نقد و بررسی رمان امپراتریس | محدثه فارسی نویسنده‌ی انجمن رمان ٩٨

Mohadeseh.f · 13/11/20

به نام خدایی که در این نزدیکی است...
نام رمان: امپراتریس
نام نویسنده: محدثه فارسی نویسنده انجمن رمان 98
ژانر: عاشقانه، فانتزی
ناظر: Melika Kakou
خلاصه:
زندگی شاهدخت پس از گذشت شادی‌ها و فراز و نشیب‌های بسیار، بالاخره با یک اتفاق خاص، دگرگون شد! پیوند او با کسی که از دیار خویش نیست، تاریخی را رقم زد که حتی سرنوشت این‌گونه پیش‌بینی نکرده بود! حال با مرور حوادث آینده، به این می‌اندیشد که آیا می‌تواند مرهم درد مردی شود که حتی در فکر ایفای نقش همدم و همراه نیست؟!

امپراتریس: ملکه
در حال تایپ - رمان امپراتریس | محدثه فارسی کاربر انجمن رمان98

~HadeS~ · 10/2/21

به نام او
نقد و برسی رمان امپراتریس

وقتی می‌خواستم نقد را بنویسم، واقعا به این فکر کردم که "چی بگم؟" چون از دیدگاه یک خواننده، واقعا از رمان خوشم آمده بود! شخصیت‌ها و داستان برای من صمیمی بودند و بیشتر از یک منتقد از دیدگاه یک خواننده به قضیه نگاه کردم.
به هر حال از دیدگاه یک خواننده می‌توانم بگویم:
شخصیت‌ها دوست داشتنی هستند، با اینکه داستان همان قضیه همیشگی یعنی ازدواج شاهزاده و شاهدخت بود برای من خیلی ایراد نداشت.
اگر از دیدگاه یک منتقد نگاه کنم، نکات قوی و اشکالات قابل توجهی هم وجود داره.
این حس که ما می‌گوییم "صمیمی" درواقع شخصیت پردازی هست. شخصیت پردازی داستان از نظر اخلاقی و احساسی در رمان امپراتریس یک نقطه قوت بود؛ یعنی چه؟
یعنی من می‌توانم با احساسات فریماه ارتباط برقرار کنم، درکش کنم و در کنار خصوصیات منفی و مثبتش دوستش داشته باشم.
و درباره خصوصیات منفی!
من می‌توانم این را بفهمم که فریماه خصوصیات بد هم دارد اما نمی‌توانم بگویم چه خصوصیاتی، چون اینها غیرمستقیم بیان شده.
باید خیلی عمیق نگاه کرد تا نیمه بد فریماه را دید و شاید از دیدگاه دیگری او دختر بی‌نقص و فوق‌العاده‌ای باشد که در رمان‌های کلیشه استفاده می‌شود.
پس برای هر یک از شخصیت‌ها، اگر خصوصیات منفی درنظر گرفتید درکنار مثبت‌هایی که مستقیم بیان کردید، ذکر کنید.
اگر مستقیم می‌گویید (شاهدخت، زیباست.) این را هم در جایی بگویید که از چه نظر بد است! چون اینگونه ممکن است حس بدون عیب بودن شخصیت القا شود.
به غیر از این، داستان همان طور که گفتم، در نقاطی جدید، در نقاطی تکراری و در نقاطی دیگر هم باورپذیر نیست!
مثلا عشق نیمه راه فریماه و دیاکو، انتظار داشتم اتفاقی بیفتد تا ازدواج فریماه و لی یون برگزار نشود ولی نویسنده برخلاف انتظار خواننده عمل کرد، این یک نکته مثبت هست!
در جایی دیگر، گره‌ای در داستان وجود دارد که ما را وادار به ادامه دادن می‌کند، اینکه لی یون از فریماه چه چیزی را مخفی کرده؟ پاسخ این سوال را نمی‌دانم و امیدوارم یک چیز غیرقابل منتظره باشد!
و اما نکات غیرقابل باورپذیری که در رمان موجود بودند.
دیالوگ‌ها! درسته ژانر فانتزی هست اما باید این را هم در نظر گرفت که زمان رویداد اتفاقات مربوط به دوران باستان است. من دیدم نویسنده سعی می‌کرد با تاریخ رمان هماهنگی ایجاد کند، اما این در دیالوگ‌ها خیلی تاثیرگذار نبود.
اگر بخواهم مثال بزنم، در جایی دیدم که فریماه به مادرش "مامان" گفت! و در کل رمان به پدرش، یعنی پادشاه ایران "پدر"
تا جایی که من اطلاع دارم، در تاریخ باستانی، همه مردم از ملکه و وارثان گرفته تا مردم عادی پادشاه حکومت را (علیحضرت، سلطان و...) خطاب می‌کنند. سعی کنید از فرهنگ‌لغات تاریخی و کتب تاریخی کمک بگیرید.
درباره حکومت چوسان نمی‌دانم، ولی ایران معمولا پادشاهان همسران و فرزندان زیادی دارند و فقط یکی از زنان که فرزندش ولیعهد است از بقیه درجه بالاتری دارد. البته می‌توان گفت چون رمان فانتزی هست و مربوط به هیچکدام از دوره‌ها نیست، چشم پوشی کرد.
و درباره یک خصلت لی یون! در جهانی که همه دنبال قدرت هستند و به خاطر همین هزاران انسان کشته شده، عادی نیست که یک ولیعهد بخواهد حکومت را به برادرش بسپارد! حتی اینکه می‌گوید "مرد جنگم" قانع کننده نیست.
بازم می‌گویم، امپراتریس صمیمی بود و اگر از دیدگاه یک خواننده عادی نگاه کنیم و نظر شخصی خود را بگوییم زیبا و دلنشین است، فقط باید فضای تاریخی رمان اصلاح شود.

سپاس بابت انتقاد پذیری شما
هادِس
کادر نقد رمان 98

حنانه سادات میرباقری · 10/2/21

نقد و بررسی رمان امپراتیس

به نام آفریدگار هستی
در برابر رمان امپراتیس می‌توانم بگویم، این رمان از توصیفات و احوالات خوبی پر شده. به طوری که خواننده در جای جای رمان غرق می‌شود و حتی می‌تواند به خوبی آن‌را مانند فیلم تماشا کند. تمامی توصیفات اعم از چهره‌ها، لباس‌ها، مکان‌ها و حس های شخصیت‌ها به خوبی در رمان گنجانده شده بودند.
منتها اگر بخواهم ریزبینانه ایراداتی را بیان کنم باید بگویم؛ اگر بتوانید کمی بیشتر خلاقیت به خرج دهید دیگر جای حرفی باقی نمی‌ماند.
در ابتدای رمان متوجه شدیم که فریماه، شاهدختی بازیگوش است که والدینش سعی در آرام نگه داشتن او دارند ولیکن ما در اکثر رمان های قدیمی محور، که در این سبک هستند همچین چیزی را مشاهده می‌کنیم!
کاش بتوانید، اخلاق خاص دیگری از شاهدخت نشان دهید تا نویسنده در کنار شیفته متن شدن، شیفته خلاقیت شما هم بشود.
در کنار خلق و خوی شاهدخت، اخلاقیات شاهزاده هم چُنین بود! ما اصولا شاهزاده را فردی سرد و بی‌احساس تلقی می‌کنیم که البته در شرایط زندگی پادشاهی چنین غروری دور از تصور نیست ولی خوب اگر در اینجا هم بتوانید تغیری ایجاد کنید، بسیار خوشایند است. هر چند که اینجا شما پای موضوع جدیدی را پیش کشیدید چرا که در اینگونه رمان‌ها، اصولا شاهزادی فردی هم‌وطن و یا اروپایی است اما در اینجا شاهزاده قصه فردی از دیار کره بود.
در کل همانطور که گفتم، توصیفات شما از احوال شخصیت‌ها برای خواننده بسیار گویا بود اما سعی کنید کمی بیشتر خواننده را به چالش بکشید. به طور مثال در ابتدا فریماه از شایستگی دیااکو سخن می‌گفت و زمانی که ایشان را ملاقات کرد، چیزی در نگاهش نبود. در واقع منظورم این است که سعی کنید هیچ چیز را ساده به خواننده نگویید. بگذارید خودش متوجه شود!
سیر شما از ابتدا تا انتها خوب و معقول بود منتها با توجه به عشق قدیمی در قلب فریماه به دیااکو اگر لحظه ملاقات آنها طولانی‌تر می‌شد زیباتر بود.
رمان امپراتیس الگویی کامل از عهد قدیم پادشاهی بود!
ولی در این میان، لحظه خواستگاری شاهزاده اهل چوسان از فریماه، از نظر فریماه، کار شاهزاده کمی زیادی ناباورانه شد. یعنی شاهدخت یک کشور با تجربیاتی که در گذشته داشته نمی‌تواند توقع خواستگاری را داشته باشد؟ و یا اینکه دختر پادشاه با چهره مردم همسا‌یه‌شان اشنا نیست؟
اگر در ادامه بتوانید این ابهامات را رفع کنید مطمئنا طرفداران خیلی بیشتری کسب خواهید کرد. رمان امپراتیس ایده‌ای کاملا نو نبود اما به دور از کلیشه بودنش و جلوه متن این ایده را پخته و جذاب کرده.
این پختگی از همان شروع در اسم که کمی ناآشنا و جدید بود، ظاهر شد.

در کل رمان امپراتیس شخصیت پردازی و صحنه سازی خوبی برای خواننده ایجاد کرده ولی با این حال هنوز هم جا برای بهتر شدن دارد.
قصد من به هیچ‌وجه تخریب نبود و امیدوارم درپیشرفت نویسنده عزیز موثر بوده باشم.
نکته: این رمان تا پست "سی و یک" توسط بنده نقد شده است.
همچنین هر گونه شباهت بین نقد‌ها امری منطقیست و همه‌ی ما طبق یک اصول نقد می‌کنیم.

حنانه سادات میرباقری
حنانه سادات میرباقری
Mohadeseh.f
کادر نقد رمان ۹۸

Z.A.H.Ř.Ą༻ · 4/5/22

بسم رب القم

نقد و برسی رمان امپراتیس

اثری در ذهن خواننده پا برجا می ماند که؛ خواننده برای خواندن و رسیدن به پایان اشتیاق داشته باشد. نویسنده با پردازش هنرمندانه نسبت به موضوع موفق به طراحی و خلق حادثه ای نو شده بود. سیر رمان به گونه ای طراحی شده بود که به عنوان یک خواننده تا آخرین پاراگرافی که خواندم حس کنجکاوی ام و اشتیاق برای ادامه دادن همچنان پا برجا بود. درواقع نویسنده موفق به ایجاد یک گره در داستان شده بود و خواننده را به دنبال جواب این گره یا همان معما به دنبال خود می کشاند.
پس می شود گفت ایده رمان امپراتیس خوب است اما همراه با نقص هایی! ژانر فانتزی چیست؟ این نوع ادبیات به مخاطب اجازه می‌دهد؛ که از واقعیت خارج شده و در دنیای تخیلی و در نتیجه در هیجانی غیر معمول ناپدید شود. فانتزی دنیایی است تخیلی که قوانین خودش را دارد. درواقع هنوز نتوانستم ربط ایده رمان را با ژانر فانتزی درک کنم. چرا که فضاسازی و محور اصلی رمان نشان دهنده ژانر فانتزی نیست. شخصیت پردازی رمان خوب بود به قدری که گاهی خودم را جای شخصیت های رمان می‌گذاشتم.
صرافت، هنجار، اذهان و تعلقات و... شخصیت ها قدم به قدم ذکر شده بودند.
سیر رمان کمی تند بود و توصیفات نیز کم بود. و این باعث شده بود از جزئیاتی که می‌توانست برای خواننده جذاب باشد به سادگی گذشته بودید.
و اما نثر!
انتخاب نامناسب نثر باعث شده بود که ایده مطلوب رمان چندان به چشم نیاید. نمی‌گویم نثر آمیانه بد است؛ اتفاقاً خواننده با این نثر خیلی همزاد پنداری می‌کند و قابل درک تر است. اما همانطور که گفتم من هنوز نتوانستم ربط ژانر را با محتوای داستان درک کنم. و بیشتر احساس می‌کردم یک رمان با ژانر تاریخی می‌خوانم که نویسنده نثر نامناسبی انتخاب کرده است. اگر قرار بر ژانر فانتزی است ما در رمان نیاز به یک اتفاق غیر معمول و غیر واقعی داریم. که فکر می‌کنم از نویسنده ماهری مثل شما خلق چنین چیزی اصلا بعید نیست.
دیالوگ های رمان کم بود و این امر بسیار مشهود بود و مونولوگ ها عملاً زیاده گویی بودند و خارج از جایگاه خود بیان شده بودند. مونولوگ های رمان بیشتر از دیالوگ ها بودند. چرا که دیالوگ ها به خواننده کمک می کنند که به رفتار هر شخصیت پی ببرد و با وقایع داستان بهتر ارتباط برقرار کند. مکالمه های بین اشخاص در رمان نقش بسیار زیادی در توسعه شخصیت‌ها دارد چرا که این فرصت را به خواننده می دهد که افکار و انگیزه های شخصیت هارا بشناسد.
در کل رمان امپراتیس از سطح مطلوبی برخوردار است. ولیکن باید ژانر و نثر رمان بازسازی شود. به امید موفقیت های بیشتر
سپاس بابت انتقاد پذیری شما
تیم نقد انجمن رمان۹۸
Zahra

SAEEDEH.T · 2/8/22

~ به نام ایزد پاک ~

این نقد رو تقدیم می‌کنم به بهترین دوستم محدثه که خودم شاهد بودم چقدر سر تایپ این رمان حرص خورد و اذیت شد؛ از تعویض اسم رمان گرفته تا چندین بار بازنویسی برای این‌که بتونه مخاطب رو راضی نگه داره و امپراتریس رو به سطح مطلوبی برسونه.
***
امپراتریس، اثری است که بیش و پیش از هر چیز، ملموس بودن آن به چشم می‌آید. پارت‌های ابتدایی رمان، بسیار خوب فضاسازی شده‌‌اند و به خواننده حس نزدیک بودن می‌دهند؛ یعنی خواننده به‌راحتی می‌تواند با کارکترها از جمله کارکتر فریماه ارتباط برقرار کند، خود را جای او و احساساتش بگذارد و با اتفاقاتی که برای او پیش می‌آید، همراه شود.
انتخاب نامی مناسب و جذاب و مرتبط با موضوع و ژانر رمان، اصلی‌ترین و مهم‌ترین جزء یک رمان‌ برای جذب خواننده است که اکثر نویسنده‌ها آن را نادیده می‌گیرند. امپراتریس در لغت به معنای ملکه، شهبانو و فرمانروای زن است. باید بگویم امپراتریس، نامی جذاب و گیراست که با خلاصه و ژانر فانتزی رمان هماهنگی دارد اما ژانر عاشقانه را پوشش نمی‌دهد.
« نویسنده‌ی خوب، نویسنده‌ای است که از کلیشه‌ترین ایده‌ها رمانی خاص بنویسد. »
امپراتریس را نمی‌توان رمانی با ایده‌ی نو و جدید تلقی کرد. ازدواج اجباری فریماه و لی یون اصلی‌ترین ماجرای داستان است که مشابه آن را بارها در رمان‌های دیگری خوانده‌ایم. این مورد یک نوع ایده کلیشه‌ای در رمان نویسی به حساب می‌آید اما نویسنده، با مهارت و قلم گیرای خود توانسته این ضعف‌ را تا حدودی از دید خواننده پنهان کند و در عوض با ایجاد گره‌هایی مناسب و به جا در طی رمان، مخاطب را راضی نگه دارد.
ژانر فانتزی، ژانری است که نویسنده در تلاش است تا به گونه‌ای خیالات را واقعی جلوه دهد که انسان به‌راحتی بتواند آن‌ها را باور کند. تمامی اتفاقات و سیر داستان‌های فانتزی، از قوه تخیل نویسنده نشات می‌گیرد. یکی از ژانرهای رمان امپراتریس، ژانر فانتزی است. با توجه به این‌که ایده رمان نشات گرفته از تخیل نویسنده است و هیچ‌گونه ارتباطی با وقایع مهم تاریخی و سلسله‌های ایران ندارد، نمی‌توان آن را در ژانر تاریخی قرار داد. من ایرادی در انتخاب ژانر فانتزی نمی‌بینم!
ژانر عاشقانه، به خوبی در جای جایِ رمان دیده می‌شود؛ مقدمه، خلاصه، جمله قرار گرفته در جلد رمان، علاقه فریماه به لی یون و ... پوشش دهنده این ژانر هستند.
همان‌طور که در ابتدای نقد ذکر شد، رمان شما از فضاسازی و توصیفات خوبی برخورددار است. گرچه یک‌سری موارد کلیشه‌ای و تکراری هم در شخصیت پردازی کارکترها مثل شیطنت و بازیگوشی فریماه و در مقابل، بی‌احساس بودن لی یون وجود دارد؛ اما قلم شما، اشتباهات را می‌پوشاند.
به طور کل، امپراتریس شایسته تگ برگزیده است و پتانسیل این را دارد تا بیشتر دیده شود.
خسته نباشید

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

نقد و بررسی رمان امپراتریس | محدثه فارسی نویسنده‌ی انجمن رمان ٩٨

Mohadeseh.f

مدیر تالار تایپوتریلر+طراحی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

حنانه سادات میرباقری

کاربر نیمه حرفه‌ای

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر تالار تایپوتریلر+طراحی

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر نیمه حرفه‌ای

مدیر ارشد رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین