- عضویت
- 6/2/20
- ارسال ها
- 7,624
- امتیاز واکنش
- 13,279
- امتیاز
- 428
- زمان حضور
- 82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
شاید در نگاه نخست، بررسی حقوق خانواده، عاری از پیچیدگی و در زمره دیگر موضوعات حقوقی به نظر آید. اما باید توجه داشت که نقش، اهمیت و کارکردی که نهاد خانواده در نظام اجتماعی ایفاء میکند، اهمیت مطالعه حقوق خانواده را دو چندان میسازد
در نظام اجتماعی کل،«خانواده» به عنوان یکی از نهادهای اساسی و اصلی جامعه که کارکردها و وظایف حیاتی متعددی را جهت بقاء و قوام اجتماع بر دوش میکشد، شناخته شده است.
اگر چه پرسشهای جدی در این باره که آیا شکلگیری خانواده مقدم بر ایجاد جامعه بوده و نتیجتاً پیوند میان خانوادههای متعدد منجر به ایجاد جامعه شده است، و یا اینکه بدواً اجتماعی از انسانها گرد هم آمده و سپس پیوندهای خانوادگی از آن اجتماع بشری برآمدهاند، مطرح شده است؛ اما همه اندیشمندان بر این اصل متفقالقول هستند که تطور و تحول هر یک از خانواده و اجتماع بر ساختار و سرنوشت دیگری تأثیرات جدی و انکار ناپذیر داشته است.
به عنوان مثال خانوادهای را در جامعهای سنتی فرض کنید، در این نظام اجتماعی همه اعضای خانواده میکوشند تا کلیه نیازهای اقتصادی و معیشتی خویش را درون خانوده برآورده سازند، و حتیالمقدور همه مایحتاج اولیه شان را خود فراهم آورند.
اقتصاد این خانواده به طور نسبی خودکفاست. صرفه جویی در آن خانواده ارزش است و همه اعضای آن می کوشند در حفظ استقلال مالی آن نقشی ایفاء کنند. لذا زن نیز در ساختار این خانواده علاوه بر مسولیت فرزندآوری و تربیت کودکان، نقش بسزایی در تولید خوراک و پوشاک خانواده بازی میکند.
از سویی دیگر در ساختار فرهنگی حاکم بر این خانواده که بر اساس باور های اجتماعی شکل گرفته است؛از آنجا که زن خارج از محیط خانواده مسئولیتی بر دوش نداشته و همه تعهدات او صرفاً به انجام وظایف مادری و همسری در محیط خانواده خلاصه شده و همه تمرکز وی بر محیط خانواده است؛ بدیهی است زمان و فراغت بیشتری را جهت بر آوردن و تامین مایحتاج اولیه خانواده در اختیار داشته باشد.
با ایجاد تحول در زیرساختهای فرهنگی و ارزشهای حاکم بر اجتماع و به موازات آن نهاد اقتصادی جامعه، الگوهای نقش آفرینی اعضای خانواده نیز دگرگون شده است.
در خانواده مدرن،همگام با تغییر در توقعات و انتظارات از سطح رفاه مالی و معیشتی و رواج مصرف گرایی، رعایت صرفه جویی همچون گذشته چندان ارزش محسوب نمی شود. نیازها متنوع شده و سطح آن نیز تغییر کرده است.
بنابر این زن و مرد ناگزیر اند که دوشادوش هم برای تامین نیازهای توسعه یافته و متنوع تلاش کنند. طبیعتاً نقش زن نیز در این «اقتصاد مبتنی بر بازار» که همه چیز در آن با پول به راحتی قابل دستیابی و تهیه است، متفاوت شده است.
طبیعی است در پی این تحول، زنان نه می توانند و نه امکان آن را دارند که به «تولید» مایحتاج اولیه خانواده اعم از خوراک و پوشاک و ... بپردازند.
بدیهی است فرهنگ عمومی نیز ناگزیر است خود را با لوازم این سبک زندگی مدرن مبتنی بر تنوع طلبی و مصرف گرایی در برآوردن نیازهای مادی، تطبیق دهد و نگاه منفی خود را نسبت به فعالیت اجتماعی و اشتغال بیرون از منزل زنان تعدیل نماید.
بنابر این مشاهده می کنیم تـــحول در دیگر نهادهای اجتماعی( نهاد اقتصاد، نهاد فرهنگ و...) میتواند تاثیرات مستقیم و متقابلی در شکل نهاد خانواده، کارکردها و الگوهای رفتاری حاکم بر آن داشته باشد.
علیرغم این تطور و تغییری که طی زمان ها و مکان های مختلف در شکل و کارکردهای فرعی خانواده ایجاد شده است، خانواده همواره اصالت و موجودیت خویش را بواسطه کارکرد و نقشهای کلیدی که در نظام اجتماعی به عهده دارد حفظ کرده است.
در نظام اجتماعی کل،«خانواده» به عنوان یکی از نهادهای اساسی و اصلی جامعه که کارکردها و وظایف حیاتی متعددی را جهت بقاء و قوام اجتماع بر دوش میکشد، شناخته شده است.
اگر چه پرسشهای جدی در این باره که آیا شکلگیری خانواده مقدم بر ایجاد جامعه بوده و نتیجتاً پیوند میان خانوادههای متعدد منجر به ایجاد جامعه شده است، و یا اینکه بدواً اجتماعی از انسانها گرد هم آمده و سپس پیوندهای خانوادگی از آن اجتماع بشری برآمدهاند، مطرح شده است؛ اما همه اندیشمندان بر این اصل متفقالقول هستند که تطور و تحول هر یک از خانواده و اجتماع بر ساختار و سرنوشت دیگری تأثیرات جدی و انکار ناپذیر داشته است.
به عنوان مثال خانوادهای را در جامعهای سنتی فرض کنید، در این نظام اجتماعی همه اعضای خانواده میکوشند تا کلیه نیازهای اقتصادی و معیشتی خویش را درون خانوده برآورده سازند، و حتیالمقدور همه مایحتاج اولیه شان را خود فراهم آورند.
اقتصاد این خانواده به طور نسبی خودکفاست. صرفه جویی در آن خانواده ارزش است و همه اعضای آن می کوشند در حفظ استقلال مالی آن نقشی ایفاء کنند. لذا زن نیز در ساختار این خانواده علاوه بر مسولیت فرزندآوری و تربیت کودکان، نقش بسزایی در تولید خوراک و پوشاک خانواده بازی میکند.
از سویی دیگر در ساختار فرهنگی حاکم بر این خانواده که بر اساس باور های اجتماعی شکل گرفته است؛از آنجا که زن خارج از محیط خانواده مسئولیتی بر دوش نداشته و همه تعهدات او صرفاً به انجام وظایف مادری و همسری در محیط خانواده خلاصه شده و همه تمرکز وی بر محیط خانواده است؛ بدیهی است زمان و فراغت بیشتری را جهت بر آوردن و تامین مایحتاج اولیه خانواده در اختیار داشته باشد.
با ایجاد تحول در زیرساختهای فرهنگی و ارزشهای حاکم بر اجتماع و به موازات آن نهاد اقتصادی جامعه، الگوهای نقش آفرینی اعضای خانواده نیز دگرگون شده است.
در خانواده مدرن،همگام با تغییر در توقعات و انتظارات از سطح رفاه مالی و معیشتی و رواج مصرف گرایی، رعایت صرفه جویی همچون گذشته چندان ارزش محسوب نمی شود. نیازها متنوع شده و سطح آن نیز تغییر کرده است.
بنابر این زن و مرد ناگزیر اند که دوشادوش هم برای تامین نیازهای توسعه یافته و متنوع تلاش کنند. طبیعتاً نقش زن نیز در این «اقتصاد مبتنی بر بازار» که همه چیز در آن با پول به راحتی قابل دستیابی و تهیه است، متفاوت شده است.
طبیعی است در پی این تحول، زنان نه می توانند و نه امکان آن را دارند که به «تولید» مایحتاج اولیه خانواده اعم از خوراک و پوشاک و ... بپردازند.
بدیهی است فرهنگ عمومی نیز ناگزیر است خود را با لوازم این سبک زندگی مدرن مبتنی بر تنوع طلبی و مصرف گرایی در برآوردن نیازهای مادی، تطبیق دهد و نگاه منفی خود را نسبت به فعالیت اجتماعی و اشتغال بیرون از منزل زنان تعدیل نماید.
بنابر این مشاهده می کنیم تـــحول در دیگر نهادهای اجتماعی( نهاد اقتصاد، نهاد فرهنگ و...) میتواند تاثیرات مستقیم و متقابلی در شکل نهاد خانواده، کارکردها و الگوهای رفتاری حاکم بر آن داشته باشد.
علیرغم این تطور و تغییری که طی زمان ها و مکان های مختلف در شکل و کارکردهای فرعی خانواده ایجاد شده است، خانواده همواره اصالت و موجودیت خویش را بواسطه کارکرد و نقشهای کلیدی که در نظام اجتماعی به عهده دارد حفظ کرده است.
ضرورت و اهمیت بررسی حقوق خانواده
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com