خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,572
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
6. حسین بن علی؛ شهید فخّ (169ق)

با روی کار آمدن هادی عباسی (170 ـ 169ق)، فشار شدیدی بر علویان و رهبران و بزرگان شیعه وارد شد، چندان که علویان را به ستوه آورد و منجر به قیام یکی از نوادگان امام حسن(علیه السلام) به نام حسین بن علی شد. وی همراه با عده ای از علویان و شیعیان، تدارک قیام را دیدند و در هنگام صبح به همراه عده ای از علویان با شعار «احد احد» به مسجد پیامبر(صلی الله علیه و آله) ریختند و مؤذن را وادار به گفتن جمله «حی علی خیر العمل» در اذان کردند. وی از مردم براساس کتاب خدا و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) بیعت گرفت و آنان را به رضای آل محمد دعوت کرد. در ذی القعده سال 169ق، حسین بن علی به همراه سیصد نفر به سوی مکه حرکت کرد. سرانجام در سرزمین فخّ ـ که نام چاهی در یک فرسخی غرب مکه است ـ در جنگ سختی که بین نیروهای حسین و عباسیان صورت گرفت، حسین بن علی و عده زیادی از یارانش به شهادت رسیدند و سرهای آنان برای خلیفه به بغداد فرستاده شد.47

ائمه(علیهم السلام) و قیام حسین بن علی (شهید فخّ)

درباره قیام شهید فخ، احادیثی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، امام صادق(علیه السلام) امام کاظم(علیه السلام) و امام جواد(علیه السلام) رسیده است که بیشتر دلالت بر مدح وی دارد و اخباری که دال بر ذم او باشد، کم است. پیامبر گرامی اسلام و برخی از ائمه به مناسبتهای مختلف از قیام حسین بن علی یاد کرده و او و یارانش را مورد تمجید و تأیید قرار داده اند. در اینجا به چند مورد اشاره می شود:

1. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در یکی از سفرهایش، هنگامی که به «فخّ» رسید، با اصحاب نماز مسافر خواند و سپس فرمود:

در اینجا مردی از خاندان من با گروهی از مردمان باایمان کشته خواهند شد که کفنها و حنوط آنها از بهشت بیاید و روانهای آنها پیش از بدنهایشان به سوی بهشت خواهد شتافت.48

2. امام صادق(علیه السلام) نیز چون به «فخّ» رسید فرمود:

در این سرزمین مردی از خاندان من با جمعی از مؤمنان کشته خواهند شد که روانهای آنها پیش از بدنهایشان به بهشت می شتابد.49


شیعه واقعی از زبان ائمه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MaSuMeH_M و *RoRo*

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,572
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
ناقل این دو روایت (که جنبه پیشگویی دارد) ابوالفرج اصفهانی است و از این رو چندان نمی توان به آنها اعتماد کرد. این روایات بر فرض صحت نیز عظمت و مقام شهید را بیان می کنند و در اینکه حسین و یارانش در راه خدا کشته شدند و شهید بوده اند، و در آخرت هم مستحق چنین پاداشی باشند، جای هیچ شکی نیست؛ اما نمی توان از آنها تأیید قیام او را ثابت کرد.

3. هنگامی که حسین بن علی به موسی بن جعفر(علیه السلام) تکلیف کرد که با او خروج و قیام کند و آن حضرت هم نپذیرفت؛ در نهایت بدو فرمود:

بدان که تو کشته خواهی شد، پس در کار خود (جهاد و پیکار) جدی و کوشا و آماده باش. و به کسی اعتماد مکن، زیرا این مردم فاسقانی هستند که اظهار ایمان می کنند ولی در باطن منافق و مشرک اند و ـ انا لله وانا الیه راجعون ـ و در مصیبت شما گروه فامیل من پاداش خود را نزد خدای عزّوجلّ می جویم.50

علامه مامقانی با توجه به این روایت، در این باره می گوید:

گرچه امام کاظم(علیه السلام) به ظاهر دعوت را نپذیرفت، اما دلسوزی و خیرخواهی و دعا برای حسین و یارانش بیانگر این نکته است که ایشان از روی تقیه، دعوت را نپذیرفته و چون از نتیجه آن آگاه بوده برای جلوگیری از شرارت بنی عباس، ناگزیر در حضور مردم، دعوت را رد کرده است تا بعدها ارتباط امام و قیام کنندگان فاش و مشخص نشود.51


شیعه واقعی از زبان ائمه

 
  • تشکر
Reactions: MaSuMeH_M و *RoRo*

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,572
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
علامه مجلسی نیز در توضیح جملات امام کاظم(علیه السلام) در رد بیعت، جمله «در کار خویش جدی باش» را نشانه نیت قلبی امام دانسته، و این را که امام در شهادت و مصیبت آنها از خداوند طلب پاداش می کند، دلیل بر آن می داند که آنها نزد خداوند، درجه بالایی دارند.52

در پاسخ به سخن علامه مامقانی می توان گفت:

اولاً: خود علامه قبول دارند که امام دعوت را، البته به گفته ایشان در ظاهر، نپذیرفته است.

ثانیاً: علامه علت این امر را هم تقیه و جلوگیری از شرارت بنی عباس ذکر می کند تا بعداً دستاویزی برای آنها علیه حضرت نشود. حال باید از علامه سؤال کرد: وقتی امام به شکست آنان قطع و یقین دارد، آیا معقول است از یک طرف قیامشان را تأیید کند و به آنها فرمان قیام بدهد و در این بین هر تعدادی که کشته شد، اشکالی ندارد، و از طرف دیگر در ظاهر تقیه کند و دعوت را نپذیرد که مبادا بعدها این رابـ*ـطه فاش شود و مورد شرارت عباسیان قرار گیرد؟

ثالثاً: بر فرض قبول ادعای شما، آیا با یک تقیه می شود آن سوءظن و بدگمانی را که خلفای عباسی به ائمه داشتند، از بین برد؟


شیعه واقعی از زبان ائمه

 
  • تشکر
Reactions: MaSuMeH_M و *RoRo*

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,572
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
رابعاً: اگر تقیه در کار بوده و کسی هم از این رابـ*ـطه مطلع نشده است، آن حضرت هرگز نباید از طرف هادی مورد توبیخ و ملامت قرار می گرفت، در حالی که تاریخ بیانگر این است که وقتی هادی سرهای قیام کنندگان را مشاهده کرد و فرمان قتل اسرا را هم صادر کرد، با خشم گفت:

به خدا حسین جز با دستور او (موسی بن جعفر ـ علیه السلام ـ) بر ضد من قیام نکرده و جز محبت او راه دیگری نپیموده است، زیرا پیشوا و صاحب وصیت در میان این خاندان کسی جز موسی بن جعفر نیست؛ خدا مرا بکشد اگر او را زنده بگذارم.53

گرچه پیشگویی موسی بن جعفر(علیه السلام) درباره هادی به وقوع پیوست، اما این سخن هادی نشان می دهد که اگر او نمی مرد، امام از شرارت او در امان نبود.

بنابراین امام کاظم(علیه السلام) چون از یک طرف شکست این قیام را قطعی می دانست و از طرفی هم برای اینکه جان خود و شیعیان و مکتبی را که از پدرانش به او رسیده به خطر نیندازد، صلاح نمی دانست که در قیام شرکت کند و یا آن را تأیید نماید. و صرف اینکه حضرت برای آنها دلسوزی و یا دعا کند، دال بر تأیید قیام آنها نیست.

در پاسخ علامه مجلسی هم باید گفت:

وقتی امام کاظم(علیه السلام) احساس کرد حسین و یارانش در تصمیم خود پافشاری می کنند، به او توصیه کرد که در کار خود جدی باشد. در مورد قسمت دوم سخن علامه هم (طلب پاداش در مصیبت آنها) باید گفت: به هر حال امام هم انسان است و دارای احساسات، و طبیعی است که از دست دادن آن تعداد از افراد خاندانش در یک روز، برای او هم سخت و گران باشد. صرف اینکه آنان در آخرت از مقام بلندی برخوردار خواهند بود، دلیل تأیید قیام نمی شود.

4. هنگامی که سرهای بریده شهدا را به مدینه نزد موسی و عباس آوردند، در مجلسی که گروهی از خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و از جمله موسی بن جعفر(علیه السلام) حضور داشتند، همه سکوت کرده بودند جز امام کاظم(علیه السلام) که چون چشمش به سر بریده حسین بن علی، رهبر قیام فخّ، افتاد فرمود:

انا لله وانا الیه راجعون، مضی والله مسلماً، صالحاً، صوّاماً، آمراً بالمعروف وناهیاً عن المنکر ما کان فی اهل بیته مثله.54

سوگند به خدا او در گذشت در حالی که مسلمان و درستکار بود، بسیار روزه می گرفت و شبها را به قیام و عبادت می گذرانید و امر به معروف و نهی از منکر می کرد؛ در خاندان وی چون او وجود نداشت.

این روایت هم فقط یک سوی قضیه یعنی فقط شخصیت حسین را تأیید می کند نه قیام او را.

5. ابراهیم بن اسحاق قطان می گوید: من از حسین بن علی و یحیی بن عبدالله شنیدم که می گفتند:

ما خرجنا حتی شاورنا اهل بیتنا وشاورنا موسی بن جعفر فامرنا بالخروج.55

ما تا وقتی که با خاندان خود مشورت نکردیم اقدام به خروج نکردیم و حتی با موسی بن جعفر(علیه السلام) مشورت کردیم و او به ما دستور خروج و قیام را داد.


شیعه واقعی از زبان ائمه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MaSuMeH_M و *RoRo*

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,572
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
در مورد این حدیث باید گفت:

بر فرض صحت سند حدیث، اگر این روایت با روایت سوم مقایسه شود، می بینیم که این دو با هم متعارض اند و هیچ گونه سازگاری بین آنها وجود ندارد، زیرا:

اولاً: در روایت قبلی آمده با اینکه حسین حضرت را مکلف به خروج می کند، اما ایشان نمی پذیرد و آن توصیه ها را به او می کند، ولی در این روایت آمده که حسین و یحیی از او دستور می گیرند؛ لذا با توجه به این روایت دوم، اگر دستور دهنده و همه کاره امام است، پس اینکه آن حضرت از طرف حسین مکلف به خروج می شود، چه معنایی می تواند داشته باشد؟ و آیا این وقاحت و بی ادبی حسین را در مورد امام نمی رساند؟

ثانیاً: طبق این روایت، میان حسین و امام از قبل هماهنگی بوده است. بنابراین چرا حسین درصدد بوده که از امام بیعت بگیرد (آنها که قبلاً با هم توافق کرده اند) و از طرفی هم چرا امام از بیعت کردن با او خودداری می کند؟ آیا معقول است فکر کنیم که امام از ابتدا در جریان بوده و وقتی زمان قیام رسیده العیاذ بالله کنار کشیده باشد و با او بیعت نکند؟

بنابراین، تنها راه حل این مشکل این است که بگوییم: روایت دومی یا ساخته و پرداخته عباسیان بوده تا بدین طریق علیه امام بهانه ای پیدا کنند و رهبری قیام را به او نسبت دهند و یا ساخته و پرداخته زیدیان بوده تا از آن برای تأیید قیامهای خود و جلب شیعیان امامی در قیامهای بعدی استفاده کنند.

6. در حدیثی از امام جواد(علیه السلام) چنین نقل شده است:

لم یکن بعد الطّفّ مصْرعٌ أعظم من فخّ.56

پس از حادثه کربلا هیچ حادثه ای برای ما بزرگ تر از فاجعه «فخ» نبود.

این روایت نیز قیام را تأیید نمی کند، بلکه فقط می خواهد بگوید: چون تعداد زیادی از علویان در آن کشته شدند، این مصیبت بعد از واقعه عاشورا، بزرگ ترین مصیبت بوده است. بنابراین به عنوان نتیجه باید گفت: روایات وارد شده بیانگر این است که امام فقط یک سوی قضیه یعنی شخصیت حسین را تأیید می کند و این غیر از تأیید قیام اوست.

در پایان، به عنوان خلاصه و نتیجه گیری بحث باید گفت: ائمه(علیهم السلام) از زمان امام سجاد(علیه السلام) به بعد، خط مشی سـ*ـیاسی خود را تغییر دادند؛ یعنی به جای مبارزه و قیام مسلحانه، اقدام به کارهای فرهنگی کردند و یک نهضت علمی ـ فکری را در پیش گرفتند که به تعلیم و تربیت شاگردان و نشر احکام و معارف دینی می پرداخت. از این رو، آنان در هیچ قیام و حرکت ضدحکومتی شرکت نکردند و حتی برخی یاران خود را نیز از شرکت کردن در چنین حرکاتی منع می کردند. زیرا این قیامهای پراکنده که از سوی شیعیان صورت می گرفت، چندان سنجیده و حساب شده نبود و اتفاقاً به آن حرکت حساب شده ائمه(علیهم السلام) که به شکل دیگری (نهضت علمی ـ فرهنگی) نمود پیدا کرده بود، ضربات سختی وارد کرد و قیام آنان را ناکام گذاشت و موجبات تفرقه نیروها و از دست رفتن آنها را فراهم کرد.

بنابراین، در اینکه رهبران قیامهای شیعی افرادی مؤمن، متقی، فاضل، ظلم ستیز و دارای نیات اصلاح طلبانه بودند، و از این جهت مورد تأیید ائمه(علیهم السلام) بودند، شک و تردیدی نیست؛ اما این یک سوی مسئله است و دلیل نمی شود که سوی دیگر مسئله، یعنی قیام و رهبری آنان در آن برهه از زمان، مورد تأیید امام معاصر آنها نیز باشد، چنان که روایات مطرح شده در این باب هم، همه ناظر به سوی اول مسئله است.


شیعه واقعی از زبان ائمه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MaSuMeH_M و *RoRo*

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,572
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
پی نوشتها:

1. علت نامگذاری آنان به توابین (توبه کنندگان) این است که برخی از آنان از جمله خود سلیمان از کسانی بودند که برای یاری امام حسین(علیه السلام) و تشکیل خلافت، از آن حضرت برای آمدن به عراق دعوت کرده بودند، اما وقتی امام در کربلا محاصره شد به کمک و یاری او نشتافتند . پس از این عمل خویش نادم و پشیمان بودند و توبه کردند و بدین جهت «توابین» نام گرفتند .

2. تاریخ طبری، محمد بن جریر طبری، ج3، ص390؛ مروج الذهب، حسین بن علی مسعودی، ج2، ص97؛ الکامل، ابن اثیر، ج2، ص624 ـ 625.

3. ای خونخواهان حسین(علیه السلام).

4. تاریخ یعقوبی، ابن واضح، احمد بن ابی یعقوب، ج2، ص199؛ مروج الذهب، ج2، ص99 ـ 98؛ الکامل، ج2 ، ص627 ـ 645.

5. تشیع در مسیر تاریخ، سیدحسین محمدجعفری، ترجمه سیدمحمدتقی آیت اللهی، ص286.

6. تاریخ طبری، ج3، ص395.

7. همان ، ص416.

8. حیات فکری سـ*ـیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، چ1، انتشارات انصاریان، قم، 1376ش، ص266.

9. تاریخ طبری، ج3، ص433؛ ذوب النضار فی شرح الثار، ابن نما، جعفربن محمد، ص92؛ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی ، ج45، ص363.

10. تاریخ طبری، ج3، ص437 ـ 436؛ الکامل، ج2، ص663؛ ذوب النضار، ص94 ـ 96.

11. تاریخ طبری، ج3، ص449 ـ 448؛ الکامل، ج2، ص665 ـ 671.


شیعه واقعی از زبان ائمه

 
  • تشکر
Reactions: MaSuMeH_M و *RoRo*

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,572
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
12. اخبار الطوال، ص343 ـ 340؛ نهایة الارب، شهاب الدین احمد نویری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج6 ، ص32 ـ 30.

13. ذوب النضار، ص99؛ بحارالانوار، ج45، ص344؛ اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن طوسی، ص127؛ قاموس الرجال، محمدتقی تستری، ج8، ص445؛ معجم الرجال الحدیث، سیدابوالقاسم خویی، ج19، ص104.

14. بحارالانوار، ج45، ص351؛ اختیار معرفة الرجال، ص125؛ قاموس الرجال، ج8، ص444؛ معجم الرجال الحدیث، ج19، ص102.

15. همان ، ص343؛ همان، ص126؛ همان، ص444 ـ 445؛ همان، ص103.

16. الارشاد، محمدبن محمد بن نعمان، معروف به شیخ مفید، ج2، ص158.

17. ذوب النضار فی شرح الثار، ص60؛ بحارالانوار، ج45، ص350.

18. انساب الاشراف، احمد بن یحیی بلاذری، ج6، ص19 ـ 20؛ تاریخ طبری، ج3، ص491 ـ 492؛ الکامل، ج3، ص18.

19. در حالی که در منابع آمده است، مختار خانه های چند تن از قاتلان امام حسین(علیه السلام) را که فرار کرده بودند، خراب کرد، از جمله خانه محمد بن اشعث، و از مصالح آن، خانه حجربن عدی را که معاویه خراب کرده بود، بازسازی کرد. مقتل الحسین، اخطب خوارزمی، ص202.

20. تنقیح المقال فی احوال الرجال، اسدالله مامقانی، ج3، ص215.

21. تاریخ طبری، ج3، ص436 ـ 437؛ ذوب النضار، ص94 ـ 96؛ الکامل، ج3، ص677.

22. تاریخ طبری، ج3، ص436؛ الکامل، ج3، ص663؛ بحارالانوار، ج45، ص365.

23. اختیار معرفة الرجال، ص125؛ قاموس الرجال، ج8، ص445.

24. معجم رجال الحدیث، ج18، ص96.

25. الارشاد، ج2، ص171.


شیعه واقعی از زبان ائمه

 
  • تشکر
Reactions: MaSuMeH_M و *RoRo*

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,572
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
26. انساب الاشراف، ج3، ص434 ـ 433؛ تاریخ طبری، ج4، ص206؛ مقاتل الطالبیین، ص158؛ عمدة الطالب، سیدجمال الدین احمدبن علی حسنی معروف به ابن عنبه، ص256.

27. تاریخ یعقوبی، ج2، ص299 ـ 298؛ تاریخ طبری، ج3، ص205 ـ 208؛ مروج الذهب، ج2، ص210؛ الکامل، ج3، ص381 ـ 380.

28. عیون اخبار الرضا، محمدبن علی بن بابویه، معروف به شیخ صدوق، ترجمه حمیدرضا مستفید و علی اکبر غفاری، ج1، ص516؛ بحارالانوار، ج46، ص174؛ مسعودی در مروج نیز گفت وگوی زید را با امام باقر(علیه السلام) آورده که تا حدودی شبیه همین روایت است و امام باقر(علیه السلام) وقتی اصرار زید را می بیند می فرماید: «انی اخاف علیک یا أخ تکون غدا المصلوب بکناسة الکوفه، وودعه ابوجعفر.» مروج الذهب، ج2، ص209.

29. بحارالانوار، ج46، ص170؛ اختیار معرفة الرجال، ص231 ـ 232.

30. قاموس الرجال، ج4، ص266.

31. انساب الاشراف، ج3، ص436؛ تاریخ طبری، ج4، ص207: الکامل، ج3، ص381.

32. به عنوان نمونه عبدالله بن سبابه می گوید: ما هفت نفر بودیم که به مدینه و به خدمت حضرت صادق(علیه السلام) رسیدیم، حضرت فرمودند: آیا از عمویم زید خبری دارید ؟ گفتیم او قیام کرده است... وقتی توسط پیکی که از کوفه آمده بود، از جریان شهادت زید مطلع شدیم ، خدمت حضرت رسیدیم و نامه را به ایشان تقدیم کردیم. حضرت نامه را خواند و گریست و سپس فرمودند: «انا لله وانا الیه راجعون، عندالله احتسب عمّی، انه کان نعم العمّ، ان عمی کان رجلا لدنیانا وآخرتنا، مضی والله عمی شهیدا کشهداء استشهدوا مع رسول الله وعلی والحسن والحسین.» عیون اخبار الرضا، ج1، ص521 ـ 522.


شیعه واقعی از زبان ائمه

 
  • تشکر
Reactions: MaSuMeH_M و *RoRo*

~ROYA~

مدیر کل بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/7/20
ارسال ها
1,918
امتیاز واکنش
23,572
امتیاز
368
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
104 روز 16 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
33. اختیار معرفة الرجال، ص153.

34. تاریخ سـ*ـیاسی اسلام، تاریخ خلفا، رسول جعفریان، چ2، نشر الهادی، قم، 1378ش، ص682.

35. اختیار معرفة الرجال، ص416.

36. تاریخ سـ*ـیاسی اسلام، تاریخ خلفا، ص684.

37. کفایة الاثر فی شرح النصوص علی الائمة الاثنی عشر، علی بن محمد خزاز رازی قمی، ص300؛ سیره و قیام زیدبن علی، حسین کریمان، ص49.

38. تاریخ طبری، ج3، ص422؛ الکامل، ج3، ص564؛ البدایة والنهایة، ابن کثیر، ج10، ص341.

39. تاریخ یعقوبی، ج2، ص365 ـ 368؛ تاریخ طبری، ج3، ص425 ـ 438؛ مروج الذهب، ج2، ص298؛ مقاتل الطالبیین، ص273 ـ 281؛ الکامل، ج3، ص563 ـ 578.

40. تاریخ یعقوبی، ج2، ص369؛ تاریخ طبری، ج3، ص461 ـ 476؛ مروج الذهب، ج2، ص300 ـ 303؛ مقاتل الطالبیین، ص318 ـ 328؛ الکامل، ج3، ص585 ـ 590.

41. عمدة الطالب، ص105.

42. منتهی الـآمال، شیخ عباس قمی، ج1، ص324.

43. مقاتل الطالبیین، ص258 ـ 259.

44. تاریخ یعقوبی، ج2، ص372.

45. مقاتل الطالبیین، ص259.

46. همان ، ص283.

47. تاریخ یعقوبی، ج2، ص407؛ تاریخ طبری، ج3، ص598 ـ 600؛ مروج الذهب، ج2، ص332؛ مقاتل الطالبیین، ص429 ـ 438؛ الکامل، ج4، ص11 ـ 12.

48. تاریخ یعقوبی، ج2، ص417.

49. همان، ص418؛ بحارالانوار، ج48، ص170.

50. مقاتل الطالبیین، ص430؛ بحارالانوار، ج48، ص161.

51. تنقیح المقال، ج17، ص237.

52. بحارالانوار، ج48، ص165.

53. همان ، ص151.

54. مقاتل الطالبیین، ص438؛ بحارالانوار، ج48، ص165.

55. مقاتل الطالبیین، ص441.

56. عمدة الطالب، ص183؛ بحارالانوار، همان.


شیعه واقعی از زبان ائمه

 
  • تشکر
Reactions: MaSuMeH_M و *RoRo*
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا