیغ برکشد
او را مجالِ درنگ نیست
همین بس که یاری‌اش مدهی
سواری‌اش مدهی

(متاسفانه با حرف ض شعری یافت نشد)

یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
لـ*ـخت وعور تنگ غروب سه تا پری نشسته بود.
زار وزار گریه می کردند پریا
مث ابرای باهار گریه می کردن پریا.

moh@mad · 7/3/23

POURIA گفت:
یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
لـ*ـخت وعور تنگ غروب سه تا پری نشسته بود.
زار وزار گریه می کردند پریا
مث ابرای باهار گریه می کردن پریا.

اعتراف به عشق های نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده

در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و حقیقت من

POURIA · 10/3/23

moh@mad گفت:
اعتراف به عشق های نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده

در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و حقیقت من

نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه‌های تو را دریافته‌ام
با لبانت برای همه
لـ*ـب‌ها سخن گفته‌ام
و دست‌هایت
با دستان من آشناست

moh@mad · 12/3/23

POURIA گفت:
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه‌های تو را دریافته‌ام
با لبانت برای همه
لـ*ـب‌ها سخن گفته‌ام
و دست‌هایت
با دستان من آشناست

تو را دوست دارم
و این دوست داشتن
حقیقتی است که مرا
به زندگی دلبسته می کند

niloofar.H · 11/5/23

moh@mad گفت:
تو را دوست دارم
و این دوست داشتن
حقیقتی است که مرا
به زندگی دلبسته می کند

در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و حقیقت من

moh@mad · 15/5/23

niloofar.H گفت:
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و حقیقت من

من اینقدر با تو بوده ام
که از بودن کنار دیگران
سردم میشود

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

حامی انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

حامی انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر ممتاز

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین